نام پژوهشگر: غلام دولتی
غلام دولتی مصطفی طالشی
چکیده: نظام کالبدی – فضایی، بعنوان یکی از زیرنظام های فضاهای روستایی نه تنها متأثر ازعوامل درونی این نظام بلکه، متأثر از عوامل محیط (بیرون) خود در کنار سایر زیر نظام ها در حال تغییر و تحول است. در بین مجموعه عوامل محیط بیرونی نظام (سیستم) شهرها و نوع تعاملات فضایی شان با نقاط روستایی یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر تحول روستا و بویژه نظام کالبدی – فضایی است. تحولات نظام مسکن و نظام کاربری اراضی از جمله مهمترین این تحولات هستند. محدوده مورد مطالعه که در گذشته بخشی از استان تهران و امروز جزیی از استان البرز است، تحولش از این قاعده مستثنی نیست. یافته تحقیق نشان داده است که تحول نظام کالبدی – فضایی روستاهای مورد بررسی در زیرنظام هایش بویژه در زیر نظام مسکن و فضاهای معیشتی به شدت اتفاق افتاده است. این تحول که برخی مثبت و برخی منفی است پیامدهای را برای روستاها بدنبال داشته است. از بین مجموعه عوامل اثرگذار، نوع، شکل و دامنه تعاملات روستاها با شهرهای پیرامونی در این تحول از نقش پر رنگی برخوردار بوده است. جریان کالا و خدمات، سرمایه و در کنار آن جریان مردم که دارای ساختاری یک سویه و بعضاً دو سویه ( البته در راستای تأمین منافع شهرها) است، زمینه ساز این تحول گردیده است. نهایتاً با توجه به یافته ها، نتایج تحقیق به شرح زیر است: 1) تحول کالبدی– فضایی روستاهای پیرامون شهرها (بویژه کلانشهر) امری محتوم و گریز ناپذیر است که امروزه در چارچوب مناسبات جدید شبه سرمایه داری درروستاها عینیت فضایی یافته است؛ 2) تحولات رخ داده روستاها ارتباط مستقیمی با اندازه آنها دارد. البته این نتیجه بعنوان یک اصل کلی نیست. چرا که بعضی از روستاها متوسط و کوچک که از مزیت نسبی بالایی در تعامل با شهرها برخوردار باشند نیز از سطح تحولی بالا برخوردار هستند؛ 3) روند تحولی روستاها صرفاً متأثر از یک نقطه شهری (سکونتی) نیست بلکه می توانند تحت تأثیر چند نقطه شهری باشد. دامنه تعاملات فضایی مهمترین عامل در این ارتباط است.