نام پژوهشگر: علی مصطفوی
مهرناز مهربانی علی مصطفوی
مقدمه: گیاه مشکک به صورت وحشی در افغانستان، ایران، عراق و پاکستان رشد می کند. در ایران این گیاه برای بهبود بخشیدن برای بوی غذا استفاده می شود. در طب سنتی برای درمان اسهال، سردرد و کمردرد و همچنین برای درمان کولیک اطفال کاربرد دارد. در این بررسی اثر ضد باکتریایی اسانس گیاه مشکک روی شش سوش استاندارد باکتری شامل: لیستریا مونوسایتوژن، سالمونلا تیفی موریوم، استرپتوکوکوس فکالیس، استافیلوکوکوس اورئوس، اشرشیاکلی sakaii، اشرشیاکلی j96 با دو روش رقت آگار و انتشار از دیسک بررسی می شود. روش کار: اسانس بخش هوایی گیاه مشکک که از منطقه مهدی آباد دربردسیر کرمان جمع آوری شد بوسیله روش تقطیر آبی با دستگاه کلونجر گرفته شد. در روش انتشار از دیسک 100 میکرولیتر از غلظت 1 و 100/1 از باکتری روی محیط به طور یکنواخت پخش شد، سپس 10 میکرولیتر از اسانس روی دیسک هایی که روی محیط کشت قرار داده شده بودند، ریخته شد. در روش رقت آگار رقت های مختلف آماده شده از اسانس با محیط مولر هینتون آگار مخلوط شد سپس باکتری ها با رقت 1 و 100/1 به صورت نقطه ای روی آن قرار داده شدند. نتایج: لیستریا مونوسایتوژن، استرپتوکوکوس فکالیس، استافیلوکوکوس اورئوس در رقت های 1 و 100/1 و سالمونلا تیفی موریوم در رقت 100/1 با 10 میکرولیتر اسانس در روش انتشار از دیسک کاملا مهار شدند ولی روی سالمونلا تیفی موریوم در رقت 1 و سوش های اشرشیاکلی هیچ اثر مشخصی دیده نشد. در روش رقت آگار رقت های 675/1، 125/3، 25/6، 5/12 و 25 از اسانس مورد نظر اثر مهارکنندگی کامل روی لیستریا مونوسایتوژن، استرپتوکوکوس فکالیس استافیلوکوکوس اورئوس در رقت های 1 و 100/1 و سالمونلا تیفی موریوم در رقت 100/1داشت ولی در همین رقت ها هیچ اثر مهار کنندگی روی سالمونلا تیفی موریوم در رقت 1 و سوش های اشرشیاکلی نداشته است. نتیجه گیری: اسانس گیاه مشکک دارای اثرات مهار کنندگی بیشتری روی باکتری های گرم مثبت نسبت به باکتری های گرم منفی است.
هادی حسیبی محمد مهدی علومی
چکیده ندارد.
آیدا ایرجی علی مصطفوی
در کارحاضر دو طراحی جدید از روش میکرواستخراج مایع- مایع معرفی شده است. در قسمت اول این کار،از میکرواستخراج مایع-مایع پخشی جفت یون برای مقادیر جزئی طلا استفاده گردیده است. در این روش یون (iii)au پس از تشکیل جفت یون بین aucl4-و بنزیل دی متیل تترا دسیل آمونیوم به درون قطرات ریز کربن تتراکلرید استخراج شد. این قطرات بسیار ریز از طریق تزریق سریع اتانول (حلال پخش کننده)حاوی تتراکلریدکربن(حلال استخراجی) به درون محلول آبی ایجاد گردید و پس از سانتریفیوژ جدایی کامل دو فاز رخ داد. فاکتور های موثر بر کارایی استخراج مانند: ph محلول آبی، اثر نمک، نوع و حجم حلالهای استخراجی و پخش کننده و زمان استخراج بهینه گردیدند. تحت شرایط بهینه، حد تشخیص 1/0 نانوگرم بر میلی لیتر و تکرار پذیری برای10 اندازه گیری در غلظت 0/20 نانوگرم بر میلی لیترازطلا برابر با 1/2± درصد به دست آمد. محدود خطی غلظت بین 0/1 تا 0/250 نانوگرم بر میلی لیتر میباشد. روش حاضر با موفقیت برای استخراج واندازه گیری طلادر نمونه های آب چاه، پساب کارخانه و آلیاژ به کار برده شد. در قسمت دوم این کار،روش قطره آلی شناورمنجمدبااستفاده ازامواج فراصوت برای استخراج و پیش تغلیظ آنتیموان ارائه گردیده است. در این روش آنتیموان (iii) بعد از تشکیل کمپلکس با برموپیروگالول قرمز و در حضور و بنزیل دی متیل تترا دسیل آمونیوم به درون قطرات ریز 1-آن دکانول، استخراج شد. قطرات ریز 1-آن دکانول پس از 2 دقیقه قرار گرفتن درمعرض امواج فراصوت تولید و درون نمونه آبی پخش گردیدند. در نتیجه این عمل یک محلول ابری تشکیل شد و در نهایت بعد از سانتریفیوژ جدایی کامل دو فاز حاصل شد. فاکتور های موثر بر کارایی استخراج، مانند ph، مقدار لیگاند، نوع و حجم حلال استخراجی، زمان استخراج، اثر نمک، نوع و مقدار سورفکتانت بررسی و بهینه شدند. تحت شرایط بهینه، منحنی درجه بندی در محدوده 0/4 تا0/900 نانوگرم بر میلی لیتر خطی بود. حد تشخیص برابر68/2 نانوگرم بر میلی لیتر و انحراف استاندارد برای 8 اندازه گیری تکراری در غلظت 0/100 نانوگرم بر میلی لیتر برابر6/3%± به دست آمد. روش حاضر با موفقیت برای اندازه گیری آنتیموان در نمونه های آب شهر،آب چاه، آب رودخانه و آلیاژ به کار برده شد.
مریم فیاضی علی مصطفوی
در کار اول، یک روش میکرو استخراج مایع-مایع پخشی جفت یون، برای پیش تغلیظ بیسموت معرفی شده است. در این روش، 700 میکرولیتر استون (حلال پخش کننده) حاوی 75 میکرولیتر دی کلروبنزن (حلال استخراج کننده) به داخل 10 میلی لیتر محلول آبی محتوی یون بیسموت و عامل کمپلکس دهنده 2- (5-برومو 2- پیریدیل آزو) 5- (دی اتیل آمینو) فنول (br-padap-5) تزریق شد. یک محلول ابری تشکیل شد و یون های بیسموت در قطره های بسیار کوچک حلال استخراجی، استخراج شدند. بعد از استخراج، جداسازی دو فاز با استفاده از سانتریفیوژ انجام شد و مقدار بیسموت، در فاز تغلیظ شده به وسیله اسپکترومتری جذب اتمی شعله تعیین شد. چندین فاکتور موثر بر استخراج و تشکیل کمپلکس، مثل ph، غلظت br-padap-5، زمان سانتریفیوژ، نوع و حجم حلال استخراج کننده و پخش کننده بهینه شدند. تحت شرایط بهینه، حد تشخیص3 نانوگرم بر میلی لیتر، و انحراف استاندارد نسبی 5/1± درصد )برای 7 اندازه گیری تکراری در غلظت 4/0 میکروگرم بر میلی لیتر) تعیین شد. منحنی کالیبراسیون در گستره 1700-30 نانو گرم بر میلی لیتر بیسموت خطی است و فاکتور تغلیظ برابر با 6/28 می باشد. روش پیشنهادی به طور موفقیت آمیزی برای استخراج و تعیین بیسموت در نمونه های حقیقی، استفاده شد. در کار دوم، روش جدیدی با استفاده از میکرو استخراج مایع-مایع پخشی جابجایی بر اساس جامد سازی قطره آلی شناور، برای جداسازی انتخابی مقادیر بسیار کم سرب، در نمونه های با بافت پیچیده، قبل از اندازه گیری به وسیله اسپکترومتری جذب اتمی شعله به کار برده شد. این روش، شامل دو مرحله پی در پی میکرواستخراج مایع-مایع پخشی بر اساس جامد سازی می باشد. در مرحله اول، یون های روی برای تشکیل کمپلکس zn-apdc با آمونیوم پیرولیدین دای تیو کربامات (apdc) واکنش می دهند و با روش میکرواستخراج مایع-مایع پخشی بر اساس جامد سازی با استفاده از 1-آن دکانول (حلال استخراج کننده) و اتانول (حلال پخش کننده) استخراج می شوند. بعد از سانتریفیوژ و منجمد سازی، در مرحله دوم قطره جدا شده در دی متیل فرمامید حل می شود و سپس به داخل محلول آبی حاوی سرب پخش می گردد و روش میکرو استخراج مایع-مایع پخشی بر اساس جامد سازی دیگری انجام می شود. در این مرحله، به خاطر پایداری بیشتر کمپلکس pb-apdc، سرب جایگزین روی در کمپلکس zn-apdc، که در مرحله قبل استخراج شده می شود و بنابراین پیش تغلیظ سرب انجام می گیرد. همچنین، هر گونه مزاحمت ناشی از یون های فلزی دیگر با ثابت پایداری کوچکتر از کمپلکس zn-apdc، به طور قابل توجهی حذف می شود، از آنجایی که نمی توانند جایگزین روی در کمپلکس zn-apdc شوند. حد مزاحمت برای یون های مزاحم در مقایسه با میکرو استخراج قطره آلی شناور منجمد مرسوم، بسیار بهتر است. تعدادی از فاکتورهای تأثیرگذار بر روی کارایی استخراج و تشکیل کمپلکس مثل ph، غلظت apdc، نوع وحجم حلال استخراج کننده و پخش کننده بررسی و بهینه شدند. تحت شرایط بهینه، منحنی کالیبراسیون در گستره 700-0/4 نانوگرم بر میلی لیتر خطی است و حد تشخیص 7/0 نانوگرم بر میلی لیتر و انحراف استاندارد نسبی 6/1± درصد (برای 7 اندازه گیری تکراری در غلظت 24/0 میکروگرم بر میلی لیتر) به دست آمد.
محمد خلیلی وند علی مصطفوی
اثر غلظت های مختلف اسانس گل درخت میخک بر جوانه زدائی در گوساله
سمیه زارعی جلال آبادی داریوش افضلی
در کار تحقیقاتی حاضر، یک الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانوذرات طلا به عنوان یک سنسور الکتروشیمیایی حساس برای اندازه گیری مقادیر کم اوژنول پیشنهاد شد. روش ولتامتری عریان سازی پالس تفاضلی برای مطالعه رفتار اوژنول بر روی الکترود اصلاح شده بکار گرفته شد. اثر پارامترهایی چون در صد نانو ذرات طلا، ph محلول، پتانسیل احیا، و زمان احیا بر روی جریان پیک ولتاموگرامها بهینه شد. این الکترود اصلاح شده پاسخ اکسایشی خوبی برای اوژنول در محلول 1/0 مولار بافر فسفات (8 = ph) نشان داد و پتانسیل پیک در حدود 285 + بدست آمد. جریان پیک به طور خطی با غلظت اوژنول در رنج 0/5 تا 0/250 میکرو مولار افزایش می یابد و حد تشخیص 0/2 میکرو مولار برای اوژنول بدست آمد، انحراف استاندارد نسبی برای هفت اندازه گیری تکراری 31/2± درصد به دست آمد. این روش برای تعیین اوژنول در نمونه های گلاب و پسماند آن به کار گرفته شد. بازیابی حاصل از اضافه کردن مقادیر مشخص از اوژنول به نمونه های آبی، در گستره 0/98 تا 0/104درصد بدست آمد.
مینا یارضوی طیبه شمس پور
چکیده در کار اول، ابتدا از روش استخراج مایع-مایع جهت جداسازی ترکیبات موجود در پسماند اول گلاب استفاده شد. با توجه به نتایج حاصل از آنالیز کیفی و کمی کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی این پسماند دارای مقادیر بالای 2-فنیل اتانول می باشد و نظر به ارزشمند بودن این ماده از نظر اقتصادی از استخراج فاز جامد جهت جداسازی 2-فنیل اتانول از پسماند اول گلاب توسط ستون پر شده با رزین آمبرلایت xad-4 استفاده شد. 2-فنیل اتانول جذب شده بر روی ستون توسط اتانول %98 باز جذب شد. پارامترهای مختلف مانند حجم محلول بازجذب، سرعت عبور محلول نمونه و سرعت محلول بازجذب بررسی شدند. جهت بررسی ترکیبات موجود در آنچه که از ستون رزینی آمبرلایت xad-4َ بدون جذب شدن عبور نمود و پسماند دوم نامیده شد از استخراج مایع-مایع و سپس کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی استفاده شد. با توجه به حضور 2-فنیل اتانول در پسماند دوم، مقدار پسماند اول عبوری از ستون رزینی جهت جذب سطحی 2-فنیل اتانول بررسی شد و مقدار 0/63 میلی لیتر به دست آمد. اندازه گیری 2-فنیل اتانول توسط اسپکتروفتومتری ماوراء بنفش-مرئی در طول موج 258 نانومتر انجام شد. منحنی کالیبراسیون در گستره 5-10 ×00/2 تا 3-10 ×00/5 مول بر لیتر به دست آمد. حد تشخیص براساس سه برابر انحراف استاندارد نمونه شاهد بر شیب منحنی کالیبراسیون6-10 × 71/5 مول بر لیتر بود. انحراف استاندارد نسبی برای 10 اندازه گیری تکراری برای مقدار 4-10×00/7 مول بر لیتر از 2-فنیل اتانول % 32/1 شد. در کار دوم با استفاده از روش استخراج با حلال از گل محمدی تازه و گل محمدی پس از تقطیر، کانکریت و ابسلوت به دست آمد. کانکریت و ابسلوت حاصله از نظر درصد وزنی مقایسه شدند. همچنین با استفاده از کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی مورد آنالیز کیفی و کمی قرار گرفته و ترکیبات آنها بررسی و مقایسه شدند. مقایسه ای میان درصد وزنی کانکریت و ابسلوت و همچنین ترکیبات ابسلوت حاصل از گل محمدی لاله زار کرمان و گل محمدی ترکیه نیز انجام شد. همچنین، تولید ابسلوت با دو روش سوکسله و روش مرسوم صاف کردن انجام شد و ترکیبات آنها با یکدیگر مقایسه گردید.
اسما سلجوقی طیبه شمس پور
در پروژه حاضر دو روش برای پیش تغلیظ و استخراج یون سرب مورد بررسی قرار گرفت. در کار اول، روش استخراج فاز جامد برای جداسازی و پیش تغلیظ مقادیر بسیار کم سرب در نمونه های متفاوت با استفاده از ستون پر شده با نانو لوله های کربنی چند دیواره اصلاح شده توسعه داده شده است. نانو لوله های کربنی چند دیواره با مایع یونی کار ویژه ایمیدازولیومی دارای گروه عاملی تیواوره اصلاح و سپس به عنوان فاز جامد در استخراج و پیش تغلیظ یون سرب از محلول آبی در محدوده ph 5/5-5/4 استفاده شد. یون های فلزی جذب شده بر روی ستون به صورت کمی با مخلوطی از تیواوره 3% در hcl 05/0 مولار باز جذب شد. سپس یون ها در محلول باز جذب، توسط دستگاه جذب اتمی کوره گرافیتی اندازه گیری شدند. تاثیر پارامتر های مختلف شامل ph محلول نمونه، نوع و حجم محلول باز جذب، سرعت عبور محلول نمونه و محلول باز جذب برای بهینه سازی روش مذکور بررسی شدند. حد تشخیص برابر 127/0 نانو گرم بر میلی لیتر برای یون سرب به دست آمد. فاکتور تغلیظ 200 بود. منحنی کالیبراسیون در گستره 5/0 تا 0/32 نانو گرم بر میلی لیتر در محلول اولیه، خطی بود. انحراف استاندارد نسبی (10=n) 3/6 درصد برای 0/4 نانو گرم بر میلی لیتر از سرب به دست آمد. این روش برای اندازه گیری سرب در نمونه های آبی و ... به کار گرفته شد. در کار دوم، از متیل تری اکتیل آمونیوم تیوسالیسیلات برای استخراج و پیش تغلیظ انتخابی سرب با روش میکرو استخراج مایع-مایع پخشی استفاده شد. متیل تری اکتیل آمونیوم تیوسالیسیلات یک مایع یونی کار ویژه است که به دلیل عدم امتزاج پذیری با آب و دارا بودن آنیون حاوی گروه کمپلکس دهنده با سرب، نقش لیگاند و حلال استخراجی را به طور همزمان ایفا می کند. به منظور افزایش سطح تماس این مایع یونی با آب، محلول آن در استون (حلال پخش کننده) به فاز آبی تزریق شد که منجر به تشکیل یک محلول ابری گردید. پس از سانتریفیوژ، جدایی دو فاز حاصل شد. عوامل موثر بر کارایی استخراج مانند: ph محلول نمونه، مقدار مایع یونی و زمان استخراج مورد بررسی قرار گرفتند. تحت شرایط بهینه، منحنی درجه بندی در محدوده 06/0 تا 5/0 نانو گرم بر میلی لیتر از سرب خطی بود. حد تشخیص برابر با 006/0 نانو گرم بر میلی لیتر و انحراف استاندارد برای 7 اندازه گیری تکراری در غلظت 08/0 نانو گرم بر میلی لیتر با 9/4% به دست آمد. روش بهینه با موفقیت برای آنالیز نمونه های برگ درخت کاج و رژ لب به کار برده شد.
مینا روحانی داریوش افضلی
درکار اول، حذف آرسنیک از آب آشامیدنی به وسیله نانو ذرات اکسید آهن پوشش داده شده بر روی پوسته ی ماسه انجام شد. برای تهیه نانو ذرات اکسید آهن مورد استفاده، محلولی از آهن (iii) وآهن (ii) به نسبت مولی 1:2 تهیه ومخلوط شدند و سپس بر روی گرمکن با دمای c°80 قرار داده شد و با سرعت 30 دور بر دقیقه و به مدت 20 دقیقه در حالی که گاز نیتروژن از روی محلول عبور داده می شد، هم زده شدند، در ادامه تا رسیدن به 10 ph=، سدیم هیدروکسید 5/0 مولار اضافه شد. محلول حاصله را بر روی ماسه ریخته و بر روی همزن با سرعت 30 دور بر دقیقه به مدت 20 دقیقه هم زده شدند، سپس در آون در دمای c°80 خشک گردید و در ادامه چندین مرتبه با آب مقطر شسته و مجدداً خشک کردن در دمای c°80 انجام شد. 500 میلی لیتر از آب حاوی 0/87 میکروگرم بر لیتر آرسنیک بر روی 4 گرم از جاذب تهیه شده ریخته، به مدت 25 دقیقه همزده و صاف گردید. یون آرسنیک بر روی جاذب جذب و آرسنیک باقی مانده در نمونه آب با استفاده از دستگاه طیف سنجی جذب اتمی اندازه گیری گردید. تأثیر پارامترهای مختلف شامل ph، سرعت و زمان همزدن، مقدار جاذب، حجم آب عبور داده شده حاوی آرسنیک و زمان تماس محلول آرسنیک با جاذب برای بهینه سازی روش مذکور بررسی شدند. نتایج نشان دادکه این روش می تواند برای حذف آرسنیک از نمونه آب مورد استفاده قرارگیرد . درکار دوم، استخراج فاز جامد برای پیش تغلیظ مقادیر کم آرسنیک در نمونه آبی با استفاده از ستون پر شده با نانو لوله های کربنی چند دیواره اصلاح شده به روش ستونی توسعه داده شد. نانو لوله کربنی با لیگاند 2- (5-برومو 2- پیریدیل آزو) -5- دای اتیل آمینو فنول اصلاح شدند و به عنوان فاز جامد جهت استخراج و پیش تغلیظ یونهای آرسنیک مورد استفاده قرار گرفت. آرسنیک در 5/9=ph به طور کمی بر روی نانو لوله کربنی چند دیواره اصلاح شده جذب شده و آرسنیک جذب شده بر روی ستون با 1 میلی لیتر نیتریک اسید 0/2 مولار باز جذب شد. آرسنیک در محلول زیر صافی با استفاده از دستگاه طیف سنجی جذب اتمی اندازه گیری گردید. تأثیر پارامترهای مختلف شامل ph، نوع و حجم محلول شوینده، سرعت عبور محلول نمونه و شوینده و اثر یونهای مزاحم برای بهینه سازی روش مذکور بررسی شدند. منحنی کالیبراسیون در گستره 2/0 تا 0/10 میکروگرم بر لیتر خطی بوده و فاکتور تغلیظ روش 250 می باشد. انحراف استاندارد نسبی برای 7 اندازه گیری تکراری محلول 0/1 میکروگرم بر لیتر آرسنیک 69/6% ± محاسبه شد.
آرش اشرف امین درخشانفر
چکیده: هدف: این مطالعه به منظور ارزیابی اثر اسانس گیاه مریم گلی در جلوگیری از آسیب های ناشی از ایسکمی - خون رسانی مجدد کبد در قلب و کلیه انجام گردید. روش کار: در این مطالعه از 48 سر موش صحرایی نر اسپراگن- دولی با وزن و سن تقریباً یکسان که در شرایط محیطی و تغذیه ای همگون نگهداری می شدند استفاده گردید. این حیوانات به صورت تصادفی به 3 گروه به شرح زیر تقسیم شدند: 12 سر به عنوان گروه درمان، 12 سر به عنوان گروه کنترل ، 24 سر به عنوان گروه شم. گروه کنترل و درمان به 2 گروه و گروه شاهد به 4 گروه مساوی 6 تایی تقسیم شدند. اسانس مریم گلی در زمان های 24 ساعت و1ساعت قبل از جراحی به صورت خوراکی به گروه درمان و2 زیر گروه شم تجویز شد(08/0 میلی لیتر اسانس 02/0 درصد). هم چنین به گروه کنترل و2 زیر گروه شم به مقدار مساوی از نرمال سالین خورانده شد. به مدت 60 دقیقه لب راست خلفی کبد ایسکمی داده شد. در گروه شم رهیافت به ناحیه و دستکاری کبد همانند سایر گروه ها انجام گرفت. سپس در گروه های کنترل و درمان بسته به گروه بندی حیوانات، جریان خون مجدداً به مدت یک ساعت یا 24 ساعت برقرار شد. حیوانات قربانی شدند و نمونه از قلب و کلیه ها برای مطالعه هیستوپاتولوژیک اخذ گردید . نتایج: نتایج مطالعات هیستوپاتولوژیک در اندام های مختلف به قرار ذیل است: خون رسانی مجدد 24ساعته،گروه کنترل: قلب: خونریزی کانونی، کلیه: آتروفی گلومرولی،اتساع لوله ها خون رسانی مجدد 1 ساعته، گروه کنترل: قلب: پرخونی و خونریزی، کلیه: آتروفی گلومرولی خون رسانی مجدد 1 ساعته، گروه درمان: قلب: پرخونی و دو مورد رابدومیولیز، کلیه: آتروفی گلومرولی و در نیمی از موارد پرخونی کلیه خون رسانی مجدد 24 ساعته، گروه درمان: قلب: طبیعی، کلیه: آتروفی گلومرولی گروه های شم: تجویز مریم گلی و نمونه گیری 24 ساعت پس از رهیافت به کبد: قلب: پرخونی و یک مورد رابدومیولیز و خونریزی، کلیه: آتروفی گلومرولی و یک مورد نفریت بینابینی ملایم تجویز مریم گلی و نمونه گیری یک ساعت پس از رهیافت به کبد: قلب: پرخونی و یک مورد رابدومیولیز و خونریزی، کلیه: آتروفی گلومرولی تجویزنرمال سالین و نمونه گیری 24ساعت پس از رهیافت به کبد: قلب: طبیعی،کلیه: آتروفی گلومرولی تجویز نرمال سالین و نمونه گیری یک ساعت پس از رهیافت به کبد: قلب و کلیه: طبیعی در این مطالعه به طور کلی، اثر مخرب ایسکمی- خون رسانی مجدد کبد بر روی کلیه و قلب به اثبات رسید، اما عصاره مریم گلی توانست اثرات مثبتی در از بین بردن برخی عوارض آن در قلب و کلیه داشته باشد. کلمات کلیدی: مریم گلی، ایسکمی، خون رسانی مجدد، اندام های دور دست
حکیمه کوه پیما علی مصطفوی
بیماری کولیت اولسروز ulcerative colitis جزء بیماریهای التهابی مزمن در روده بزرگ می باشد. از طرفی گیاه polychaetum dracocephalum به صورت سنتی برای درمان بیماریهای گوارشی و آرامبخش استفاده می شود .لذا در پژوهش حاضر ما اثر درمانی عصاره آبی گیاه مذکور را بر کولیت القا شده توسط اسید استیک بررسی کرده ایم . 6 گروه 8 تایی از موش های صحرایی نر نژاد nmri در محدوده وزنی 280-230 گرم مورد آزمایش قرار گرفتند .گروه های1و2 به ترتیب به عنوان گروه کنترل (سالم و دست نخورده ) و شاهد (کولیتی بدون تجویز دارو ) و گروهای3 و4 و5 به ترتیب دوزهای مختلف (50,100,200 mg/kg)عصاره مفرو وگروه5 داروی پردنیزولون را به صورت خوراکی (گاواژ)دریافت کردند. برای القای کولیت موش های صحرایی به مدت 36 ساعت در حالت محرومیت از غذا و با دسترسی آزاد به آب و در قفس های جداگانه نگهداری شدند و سپس تحت بیهوشی خفیف با co2 میزان cc2اسید استیک 4درصد توسط یک لوله پلاستیکی با قطر داخلی mm 2و به طول cm 8از راه رکتوم داخل کولون حیوان تزریق گردید . 6 روز پس از القای کولیت دوره درمان ادامه یافت و روز هفتم پس از کشتن موشها و خروج کولون برخی شاخص های التهابی به روش ماکروسکوپی و هیستوپاتولوژی مورد برسی قرار گرفتند. ارزیابی بیوشیمیایی کولون ملتهب با استفاده از سنجش فعالیت میلوپراکسیداز (mpo) و غلظت مواد واکنشگر تیو باربیتوریک اسید به عنوان شاخص فعالیت رادیکال آزاد و پراکسیداسیون لپید غشا انجام گرفت . در این مطالعه ،عصاره مفرو (50,100,200mg/kg) و داروی پردنیزولون به طور معنی داری باعث کاهش نسبت وزن به طول کولون گردید .عصاره با دوزهای (100,200mg/kg) وهمچنین داروی پردنیزولون اندکس اولسر را در مقایسه با گروه شاهد کاهش داده است. غلظت مالون دی الدهید که طی ایجاد استرس اکسیداتیو در گروه شاهد با دریافت اسید استیک ایجاد شده بود در دوز200mg/kg کاهش معنی داری نشان داد. با این حال مطالعات پاتولوژی نتایج حاصل از اثر بهبود دهندگی عصاره مفرو را تایید نکرد و برای این تایید نیاز به بررسی بیشتر داریم.
مهشید السادات پاداش داریوش افضلی
در قسمت اول کار تحقیقاتی حاضر، یک روش جدید، ساده، سریع و کارامد برای پیش تغلیظ مقادیر بسیار کم زیرالنون با استفاده از ولتامتری عریان سازی آندی پالس تفاضلی ارائه شده است. یک الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانولوله های کربنی چند دیواره برای پیش تغلیظ انتخابی و اندازه گیری مقادیر کم زیرالنون پیشنهاد شد. این روش تجزیه، شامل یک مرحله انباشتگی مدار بسته زیرالنون بر روی الکترود خمیر کربن اصلاح شده بود. یک پیک آندی در پتانسیل 0/40 ولت مشاهده شد که مربوط به اکسایش زیرالنون انباشته شده و کاهش یافته روی سطح الکترود می باشد. منحنی کالیبراسیون در گستره 2/00 تا 50/00 نانو گرم بر میلی لیتر، خطی می باشد. حد تشخیص برای زیرالنون ، 0/85 نانو گرم بر میلی لیتر و انحراف استاندارد نسبی برای پنج اندازه گیری تکراری از 5/00 و 30/00 نانو گرم بر میلی لیتر زیرالنون به ترتیب،2/71± و 1/44± درصد به دست آمد. این الکترود اصلاح شده با موفقیت برای اندازه گیری زیرالنون در نمونه های مختلف نوشابه های مالت به کار گرفته شد. در قسمت دوم کار تحقیقاتی حاضر، یک روش برای پیش تغلیظ و اندازه گیری انتخابی مقادیر بسیار کم آنتیموان بر اساس جذب سطحی کمپلکس آنتیموان با لیگاند برومو پیرو گالول قرمز روی سطح الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانولوله های کربنی چند دیواره با استفاده از روش ولتامتری عریان سازی آندی پالس تفاضلی ارائه شده است. این روش تجزیه، شامل یک مرحله انباشتگی مدار بسته آنتیموان بر روی الکترود خمیر کربن اصلاح شده بود. کل این روش تجزیه ای شامل سه مرحله بود: پیش تغلیظ، احیا و عریان سازی آندی. یک پیک آندی در پتانسیل 0/48 ولت مشاهده شد که مربوط به اکسایش آنتیموان انباشته شده و کاهش یافته روی سطح الکترود می باشد. شرایط بهینه به این صورت می باشد: الکترود حاوی 25? روغن پارافین و 73? پودر گرافیت با خلوص بالا و 2/0 درصد نانولوله های کربنی چند دیواره، پتانسیل و زمان پیش تغلیظ 0/30- ولت و 180 ثانیه، پتانسیل و زمان احیا 0/20 ولت و 60 ثانیه، نسبت 4 به 1 مول لیگاند به مول فلز، سرعت روبش 100 میلی ولت بر ثانیه و پتانسیل روبش شده در محدوده ی 0/00 تا 0/80 ولت می باشد. مشخص شد که کمپلکس در طی پیش تغلیظ روی سطح الکترود جمع می شود و سپس در طی مرحله احیا،(sb(iii در سطح الکترود اصلاح شده به (sb(0 کاهش می یابد ودر نهایت در مرحله ی عریان سازی آندی مجددا به صورت (sb(iii اکسید می شود. منحنی کالیبراسیون در گستره 0/01 تا 14/00 نانو گرم بر میلی لیتر، خطی می باشد. حد تشخیص برای آنتیموان ، 0/0033 نانو گرم بر میلی لیتر و انحراف استاندارد نسبی برای پنج اندازه گیری تکراری از3/00 و 8/00 نانو گرم بر میلی لیتر آنتیموان به ترتیب، 2/28± و 1/02± درصد به دست آمد. این الکترود اصلاح شده با موفقیت برای اندازه گیری آنتیموان در نمونه های آب مختلف به کار گرفته شد. بازیابی حاصل از اضافه کردن مقادیر مشخص از فلز به نمونه های آبی، در گستره 92/0 تا 104/4 درصد بدست آمد.
فاطمه خورشیدی محسن شمسی
ضایعات کشاورزی یکی از چالشهای پیشروی محققین کشاورزی در قرن حاضر است. هر ساله در کارخانه های گلاب گیری حجم عظیمی از پس ماندهای دیگ های تقطیر باعث آلودگی محیط زیست می شود در حالی که قابل تبدیل به کمپوست می باشند. با توجه به نیاز کارخانه گلاب زهرا واقع در شهر لاله زار شهرستان بردسیر استان کرمان به یک تراکتور با سرعت خزشی برای بکار انداختن کمپوست همزن ها، در فرایند تولید کمپوست از تفاله های گل، هدف این تحقیق طراحی مکانیزمی است تا با اضافه کردن آن به یک تراکتور ام-650 رومانی بتوان آنرا وادار به حرکت با سرعتهای خزشی کرد. سرعت خزشی هنگامی به وجود می آید که سرعت تراکتور زیر 5/0 کیلومتر بر ساعت باشد. این طرح مورد نیاز جامعه کشاورزی و صنعت نیز می باشد. به عنوان مثال کانال کنها با این سرعت کار می کنند. در این طرح با ایجاد راه حلهای مختلف، بهترین راه حل بر مبنای یک روش طراحی سیستماتیک انتخاب شد. سپس طرح انتخاب شده با نرم افزار سالیدورک (solid work) طراحی، پویا نمایی ، بهینه سازی شد. به منظور ارزیابی سرعت خزشی تراکتور یک مدل هیدرولیکی طراحی و مورد استفاده قرار گرفت. طبق اندازه گیری های عملی میزان سرعتی که مدل خزشی ایجاد می کند، بین 120 تا 250 متر در ساعت بدست آمد. مدار هیدرولیکی نیز در نرم افزار سیم هیدرولیک (simhydraulic) شبیه سازی شد. در این تحقیق به کمک یک جک هیدرولیکی و یک نیروسنج الکترونیکی و دستگاه ثبت داده ها مقاومت غلتشی تراکتور ام-650 رومانی و حداکثر نیروی کششی، روی سطح آسفالت در سرعت های خزشی 120، 130، 144، 160، 180 و 240 متر در ساعت، هر کدام با 5 تکرار اندازه گیری شدند. سپس ضریب مقاومت غلتشی برای تراکتور ام-650 رومانی روی سطح آسفالت با سرعت خزشی محاسبه گردید. آنالیز داده های حاصل از آزمایش با نرم افزار spss از طریق آزمون دانکن و آنوا یکطرفه انجام شد. نتایج نشان داد که د ردورهای مختلف موتور بین نیروهای به دست آمده در سطح اطمینان 5% تفاوت معنی دار وجود دارد. مقاومت غلتشی تراکتور ام-650 رومانی 620 نیوتن و حداکثر نیروی کششی تولدی شده توسط این تراکتور در سطح آسفالت، 17059 نیوتن به دست آمد. ضریب مقاومت غلتشی تراکتور ام-650 رومانی نیز عدد 018/0 بدست آمد. این آزمایش ها برای مقایسه روی تراکتور مسی فرگوسن نیز انجام شد، مقاومت غلتشی تراکتور مسی فرگوسن، 528 نیوتن و حداکثر نیروی کششی تولید شده توسط این تراکتور در سطح آسفالت 14100 نیوتن بدست آمد.
علی مصطفوی احسان اله سخائی
آنتی اکسیدان های طبیعی خوراکی، به علت توانایی حفاظت سلول ها در برابر جراحات مختلف به طور گسترده ای مورد مطالعه قرار گرفته اند. مرزنجوش یکی از اجزای خانواده نعناعیان و از جنس اوریگانو می باشد. این گیاه، یک ساله، پاپا و بوته ای است که در نواحی خاور میانه، آسیای غربی و اروپای شرقی بومی می باشد. هدف از انجام مطالعه ی حاضر، بررسی اثر عصاره ی گیاه مرزنجوش بر کیفیت اسپرم اپی دیدیمی متعاقب آسیب اکسیداتیو ناشی از مسمومیت تجربی با سولفات مس در موش سوری می باشد. برای این منظور 24 سر موش سوری به صورت تصادفی به چهار گروه مختلف تقسیم شدند. گروه نرمال و گروه کنترل مس آب مقطر به عنوان آب آشامیدنی دریافت می کردند، این درحالی است که گروه کنترل مرزنجوش و گروه درمان، عصاره ی مرزنجوش با دوز ppm 400 را روزانه در طول مدت مطالعه به عنوان آب آشامیدنی دریافت می کردند.گروه کنترل مس و درمان، 200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن روزانه به صورت گاواژ، محلول سولفات مس به مقدار 2/0 میلی لیتر را به مدت 6 هفته دریافت کردند و همچنین گروه های کنترل مرزنجوش و نرمال در طول مدت مطالعه، حجم مساوی از آب مقطر را به روش گاواژ دریافت می نمودند. نتایج بدست آمده نشان داد که تجویز مس در گروه کنترل مس، در مقایسه با گروه نرمال، باعث کاهش معنی دار غلظت، حرکت کلی، حرکت پیشرونده و ثبات غشاء پلاسمایی اسپرم بعد از 42 روز شده است و همچنین هیچ تغییر معنی داری بین گروه های درمان و نرمال مشاهده نشد. عصاره گیاه مرزنجوش باعث حفظ کیفیت اسپرم در برابر اثرات نامطلوب مسمومیت با مس می شود.
امینه مشکوری داریوش افضلی
در این کار، نانو ذرات نیکل/ نیکل اکسید بر روی نانو رس اصلاح شده با بنزیل دی متیل تترا دسیل آمونیوم کلراید تثبیت گردید.سپس نانو رس به دست آمده به عنوان یک جاذب برای حذف دی بنزوتیوفن استفاده شده و سپس غلظت دی بنزوتیوفن با استفاده از اسپکتروفتومتر ماوراء بنفش- مرئی در طول موج 287 نانومتر اندازه گیری شد. پارامترهای مختلف موثر بر جداسازی دی بنزوتیوفن از قبیل: نسبت مقدار نانو نیکل/ نیکل اکسید به نانو رس، مقادیر مختلف نانو رس و نانو نیکل/ نیکل اکسید، زمان همزدن محلول دی بنزوتیوفن روی جاذب، نوع حلال شوینده، حجم حلال شوینده، زمان لازم برای واجذب و زمان همزدن برای تهیه جاذب، بهینه شدند. نتایج به دست آمده نشان داده که واجذب کمی دی بنزوتیوفن با استفاده از اتانول به عنوان شوینده حاصل شد. روش ارائه شده از نظر تجزیه ای مورد بررسی قرار گرفت، گستره خطی 5/0 تا 15 میلی گرم بر لیتر با حد تشخیص 2-10× 7/4 میلی گرم بر لیتر به دست آمد. ظرفیت جاذب 32 میلی گرم بر گرم محاسبه شد. انحراف استاندارد برای شش مورد اندازه گیری شده 5 میلی گرم بر لیتر دی بنزوتیوفن، 4/1 به دست آمد. روش بهینه با موفقیت روی یک نمونه نفت خام انجام شد.
سمیه صداقت علی مصطفوی
در پروژه حاضر، از روش میکرواستخراج مایع-مایع به کمک مایع یونی کار ویژه ی متیل تری اکتیل آمونیوم سالیسیلات براساس پخش با امواج فراصوت برای استخراج و پیش تغلیظ گونه های مورد نظراستفاده شد. متیل تری اکتیل آمونیوم سالیسیلات یک مایع یونی کار ویژه است که به دلیل عدم امتزاج پذیری با آب و دارا بودن آنیون حاوی گروه کمپلکس دهنده، نقش لیگاند و حلال استخراجی را به طور همزمان ایفا می کند. درکار اول، مقادیر بسیار کم نقره پس از استخراج وپیش تغلیظ، توسط دستگاه جذب اتمی کوره گرافیتی اندازه گیری شد. وفاکتورهای موثر بر کارایی استخراج مانند: ph، مقدار مایع یونی و مدت زمان قرار گرفتن در معرض امواج فراصوت مورد بررسی قرار گرفتند. تحت شرایط بهینه، منحنی درجه بندی در محدوده 002/0 تا 02/0 نانو گرم بر میلی لیتر از نقره خطی بود. حد تشخیص برابر با 0007/0 نانو گرم بر میلی لیتر و انحراف استاندارد برای 7 اندازه گیری تکراری در غلظت 003/0 نانو گرم بر میلی لیتر با 8/7% به دست آمد. روش بهینه با موفقیت برای آنالیز نمونه های آب چاه وآب آشامیدنی به کار برده شد. در کار دوم، برای اولین بار از مایعات یونی کار ویژه برای جداسازی و پیش تغلیظ همین و تزریق به دستگاه جذب اتمی شعله استفاده شد. اندازه گیری براساس آهن تشکیل دهنده همین انجام شد. عوامل موثر بر کارایی استخراج مانند: ph، مقدار مایع یونی و مدت زمان قرار گرفتن در معرض امواج فراصوت مورد بررسی قرار گرفتند. تحت شرایط بهینه، منحنی درجه بندی در محدوده 02/0 تا 8/0 میکرو گرم بر میلی لیتر از آهن همین خطی بود. حد تشخیص برابر با 008/0 میکرو گرم بر میلی لیتر و انحراف استاندارد برای 7 اندازه گیری تکراری در غلظت 06/0 میکرو گرم بر میلی لیتر با 5/4% به دست آمد. روش بهینه با موفقیت برای آنالیز نمونه های پلاسمای خون وسوپرناتانت به کار برده شد.
رویا افشاری پور علی مصطفوی
درکار اول از رزین آمبرلایت به عنوان یک جاذب برای استخراج فاز جامد استفاده شد. گلاب از روی ستون عبور داده می شود و تعدادی از ترکیبات آن بر روی جاذب باقی می ماند. در مرحله ی بعد ترکیبات نشسته شده برروی ستون با استفاده از اتانول 9/99 درصد شستشو داده می شوند برای بررسی جذب ترکیبات گلاب بر روی جاذب از دستگاه اسپکتوفوتومترمرئی – فرابنفش استفاده می شود. پارامترهای تجزیه ای شامل حجم حلال ، سرعت عبورحلال ، سرعت عبور نمونه، زمان شستشو وزمان عبور نمونه مورد ارزیابی قرار گرفت. دراین کاراز دو روش برای بررسی وکاربرد جاذب استفاده شد. در کار دوم گلبرگ گل محمدی با شکر مخلوط، به مدت سه روز هم زده و در داخل سایه نگه داری وسپس به مقدار گلبرگ شکر به آن افزوده وچهل روز در معرض نور آفتاب قرار گرفت . محصول به دست آمده گل قند نام دارد. درکار سوم اسانس قسمت های هوایی گیاه مشگک بادبزنی با استفاده از کلونجر تهیه ، ترکیبات اسانس توسط کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی مورد آنالیز کیفی و کمی قرار گرفت . در این مطالعه از استخراج مایع-مایع برای شناسایی ترکیبات عصاره ی گیاه مشگک بادبزنی نیز استفاده شد . کلید واژگان: گلاب، استخراج فاز جامد، اسپکتروفتومتری فرابنفش-مرئی، گیاه مشگک بادبزنی، گل محمدی، گل قند
فاطمه رضا زاده طیبه شمس پور
چکیده در قسمت اول کار تحقیقاتی حاضر یک روش حساس، ساده، سریع و کم هزینه برای تعیین الکتروشیمیایی کورستین، بر اساس اینترکالیشن آن با dsdna پیشنهاد شد. اینترکالیشن کورستین با استفاده از تکنیک اسپکتروفلوریمتری، با اتیدیوم بروماید مقایسه شد. سپس یک حسگر زیستی الکتروشیمیایی با استفاده از الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانولوله های کربنی و کیتوسان، پوشش داده شده با dsdna ساخته شد، افزایش قابل ملاحظه ای در جریان اکسیدی کورستین در الکترود پوشش داده شده با dsdna در مقایسه باالکترود بدون dsdna مشاهده شد. بعد از بهینه سازی پارامترهای موثر در پاسخ حسگر زیستی،کارایی آن از نقطه نظر تجزیه ای بررسی شد. دو رابطه خطی جریان اکسیدی برحسب غلظت کورستین در گستره های 5/7-4/0 و 0/30-5/7 میکرومولار با حد تشخیص 02/0 میکرو مولار مشاهده شد. انحراف استاندارد نسبی برای شش اندازه گیری تکراری در دو غلظت 0/1 و 0/10 میکرومولار به ترتیب 4/12 و 8/4 درصد بدست آمد. حسگر زیستی پیشنهاد شده با موفقیت برای اندازه گیری کورستین در نمونه چای سبز و سیاه به کار برده شد. در قسمت دوم کار تحقیقاتی حاضر، یک الکترود خمیر کربن اصلاح شده با لاوسان و نانوذرات طلا به عنوان یک حسگر الکتروشیمیایی حساس برای اندازه گیری مقادیر کم اولئوروپئین پیشنهاد شد. روش ولتامتری پالس تفاضلی برای مطالعه رفتار اولئوروپئین بر روی الکترود اصلاح شده به کار گرفته شد. اثر پارامترهایی مانند درصد لاوسان،ph محلول، غلظت و نوع بافر بر روی جریان ولتاموگرام ها بهینه شد. جریان پیک به طور خطی با غلظت اولئوروپئین در گستره 0/64-53/0 میکرومولار افزایش می یابد و حد تشخیص 04/0 میکرومولار برای اولئوروپئین بدست آمد. انحراف استاندارد نسبی برای پنج اندازه گیری تکراری در دو غلظت 0/5 و 70/43 میکرومولار به ترتیب 4/8 و 26/7 درصد بدست آمد. این روش برای اندازه گیری اولئوروپئین در نمونه حقیقی عصاره برگ درخت زیتون به کار گرفته شد. کلمات کلیدی: حسگر زیستی ، الکترود خمیر کربن اصلاح شده، کورستین، لاوسان، نانو ذرات طلا، اولئوروپئین
ملیحه زمانی حسام الدین معین زاده میرحسینی
محدوده مطالعاتی به مرکزیت روستای لاله¬زار در 75 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان "بردسیر" و جنوب¬غربی کرمان بین طول¬های جغرافیایی 56 درجه و 32 دقیقه تا 56 درجه و 51 دقیقه و عرض¬های ¬جغرافیایی 29 درجه و 32 دقیقه تا 29 درجه و 42 دقیقه قرارگرفته است. منطقه لاله زار در زون ساختاری ایران مرکزی، در جنوب شرقی کمربند آتش فشانی ارومیه دختر و در نوار ولکانیکی دهج- ساردوئیه قرار دارد که تشکیلات آن مربوط به دوران سوم زمین شناسی است. لیتولوژی غالب این منطقه، کنگلومرا، ماسه¬سنگ، سنگ سیلتی، توف، کنگلومرای آتش فشانی، مارن ماسه ای، گرانیت، آندزیت، بازالت وگدازه های بازالتی و سنگ-های آذرآواری می¬باشد. در این پایان نامه جهت تعیین کیفیت آب های زیرزمینی منطقه از 15 نمونه قنات و چشمه نمونه برداری انجام شد. غلظت کاتیون¬ها و آنیون¬های اصلی و برخی فلزات و عناصرفرعی وکمیاب اندازه¬گیری شد. ترسیم نقشه¬های هم¬غلظت و نمودارهای همبستگی عناصر باهم نشان داد که مقدار tds، ec ، th و غلظت کلسیم، سولفات و کلر در بخش مرکزی منطقه بیشتر است. نیترات و سولفات و پتاسیم و بی¬کربنات احتمالا دارای منشا مشترک انسانی و کشاورزی است ؛ ولی بخش عمده بیکربنات از انحلال توسط آمیختگی آب¬های جوی با co2 حاصل شده است که این عناصر در برخی نمونه¬ها همگی روند افزایشی دارند. براساس نسبت¬های یونی حاصل از نتایج تجزیه¬شیمیایی نمونه¬های منطقه، فرآیند هیدرولیز کانی¬های سیلیکاتی از مهم¬ترین انواع هوازدگی در منطقه به حساب می¬آیند. نتایج آنالیز نمونه ها و رسم نمودار¬های هیدروشیمیایی نشان داد که 3 تیپ آب با فراوانی به ترتیب کلسیم بی کربناته، منیزیم سولفاته و منیزیم بی کربناته در منطقه مورد مطالعه وجود دارد . بنابراین کیفیت منابع آب سطحی در ارتفاعات لاله زار در ابتدای ورود به دشت خوب و سپس در انتهای دشت، به تدریج کیفیت آب کاهش می¬یابد. مطالعات انجام شده در این منطقه نشان می¬دهد که آب این منطقه هم از لحاظ شرب و هم از لحاظ کشاورزی داری کیفیت بسیار مطلوبی می¬باشد.
مریم محمدی نژاد علی مصطفوی
مطالعات انجام شده در کار حاضر را می توان از نظر موضوعی به دو بخش تقسیم کرد؛ بررسی برهم کنش اولئوروپئین و رزمارینیک اسید با dna دو رشته ای با استفاده از تکنیک های اسپکتروسکپی و الکتروشیمی و ساخت زیست حسگرهای الکتروشیمیایی برای اندازه گیری اوریک اسید، اولئوروپئین، رزمارینیک اسید و 145-mirna. این زیست حسگرها بر مبنای اصلاح الکترودهای مختلف با dna و ثبت سیگنال الکتروشیمیایی با تکنیک ولتامتری عریان سازی می باشند. عوامل تجربی موثر بر پاسخ حسگرها شامل پارامترهای مربوط به ساخت حسگر، انباشت و عریان سازی ترکیبات بهینه سازی شدند. - سنجش اوریک اسید با الکترود خمیر نانولوله کربنی پوشیده شده با dna دارای منحنی درجه بندی خطی برای غلظت های 7-10×0/7 تا 4-10×10/1 مولار با حد تشخیص 7-10×8/1 مولار بود. - سنجش اولئوروپئین با الکترود خمیر کربن اصلاح شده با چیتوسان و پوشیده شده با dna انجام شد که گستره خطی 7-10×0/6 تا 5-10×20/1 مولار و حد تشخیص 7-10×92/1 مولار به دست آمد. - سنجش رزمارینیک اسید با الکترود خمیر نانولوله کربنی اصلاح شده با چیتوسان و پوشیده شده با dna، محدوده غلظتی خطی 8-10×0/4 تا 6-10×5/1 مولار و حد تشخیص 8-10×40/1 مولار را نتیجه داد. - سنجش 145-mirna بر روی سطح الکترود طلای اصلاح شده با نانوذرات طلا، رشته تیوله شده dna مکمل 145-mirna و هگزادکان تیول و با استفاده از شناساگر الکتروفعال دوکسوروبیسین انجام گرفت که منحنی درجه بندی در محدوده غلظتی 9-10×0/2 تا 8-10×0/8 مولار با حد تشخیص 10-10×7/2 مولار برای آن به دست آمد.
مریم آخوندی علی مصطفوی
هدف از کار تحقیقاتی حاضر تهیه غشای نانوکامپوزیتی استات سلولز – مگنتیت به روش الکتروریسی و تعیین کارایی آن در حذف آرسنیک از آب آشامیدنی می باشد. برای تهیه این محصول ابتدا نانوذرات مگنتیت به روش هم رسوبی ساخته شدند و سپس نانوذرات تولیدی به محلول پلیمری استات سلولز اضافه شده و مخلوط حاصل با هدف ساخت غشای نانوکامپوزیتی حاوی اکسید آهن در داخل دستگاه الکتروریسی قرار گرفت. به منظور بهبود خواص و عملکرد غشا در حذف آرسنیک دو پارامتر سرعت تزریق نمونه و ولتاژ اعمال شده توسط دستگاه بررسی شدند. به منظور بررسی مورفولوژی و ساختار غشای نانوکامپوزیتی از تکنیک های تصویر برداری sem و طیف- سنجی ftir استفاده شد. خواص مغناطیسی غشای نانوکامپوزیتی نیز با آنالیز مغناطیس سنجی vsm بررسی شد. جهت بالا بردن ضریب جذب غشا در حذف آرسنیک ph محلول، غلظت آرسنیک و زمان تماس بررسی و بهینه شدند. ایزوترم های جذب لانگمیر و فروندلیچ در شرایط جذب بهینه محاسبه گردید و مشخص شد داده های جذب با مدل لانگمیر مطابقت بیشتری دارند. نتایج حاصل از داده های ایزوترم جذب لانگمیر حداکثر ظرفیت جذب برای غشا را 36/0 میلی گرم بر گرم نشان داد.
فاطمه مهرابی علی مصطفوی
چکیده در قسمت اول کار تحقیقاتی حاضر، سنتز نانوالیاف سلولز استات حاوی استامینوفن (w/w20% ( با استفاده از روش الکتروریسندگی صورت گرفت. در این مرحله الکتروریسی با میزان ولتاژ اعمال شده برابر با kv30، فاصله ی نازل دستگاه با جمع کننده ی دستگاه cm8، دما حدودc? 25 ، سرعت گردش درام برابرrpm2000 و سرعت تزریق نمونه به دستگاه حدودml/h1 انجام شد. برای بدست آوردن بهترین نانوالیاف، الکتروریسی با غلظت های 8، 10، 12، 14 و 16 درصد، صورت گرفت و بهترین درصد برای سنتز نانوالیاف با گره کمتر و رشته هایی با اندازه های مناسب، غلظت 12 درصد انتخاب شد و با این بهینه سازی مشخص شد که هر چه غلظت کمتر شود رشته ها نازک تر شده اما تعداد گره ها زیادتر می شود. نانوالیاف های سنتز شده توسط روشهای sem، dsc-tga، xrd،uv-vis وftir بررسی شدند. در قسمت دوم این کار شرایط آزاد سازی دارو در محیط آزمایشگاهی بررسی شد. رهاسازی دارو در سه ph (خون، معده و روده) و در دمای?c 5/37 صورت گرفت، میزان داروی آزاد شده توسط اسپکتروسکوپی ماورائ بنفش مطالعه شد. طبق منحنی های بدست آمده درph های مختلف، رهاسازی تقریبا یکسان است. نوع سرعت آزاد سازی دارو به روش معمولی طبق معادلات مختلف مورد بررسی قرار گرفت و بر طبق داده ها، سرعت از مدل پپاس پیروی می کند. پس از بررسی شرایط مختلف و بهینه سازی بر روی داروی در دسترس ( استامینوفن ) مناسب ترین شرایط روی داروی مورفین اعمال و شرایط آزادسازی دارو بررسی شد.
ریحانه نکویی طیبه شمس پور
در قسمت اول کار تحقیقاتی حاضر، با استفاده از روش الکتروریسی به تولید نانوالیاف پلیمری nylon-66 و polyamide-6 پرداخته شده است. اثر پارامترهای موثر بر فرآیند الکتروریسی از قبیل غلظت محلول پلیمری، ولتاژ الکتروریسی، فاصله ی الکتروریسی و سرعت تزریق محلول بهینه شدند. همچنین اثر نمک بر فرآیند الکتروریسی مورد مطالعه قرار گرفت و مشاهده شد که در حضور نمک الیاف نازک تر با دانه های کمتر تولید شد. نانوالیاف به دست آمده از nylon-66 تحت شرایط بهینه، برای تولید نانوفیلتری استفاده شدند که در صنعت سیمان کاربرد دارد. راندمان فیلتراسیون برای جذب ذرات بزرگ تر از 3 نانومتر از هوا اندازه گیری شد. بر اساس این راندمان فیلتراسیون و همچنین خواص مکانیکی و شیمیایی مناسب پلیمر nylon-66، این فیلترقابلیت کاربرد در صنعت سیمان را داراست و صنعتی کردن طرح توجیه اقتصادی دارد. در قسمت دوم کار حاضر، با استفاده از نانوالیاف پوسته هسته ی تشکیل شده از nylon-66 به عنوان پوسته و نانوذرات tio2 به عنوان هسته، نانوفیلتری تهیه شد که به عنوان فیلتر سیگار، برای حذف برخی فلزات سنگین موجود در دود اصلی سیگار به کار گرفته شد. فرآیند الکتروریسی دو محوری طبق شرایط بهینه شده در بخش قبل و اندازه گیری مقدار فلزات سنگین با روش طیف سنجی جذب اتمی انجام شد. راندمان نانوفیلتر تهیه شده از نانوالیاف nylon-66 و نانوذرات tio2 به طور چشمگیری بیشتر از فیلتر اصلی سیگار به دست آمد.
الهام اولادی طیبه شمس پور
در روش حاضر، ملاتونین به روش استخراج به کمک امواج فراصوت از مغز پسته استخراج شد. اندازه گیری ملاتونین استخراج شده با استفاده از اسپکتروفلوریمتری صورت گرفت. پارامتر های موثر بر کارایی استخراج مانند نوع و حجم حلال استخراجی، دمای استخراج، ph و مدت زمان قرار گرفتن در معرض امواج فراصوت مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش حاضر با موفقیت برای اندازه گیری و مقایسه میزان ملاتونین در چهار گونه مختلف پسته شامل فندقی، کله قوچی، احمدآقایی و اکبری به صورت خام و برشته به کار برده شد.
فرزاد اعتمادی علی مصطفوی
چکیده ندارد.
طیبه شمس پور علی مصطفوی
چکیده ندارد.
زهرا بی نیاز علی مصطفوی
چکیده ندارد.
داریوش افضلی علی مصطفوی
چکیده ندارد.
محبوبه پاکروانان علی مصطفوی
تعیین مقادیر بسیار کم فلز تیتانیوم به عنوان یک فلز استراتژیک و دارای مصارف صنعتی، پزشکی و زیست محیطی، از اهمیت بسیار برخوردار است. روش پیوسته استخراج نقطه ابری، روشی بسیار ساده، ایمن و سریع در جداسازی و پیش تغلیظ یون های فلزی و گونه های آلی در نمونه های حقیقی به شمار می آید و از حساسیت بالایی برخوردار است. از محاسن این روش و یا هر روش تجزیه ای پیوسته دیگر، می توان به قابلیت خودکار شدن، مصرف مقادیرکم از نمونه و حلال مورد نیاز در این روش ها و نیز فاکتورهای تغلیظ نسبتاً بالا اشاره کرد. در کار حاضر از روش پیوسته استخراج نقطه ابری و ترکیب آن با طیف بینی جذب اتمی شعله به منظور پیش تغلیظ و اندازه گیری فلز تیتانیوم استفاده شده است. این کار با طراحی و بکارگیری سیستم تزریق در جریان و بر مبنای واکنش تشکیل کمپلکس تیتانیوم با لیگاند آلی مورین در حضور سورفکتانت غیریونی تریتون 114-2 انجام گرفت. به این تریتب محلولی از سورفکتانت و لیگاند مورین که ph آن توسط بافر پتاسیم هیدروژن فتالات برابر با 5/5 تنظیم شده است، به همراه محلول حاوی نمونه و محلولی از نمک سدیم کلرید، از طریق بارگذاری، به سیستم تزریق پیوسته وارد شده و پس از انجام واکنش تشکیل کمپلکس و فرایند ابری شدن، فاز غنی از سورفکتانت درون میکروستون موجود در سیستم به دام می افتد. سپس این فاز با عبور حلال متانول از درون ستون شسته و مستقیماً به سمت مه پاش آشکارساز هدایت می شود. ستون جداکننده موجود در سیستم، میکروستونی شیشه ای و دست ساز است که با مقدار 35 میلی گرم پنبه به طول موثر 8/1 سانتیمتر پر شده است. عوامل فیزیکی و شیمیایی موثر بر این روش جداسازی؛ از قبیل، ph، غلظت لیگاند و سورفکتانت، اثر غلظت نمک، زمان بارگذاری حلال، سرعت عبور نمونه از درون ستون جداسازی، نوع و میزان ماده فیلتر کننده درون ستون و ... و نیز اثر کاتیون ها و آنیون های گوناگون در فرایند تغلیظ و اندازه گیری تیتانیوم به دقت بهینه شد و مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل، گستره ph مناسب برای استخراج کمی تیتانیوم در محدوده 5/6-0/4 می باشد و غلظت بهینه سورفکتانت و عامل کمپلکس دهنده مورین به ترتیب(v/v) 0/4% و 4-10×0/6 مولار به دست آمد. فاکتور تغلیظ این روش با عبور 5/6 میلی لیتر محلول حاوی تیتانیوم و واکنشگرها با سرعت بهینه 5/6 میلی لیتر بر دقیقه از درون ستون جداسازی، 16و حد تشخیص برابر با 10-2*1/25 میکروگرم بر میلی لیتر می باشد. گستره خطی منحنی درجه بندی در محدوده 0/7-25/0 میکروگرم بر میلی لیتر با ضریب همبستگی 9988/0 بوده و انحراف استاندارد نسبی برای 10بار تکرار در تغلیظ و اندازه گیری پیوسته محلولی که نسبت به تیتانیوم 5/2 میکروگرم بر میلی لیتر می باشد، 2/85± درصد به دست آمد. از روش حاصل برای پیش تغلیظ و اندازه گیری تیتانیوم در چند نمونه آب و نیز نمونه مصنوعی بر پایه ترکیب نوعی آلیاژ صنعتی استفاده شد.
علیرضا دعاگویی احمد غضنفری مقدم
هرساله بالغ بر هزاران تن گل محمدی جهت گلاب گیری به مراکز مربوطه ارجاع داده می شود که در نهایت حجم بالایی از تفاله های برجای مانده (باگاس)، معمولاً بلا استفاده در محیط اطراف رها می شوند. در این پژوهش پتانسیل تولید بیوگاز از باگاس حاصل از گلاب گیری به تنهایی و در ترکیب با کود گاوی، در شرایط هضم بی هوازی غیرپیوسته مورد مطالعه قرار گرفته و نقش فاکتورهای موثر در این فرآیند شامل دما، ph، مدت زمان نگهداری و مقدار آب مورد بررسی قرار گرفت. سپس به منظور بررسی تاثیر فاکتورهای مختلف بر تولید بیوگاز با استفاده از معادله گومپرتز فرآیند تولید بیوگاز در شرایط مختلف توسط نرم افزار matlab مدل سازی شد. نتایج نشان داد که استفاده از مقداری ماده غنی از باکتری در شروع آزمایش سبب تسریع در تکثیر میکروارگانیزم های موثر در فرآیند هضم، و پایین آمدن ph محیط در نتیجه تولید اسیدهای چرب فرار سبب کاهش و توقف تولید بیوگاز و پائین آمدن درصد متان موجود در آن می گردد. از بررسی دما و نسبت های ترکیبی بکار رفته مشاهده شد که بیشترین تولید تجمعی بیوگاز به میزان 0.4268 m3.kgvs-1، بیشترین درصد متان به میزان 72% و بیشترین درصد کاهش ماده آلی فرار به میزان 81% مربوط به تیمار قرار گرفته در دمای 45 درجه سنتیگراد با نسبت ترکیبی 80 به 20 باگاس به کود می باشد و تیمارهای دارای درصدهای کود بیشتر (15% و 20%)، زودتر به نقطه ماکزیمم تولید روزانه خود میرسند. نتایج حاصله از طرح های آماری نیز نشان دادند که اثر فاکتور درصد کود در هر 4 بازه زمانی و اثر فاکتور زمان به تنهایی و اثرات متقابل آن با دو فاکتور دما و درصد کود بر میزان حجم بیوگاز تولیدی در سطح 1% معنی دار است. بررسی ها نشان داد که بهتر است در تیمارهای با درصد کود بالا (15% و 20%)، تولید بیوگاز پس از طی شدن 15 روز متوقف و با مواد جدید دوباره شروع به تولید متان دریک دوره 15 روزه دیگر شود. در مقابل تیمارهای دارای مقادیر کمتر کود (5% و 10%) مدت زمان بیشتری را درون هضم کننده ها سپری کنند تا بتوان از تمام پتانسیل تفاله ها جهت تولید متان بهره جست. همچنین افزایش نسبت آب به مواد، باعث کاهش 25 درصدی حجم تولید تجمعی بیوگاز، کاهش تولید روزانه بیوگاز و میزان درصد متان موجود در آن می شود و بهترین نسبت آب به مواد درون رآکتورها نسبت 1 : 1 می باشد. نتایج حاصله از مدل سازی فرآیند نشان داد که انطباق مدل بر تیمارهای دارای درصد کود بالا (20%) در هر دو دما به خوبی و با ضریب تبیین بالا (0.96) انجام می پذیرد و برای داشتن بیشترین میزان پتانسیل تولید، بیشترین میزان تولید روزانه بیوگاز با کمترین مدت زمان تاخیر در رشد باکتری ها در شروع آزمایش، بایستی از بالاترین درصد کود (20%) در ترکیب با باگاس استفاده کرده و رآکتورها را در بالاترین دما (45 درجه سانتیگراد) نگهداری نمود.
علی شیبانی علی مصطفوی
امروزه معرفهای رنگی آلی برای اندازه گیری مواد معدنی از طریق اسپکتروفتومتری مولکولی کاربرد فراوانی یافته است . 2 - ( 5 - برمو- 2 - پیریدیل آزو) - 5 - دی اتیل آمینوفنل معرفی است که به خاطر خصوصیات مناسب ساختمانی و اتمهای دهنده الکترون، کمپلکسهایی با ضرایب جذبی بالا، با یونهای فلزی تشکیل داده و بعنوان یک لیگاند قوی ، حساس و گزینش پذیر مطرح می باشد. این ویژگیها باعث شده که در تعیین مقادیر کم فلزات از طریق اسپکتروفتومتری مشتقی از این معرف استفاده گردد. اسپکتروفتومتری مشتقی، با توجه به بالا بردن حساسیت و انتخاب پذیری، در مقایسه با اسپکتروفتومتری معمولی عرضه شده است . اسپکتروفتومترهای مجه ز به سیستم مشتقی مناسب نه تنها قادرند که مشتقات درجه اول و دوم را فراهم آورند، بلکه مشتقات درجات بالاتر را نیز قابل حصول می سازند. پیکهای جذبی که در اسپکتروفتومتری معمولی همپوشانی دارند، با توجه به افزایش انتخاب پذیری در اسپکتروفتومتری مشتقی، بصورت تفکیک شده می باشند. اسپکتروفتومتری مشتقی بواسطه تقویت سیگنال و پائین آوردن نوفه، حساسیت را افزایش می دهد و از آنجائی که پیکهای جذبی اسپکتروفتومتری مشتقی از تیزی نسبی برخوردار می باشند لذا حساسیت و انتخاب پذیری را بهبود می بخشند. کبالت بصورت کمی از حجم زیاد فاز آبی نمونه های مختلف گیاهی و آلیاژها در ph 3-9 با 5-br-padap و تترافنیل بورات روی کریستالهای ریز نفتالین جذب خواهد شد. بعد از صاف نمودن محلول، جسم جامد شامل کمپلکس کبالت و نفتالین در 5 میلی لیتر دی متیل فرم آمید حل شده و سپس فلز توسط اسپکتروفتومتری مشتق اول تعیین می گردد. حد تشخیص 60 نانوگرم بر میلی لیتر بدست آمده است و منحنی کالیبراسیون در گستره غلظت 0/3-8 میکروگرم در 5 میلی لیتر محلول نهائی دی متیل فرم آمید با ضریب همبستگی 0/998 خطی است . عوامل مختلفی مانند ph ، حجم فاز آبی، انتخاب حلال، غلظت معرف و نفتالین، زمان همزدن جهت انجام جذب و مزاحمتهای کاتیونی و آنیونی در تعیین کبالت در نمونه های استاندارد متفاوت در شرایط بهینه مورد مطالعه قرار گرفت .
علی مصطفوی
چکیده ندارد.
احمد محمدی دهج علی مصطفوی
زئولیتها بخاطر ویژگیهای ساختمانی خاص، کاربردهای فراوانی در زمینه های تبادل یون، غربال ملکولی، کاتالیزور و... دارند. بطور کلی جذب اکسی آنیونها از محلولهای آبی، توسط یک جامد جذب کننده به عواملی از قبیل غلظت، طبیعت آنیون، دما، زمان و جسم جاذب بستگی دارد. ضمنا جذب گازها توسط یک زئولیت جذب کننده به عواملی از قبیل فشای طبیعت گاز، جاذب و دما بستگی دارد. در این کار تحقیقاتی زئولیت مورد مطالعه از منطقه طرفه کرمان نمونه برداری شد و ناخالصیهای آن جداسازی گردید. سپس نمونه به روشهای کلاسیک (مرطوب) و روشهای دستگاهی شامل xrf, dtg,tg,xrd مورد مطالعه قرار گرفت و فرمول سلول واحد نمونه به صورت زیر تعیین گردید:mg0.04 k0.09 , ca0.22 na1.74 al1.66 si3.19 o10 (h2 o) 1.77 جذب آنیونهای no3, no2 توسط زئولیت طبیعی و زئولیت اصلاح شده - با آمینهای چهارتایی _ مورد بررسی قرار گرفت. با افزایش غلظت آنیون در محلول میزان جذب آنیون افزایش یافت ولی افزایش دما بر میزان جذب آنیونها اثر متفاوتی را نشان می دهد. ضمنا با استفاده از روش وزنی میزان جذب گازهای no2 , so2, air, o2, n2, h2 در شرایط مختلف از نظر زمان، دما و فشار مورد بررسی قرار گرفت که با افزایش دما و فشار اثرات متفاوتی روی جذب گازها مشاهده می شود، در حالی که با افزایش زمان، میزان جذب گازها تا لحظه رسیدن به حالت اشباع، افزایش می یابد.
معصومه پورعبداللهی علی مصطفوی
در استخراج مایع - مایع هدف انتقال آنالیت مورد نظر از فاز آبی به فاز آلی غیرقابل اختلاط با آن است. در طی این عمل مخلوط دو مایع به شدت همزده شده و امولسیون موقتی تشکیل می شود که در بعضی مواقع زمان زیادی را باید صبر کرد تا امولسیون شکسته شود و دو مایع کاملا از هم جدا شوند، علاوه بر آن حجم فاز آلی مصرفی زیاد است. استخراج فاز جامد بطور جدی از سال 1972 بکار گرفته شد و به دو روش ناپیوسته و ستونی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در پژوهش حاضر، استخراج فاز، جامد به روش ناپیوسته برای اندازه گیری آنیلین به کار رفته است و در طی این عمل از فازهای جامد مختلفی برای استخراج استفاده شده است که در میان آنها نفتالین بعنوان بهترین جاذب سطحی انتخاب شده است. پارامترهای مختلفی که بر استخراج تاثیر دارند مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت این نتیجه حاصل شد که برای اندازه گیری آنیلین با روش فوق ph محیط باید در گستره 7-5 باشد که عملا با استفاده از بافر استات سدیم - اسید استیک از ph=5/5 استفاده شده است. 0/01g از nacl برای تنظیم قدرت یونی محیط و 0/01g از اکسیدان بیسموتات روی برای اکسیداسیون آنیلین استفاده شده است. با ورود اکسیدان، محیط باید در مدت زمان 4 دقیقه در دمای 25c به شدت همزده شود تا افزایش سطح تماس، سرعت واکنش را زیاد نماید. پس از آن 1/5ml محلول 20% نفتالین به محیط اضافه شد و به مدت 4 دقیقه، نمونه به شدت همزده شد تا محصول کاملا جذب سطحی نفتالین گردد. در ادامه تحقیق، اثر مزاحمت کاتیونها و آنیونها در حضور آنیلین بررسی شد. نتایج نشان دادند که یونهای کلسیم، منیزیم، دی هیدروژن فسفات و استات کمترین مزاحمت و یونهای یدید، یدات و نیترو بیشترین مزاحمت را دارند. میانگین درصد بازیافت روش در چهار نمونه محلول مصنوعی که مقدار آنیلین در آنها با روش فوق مورد اندازه گیری قرار گرفت. 94% می باشد.