نام پژوهشگر: بهرام سیاوشپور
ندا ایرانی پور بهرام سیاوش پور
مطالعات نشان می¬دهد که اعتیاد و توزیع مواد مخدر یکی از مشکلات مناطق فرسوده شهر تهران است. مجتمع¬های مسکونی واقع در مناطقی که زمینه گرایش به این بزه اجتماعی کاملا منتفی نیست، می¬توانند فضاهای بی دفاعی در برابر این معضل باشند. بافت¬های فرسوده، به¬واسطه ریزدانگی ساختمان¬ها و در کنار آن انواع فضاهای دنج و نفوذ¬ناپذیر و هم¬چنین بسیاری از ساختمان¬های مخروبه یا رهاشده (فضای گم-شده) ، محل تجمع معتادان و مکان¬های نگهداری یا خرید و فروش مواد مخدر شده¬اند. از آ¬¬ن¬جا که در طرح¬های بهسازی بافت¬های فرسوده معمولا مجتمع¬های بزرگ جای بافت¬های متراکم و ریز دانه را می-گیرند، بی توجهی به قابلیت های تدافعی این مجتمع¬ها در قبال بزه های اجتماعی، از جمله اعتیاد می¬تواند آینده بافت¬های بهسازی شده را با فرسودگی¬های اجتماعی در بافت¬های نوساز مواجه کند. توجه به این مجتمع¬ها و به¬خصوص مشاعات درون آن¬ها از منظر استعدادشان برای این¬که به تصرف اعمال مجرمانه درآیند، ضروری می¬نماید. لذا در این پژوهش هدف شناسایی فضاهای بی¬دفاع در مشاعات مجتمع¬های بزرگ مسکونی است. در این راستا با استفاده از نتایج حاصل از پرسشنامه¬ای که توسط 272 معتاد سا کن در بیش از 15 مرکز باز پروری شهر تهران تکمیل گردیده، سعی شده تا ضمن شناسایی فضاهای آسیب-پذیر، با استفاده از نرم افزار spss، به تفکیک، درجه صدمه¬پذیری هر یک نسبت به دیگری تعیین و مرتب شود. جامعه ساکن در این مراکز باز¬پروری اکثرا شهروندان تهرانی هستند که در سنین مختلف، جنسیت مختلف، میزان تحصیلات متفاوت و میزان متفاوت وابستگی به مواد مخدر تحت مداوا قرار¬گرفته¬اند. طبق نتایج به دست آمده از پرسشنامه¬ها بیشترین میزان مصرف مواد مخدر در فضاهای مشاع مربوط به انباری مشاع بوده که برابر 33 درصد می¬باشد. شناخت فضاهای آسیب پذیر می¬تواند به حذف، تغییر شکل و یا انتقال عملکرد هر یک به بخش دیگری منجر گردد.
قاسم نائیجی بهرام سیاوش پور
امروزه یکی از معضلات عمده و اساسی اغلب شهرها، مسئله وجود بافت های فرسوده می باشد که تبعات مختلفی را برای شهر و ساکنین آن بهمراه دارد. لذا در جهت رفع این مشکل و بهبود شرایط زیست در این نواحی، برنامه ها و طرح های متنوعی ارائه شده اند که هر یک با حسن ها و ضعف هایی همراه بوده اند. اما این رویکردها به دلیل نگرش های صرفاً کالبدی، گرایش های صرفاً طراحانه و در نظر نگرفتن خواست ساکنین این بافت ها، عمدتًا با شکست مواجه شدند. با توجه به اینکه نوسازی شهرها در جهت ارتقاء کیفیت زندگی صورت می گیرد لازم است کلیه ابعاد کالبدی و غیرکالبدی (اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی) شهر مدنظر قرار گرفته شود و از آنجا که مردم استفاده کنندگان و ذینفعان اصلی طرح های شهری هستند، توجه به خواست و نیازهای آنها در طرح های شهری اهمیت به سزایی دارد و راه را برای تحقق پذیری این طرح ها نیز هموار می سازد. با توجه به مطالعات انجام گرفته در این حوزه، به این نکته می رسیم که مشارکت مردم در فرآیند های مربوط به سامانبخشی بافت های فرسوده، نقش اساسی در موفقیت اینگونه طرح ها و تسریع در روند بهبود این فضاها دارد. در این پایان نامه با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعات نمونه های تطبیقی و موردی و استفاده از مطالعات میدانی به شیوه مصاحبه ای و مشاهده ای، به استخراج مدل هایی عملیاتی از فرآیند طراحی مشارکتی در بافت فرسوده رسیدیم که به روش گسترش تدریجی و ریزدانه در بافت فرسوده گلستان سبزوار به اجرا درآمدند. نتیجه کار رسیدن به یک فرآیند طراحی مشارکتی بود که در غالب طراحی یک واحد مسکونی،یک واحد همسایگی و طراحی راسته بازار تکمیل گردید.
یاسر امامی راد بهرام سیاوش پور
هدف از طراحی این مجموعه حفظ و احیای بافت سنتی و فرسوده با ضوابت و استانداردهای مشخص و با توجه به بافت موجود و حول پیرامون اطراف می باشد. در طراحی و خلق اثر این مجموعه تاکید شده بر حفظ تکرار عناصر چند وجهی که تاثیر گذاشته در محله موجود می¬باشد. ما می¬توانیم با خلق اثر موجود این بافت های فرسوده و در حال تخریم را زنده سازی کنیم به طوری که هم از لحاظ معنوی و هم مادی به ارزش آن بیفزایم و مردم را راغب کنیم برای سرمایه گذاری در این نوع بافت های موجود در سراسر کشور. ویژگی این مجموعه فرهنگی باعث شده که افراد زیادتری به این گونه بافتها بیایند و تاثیر بگذارند و ما میتوانیم با طراحی در پلان و نما که خود از بافت موجود الهام گرفتو کمک کنیم که این گونه بافتها مورد حمایت مسولان قرار گیرد که از متروکه ماندن این گونه اثر های گرانبها جلوگیری به عمل آیم.
میلاد بنی هاشمی الهام صفارزاده
عمده تلاش های صورت گرفته برای برجسته سازی شهرهای جهانی در دهه های اخیر، در راستای جذب سرمایه سیال و در حال گردش جهانیو جذب روزافزون توریسم جهانی بوده است. در این راستا مجموعه های اتومبیل رانی با توجه به تعداد بالای مخاطبین جهانی خود، از نقش برجسته ای برخوردارند. . پرداختن به ویژگی های راهبردی جزیره قشم نشان می دهد که این جزیره دارای پتانسیل های بالای گردشگری بوده و از این منظر مکان مناسبی برای طراحی یک مجموعه اتومبیل رانی با مقیاس جهانی، منطقه ای و ملی است.موضوع اصلی این پایان نامه، طراحی یک مجموعه اتومبیل رانی به گونه ای که با استانداردهای جهانی و تکنولوژی ساختمانی روز جهان منطبق باشد، است. در این راستا در فصل اول به کلیات، طرح مسئله و اهمیت آن و روش تحقیق پرداخته شده است. در فصل دوم (مبانی نظری) ابتدا مقدمه ای در مورد مسابقات اتومبیل رانی و مطرح ترین آنها، یعنی مسابقات فرمول یک پرداخته می شود. در گام دوم سازمان های جهانی متولی مسابقات اتومبیل رانی و ضوابط، مقررات، برنامه ها و طرح های آنها معرفی می شود. نهایتا در این فصل به تکنولوژی های جدید ساختمانی مبنی بر استفاده از انرژی های تجدید پذیری خورشیدی پرداخته می شود. پس از آن دو فصل سه و چهار به برنامه فیزیکی استانداردها و الزامات می پدازد. در فصل بررسی نمونه های موردی دو مورد از موفق ترین مجموعه های اتومبیل رانی جهان مورد بررسی قرار می گیرد. در دوفصل بعد نیز به مطالعات اقلیمی و تحلیل سایت پرداخته می شود.موضوع اصلی در طراحی این مجموعه، ایجاد نوع متفاوت و مبتکرانه ای از پیوستگی پیست با جایگاه بر اساس اصول و ضوابط طراحی به گونه ای که پیوستگی کل مجموعه را نشان دهد، بوده است. این مسئله یکی از جنبه های مجهول در طراحی این نوع مجموعه ها می باشد که در بخش طراحی این پایان نامه مورد توجه قرار گرفته است.
مجتبی شادلو جهرمی بهرام سیاوش پور
حس تعلق به مکان یکی از واکنش های احساسی و عاطفی انسان نسبت به محیط است که فرد را به مکان پیوند داده و هویت شخص و مکان را شکل می دهد. محیط های آموزشی کودکان بعد از محیط خانه و خانواده، بیشترین سطح ارتباط را با کودکان به تعامل می گذارد و حس تعلق به مکان، ممیزی هایی برای شوق بازگشت به مدرسه و ماندن در آن فراهم آورده، و از جمله عامل های اساسی در پیوند دانش آموز با محیط آموزشی می باشد. همچنین حس تعلق به مکان نوعی تعهد و باور را نسبت به مکان در فرد ایجاد می کند که بالتبع اهداف عملکردی مکان (آموزش و پرورش) را تحت تأثیر قرار می دهد. عوامل محیطی و روانشناختی متعددی در شکل گیری حس تعلق نقش دارند که در این جستار با تأکید بر فضای سبز محیط های آموزشی به عنوان عاملی محیطی، به نقش این عامل در تقویت حس تعلق به مکان آموزشی پرداخته می شود. هدف از انجام این تحقیق بررسی این فرض است که فضای سبز محیط های کودکان و عامل های آن، می تواند احساسات مثبت را در کودکان احراز کرده و حس تعلق و وابستگی به مکان آموزشی را به دنبال داشته باشد. در این تحقیق با انجام مطالعات میدانی و گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه، فرضیات مطرح شده در پیرامون موضوع، مورد ارزیابی قرار گرفته است. با تحلیل داده های حاصله در نرم افراز spss، این نتیجه حاصل گشته است که رابطه ای معنادار بین ارتباط با فضای سبز مدرسه در سطوح مختلف آن از جمله: ”ارتباط حسی با فضای سبز“، ”مشارکت در خلق فضای سبز“ و ”ارتباط آموزش محور با فضای سبز“، با حس تعلق به مدرسه در کودکان برقرار است.