نام پژوهشگر: Guillermo Aceñolaza
ئارام بایت گل رضا موسوی حرمی
چکیده در این مطالعه بازنگری مجدد خصوصیات چینه سنگی نهشته¬های کامبرین-اردویسین البرز به نام سازند میلا صورت گرفته است. بر اساس خصوصیات چینه سنگی سازند میلا به چند سازند به نام فشم (ابتدای کامبرین میانی)، ده-صوفیان (کامبرین میانی)، ده-ملا (کامبرین بالایی) و لشکرک (اردویسین زیرین تا بالایی) بر مبنای قوانین بین المللی کمیته چینه شناسی تقسیم شده است. در این مطالعه انطباق واحدهای چینه سنگی گروه میلا در ایران با دیگر واحدهای هم سن در دیگر قسمت های گندوانا از لحاظ خصوصیات زیست چینه نگاری و چینه نگاری سکانسی مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی تاریخچه تغییرات نسبی سطح آب دریا از گروه میلا در ایران و مقایسه آن با دیگر مطالعات در نهشته¬های کامبرین-اردویسین در دیگر سرزمین¬های گندوانا و تغییرات جهانی سطح آب دریا هم¬خوانی و مطابقت نزدیکی را نشان می¬دهد. سازند فشم حاوی ساختارهای رسوبی جزرورمدی همچون دسته¬های جزرومدی، سطوح دوباره فعال شده و پوشش¬های گلی است که طرح برانبارش و الگوی ساختارهای رسوبی حاکی از ته نشینی در یک خلیج دهانه¬ای تحت تاثیر جزرومد است. تغییرات جانبی و عمودی انواع لیتوفاسیس¬ها و توالی¬های رخساره¬ای شناسایی شده در نهشته¬های سازند ده-صوفیان به انضمام پروفیل رسوبی و طرح تدریجی توالی¬های رخساره¬ای حاکی از ته نشینی سازند ده-صوفیان در یک رمپ کربناته کم عمق با شیب ملایم از محیط-های سوپراتایدال تا بخش های پایینی ساب تایدال تحت تاثیر نوسانات امواج است. چهار کمربند رخساره¬ای در رمپ کربناته سازند ده-صوفیان شناسایی شده است که شامل محیط¬های عمیق حوضه¬ای، رمپ خارجی (توالی های ساب تایدال عمیق)، رمپ میانی (توالی های ساب تایدال کم عمق و بخش پایینی اینترتایدال) و رمپ داخلی (توالی های سد، لاگون، بخش بالایی اینترتایدال و سوپراتایدال) است. فراوانی آشفتگی زیستی و وجود فسیل¬های پیکره¬ای حاکی از ته نشینی در یک رمپ با شرایط زیستی مناسب است. توالی¬های رخساره¬ای نهشته¬های سازند فشم و ده-صوفیان در مجموعه چرخه¬های کوچک مقیاس شناسایی شده اند که شامل چرخه¬های پری¬تایدال، ساب تایدال کم عمق و ساب تایدال عمیق است. 6 سکانس رسوبی رده سوم در نهشته¬های سازند فشم و ده-صوفیان با توجه به طرح برانبارش چرخه های رده چهارم و پنجم شناسایی شده است. سکانس های شناسایی شده به طور غالب از دسته رخساره های پیشرونده و پسرونده تشکیل شده اند. سکانس های رسوبی شناسایی شده در این سازندها انطباق مثبتی را با نوسانات جهانی سطح آب دریا نشان می¬دهند. تحلیل رخساره¬ای نهشته¬های سازند ده-ملا نشان می¬دهد که در طول ته نشینی این سازند مورفولوژی پلتفرم از یک رمپ کربناته کم شیب در سازند ده-صوفیان به دلیل افزایش فعالیت های بیولوژیکی ناشی از افزایش اسفنج¬های ریف ساز در کامبرین بالایی به یک پلتفرم لبه دار در سازند ده-ملا تغییر می¬یابد. سازند ده-ملا می تواند به عنوان یک پلتفرم کربناته با سطح مسطح تعریف شود که به تدریج به سمت حاشیه بوسیله باندستون های اسفنجی و بخش های دامنه شیب همراه با کلینوفرم¬های پرشیب احاطه شده است. غالب این کلینوفرم¬ها با شیب بالا از نهشته¬های اسکلتی منشا گرفته از بخش داخلی پلتفرم ساخته شده اند که به سمت بخش های دامنه شیب پایینی و حوضه همراه با کلسی توربیدایت ها و برش¬ها دیده می¬شوند. طرح های برانبارش پیشرونده، پسرونده و برهم افزایی مجموعه رخساره های سازند ده-ملا حاکی از تاثیر تغییرات سطح آب دریا بر روی مورفولوژی پلتفرم لبه دار ده-ملا است. ریف های سازند ده-ملا غالبا از اسفنج های anthaspidellid و کلسی میکروب های همچون ژیروانلا و رنالیس به عنوان تثبیت کننده چارچوب ساخته شده اند. سه سکانس رسوبی رده سوم با توجه به طرح برانبارش مجموعه رخساره¬های شناسایی شده در پلتفرم لبه دار سازند ده-ملا شناسایی شده است. طرح برانبارش هر سکانس شامل یک ترکیب از مجموعه رخساره های پیشرونده، پسرونده و برهم افزایی است که به طور غالب از توالی های رخساره ای حاشیه، سد، دامنه شیب بالایی و دامنه شیب پایینی ساخته شده است. ادغام داده های رسوب شناسی و ایکنولوژیکی نهشته¬های سیلیسی آواری سازند لشکرک از گروه میلا در نهشته¬های خلیج دهانه¬ای تحت تاثیر امواج و دریایی باز این سازند منجر به شناسایی انواع رخساره ها و تاثیر فرایندهای امواج، جزرومد و رودخانه بر روی این نهشته¬ها شده است. با توجه به خصوصیات رخساره¬ای و مورفولوژی هر رخساره، توالی های سیلیسی آواری سازند لشکرک به دو مجموعه رخساره دور از ساحل-حاشیه ساحلی تحت تاثیر امواج و خلیج دهانه تفکیک شده است. بررسی خصوصیات رخساره و طرح برانبارش در این سازند منجر به شناسایی 3 سکانس رسوبی رده سوم شامل مجموعه پاراسکانس های رده چهارم و پنجم شده است. نهشته¬های رودخانه¬ای تراز پایین در دره های فرسایشی در طول سکانس یک این سازند تشکیل می¬شوند. این نهشته-های رودخانه ای بوسیله نهشته¬های خلیج دهانه ای و ساحلی کم عمق در طول گستره تراز پیشرونده پوشیده می¬شوند. یک تغییر مشخص از شرایط خلیج دهانه ای پسرونده به نهشته های دریایی باز با الگوی رخساره ای پیشرونده در طول گستره تراز بالای سکانس یک مشاهده شده است. اندازه، ضخامت و گسترش جانبی توالی های رخساره ای در طول سکانس یک سازند لشکرک حاکی از تشکیل دره فرسایشی قاعده این سازند در طول پایینی افتادن سطح آب دریا است. نهشته¬های سکانس 2 و 3 سازند لشکرک از دسته رخساره های پیشرونده و پسرونده تشکیل شده اند که حاکی از تغییرات سطح آب دریا و تاثیر تغییرات فضای تجمع رسوبی در نتیجه تغییرات جهانی سطح آب دریا است. بنابریان این سکانس های به عنوان چرخه های پیشرونده-پسرونده ای در طول اردویسین در نظر گرفته می شوندکه در انطباق با سطح جهانی آب دریاها در طول اردویسین می¬باشند. سازند شیرگشت در ایران مرکزی به طور غالب از نهشته های کربناته و سیلیسی آواری تشکیل شده اند که در محیط های رسوبی متنوعی از پهنه های جزرومدی، لاگون، حاشیه ساحلی-سد، دور از ساحل-شلف و رمپ کربناته ته نشینی شده اند. با توجه به خصوصیات رخساره¬ای، طرح برانبارش، شکل هندسی لایه ها، توالی آواری موجود به 5 مجموعه آواری و 4 کمربند رخساره¬ای کربناته تفکیک می¬شود. چهار سکانس رسوبی در نهشته های رسوبی سازند شیرگشت بر اساس طرح برانبارش رخساره¬ای و سطوح اصلی چینه نگاری شناسایی شده است. طرح برانبارش رخساره¬ها در این سازند حاصل ارتباط متقابل بین تکتونیک ناحیه حاصل از گسل پی سنگی کلمرد و تغییرات جهانی سطح آب دریا در طول اردویسین است. سازند شیرگشت از دسته رخساره های گستره تراز پیشرونده و پسرونده تشکیل شده است که در نتیجه تاثیرات تکتونیکی حاصل از گسل پی سنگی کلمرد ایجاد شده است. فعالیت گسل کلمرد در این سازند به صورت تغییر در دسته رخساره ها، طرح برانبارش رخساره ای و سطوح چینه شناسی سکانسی نشان داده شده است. پتروگرافی و ژئوشیمی ماسه¬سنگ¬ها و شیل های سازند لشکرک و شیرگشت در ناحیه مورد مورد مطالعه نشان می دهد که این نهشته¬ها در بخش داخلی یک کراتون یا در حاشیه قاره ای غیرفعال ته نشنین شده اند و به طور غالب دارای منشا گرانیتی یا فلسیک هستند. نهشته های سازند لشکرک و شیرگشت روند مشابهی با دیگر نهشته های موجود در سپر عربستان و شمال آفریقا در حاشیه غربی گندوانا دارند. با این وجود بررسی های ژئوشیمیایی نشان می دهد که بخش بالایی سازند لشکرک در یک حاشیه قاره ای فعال ته نشین شده است. این نتایج پیشنهاد می کند که در طول کامبرین- اردویسن غالب نهشته¬های ایران مرکزی و البرز در یک حاشیه قاره ای غیرفعال ته نشین شده اند و در طول اواخر اردویسین حادثه ریفتی شدن صورت می¬گیرد که همراه با شروع باز شدن اقیانوس پالئوتتیس در ایران در حاشیه غربی گندوانا مشابه دیگر سرزمین¬های گندوانا بوده است.