نام پژوهشگر: محمد بشردوست اطاقور

بررسی الگوی تعامل دین و دولت در ایران عهد آل بویه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  محمد بشردوست اطاقور   هادی نوری

بررسی الگوی تعامل دین و دولت در ایران عهد آل بویه محمد بشردوست اطاقور در سال های اخیر بواسطه تلاش هایی که بمنظور درک مناسب تر جایگاه دین در ارتباط با دولت و نیز گستره حضور و یا عدم حضور آن در ساخت سیاسی دولت صورت گرفته است، طیف های مختلفی از متفکرین این دو حوزه وارد عرصه مجادلات و مباحث نظری و غالباً چالش برانگیز گردیده اند. از این رهگذر، مطالعه سوابق و نحوه ارتباط این دو حوزه با هدف رهگیری مناسب تر سیر تحولات مطرح در روابط دین و دولت بمنظور دستیابی به یک ساخت منطقی نظری برای دنیای امروز، جایگاه و اهمیت خاصی می یابد. تحقیق حاضر نیز کوششی است در بررسی الگو های رابطه دین و دولت در ایران عهد آل بویه. این پژوهش بر این فرضیه استوار می باشد که الگوی تعامل دین و دولت در ایران عهد آل بویه حالت اراستیانیستی (دولت سالاری) داشته است. در این پروژه روش تحقیق موردی- تاریخیِ مبتنی بر مطالعه اسنادی منابع دست اول و دوم و تحلیل روایت آنها بکار گرفته شده و چهارچوب نظری این پژوهش نیز بر گرفته از الگوی پنجگانه دین و دولت شجاعی زند می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که تعامل دین و دولت تابع پاره ای متغیرها نظیر؛ لزوم درک الزامات عمومی سیاست، ثبات یا بی ثباتی دستگاه سیاسی، وجود رقبای سیاسی در عرصه قدرت و تردید حوزه دین در همکاری یا عدم همکاری با حکومت و از طرفی درک امکانات و امتناعات دین در ارتباط با سیاست بر اساس آموزه های درونی هر مذهب می باشد. این یافته ها نشان می دهند که با درک همه این عوامل، ارتباطی معنا دار بین ثبات و صلابت دستگاه سیاسی و فراهم شدن بستر همکاری نهاد دین با آن وجود دارد. بدین معنی که در هر جا شاهان آل بویه از اقتدار و ثبات بیشتری برخوردار بوده اند، به مدیریت نهاد دین و بهره گیری از توان سامان بخش آن در اداره حکومت و جامعه بهره برده اند و در مواقع ضعف و وجود رقبای سیاسی، نهاد دین یا دچار آشوب و درگیری های مذهبی گشته و یا در همکاری با دولت دچار تردید و بگونه ای عافیت طلبی گشته و انزوایی ناخواسته در پیش گرفته است. نیز می بایست بین باور به آموزه های مذهبی در نزد شخص حاکم و ملزومات ایجابی و سلبی عمومی سیاست در اداره جامعه تفاوت قائل شد. در این مطالعه با تقسیم حکومت آل بویه به سه دوره برادران مؤسس، جانشینان عضدالدوله و شاهان دوره پایانی، فرض وجود الگوی حکومتی دولت سالاری در دوره مؤسسین تأیید، در دوره جانشینان عضدالدوله دارای سیر نزولی از حالت دولت سالاری به استبدادی فردی و در دوره شاهان پایانی این سلسله، حکومت ها کم دوام و متزلزل و حاکمیت فرض مورد نظر رد گردیده است. کلید واژها: دین، دولت، آل بویه، پاپ- قیصریسم، اراستیانیسم، روحانی سالاری، دین سالاری