نام پژوهشگر: جمال الدین شوکوراف
جمال الدین شوکوراف حمیدرضا رضانیا
انسان کامل یکی از مهمترین موضوعات و دغدغه های متفکران در هر دوره فکری بوده و هست. اینکه انسان کامل کیست؟ و چه ویژه گیهایی را باید دارا باشد و عناصر و مولفه های آن از پرسش های این پژوهش می باشند. این پژوهش درباره انسان کامل از دیدگاه دو متفکر بزرگ شرق و غرب، اسلام و مسیحیت مرتضی مطهری و فریدریش نیچه انجام یافته است. علی رغم اینکه بین این دو متفکر در مبحث انسان همسانی های ظاهری دیده می شود، تفاوتها و ناهمسانی ها خیلی بیشتر است. هم با در نظر گرفتن همین خصوصیت، این پژوهش متشکل از چهار فصل می باشد: بحث های مقدماتی و کلیات و مفهوم شناسی و پیشینه این پژوهش و غیره... بوده است. بحث دوم انسان کامل از نظر استاد مرتضی مطهری مورد مداقه قرار گرفته است. خلاصه دیدگاه شهید مرتضی مطهری این است که «انسان کامل آن انسانی است که کمالات انسانی همگان در وی به اوج خود برسد، یعنی انسان به معنای واقعی کلمه باشد». از دیدگاه فردریش نیچه در باب انسان کامل یا ابر انسان پرداخته ایم. به نظر وی کمال انسان «میل به قدرت است نه نطق و عقل، لذا ابرمرد در منظر او همان قیصر مسیح، گوته ناپلئون است». او خودش را آموزگار ابرمرد می داند. در بخش نهایی به مقایسه انسان کامل استاد مرتضی مطهری و فریدریش نیچه همت گماشته ایم. و نقدهای استاد مطهری به مکتب قدرت و خاصه به نیچه که انسان را در قدرت منحصر نموده و دیگر کمالات انسان را نادیده می گیرد، بیان داشته ایم. نیز با استخراج همسانی ها و ناهمسانی ها بین این دو متفکر خاتمه یافته است. در کل انسان کامل استاد مرتضی مطهری و فریدریش نیچه علاوه بر تفاوتهای مبانی دینی و فلسفی، ناهمسانی های متفاوتی دارد. پس انسان کامل استاد مرتضی مطهری و فریدریش نیچه بیشتر مشترک لفظی است تا مشترک معنوی.