نام پژوهشگر: خیر الله فیض الله اف

بررسی مبانی، اصول، روشها و گرایشهای تفسیری نسفی در مدارک التنزیل و حقایق التاویل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1386
  خیر الله فیض الله اف   محمدعلی رضایی

در این نوشتار تفسیر «مدارک التنزیل و حقایق التأویل» تألیف ابو البرکات نسفی - در دو بخش - مورد بررسی قرار گرفته است: • در بخش نخست - قبل از پرداختن به اصل موضوع - کلیاتی راجع به اصطلاحات زیر بیان شده است: ? «تفسیر» : علمی است راجع به پرده برداری از ابهامات موجود در الفاظ یا جمله های قرآن جهت بیان مراد و مقصود خداوند (یعنی بیان مفاد استعمالی آیات قرآن) به شکل نوشتاری یا گفتمان، همراه با ذکر دلیل مقطوع و مقبول، و با رعایت کامل دستور زبان و ادبیات عرب و پایبند بودن به اصول عقلایی محاوره. ? «تأویل» : در قرآن و احادیث و اقوال علماء به معانی متعددی به کار رفته است که همه ی آن معانی از مصادیق عامی است که در هر یک از آن موارد، تأویل به حسب قرینه، در مصداقی از آن مصادیق استعمال شده است و آن معنای عام عبارت است از: «چیزی که شیئی (اعم از سخن و غیر سخن) به آن باز می گردد. ? «مبانی تفسیری» : عبارتند از قضایا، گزاره ها، یافته ها، پیش فرضها و اعتقادات درون دینی یا برون دینی که در مورد قرآن إرائه می شوند و در حوزه ی تفسیر قرآن از عناصر اساسی و دخیل آن به حساب می آیند. ? «اصول تفسیری» : مجموعه ای از دستورالعمل های کلّی که برای پی بردن فهم واقعی یا قریب به واقع از واژه ها و ترکیب های قرآنی، مفسّر به آن تمسک می کند. ? «قواعد تفسیری» : راه کارها و راهنمودهای کلّی، که هنگام بروز تعارض و بر سر دو راهی قرار گرفتن در نتیجه گیریهای تفسیری و یا در موقعیت های خاص تفسیری دیگر، مورد عمل قرار می گیرند و در انتخاب، تعیین و یا ترجیح مطالب به مفسِّر کمک می کنند. ? «روش تفسیری» : عبارت است از راه و روش روشن و شیوه منظمی که مفسّر برای کشف و تبیین معانی آیات قرآنی، آن را به کار می گیرد. ? «گرایش تفسیری» : عبارت است از مـمیّزات، خصائص فکری، دغدغه ها و جهت گیری های مفسّر که در تعامل با شرایط و مسایل عصرِ خود، در ذهن او شکل می گیرند و سبب سمت و سو یافتن تفسیر قرآن می شوند. ? «سبک (= اسلوب) تفسیری» : عبارت است از نحوه ی بیان و تنظیم مطالب تفسیری توسط مفسر، بر اساس مخاطب شناسی و ذوق و علاقه شخصی ? همچنین در این بخش، زندگی نامه ی نسفی همراه با تألیفات او بیان گردیده و آشنایی اجمالی با تفسیرش نیز انجام گرفته است. • در بخش دوم، مبانی و اصول و قواعد تفسیری و نیز روش ها، گرایش ها و سبک های تفسیریِ نسفی مورد بررسی قرار گرفته است: ? نسفی به عنوان یک مفسر قرآن و محقق پایبند به اصول اسلام، به مهم ترین مبانی تفسیری قرآن توجه داشته است، که برخی از آن عبارتند از: قرآن قابل فهم و تفسیر می باشد؛ قرآن وحی الهـی است؛ عصمت پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) از هر گونه خطا و اشتباه در ابلاغ قرآن به مردم. ? برخی از اصول تفسیری مورد استفاده ی نسفی عبارتند از: جواز تأویل و حمل بر خلاف ظاهر؛ در نظر گرفتن قواعد ادبیات عرب؛ وجود بطن در آیات قرآنی و امکان راه یابی به آن. ? از جمله قواعدی که نسفی از آنها در تفسیر آیات استفاده کرده است عبارتند از: اخذ به عموم لفظ به جای توجه به خصوص مورد؛ دلالت امر بعد از نهی به اباحه؛ افاده ی عموم به وسیله ی نکره ای که با وصف عام توصیف شده است. ? نسفی از روش تفسیر قرآن به قرآن، روش روایی - که شامل تفسیر قرآن به وسیله ی روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) و سخنان صحابه و تابعان و اتباع آنان می باشد - روش عقلی اجتهادی در تفسیرش استفاده کرده است. ? گرایش های تفسیری او عبارتند از: گرایش کلامی، گرایش فقهی، گرایش ادبی و گرایش علمی. ? سبک بیانی در تفسیر نسفی را می توان در موارد زیر ترسیم نمود: تفسیر ترتیبی به معنای تفسیر بر اساس نزول و نقطه ی مقابل تفسیر موضوعی؛ تفسیر کامل؛ تفسیر متوسط؛ تفسیر جامع؛ تفسیر مزجی؛ تفسیر منثور؛ تفسیر برای خواصّ.