نام پژوهشگر: نرجس پیرنیا

بررسی تجربه زیسته زنان نابارور (تحت درمان با تکنولوژی های نوین باروری در شهر ساری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1399
  نرجس پیرنیا   شیرین احمدنیا

به طور متوسط حدود 15-10 درصد از زوجین در ایران نابارور هستند. با توجه به اهمیت قابلیت باروری زنان در فرهنگ و مذهب ایران و استمرار خانواده از طریق فرزندآوری بیولوژیکی بار اصلی ناباروری معمولا بر دوش زنان قرار دارد و با تاثیرات و پیامدهای ناشی از آن، زنان نابارور با مشکلات زیادی روبرو می باشند با توجه به شیوع مساله مطالعه ی حاضر ضرورت یافته و هدف از آن، بررسی تاثیرات ناباروری بر زنان، کشف عوامل اجتماعی-فرهنگی موثر بر گرایش زنان نابارور به درمان با تکنولوژی های نوین بارورسازی آزمایشگاهی، واکاوی تجارب درمانی و بررسی تاثیرات بکارگیری این روش ها بر زنان نابارور تحت درمان می باشد. با در نظر گرفتن اهمیت موضوع از دیدگاه های مختلف روانکاوی جامعه شناختی و فمینیستی استفاده شده است. از آنجایی که موضوع ناباروری بسیار حساس بوده و زنان نابارور در شرایط نامساعدی قرار دارند، به منظور درک بیشتر وضعیت آن ها از روش درون نگر کیفی بهره گرفته شده است داده های مورد نیاز برای این مطالعه، با بکارگیری مصاحبه ی عمیق از 30 زن نابارور در شهر ساری به مدت دو ماه در بهار سال 1387 جمع آوری شده است. بیست مورد از پاسگویان را زنانیتشکیل دادند که به منظور درمان به مرکز تخصصی و فوق تخصصی باروری بیمارستان امام خمینی مراجعه کردند که از طریق نمونه گیری معیاری انتخاب شدند ده مورد دیگر به صورت روش نمونه گیری گلوله برفی معرفی شده از طریق اقوام و دوستان مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد که اکثر زنان نابارور از تاثیرات منفی ناباروری بر خود و زندگی زناشویی و فعالیت های اجتماعی شان شکوه داشتند به طوریکه بزرگترین مشکل خود را در زندگی ناباروری ذکر کردند و برای رسیدن به آرزوی فرزندآوری بیولوژیکی جامعه اکثریت تحت فشار و بدون اراده فردی و حق و فرصت انتخاب به تلاش های درمانی خود علی رغم تمامی شکست های مکرر و عوارض جسمی و روحی به وجود آمده ی غیرقابل جبران آن، ادامه می دهند آن ها صریحا فرزندآوری را سرنوشت نهایی خود و مهمتذین نقش خویش پس از ازدواج جهت حفظ زندگی مشترک بیان داشته اند. همه ی آنها از داغ ناشی از ناباروری و از دست دادن ارزش و اعتبار خود در خانواده و به تبع در جامعه رنج برده و برای رهایی از انزوا و طرد اجتماعی ناشی از عدم توانایی فرزندآوری خود به بارورسازی مصنوعی به عنوان تنها گزینه ی موجود روی آوردند. آنچه یافته های تحقیق بر آن تاکید دارد این است که پاسخگویان طی پروسه طولانی درمان، تصوراتشان نسبت به لذت مادرشدن و آرزوی فرزندآوری، دچار تغییر و تحول شده که اکثریت پاسخگویان علت این بازاندیشی را عدم موفقیت روش های درمانی، عوارض جسمی فراوان آن، فشارهای روحی پس از شکست درمانی و درد و رنج ناشی از آن ذکر کرده اند.