نام پژوهشگر: مانیا نصرتینیا
ساعده متقین بهدخت مال امیری
تحقیق حاضر به منظور پیدا کردن رابطه میان هوش هیجانی، یادگیری خودمحور،و خواندن و درک مطلب در زبان آموزان زبان خارجی انجام شد.برای این منظوردو پرسشنامه و یک آزمون خواندن به یک گروه 300 نفره زبان آموز متشکل از زن و مرد داده شد و اطلاعات بدست آمده بر اساس رابطه پیرسون بررسی شد. بر اساس نتایج بدست آمده نتیجه گیری شد که خواندن و درک مطلب رابطه منفی و نامشخصی با هوش هیجانی دارد درحالیکه رابطه بین یادگیری خودمحور و خواندن مثبت و مشخص بود. هیچ رابطه مشخصی بین یادگیری خودمحور و هوش هیجانی وجود نداشت. همچنین یادگیری خودمحور به طور مشخص خواندن و درک مطلب زبان آموزان را پیش بینی میکند
مژگانه قنبری آسیابر مانیا نصرتی نیا
هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط میان بکارگیری راهبردهای یادگیری زبان،تفکر نقادانه و خودتنظیمی زبان آموزان بوده است.بدین منظور از 230 نفر از دانشجویان سال دوم، سوم و چهارم رشته های ادبیات انگلیسی و مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند خواسته شد تا به سه پرسشنامه مرتبط با راهبردهای یادگیری زبان((sill،تفکر نقادانه و خودتنظیمی (mslq)پاسخ دهند.سپس پاسخنامه ها در تحلیل های آماری بکار گرفته شدند.تحلیل ها نشان دادند که ارتباط معناداری میان بکارگیری راهبردهای یادگیری زبان،تفکر نقادانه و خودتنطیمی زبان آموزان وجود دارد.به عبارتی دیگر،هر چه توانایی تفکر نقادانه و خودتنظیمی زبان آموزان بیشتر باشد،میزان بکارگیری راهبردهای یادگیری زبان از سوی آنها هم بیشتر است.همچنین در این تحقیق نشان داده شد که توانایی خودتنظیمی و تفکر نقادانه یادگیرندگان به طور معناداری میزان بکارگیری راهبردهای یادگیری آنها را پیش بینی می کند.
هلن حسین مردی مانیا نصرتی نیا
مطالعه ی کنونی به بررسی تاثیر آموزش راهبردهای فرا شناختی و یاد گیری گروهی بر روی مهارت خواندن زبان آموزان ایرانی با سطح توانش متوسط از زبان انگلیسی می پردازد. به منظور دستیابی به این هدف و پس از برگزاری آزمون استاندارد پت ، 64 زبان آموز دخترو پسر با دامنه ی سنی 18- 60 و با سطح دانش همسان برای این تحقیق انتخاب شده در دو گروه آزمایشی "راهبرد فرا شناختی" و "راهبرد یاد گیری گروهی" قرار داده شدند . در مرحله ی بعد کلیه افراد در یک پیش آزمون خواندن جهت سنجش مهارت خواندن شرکت کردند. در طول دوره ی آموزشی که 18 جلسه به طول انجامید مطالب یکسانی تدریس شد. تنها تفاوت در این بود که به زبان آموزان در گروه آزمایشی راهبرد فرا شناختی ، راهبردهای فرا شناختی مرتبط با مهارت خواندن طبق مدل "chamot & omalleys: cognitive academic language learning approach (calla) (1994)" آموزش داده شد، در حالیکه زبان آموزان در گروه راهبرد یاد گیری گروهی تدریس طبق مدل cooperative learning by novak, (1991) را دریافت کردند. در پایان دوره ی آموزشی یک پس آزمون خواندن از زبان آموزان در هر دوگروه گرفته شد. تحلیل و بررسی نمرات به دست آمده نشان داد که که از لحاظ آماری گروه راهبرد فرا شناختی نتایج بهتری را کسب نمودند. این بدین معناست که تدریس راهبردهای فرا شناختی مفید واقع شده و بهتر است که در برنامه های آموزشی مهارت خواندن گنجانده شود و معلمان نیز آموزش های لازم را جهت استفاده زبان آموزان از این راهبردها را برای آنها فراهم آورند و آنها را پیرامون اهمیت و تاثیر این راهبردها آگاهی دهند. نتیجه ی این تحقیق میتواند برای معلمان زبان انگلیسی در خصوص تدریس راهبردهای فرا شناختی در دوره های تدریس مهارت خواندن مفید واقع گردد.
سیده شیرین ادیبی فر مانیا نصرتی نیا
چکیده مطالعه ی کنونی به بررسی تاثیر آموزش راهبردهای فراشناختی بر روی مهارت نوشتاری زبان آموزان وابسته و ناوابسته به زمینه ایرانی با سطح توانش متوسط از زبان انگلیسی می پردازد. به منظور دستیابی به این هدف و پس از برگزاری آزمون استاندارد pet ، 62 زبان آموز زن و مرد با دامنه ی سنی 18- 35 و با سطح دانش همسان برای این تحقیق انتخاب شدند. پس از شرکت در آزمونgeft و مشخص شدن ویژگی روان شناختی وابستگی و ناوابستگی به زمینه هر زبان آموز، شرکت کنندگان در دو گروه آزمایشی و ملاک قرار داده شدند و در مرحله ی بعد کلیه افراد در یک پیش آزمون نوشتاری جهت سنجش مهارت نوشتاری شرکت کردند. در طول دوره ی آموزشی که 17 جلسه به طول انجامید مطالب یکسانی تدریس شد. تنها تفاوت در این بود که به زبان آموزان در گروه آزمایشی، راهبردهای فراشناختی مرتبط با مهارت نوشتاری طبق مدل"مدل اوملی و چموت (1989) " و مدل "آکسفورد (1990)" آموزش داده شد، در حالیکه گروه ملاک برنامه ی آموزشی معمول در آموزشگاه زبان پارسایان را دریافت کردند. در پایان دوره ی آموزشی یک پس آزمون نوشتاری از زبان آموزان در هر دوگروه گرفته شد. تحلیل و بررسی نمرات به دست آمده از پس آزمون و مقایسه ی آنها با نمرات پیش آزمون نشان داد که که از لحاظ آماری گروه آزمایشی نتایج بهتری را کسب نمودند. این بدین معناست که تدریس راهبردهای فراشناختی مفید واقع شده و بهتر است که در برنامه های آموزشی مهارت نوشتاری گنجانده شود و معلمان نیز آموزش های لازم را جهت استفاده زبان آموزان از این راهبردها را برای آنها فراهم آورند و آنها را پیرامون اهمیت و تاثیر این راهبردها آگاهی دهند. همچنین نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که در گروه آزمایشی زبان آموزان ناوابسته به زمینه عملکرد بهتری نسبت به زبان آموزان وابسته به زمینه در پس آزمون نوشتاری از خود بروز دادند. نتیجه ی این تحقیق میتواند برای معلمان زبان انگلیسی در خصوص تدریس راهبردهای فراشناختی در دوره های تدریس مهارت نوشتاری مفید واقع گردد.