نام پژوهشگر: صابر فلاح نژاد
محمد دهقانی سریزدی محمد صالح اولیاء
استقرار موفق مدیریت دانش در سازمانها از پیچیدگیهای خاصی برخوردار است. دلیل اصلی این ادعا، عدم اثر بخشی مورد انتظار استراتژیهای مدیریت دانش بر بهبود عملکرد سازمان در بسیاری از سازمانها می باشد. به منظور حل این مشکل و با توجه به محدودیت منابع، سازمانها باید به گونه ای در مدیریت دانش سرمایه گذاری نمایند که بیشترین اثر بخشی را بر تعالی سازمانی داشته باشد. این پایان نامه با شناسایی و ششبیه سازی تاثیر سرمایه گذاری در مدیریت دانش بر روی تعالی سازمانی به ادبیات مدیریت دانش و تعالی سازمانی کمک می کند. این تحقیق یک مدل مفهومی برای درک پویایی های مابین مدیریت دانش و تعالی سازمان ارائه می دهد. مدل مفهومی این تحقیق، از تلفیق مدلهای استاندارد (مدلهای efqm، kmat، nonaka و pcf) حاصل شده است. موضوع متمایزی که در این مدل مفهومی مورد بررسی قرار گرفته، از دست دادن فرصت سرمایه گذاری در سایر فرآیندهای سازمان، به دلیل سرمایه گذاری در مدیریت دانش می باشد که به آن هزینه فرصت می گویند. علاوه بر هزینه فرصت، ارتباط مستقیم تأثیر سرمایه گذاری در مدیریت دانش بر روی توانمندسازها نیز در این مدل تعریف شده که این ارتباط نیز در مقایسه با پژوهشهای قبلی توسعه یافته است. این مدل مفهومی با استفاده از یک مدل پویایی شناسی سیستم، شبیه سازی شده که تغییرات دانش و عملکرد سازمان را در طی زمان نشان داده و برنامه های موفقیت آمیز مدیریت دانش را ارائه می دهد. این تحقیق هر دو تکنیک کمی و کیفی را بکار می گیرد. این مدل به صورت مطالعه موردی در دانشگاه یزد اجرا گردید. مطالعه موردی از طریق مصاحبه و بررسی مستندات انجام شد. ساختار علی پویا بر پایه مرور ادبیات ساخته شده و در قالب یک مدل شبیه سازی ترسیم شد. سیاستهای مختلفی برای انواع حالتهای سرمایه گذاری در مدیریت دانش و استراتژی های مدیریت دانش ساخته شد. اعتبار سیاستها از طریق تحلیل حساسیت تایید گردید. تحلیل حساسیت نشان می دهد که نتایج سیاستها برای سایر دانشگاهها نیز قابل استفاده می باشد. نتایج حاکی از آن است که از میان ابعاد مدیریت دانش، سرمایه گذاری در فنآوری مدیریت دانش می¬تواند اثرگذاری بیشتری در عملکرد دانشگاهها داشته باشند. همچنین برای دانشگاهها، استراتژی کدگذاری موثرتر از استراتژی شخصی سازی می باشد. در نهایت جهت تعمیم سیاستها، رویکرد کلی ارائه شد که راهنمای مناسبی برای همه سازمانهایی که در مدیریت دانش سرمایه گذاری می کنند، می ¬باشد. پس از ارزیابی و شناسایی بعد قوی تر مدیریت دانش در سازمان، این رویکرد، استراتژی مناسب¬تر مدیریت دانش را برای آن سازمان معرفی می نماید. چنانچه سازمان در هر یک از ابعاد فرآیند مدیریت دانش، فنآوری مدیریت دانش و یا اندازه گیری مدیریت دانش قوی تر باشد، بکارگیری استراتژی کدگذاری اثرگذارتر است و چنانچه در فرهنگ مدیریت دانش و یا رهبری مدیریت دانش قوی تر باشد، استراتژی شخصی سازی اثرگذارتر است.