نام پژوهشگر: ثوراله نوروزی

نگاهی به آموزه های اخلاقی و اجتماعی داستانهای مرزبان نامه
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1393
  کریم اله سبحانی   رحیم سلامت آذر

مرزبان نامه یکی از آثار تعلیمی ادب فارسی است که در آن پسندها و ناپسندهای اخلاقی به گونه¬ای غیر مستقیم و بیشتر در قالب گفتگوی میان شخصیّت¬ها بیان شده است. سعدالدّین وراوینی، نویسنده¬ی این اثر، سعی دارد با استفاده از آیات و احادیث و اشعار عربی و فارسی، تعالیم اخلاقی مورد نظر خود را برای بهترسازی اجتماع ارائه کند و بدین گونه در نقش یک مصلح اجتماعی ظاهر گردد. پژوهش حاضر با عنوان «نگاهی به آموزه های اخلاقی و اجتماعی در مرزبان نامه» به بررسی تعالیم اخلاق فردی نظیر صبر و قناعت و آموزه های اجتماعی چون مشورت و تعاون، در کتاب مرزبان نامه می پردازد ؛ و نگارنده بر آن است که تعالیم ارزشمند اخلاقی را که نویسنده¬ی کتاب در پس الفاظ و عبارات ثقیل نهان کرده است، به دوستداران علم اخلاق بنمایاند. مرزبان نامه ازکتب مهم ومعتبرادب فارسی است که سرشارازتمثیل ها ونکات اخلاقی وتعلیمی است.نویسنده این اثرانواع آموزه های اخلاقی و اجتماعی رادرقالب حکایات متعددبه خواننده خویش عرضه کرده است و به عبارتی نویسنده مرزبان نامه سعی کرده تا آموزه های اخلاقی، دینی و بعضاً اجتماعی را در قالب حکایات و داستانها که متاثر از کلیله و دمنه می باشد ، به خوانندگان عرضه نماید.روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای – اسنادی می باشد. مرزبان نامه به هدف اینکه باعث سعادت دنیوی و اخروی آیندگان شود نگارش یافته است. در این مختصر سعی شده است نتایج کلی برگرفته از داستانها تحت عنوان آموزه های اخلاقی - تعلیمی و اجتماعی شرح داده شود.

تحلیل و بررسی رویکرد تربیتی از دیدگاه سعدی و خواجه نصیر الدین طوسی با تکیه بر گلستان و اخلاق ناصری
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1393
  محسن جعفری خلفلو   ثوراله نوروزی

نقش تربیت نزد شیخ اجل چنان مهم بوده است که او باب هفتم گلستان را در تاثیر تربیت و همچنین باب هفتم بوستان را در عالم تربیت نام نهاده است. آدمی با مطالعه و دقت و تفحص در آثار سعدی در می یابد که چگونه انسان باشد. چگونه مراحل و خودسازی را طی کرده به مقام قرب الهی نایل آید. با مطالعه آثار وی می توان دریافت که سعدی چقدر به تعالیم انسان ساز اسلام احاطه داشته است. وی اشرافیت خاصی نیز به دیدگاه های تربیتی پیام آوران الهی داشته است. ایشان آثار منظوم و منثور خود را با گوهر اخلاق و تربیت تزیین نموده و سخنان نغز و حکیمانه ی خود را تحت تاثیر اندیشه های متعهدانه ی اخلاقی و تربیتی بیان نموده است..وهمچنین خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب اخلاق ناصری به سیاست مُدُن و تدبیر منزل توجه خاصی داشته و در اثنای مباحث خود به نظام ارزشی حاکم بر فرایند تعلیم و تربیت انسانی، توجه ویژه ای نموده است. نظام ارزشی در نگاه او از یک سو بر مباحث فطری و سرشتی انسان مبتنی است و از سوی دیگر جامعه آموزه ها ی آن را در سمت و سو دادن به این نظام حاکم، موثر می داند، از طرف دیگر خواجه نصیر تاثیرات غیبی و آموزه های معنوی و عنایات الهی را در تثبیت نظام ارزشی مذکور و هدایت انسان در مسیر ارزشها، مهم و موثر می داند. روش تحقیق با توجه به موضوع پژوهش توصیفی (descriptive method) و با توجه به هدف بنیادی و برای جمع آوری داده ها،روش اسنادی خواهد بود. پژوهش اسنادی،پژوهش مبتنی بر شواهد برگرفته از مطالعه اسناد و کتاب هاست.وبرای گردآوری اطلاعات مورد نیاز تحقیق، از روش کتابخانه ای و بررسی مقالات و مطالب مرتبط استفاده شده است با مقایسه¬ی دیدگاه تربیتی دو اندیشمند مسلمان (سعدی و خواجه نصیر) نتایج ذیل حاصل می شود. قسمت اول) محاسن: 1- احساس مسئولیت و ارزش و اهمیت قائل بودن برای تربیت 2- تعلیم مفاهیم مذهبی و اخلاقی در سن کودکی 3- توجه به اهمیت و نقش دوست در تربیت 4- استفاده از داستان و تمثیل و حکایت در تربیت قسمت دوم) معایب: 1- تمرکز بر تنبیه و غفلت از نقش سازنده تشویق 2- تبعیض قائل شدن بین دختر و پسر و کم توجهی به آموزش و تربیت دختران 3- بی توجهی به نقش مادر در تربیت فرزندان 4- استفاده بیش از حد از امر و نهی و موعظه مستقیم.

مقایسه سبک شناسانه اشعار پروین اعتصامی و فروغ فرخزاد
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال - پژوهشکده ادبیات 1393
  سهیلا مداحی گیوی   ثوراله نوروزی

در این پژوهش به مقتضای مقام از تعاریف مختلف سبک و مکاتب مختلف سبک شناسی از جمله مکاتبی چون سبک شناسی تکوینی ،نقش گرا و ساختگرا سخن به میان آمد. سپس پس از اشاره ای کوتاه به زندگی و اندیش? دو شاعر? معاصر پروین اعتصامی و فروغ فرخزاد که هر دو از شاعران صاحب سبک شناسی هستند، اسلوب شعری و هنرمندی شان مورد دقت و بررسی قرار گرفت. انگیز? گزینش این موضوع این بود که پروین اعتصامی که یکی از شاعران صاحب سبک پس از دوران مشروطیّت است به دلیل وجود جریان های کاذب ادبی در دهه های اخیر در مجلاّت جوان پسند و نقدهای روزنامه ای حقش ضایع شده بود و بر خلاف ساخت های خانوادگی نسل قبل از فروغ هیچگاه از مسائل و مصائب شخصی و عاطفی و شکست در ازدواج خود سخن به میان نیاورد و همه چیز را به سکوت برگزار کرد. امّا سکوت هایی که بسیار پر معنا بودند و پشت هر واژه ای دنیایی از معانی نهفته است. که یک هدف این پایان نامه تأمّل در این سکوت ها و واژگان است. امّا فروغ بر عکس پروین در عصری واقع شد که توانست نگاههای زنان? خود را به جهان درون و بیرون تبدیل به اشعار بلندی کند و به غنای ادبیات عاطفی و صمیمان? ما بیفزاید. وهردوشاعربنابه نگرش خاص خود به جهان توانسته اند گزینش های خاصی از دنیای واژگان بکنند و هرواژه آنها در متن شعریشان رنگی از احساسات و افکارشان نسبت به جهان برون و درون در خودنشان می دهد و در یک نگرش کلی به نظر می رسد که سبک شعری پروین،در حوزه فکری و مضامین عمدتا مربوط به مسایل اجتماعی و سیاسی است اما سبک شعری فروغ فرخزاد در حوزه مذکور بین مسایل شخصی – روانی و حوزه سیاسی- اجتماعی در سیلان است.

هنجار گریزی های زبانی و ادبی در غزلیات مولوی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  رویا حسینی فرد   ثوراله نوروزی

شاید یکی از دلایل غربت دیوان عجیب غزلیات مولانا بین فارسی زبانان غرابت آن باشد که نه شبیه به غزلسرایی پیش از خود است و نه بعد از خود. مصرع هایی از قبیل: «خواب من زهر فراق تو بنوشید و بمرد»، «گوشم شنید قصّه ی ایمان و مست شد «، «آینه ی صبوح را ترجمه ی شبانه کن»، «خون چو می جوشد منش از شعر رنگی می زنم» و بسیاری از ابیات و مصرع های غزل های دیگر او، انسان را به یاد تابلوهای سالوادور دالی (salvador dali -1904 -1989) نقّاش بزرگ قرن بیستم و «نماینده ی برجسته ی سوررئالیزم در نقاشی معاصر جهان می اندازد. آن درهم ریختگی ابعاد زمان و مکان و عناصر هستی، آن گونه که در تابلوهای دالی دیده می شود در تصاویر مصارع و ابیات مولانا نیز احساس می شود و چه بسیارند غزل های مولانا که دارای این حالت ترکیبی هستند، آمیختگی ابعاد مختلف که در زندگی و منطق عادی هیچ گاه پیوند آنها امکان پذیر نیست. (شفیعی کدکنی،1388:83)» که از این غرابت و آمیختگی در تعبیر زیباشناسانی چون جاحظ و عبدالقاهر جرجانی با عنوان خلاف مقتضای ظاهر یاد می شد که نظری داشتند به کشف زیبایی های کتب مقدس و نیز قرآن مجید و در تعبیر شکل گرایا (=فرمالیست ها) نی چون شکلوفسکی و یاکوبسن با عناوینی چون: هنجارگریزی، فورگراندینگ و آشنایی زدایی و غریب سازی یاد می شود. این پژوهش کوشیده است بخشی از این هنجار گریزی ها را از دیدگاه های مختلف در غزلیات مولانا برجسته کند و زیبایی های نهفته در آن را که تا به حال از چشم خوانندگان مختفی بوده است آشکار کند. بی شک در آینده در باب دیوان غزلیات شمس و کشف جمال شناسی آن کتاب های شایسته ای نگاشته خواهد شد. من نیز در مقام یکی از شیفتگان شعر فارسی به نوبه ی خود کوشیده ام درباره این شاعر بزرگ با نوشتن این رساله ادای احترامی کرده باشم.