نام پژوهشگر: مهناز فلاحی

تاثیر روایت درمانی مواجهه ای بر کاهش نشانگان اختلال تنیدگی پس از ضربه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1392
  مریم چراغ سپهر   مهناز خسروجاوید

در رویکرد روایت درمانی مواجهه ای، شرکت کننده با همکاری درمانگر، دست به ساخت یک شرح حال دقیق و به ترتیب وقوع زمانی از زندگی خودش می زند. شیوه روایت درمانی مواجهه ای دارای دو نقطه تمرکز است. هدف اول در این شیوه آن است که با استفاده از مواجهه درمانی، با مواجهه کردن بیمار با خاطرات مربوط به رویداد آسیب زا از شدت علائم اختلال تنیدگی پس از ضربه در آنها کاسته شود و هدف دوم ساخت یک روایت دقیق از رویداد و پی آمدهای ناشی از آن است این پژوهش با هدف بررسی کارآیی روایت درمانی مواجهه ای در درمان کودکان مبتلا به اختلال تنیدگی پس از ضربه انجام شد. روش پژوهش آزمایشی (طرح چند خط پایه) بود. جامعه آماری در این پژوهش کودکان 5 -6 ساله ای بودند که در بخش ترومای بیمارستان پورسینای رشت سال 1392 (از ابتدا تا پایان فروردین ماه) بستری شده بودند. 3 کودک 5 ساله مبتلا به اختلال تنیدگی پس از ضربه بر اساس نظر پزشک متخصص با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از مقیاس درجه بندی هفتگی اختلال تنیدگی پس از ضربه والد-کودک (2007) و مقیاس بی میلی (2010) برای آزمودنی ها استفاده شد. روایت درمانی مواجهه ای به مدت 12 جلسه هفتگی اجرا و مرحله پی گیری نیز، 3 ماه پس از درمان دنبال شد. داده ها با درصد بهبودی و ضریب تغییر پذیری کوهن تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که اثر روایت درمانی مواجهه ای بر آماج های درمان (تجربه مجدد، اجتناب و بی حسی و بیش انگیختگی) معنادار است. می توان نتیجه گرفت که روایت درمانی مواجهه ای با تاکید بر نقاط تکیه گاهی، از بین بردن داستان آکنده از مشکل و بازنویسی داستان آسیب زا، می تواند سبب بهبود نشانگان کودک گردد.

مقایسه خودکارآمدی، سازگاری زناشویی و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک و زنان سالم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  سارا شهبازی   سید موسی کافی

نشانگان تخمدان پلی کیستیک اختلال هورمونی شایعی در زنان در سنین باروری است که باعث عوارض جسمی و روان شناختی متعددی می گردد. از جمله عوارض جسمی می توانیم به چاقی، ناباروری، دیابت و پر مویی و از عوارض روان شناختی می توانیم به افسردگی، اضطراب و پایین بودن کیفیت زندگی اشاره کنیم.باتوجه به اینکه این افراد در معرض خطر اختلالات روان شناختی هستند،ارجاع به جهت بهره گیری از خدمات مشاوره ای برای مبتلایان ضروری به نظر می رسد.

اثر تنظیم هیجان درکاهش اضطراب و سبک های مقابله ای دانش آموزان دختر ابتدایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  سمانه زاهدیان   سید موسی کافی ماسوله

پژوهش حاضر به منظور اثر آموزش تنظیم هیجان درکاهش اضطراب و سبک های مقابله ای دانش آموزان دختر ابتدایی شهر قزوین درسال تحصیلی 94-93 انجام شد. طرح پژوهش شبه آزمایشی است که عبارت از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل که با اعمال متغیر مستقل تنظیم هیجان بر گروه آزمایشی و با یک پس آزمون بر هردو گروه آزمایش وکنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه دانش آموزان دختر ابتدایی دولتی منطقه دو شهر قزوین می باشد. . برنامه آموزش طی 8 جلسه 40 دقیقه ای هفته ای دو بار برای گروه آزمایش انجام شد. پس از اتمام برنامه آموزشی، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا و داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تحلیل شد. بنابراین با توجه به این یافته ها می توان گفت که آموزش مهارت تنظیم هیجان بر سبک های مقابله ای ترکیبی(مجموع نمرات سبک های مقابله ای)، انحراف از مشکل و کنار آمدن با مشکل اثر مثبتی دارد. اما بر سبک کنار آمدن ویرانگر تاثیری ندارد. جهت تبیین نتایج فوق می توان گفت آموزش تنظیم هیجان کلید اصلی سلامت روانی و جسمانی کودک است تا بتوانند با استرس و هیجان های منفی مقابله کنند.

اثربخشی روش تصحیح نارساخوانی دیویس بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان پسر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  فاطمه خدامهری   موسی کافی

خواندن یکی ازاساسی ترین مهارت های مورد نیاز درعصرحاضراست. بدیهی است که بروز اختلال درآن می تواند مشکلات زیادی را برای فرد مبتلا ایجاد کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی روش آموزشی دیویس بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان انجام شد. این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه ای شامل 30 دانش آموز نارساخوان پایه سوم ابتدائی شهر رشت به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به شیوه ی تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای مورد استفاده، چک لیست شناسایی کودکان نارساخوان، فرم تاریخچه موردی، مقیاس هوش و کسلر کودکان ویرایش چهارم و آزمون خواندن و نارساخوانی بود. روش دیویس (مشاوره موقعیت یابی و تسلط بر نماد) در 16 جلسه 30 دقیقه ای به صورت انفرادی بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. پس از پایان مداخله، بر روی هر دو گروه آزمون خواندن و نارساخوانی اجرا شد. داده ها با نرم افزار spss-20 و با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که روش آموزشی دیویس بر عملکرد حیطه های مختلف خواندن دانش آموزان نارساخوان تاثیر مثبت دارد. استفاده از روش های آموزشی- ترمیمی اثرات مطلوبی بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان می گذارد. از این رو، معلمین می توانند برای بهبود بخشیدن به مهارت های خواندن دانش آموزان خود به استفاده از روش دیویس اعتماد کنند.