نام پژوهشگر: نجمه مقدس
نجمه مقدس حامد ناجی اصفهانی
امروزه با گسترده¬ترشدن اقبال عمومی به طب سنتی در ایران بحث های زیادی پیرامون علم¬بودن دانش طب سنتی میان منتقدان و مدافعان این دانش صورت می¬گیرد؛ محققان عرصه¬ی پزشکی در حال حاضر نگاهی عمیق¬تر از گذشته به طب سنتی از خود نشان می¬دهند. یکی از اشکالات اساسی این مباحث این است که قبل از پرداختن به علم بودن یا نبودن این حوزه، معیارهای علم بودن به طور دقیق مشخص نشده است. تعیین معیار برای علم بودن از اصلی ترین مسائل فلسفه¬ی علم به شمار می¬رود. فیلسوفان علم تا کنون معیارهای مختلفی ارائه کرده اند. می¬توان گفت اولین و مشهورترین معیار ارائه شده که عموماً مبنای کار دانشمندان قرار گرفته است، معیار استقراگرایان است که اتکاء بر مشاهده¬ی تجربی، آزمایش و استقرا را معیار علم بودن یک حوزه از دانش معرفی می¬کند. یکی دیگر از مهم¬ترین نظریه¬ها در باره¬ی این مسأله در قرن بیستم نظریه¬ی کارل پوپر می¬باشد که ضمن نقد استقراگرایان، ابطال¬پذیری را تنها معیار برای علم¬بودن معرفی می¬کند. سومین نظریه¬ی مطرح در این عرصه که می¬توان آن را مهم¬ترین و تأثیرگذارترین این نظریه¬ها در فلسفه¬ی علم قرن بیستم دانست نظریه¬ی تامس کوهن است که ضمن نقد معیارهای پیشین، پارادایم¬داشتن را تنها معیار برای علم¬بودن معرفی می¬کند. این پژوهش ابتدا با بررسی آراء ابن سینا و جرجانی به تبیین مبانی فلسفی دانش طب سنتی خواهد پرداخت و سپس قابلیت تطبیق مفاهیم بنیادین طب سنتی با علم جدید را مورد واکاوی قرار خواهد داد؛ در نهایت با تحلیل سه نظریه¬ی نامبرده پیرامون مسأله¬ی تحدید یعنی استقراگرایی، ابطال¬گرایی و واجدیت پارادایم نشان خواهد داد که دانش طب سنتی بر مبنای معیارهای نامبرده علم می¬باشد.