این پژوهش به بررسی وتحلیل نحوه بر ساخت گفتمانی هویت اجتماعی جوانان شهر سنندج می پردازد. پروبلماتیک شدن مساله ی هویت در دوران جدید بویژهخ در قلمرو جوانان وتکثر کانون های هویت یابی از جمله ضرورتهای اصلی تحقیق حاضر می باشد. هدف اصلی پژوهش مطالعه ی نحوه ی مواجهه ی جوانان با گفتمان هویتی حاکم و بررسی شیوه های مقاومت ، مذاکره و یا مقاومت ، مذاکره و یا موافقت آنان با این گفتمان ، درعین دسترسی به گفتمان های دیگر می باشد. در این راستا از حوزه های نظری مرتبط با مطالعات فرهنگی و بر ساخت گرایی در چهارچوب نظریه ی تحلیل گفتمان استفاده شده است. چهارچوب نظری پژوهش از ترکیب نظری رویکرد لاکلائو و موفه در باب هژمونی و گفتمان ، مدل سه بعدی فرکلاف درباره ی گفتمان و مدل رمزگذاری و رمز گشایی استوارت هال بدست آمده است. در این پژوهش که از روش شناسی تحلیل گفتمان به عنوان یک روش تحقیق کیفی استفاده شدهاست در ابتدا با بهره گیری از تکنیک مصاحبه ی عمیق و نیمه ساخت یافته، داده های تحقیق از پاسخگویانی که به روش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند گردآوری شد و در مرحله ی بعد این داده ها از طریق روش پیاده سازی به شکل و ساختار متن تبدیل شد. سپس متون فراهم آمده از مصاحبه در مقایسه با متون گفتمان هویت رسمی که در قالب « منشور تربیتی نسل جوان» بازنمایی شده است قرار گرفته و پیوندها و منازعه های گفتمانی آن ها تحلیل شده است.بر اساس یافته های تحقیق، عرصه ی نظم هویتی جوانان کانون منازعه و رقابت هژمونیک گفتمان های متنوعی است که هر کدام بر طبق موقعیت گفتمانی خود سعی در فراخوانی جوانان و بر ساخت هویت آن ها دارند. در این میان گفتمان های مخالف و معارض گفتمان هویتی مسلط (اصولگرایی در چهارچوب انقلاب اسلامی ولایی)، بیشترین حضور و تاثیر را در تکوین هویت اجتماعی جوانان شهر سندج درابعاد پنجگانه ی ملی، قومی ، مذهبی، جنسی و فردی داشته اند. عدم سازگاری الگوی هویتی رسمی با خواسته ها و موقعیت های جوانان کگه بحران هویت و ناکارآمدی را به دنبال داشته است تنها باتغییر اساسی نظام پرورشی وتربیتی حکومت در سطح کلان و سیاست گذاری های موجود در حوزه ی جوانان در سطح خرد قابل حل میباشد. واژه های کلیدی: هویت اجتماعی، جوانان، هویت قومی، برساخت گفتمانی، هژمونی، بیناگفتمانیت، روش تحقیق کیفی