نام پژوهشگر: زیبا شجیرات
زیبا شجیرات ابراهیم اناری بزچلوئی
تصویر یکی از رایج¬ترین اصطلاحات نقد ادبی است که منتقدان بلاغت از دیر باز آن را مطرح نموده و در نقد جدید نیز به گونه¬ای گسترده¬تر بدان پرداخته شده است. در حقیقت، تصویر همان تبلور معانی و اندیشه¬های بلند یک هنرمند ادبی است که در چارچوبی منسجم و نظامند، طراحی گشته و نمود عینی از تجربه¬ی شعری وی را به نمایش می¬گذارد. با توجه به اینکه هر اندیشه¬ی ادبی و چگونگی باز پرداخت آن، از ضمیر ناخوداگاه هر فردی به گونه¬ای متفاوت بروز پیدا می¬کند، به همین میزان نظریه¬ها و رویکردهای نقدی گوناگونی در ارتباط با تحلیل تصاویر ادبی و کارکردهای حاصل از آن¬ها وجود دارد. این تصویر، دارای مولفه¬ها و اجزاء سازنده¬ای چون رنگ، زبان، اندیشه، عاطفه و خیال است، که در پیوند با یکدیگر، کلیتی از یک متن ادبی را با کارکردهای متفاوتی چون روانی، اجتماعی، و. . . بازتاب می¬دهند. از آن جا که شعر مجال ظهور اندیشه¬ی شاعر و عواطف شاعرانه¬ی اوست، انحصار در یک قالب خشک را نمی¬پذیرد، بنابراین خیال، هسته¬ی اصلی شعر و یک اثر ادبی قرار می¬گیرد تا شاعر را در بلند پروازی¬های شاعرانه خود آزاد قرار دهد و او نیز بر این اساس قاعده¬ی (انتقال معنا از طریق تأثیر بر مخاطب و تحریک عاطفه¬ی وی) را بسیار قوی¬تر به اجرا گذارد. در این میان، علم بلاغت و به ویژه عناصر بیانی آن،( تشبیه، استعاره، مجاز و . . .) جایگاه برجسته¬ای را در بازتاب پندارهای شاعرانه و همچنین دستاورد¬های نقد ادبی به خود اختصاص داده¬ است. بشار بن برد و ابوالعلاء المعری (دو شاعر نابینا¬یی عصر عباسی) در این بعد گوی سبقت را از شاعران بزرگ می ربایند و با استفاده از صورت های خیال کلیشه یی پیشنیان و دست¬کاری در آن¬ها و کارآمدکردن آن¬ها با زمینه¬ی عاطفی¬¬انسانی، قدرت و نبوغ و تفوق خود را در شاعری نشان می دهند. بشار و ابوالعلاء به دلیل شخصیت روان رنجور، دچار نوعی عقده¬ی حقارت شدند و در پی راهی برای سرپوش گذاشتن بر عیوب خود بودند. بنابراین شاعری را ملجئی برای پناه بردن از گزند عیب¬های جسمی خود برگزیدند، علم بیان و گونه¬های مجازی آن، یکی از مولفه¬های اصلی عنصر زبان هستند که نقشی بسزا در باز پرداخت تصاویر ادبی از ورای کارکرد ارجاعی زبان ایفا می¬کنند، این داده¬های تصویری بر اساس یک دسته بندی در سرودهای بشاربن برد و ابوالعلاء المعری به اجزائی چون : ادراک حسی، عنصر رنگ، موسیقی و خیال تقسیم بندی می¬شوند. رساله¬ی حاضر بر آن است تا بر اساس تصاویر بیانی ذکر شده به استخراج نمونه¬هایی از انواع تصویرپردازی¬های صورت گرفته در شعر بشار بن برد و ابوالعلاء المعری بپردازد و از این رهگذر به تعیین غایتی که در بافت شعری آن دو شاعر نابینا، نهفته شده است پی برد و با تحلیل مولفه¬های سازنده¬ی تصویر پردازی در پی شناخت بارزترین و چشمگیرترین عنصر سازنده در تصویر پردازی های شعری دو شاعر باشد.