نام پژوهشگر: سمیرا ترکی هرچگانی

طراحی شهری با رویکرد پایداری اجتماعی در محله های همجوار مسیر اتوبوس های تندرو (نمونه موردی محله دنارت اصفهان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده معماری و شهرسازی 1392
  سمیرا ترکی هرچگانی   بهادر زمانی

تک تک افراد جامعه، سرمایه های اجتماعی را می سازند و ذخیره هایی از منابع اجتماعی و انسانی هستند. توسعه، هم می تواند این منابع اجتماعی را ارتقا دهد و هم آن را نابود سازد. بنابراین مفهوم توسعه ی پایدار اجتماعی (شامل توسعه ی پایدار اجتماعی شهری) که کمتر از توسعه ی زیست محیطی نیست را باید مورد توجه قرار داد. در این رویکرد تأکید بر عدالت اجتماعی است. بدین ترتیب تأمین نیازهای مادی مردم از اولویت های توسعه پایدار است. جوامعی که در آن عدالت نباشد پایداری نیز وجود ندارد، زیرا چنین جوامعی زمینه بهره برداری گروهی خاص را ازگروه های دیگر فراهم می کنند. بدین ترتیب در مبحث اجتماعی توسعه پایدار تأکید بر رفع بی عدالتی و بی تعادلی در سطح جوامع مورد توجه است. با توجه به این مطالب و حوزه ی کاری طراحی شهری برای رسیدن به توسعه ی پایدار اجتماعی شهری باید به دنبال ساخت فضاهای عمومی با شاخص های پایداری بود. در سال های اخیر با گسترش استفاده از خودرو در شهرها مواجه هستیم و به پیروی از آن فضاهای بیشتری از شهر به گذر عبوری خودروها داده می شودبه نظر می رسد افزایش این گذرها تمایل افراد به داشتن خودروی شخصی و نیاز به خیابان بیشتر را بالامی برد واین چرخه به همین صورت تکرار می شود. در این میان مفهوم پایداری در شهرها اهمیت ویژه ای پیدا می کند. برای رسیدن به این پایداری باید برنامه ای همه جانبه برای شهرها اجرا شود. یکی از مسائلی که می تواند این پایداری را برای شهر به ارمغان بیاورد استفاده از حمل و نقل عمومی است که یکی از صورت های آن سامانه ی اتوبوس تندرو می باشد. در این راه حل بیشتر بر جنبه ی پایداری زیست محیطی تاکید می شود اما آیا این راه حل می تواند بر پایداری اجتماعی ساکنان نیز تاثیرگذار باشد؟ بدین منظور در این پژوهش سعی شده است که با استفاده از روش کتابخانه ای و مطالعه آثار صاحبنظران بتوان به معیارهای پایداری اجتماعی فضاهای عمومی (از دید طراحی شهری) رسید. در آخر این معیارها به صورت جداولی ارائه شده است. همچنین در این مطالعات به رابطه ی بین حمل ونقل و پایداری اجتماعی نیز پرداخته شده است. در مرحله بعدی به شناخت نمونه موردی در سه سطح منطقه، ناحیه و محله پرداخته شده است؛ به این صورت که در بخش شناخت منطقه، مطالعات به 6 قسمت دسترسی، کاربری، کالبدی - فضایی، زیست محیطی، منظر و اجتماعی تقسیم شدند. سپس با استفاده از نقشه های شناختی و مطالعات میدانی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید هر لایه مورد بررسی قرار گرفت که حاصل آن جداول سنجش وضعیت و تحلیل های یکپارچه است. در قسمت شناخت ناحیه و محله از 8 نمایانگر زیست بوم، زمینه، ادراک، اجتماع، کارکرد، زمان، ریخت شناسی و بصری استفاده شد. در این مرحله از کار نیز مطالعات میدانی و نقشه های شناخت وضعیت ابزارهای کار بوده اند و نتیجه کار در جداول سنجش وضعیت و نقشه های تحلیل یکپارچه آورده شده است. در آخر با توجه به مطالعات نظری و مطالعات میدانی طراحی به صورت چند سطحی ارائه شده است: - چشم انداز حوزه ی فرادست و اهداف کلان در چارچوب رویکرد انتخابی - پلان راهبردی - چشم انداز حوزه مداخله و اهداف، راهبردها و سیاست ها در چارچوب رویکرد انتخابی - طرح جامع سه بعدی و ضوابط هدایت و کنترل در طراحی طرح جامع سه بعدی ابتدا چند آلترناتیو مختلف ارائه شده و در نهایت با استفاده از معیارهای ارائه شده در مطالعات نظری بهترین گزینه انتخاب شده است.