نام پژوهشگر: محمد مصطفائی
محمد مصطفائی حسن نقی زاده
با آغاز نهضت ترجمه در جهان اسلام، اخلاق فلسفیِ یونان باستان که یکسره اخلاقی «فضیلت مدار» بود، به ویژه با تبیین افلاطونی-ارسطویی آن، در میان حکیمان مسلمان رواج یافت. مسکویه(م 421 ق.) و ملا مهدی نراقی(م 1209 ق.) که از مهمترین پیروان این اخلاق هستند، به ترتیب، کتاب های «تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق»، و «جامع السعادات» را با این رویکرد تألیف کردند. نظام اخلاق فضیلت، بر انسان شناسی فلسفی و عقل گرایی آن، استوار است. لذا، فصل ممیز انسان «عقل» او تعیین می شود و فضیلت برتر «حکمت» است و سعادت قصوی هم، سعادتی عقلانی است. در این اخلاق، فضیلتِ هر یک از قوای سه گانه نفس(عاقله، غضبیه، شهویه)، در حالتی میانه ی افراط و تفریط حاصل می شود؛ بنابراین معیار فضیلت، «حد وسط» است. در همین راستا، پرسش اصلی رساله، بررسی مقدار انطباق دستاورد اخلاق فلسفی مسکویه و نراقی، با دیدگاه قرآن کریم است، چراکه به نظر می رسد طبق آیات، «روح الهی» انسان، فصل ممیز اوست، و با توجه به «کرامت» و گرایش اصیل این روح به «ایمان»، به جای تأکید بر حکمتِ نظری، «تقوا» که ناظر به حیث اراده و انتخابگری «عاقلانه» انسان است، اولویت می یابد و سعادت قصوی هم، منحصر در بُعد معرفتی انسان نمی شود. ضمناً، معیار فضیلت بر اساس تقابل بنیادین و دوقطبی حق و باطل(ایمان و کفر) در قرآن، «عدل» و ادای حق، طبق موازین شرعی و عقلی است. نتیجه آن که: مبانی مورد پذیرش این دو حکیم از اخلاق فضیلت مدار، قالب جامع و بی نقصی برای اخلاق قرآنی تشکیل نمی دهند؛ بلکه برای تدوین اخلاق اسلامی باید چارچوب آن نیز، از منابع اصیل دین(قرآن و حدیث) استخراج گردد.