نام پژوهشگر: سیما ساغروانی
سیما ساغروانی محمد لگزیان
در این پژوهش، به واکاوی و کشف کنش های مدیران در جهت رشد سرمایه روانشناختیِ کارکنان، حول مفهومِ «ظرفیت مازاد سازمانی»، پرداخته شد. در این راستا، از روش شناسی نظریه داده بنیاد با رویکرد ظاهرشونده، استفاد به عمل آمد. جامعه مورد مطالعه را مدیرانِ صنایع بخش خصوصیِ استان خراسان رضوی، تشکیل داد و با اتکا به اصل نمونه گیری نظری در نظریه داده بنیاد، با انجام شانزده مصاحبه، اشباع نظری، حاصل شد. با تجزیه و تحلیل های صورت گرفته در طی فرآیند کدگذاری و مقایسه مستمر، 713 کد یا داده اولیّه، 34 مفهوم و 7 مقوله نمودار شد. حاصل کدها، مفاهیم و مقوله های به دست آمده، به ظهور مدل نهایی پژوهش، حول مقوله محوری، تحت عنوان «فرا محرّک های سازمانی» در قالب علل، عوامل همبسته، عوامل میانجی، اقتضائات و نتایج مربوط به مقوله محوریِ پژوهش و بستر مطالعه، منجر شد. مدل حاصل، نشان داد که «ارائه فرصت های مازاد، جهت رشد سرمایه روانشناختیِ کارکنان»، از انواع فرصـت ها و خدمات مازادی است که به عنوان «فرا محرّک های سازمانی» به آن ها ارائه می شـود و از این طریق، بر «ظرفیت مـازاد سـازمانی» می افزاید. بعلاوه «رشد سرمایه روانشناختی کارکنان» نیز به عنوان پیامدی شناخته شد که در نتیجه «اعطاء فرصت ها و خدمات مـازاد به کارکنان» و یا «فرا محرّک های سازمانی» حاصـل می شود. بنابراین، «مفهوم سرمایه روانشناختی» هم در فرآیند و هم در نتایج، جایگاه قابل توجّهی را به خود اختصاص داد، که منجر به ظهور زوایای نوینی از مفهوم «ظرفیت مازاد سازمانی» شد؛ از این رو می توان از آن به عنوان رویکـردی جدید، نسبت به ایجـاد «ظرفیت مـازاد سـازمانی»، نام برد. این یافته می تواند از نقش جهت دهنده ای برای خط مشی گذاران و محققان حوزه رفتار سازمانی، برخوردار باشد.