نام پژوهشگر: فرزاد میرزائی آقجه قشلاق
سمیرا کرامتی جبه دار فرزاد میرزائی آقجه قشلاق
هدف از پژوهش حاضر تعیین و مقایسه محتوای عناصر معدنی در شیر گوسفندان مغانی و بزهای خلخالی در حال چرا در سه رویشگاه مرتعی جنوب شرقی سبلان بود. بعبارتی در این مطالعه نحوه تأثیرپذیری دام¬ها و وضعیت مواد معدنی بدن آن¬ها (شیر به عنوان نماینده وضعیت مواد معدنی دام)داز وضعیت مواد معدنی مراتع واقع در سه سایت ارتفاعی جنوب شرقی سبلان (سایت اول، دوم و سوم بترتیب واقع در در ارتفاع 2100-1800، 2700-2300 و 3700-3200) که محل چرای دام¬هاست، مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور نمونه¬های شیر از بیست رأس گوسفند مغانی و ده رأس بز خلخالی چراکننده در رویشگاه¬های ارتفاعی تعیین شده در طی دو فصل بهار و تابستان جمع¬آوری شد. سپس ترکیب این نمونه¬ها شامل چربی، پروتئین، لاکتوز و خاکستر با استفاده از دستگاه میلکواسکن و محتوای موادمعدنی آنها شامل کلسیم، فسفر، پتاسیم، منیزیم، سدیم، آهن، روی، مس و منگنز نیز با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری جذب اتمی و فلیم¬فتومتر اندازه¬گیری شد. داده¬های بدست آمده در قالب طرح کاملا? تصادفی بوسیله نرم¬افزارsas (1/9) رویه glm مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت در ارتفاع مراتع جنوب شرقی سبلان تأثیر معنی¬داری بر ترکیب خاک و گیاه و به تبع آن وضعیت عناصر معدنی دام¬های درحال چرا در این مراتع و شیر آن¬ها دارد. بعلاوه فصل نیز با تأثیر بر کیفیت گیاهان مرتعی که به عنوان منابع تغذیه¬ی دام¬ها مورد استفاده قرار می¬گیرند؛ می¬تواند بر وضعیت عناصر معدنی دام و به دنبال آن بر غلظت مواد معدنی شیر دام تأثیر¬گذار باشد. بطوری که غلظت اکثر عناصر معدنی در شیر گوسفندان و بزهای چراکننده در رویشگاه ارتفاعی اول و فصل بهار بطور معنی¬داری بیشتر بود (05/0p<). علاوه بر این نتایج نشان داد که شیر بزهای چراکننده در این مراتع دارای پتاسیم بیشتری نسبت به شیر گوسفندان بود (05/0 p<). گوسفندان و بزهای چراکننده در این مراتع از نظر عناصر کلسیم، فسفر و منیزیم دچار کمبود بوده و این کمبود را بصورت کمبود غلظت این عناصر در شیر نمایان می¬کنند. بنابراین برای جلوگیری از تبعات ناشی از کمبود این عناصر در دام بهتر است از بلوک¬های معدنی حاوی این عناصر در تغذیه¬ی دام¬های چراکننده در این مراتع استفاده شود.
رقیه ولی زاده فرزاد میرزائی آقجه قشلاق
هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر ارتفاع مرتع، فصل چرا و گونه دام بر ترکیب و غلظت برخی عناصر معدنی در شیر دو گونه دام های غالب چراکننده در مراتع شمال سبلان (گوسفند مغانی و بز خلخالی) بود. بدین منظور، نمونه های شیر از 20 راس گوسفند و بزدر حال چرا درسه رویشگاه ارتفاعی(بترتیب1800-1300، 2500-1800 و3200-2500 متر)، طی فصول بهار و تابستان جمع آوری شدند. ترکیب شیمیایی نمونه های شیر شامل چربی، پروتئین، لاکتوز، مواد جامد بدون چربی و خاکستر با استفاده از دستگاه میلکواسکن و عناصر معدنی کلسیم، فسفر، سدیم، پتاسیم، منیزیم، آهن، مس، روی ومنگنز بوسیله اسپکتوفتومتری جذب اتمی و فلیم فتومتر اندازه گیری شد. داده های بدست آمده در قالب طرح کاملاً تصادفی با استفاده از رویه glm نرم افزار ) sas1/9) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان دهنده تأثیر معنی دار ارتفاع مرتع بر ترکیب شیر گوسفندان و محتوای عناصر معدنی هر دو گونه دام مورد مطالعه بود (05/0?p). در ارتباط با عناصرمعدنی، غلظت های بالای اغلب عناصر شیر گوسفندان در رویشگاه ارتفاعی سوم و در شیر بزها در ارتفاع دوم بود. فصل چرا و گونه ی دام نیز بطور معنی داری بر ترکیب و غلظت عناصر معدنی شیر گوسفندان و بزهای چراکننده در مراتع شمال سبلان اثر معنی دار داشتند (05/0?p). با مقایسه غلظت عناصر معدنی بدست آمده در مطالعه حاضر با مقادیر گزارش شده توسط دیگر محققین، تهیه بلوک های معدنی عناصر دارای کمبود توصیه شد.
علی اباذری بهمن نویدشاد
برای بررسی اثر سطح و اندازه ذرات پوسته برنج به عنوان منبع فیبر بر روی عملکرد رشد، بازده لاشه و مورفولوژی روده کوچک جوجه گوشتی از 200 قطعه جوجه یکروزه راس (308) در قالب طرح کاملاً تصادفی شامل 5 تیمار، 4 تکرار و10پرنده درهر تکرار استفاده شد جیره ها شامل جیره شاهد فاقد پوسته برنج و چهار جیره دیگر حاوی 0/75و1/5درصد پوسته برنج با اندازه ذرات کمتراز یک یا بین یک الی دو میلی متربود. مقدارخوراک مصرفی، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک درطی دوره های رشد و پایانی و مورفولوژی روده کوچک و خصوصیات لاشه درآخر دوره آزمایش اندازه گیری شد. جیره های حاوی پوسته برنج تاثیر معنی داری بر عملکرد رشد دردوره رشد وکل دوره پرورش داشت (p<0/05). بطوریکه جیره دارای 1/5درصد پوسته برنج با اندازه ذرات بین 1تا 2میلی متر(r.b.h) دردوره رشد دارای بیشترین مقدار افزایش وزن روزانه وکمترین ضریب تبدیل و جیره دارای 0/75درصد ماده آزمایشی با اندازه ذرات بین 1تا 2میلی متر(r.b.l) دارای بیشترین افزایش وزن روزانه وکمترین ضریب تبدیل درکل دوره بودند (p<0/05).کمترین افزایش وزن وخوراک مصرفی روزانه دردوره های پایانی وکل دوره پرورش مربوط به گروه شاهد (گروه مصرف کننده جیره فاقد پوسته) و بیشترین مقدار مصرف خوراک وضریب تبدیل غذای درکل دوره درگروه دارای 0/75درصدپوسته برنج با اندازه ذرات کمتر از1میلی متر(r.s.l) مشاهده شد.استفاده از پوسته برنج تاثیر معنی داری بر راندمان لاشه نداشت (p<0/05) امابهترین راندمان لاشه(نسبت وزن لاشه به وزن زنده) مربوط به گروه مصرف کننده جیره r.b.l و نیز کمترین مقدارمربوط به گروه مصرف کننده جیره کنترل بود. همچنین غلظت فیبر بر نسبت وزن کبد به وزن زنده موثربوده است (p<0/05) بگونه ای که گروه مصرف کننده جیره ی r.s.l کمترین نسبت وجیره شاهد بیشترین نسبت را داشتند جیره r.s.l کمترین نسبت چربی محوطه بطنی و طول روده باریک نسبت به وزن زنده را داشتند. بطور کلی بهترین نتایج با استفاده جیره r.b.l بدست آمد. در 42 روزگی پس از کشتار از بخشهای دودنوم، ژژنوم و ایلئوم 5 پرنده از هر گروه نمونه هایی به اندازه یک سانتی متر برداشته وجهت تهیه اسلاید به آزمایشگاه ارسال گردیدند. پوسته برنج باعث کاهش ارتفاع ویلی نسبت به گروه شاهد در بخشهای دودنوم و ژژنوم شد(p<0/01). امادر دودنوم ارتفاع ویلی درگروه مصرف کننده جیره r.b.h بالاتر از سایر گروههای مصرف کننده ماده آزمایشی بود. در دوددنوم بیشترین وکمترین تعداد سلول گابلت در هر100 میکرومتر مربع بافت به ترتیب درگروه شاهد وتیمارr.b.hه (p<0/01) مشاهده شد. در ژژنوم و ایلئوم وضعیت کمی متفاوت بود بطوریکه بیشترین تعداد سلول گابلت در تیمار r.s.l وکمترین تعداد درگروه شاهد بود(p<0/05) در دودنوم بالاترین عمق کریپت در تیمار r.b.hوکمترین عمق درتیمار شاهد مشاهده شد (p<0/01). در ژژنوم بزرگترین نسبت بین عمق کریپت و ارتفاع ویلی درگروههای مصرف کننده تیمارهای r.b.h یا r.b.l بالاتر از گروه شاهد بود. بنابر نتایج تحقیق استفاده از پوسته برنج صرف نظراز سطح مصرف و اندازه ذرات، باعث تضعیف صفات مورفولوژیکی روده در جوجه ها گردید.