نام پژوهشگر: سهیلا خدامی
شاهین بابایی سهیلا خدامی
تاکنون در بسیاری از مطالعات صورت گرفته به طور جداگانه به بررسی رابطه عوامل بیرونی دانش با ظرفیت جذب شرکت، عوامل دورنی کننده دانش با ظرفیت جذب ، رابطه ظرفیت جذب و نوآوی، رابطه ظرفیت جذب و انعطاف-پذیری استراتژیک، رابطه بین نوآوری و مزیت رقابتی پایدار، رابطه بین انعطاف پذیری استراتژیک با مزیت رقابتی پایدارپرداختند، اما متونی که به طور مشخص ارتباط این متغیرها را با یکدیگر و تبیین نقش هر یک در این رابطه را در نظر گرفته و مورد بررسی قرار دهند نسبتا محدود می باشد. بنابراین در این پایان نامه سعی شده بدنبال بررسی و پاسخ به سوال نحوه ارتباط این چند متغیر با یکدیگر باشد. لازم به ذکر است که این مطالعه در دامنه تحقیق شرکت ایران خودرو انجام می شود. این شرکت یکی از بزرگترین شرکت های تولید کننده خودرو در خاورمیانه است که اهمیت بسیار زیادی بر صنایع ایران دارد . پس از تعیین و تایید شاخص های مرتبط با متغیرهای مستقل و میانجی و وابسته حاصل از ادبیات تحقیق و تایید خبرگان، پرسشنامه تهیه شده در نمونه آماری توزیع گردید. با انجام تحلیل های آماری توسط تکنیک تحلیل مسیر در محیط نرم افزار لیزرل مشخص گردید در شرکت ایرانخودرو عوامل جریان خارجی دانش، گرایش به تغییر، ظرفیت جذب دانش، نوآوری ، انعطاف پذیری استراتژیک و در نتیجه مزیت رقابتی پایدار در سطح پایین تر از متوسط و یا نزدیک به آن قرار دارند . همچنین مشخص گردید که مزیت رقابتی پایدار با تغییرات انعطاف پذیری استراتژیک و نوآوری شرکت ایرانخودرو همبستگی داشته که البته این دو عامل خود تحت تاثیر عامل ظرفیت جذب دانش شرکت ایرانخودرو می باشند. لازم به ذکر است که ظرفیت جذب دانش شرکت ایرانخودرو از طریق جریان خارجی دانش که برگرایش به تغییر کارکنان تاثیر می گذارند تقویت می شود. البته با توجه به نتایج تکنیک تحلیل مسیر مشخص گردید علیرغم اینکه آموزش در شرکت ایران خودرو دارای میانگینی بالاتر از متوسط می یاشد اما اثربخشی آن در عمل و تاثیر بر ظرفیت جذب و در نهایت مزیت رقابتی پایدار تایید نگردید. واژه های کلیدی: جریان خارجی دانش، گرایش به تغییر، آموزش، ظرفیت جذب دانش، نوآوری، انعطاف پذیری استراتژیک، مزیت رقابتی پایدار.
سهیلا خدامی سید حمید خداداد حسینی
سازمانها در جهان امروزی با تلاطم محیطی زیادی به دلیل رقابت تنگانگ، تغییرات تکنولوژیکی، تقاضای بی ثبات، اختلال در زنجیره عرضه و ... مواجه اند به گونه ای که سطوح بالای تلاطم محیطی می تواند عملیات شرکت را فلج کند . در واقع فعالیت رقابتی شرکت در اینگونه محیطها وابستگی زیادی به توانایی شرکت در مدیریت تغییرات و انعطاف پذیری آن دارد. چگونه مدیران می توانند در مدلهای تجاریشان تحول ایجاد نمایند؟ این یک سوال حیاتی است. برخی از شرکتها شکست می خورند اما نه به این دلیل که اقدامات اشتباه و یا در حد متوسط انجام می دهند بلکه به دلیل اینکه آنها اعمالی که قبلا درست بوده را برای مدت طولانی تکرار می نمایند؛ در واقع اینگونه شرکتها قربانی استحکام و سختی مدلهای تجاریشان می شوند. در مواجهه با ناپیوستگی و در هم گسیختگی محیطی و رقابت جهانی شدید، شرکتها نیازمند تغییر شکل مدلهای تجاری با سرعت، فراوانی و قابلیت دستیابی بیشتری نسبت به قبل هستند. با وجود اینکه رویکرد کلاسیک استراتژی هنوز هم با اهمیت است و از آن استفاده می شود ، اما در محیطهای تجاری با سرعت در حال تغییر، چابکی استراتژیک بایستی جایگزین برنامه ریزی استراتژیک بلند مدت و پیروی سخت گیرانه از آن شود و یا در کنار آن باید مدنظر قرار گیرد. زیرا که ثبات ناشی از رویکرد سنتی می تواند منتج به سختی شرکت شود به گونه ایکه توانایی بهسازی و بازسازی شرکت را محدود سازند. در واقع چابکی استراتژیک سلاح تازه ظهور در محیط رقابتی متلاطم است. چابکی استراتژیک مستلزم این است که شرکت به "کارخانه دانش" تبدیل شود جایی که دانش ، دانش ایجاد کند . در ادبیات مرتبط با چابکی، بیان شده است که ابزار دستیابی به چابکی در سازمان، قابلیتهای پویا هستند. بر اساس مطالعات انجام شده می توان بیان نمود که بررسی چابکی استراتژیک و ابعاد آن و شکل گیری آن بر اساس قابلیتهای پویا به صورت کاربردی هنوز مورد مطالعه قرار نگرفته و انجام مطالعات کاربردی در این زمینه می تواند کمک شایانی در جهت بازسازی مدلهای تجاری نماید. بر اساس معدود تحقیقاتی که به معرفی قابلیت پویا در محیطهای به سرعت در حال تغییر صورت گرفته است می توان به قابلیتهای پویایی نظیر شایستگی های it، هوشیاری کارآفرینانه و زیرکی بازار اشاره نمود. بر اساس مطالب بیان شده انگیزه اصلی این پژوهش ارائه و آزمون مدل شکل گیری چابکی استراتژیک بر اساس قابلیتهای پویای شایستگی منعطف it، هوشیاری کارآفرینانه و زیرکی بازار به منظور بهبود فعالیت رقابتی در صنعت الکترونیک ایران است.که ابزار تحلیل داده ها مدل تحلیل مسیر و شبکه های عصبی است که از دیگر فعالیت های این تحقیق نیز ، مقایسه میان نتایج بدست آمده از مدل شبکه های عصبی و مدل تحلیل مسیر و تعیین اولویت اندازه گیری مدل تحقیق بر اساس این روش است.
محمد مهدی نیک نیا حسن رنگریز
ارزیابی و انتخاب تأمین کنندگان مسئله ایی است که طی سال های اخیر در محیط های دانشگاهی و صنعتی مورد توجه خاصی قرار گرفته است چرا که انتخاب مجموعه مناسبی از تامین کنندگان برای کار با آنها در جهت موفقیت یک شرکت امری بسیار مهم و حیاتی است. زنجیره تامین شبکه ای است که تمام فعالیت های مرتبط با جریان و تبدیل کالاها از مرحله ماده خام به محصول نهایی و نیز جریان اطلاعاتی مرتبط با آن را شامل می شود. مواد و اطلاعات هردو در بالا و پایین شبکه جریان دارند و برای اینکه زنجیره تامین بتواند به خوبی عمل کند و رضایت مشتری را فراهم سازد نیازمند یک مدیریت صحیح است. با حضور مفهوم مدیریت زنجیره تامین بیشتر محققان دانشمندان و مدیران پی برده اند که انتخاب تامین کننده مناسب و مدیریت آن وسیله ای است که از آن می توان برای افزایش رقابت پذیری زنجیره تامین استفاده نمود. معیارهای انتخاب در زنجیره تامین باید بگونه ایی باشند که نقطه ای را برای تولید ترسیم کنند که کوتاهترین فاصله از تقاضای مشتری دارد. در سالهای اخیر مدل های متفاوتی برای حل مشکل انتخاب تامین کننده بکار گرفته شده که هدف همه ی این رویکرد ها تشکیل یک ماتریس تصمیم جهت ارزیابی معیارهای انتخاب تأمین کنندگان می باشد. یکی از روش هایی که بصورت گسترده بکار گرفته شده است تکنیک تحلیل سلسله مراتبی می باشد. به رغم محبوبیت عام، ahp به دلیل ناتوانی در ترکیب ابهام ذاتی و نبود صراحت مربوط به نگاشت ادراکهای تصمیم گیرندگان با اعداد دقیق، مورد نقد است از طرف دیگر منطق فازی که در برابر منطق کلاسیک مطرح شد، ابزاری توانمند برای حل مسائل مربوط به سامانه های پیچیده ای به شمار می آید که در آنها مشکل و یا مسائلی وابسته به استدلال، تصمیم گیری واستنباط بشری وجود دارد. . تحقیق حاضر قصد دارد تا روشی ترکیبی برای انتخاب تأمین کنندگان شرکت البرز بر اساس روش های تحلیل سلسله مراتبی فازی و تاپسیس فازی ارائه کند.معیارهای 23 گانه دیکسون برای ارزیابی تأمین کنندگان مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بر اساس نظرات کارشناسان شرکت البرز قیمت بیشترین اهمیت را در انتخاب تأمین کنندگان شرکت دارا می باشد.
بیتا تیموری غرب یعقوب رشنوادی
رویکرد پورتفولیو خرید کرالجیک بسیاری از دانشگاهیان را بر آن داشته است که پژوهش¬های بیشتری را روی مدل¬های پورتفولیو خرید انجام دهند. مدل¬های بهبودیافته معمولاً برای هر ربع از پورتفولیو یک استراتژی خرید پیشنهاد می¬کنند. با این وجود، دیده شده است که خریداران تمایز مشخصی بین گزینه¬های استراتژی های خرید در هر ربع از پورتفولیو قائل می¬شوند. به نظر می¬رسد فرض اساسی مدل¬های پورتفولیو در تفاوت¬های قدرت و وابستگی موجود بین خریداران و فروشندگان باشد. تاکنون، از اینکه این مفاهیم چگونه بر تصمیم به انتخاب یک استراتژی خرید خاص تأثیر می¬گذارد اطلاعات اندکی به دست آمده است. در این تحقیق که از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - پیمایشی می باشد، «قدرت نسبی» و «قدرت کل» برای استراتژی های خرید مبتنی بر پورتفولیو کرالجیک، به وسیله داده¬های یک بررسی جامع میان کارشناسان خرید (مطالعه موردی: صنایع ساختمان، نساجی و پزشکی – دارویی) با استفاده از طرح اندازه گیری تکراری در نرم افزار اس پی اس اس، به صورت تجربی به شکل مقداری درآمده است تا بتوان به ارتباط قدرت با انتخاب استراتژی مناسب در هر ربع از پورتفولیو پی برد. بر اساس داده¬های این بررسی همه فرضیات مربوط به توازن قدرت که با هر یک از استراتژی های خرید درون ربع¬ها (1-1 تا 9-1) در ارتباط هستند، تأیید شدند، به استثنای فرضیه 1-1. این یعنی، وقتی یک رابطه استراتژیک حفظ می¬شود (سناریوی 1)، و فرد بر اساس ادبیات موجود انتظار وجود یک وضعیت توازن قدرت را دارد، شاهد تسلط فروشنده هستیم. همه فرضیات مربوط به جایگاه¬های قدرت نسبی استراتژی های مختلف درون هر ربع (1-2 تا 9-2) و میزان وابستگی کل (1-3 تا 9-3) مورد تأیید قرار گرفتند. واژگان کلیدی استراتژی های خرید، قدرت و وابستگی، ماتریس پورتفولیو خرید کرالجیک
حمیدرضا حاجعلی یعقوب رشنوادی
در دهه های گذشته بازارگرایی واکنش گرا بعنوان بهترین راه حل برای بقاء شرکت ها در بازار کسب کار شناخته شده بود.ولی با رشد سریع عوامل محیطی مانند ، فن آوری های نوین و رشد انتظارات مشتریان برپیچیدگی محیط افزوده شده است .در این شرایط مدیران برای داشتن موفقیت بیشتر در مدیریت سازمان لازم است جلوتر از تحولات بازار وانتظارات مشتریان فعالیت نمایند.دراین شرایط مفهوم بازارگرایی پیش فعال ظهور پیدا می کند. دراین پژوهش باتوجه به این واقعیت که مفهوم بازارگرایی پیش فعال تا به امروز توسط هیچ پژوهشگر علمی کشور شناخته نشده واین پژوهش اولین مطالعه دانشگاهی برروی شناخت این استراتژی می باشد ،لذا تمام ادبیات موضوع بصورت اولین بار از منابع موثق بین المللی جمع آوری شده ودر ادامه مدلی ارائه گردید که عملکرد کسب کار را مبتنی بر بازارگرایی پیش فعال مورد مطالعه قرار دهد. دراین مدل دو استراتژی تمایز و رهبری هزینه بعنوان عوامل تأثیر گذار بر بازارگرایی پیش فعال معرفی شده بودند ،که فرض تأثیر استراتژی رهبری هزینه پذیرفته نشد.همچنین فرضیات تأثیر بازارگرایی پیش فعال و نو آوری در عملکرد بر عملکرد کسب کار نیز پذیرفته نشد.ولی تاثیر بازارگرایی پیش فعال بر نوآوری در عملکرد پذیرفته گردید.این بررسی ازنظر هدف کاربردی است ولی به لحاظ روش توصیفی پیمایشی می باشد. و از نظر گرداوری از مدارک کتابخانه ای استفاده شده وبعداز تنظیم پرسشنامه ،داده های جمع آوری شده توسط مدل تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تائیدی زیر مجموعه معادلات ساختاری مورد تحلیل و بررسی قرارگرفت .در نهایت تاثیر بازارگرایی پیش فعال بر عملکرد کسب کار بخش خصوصی ِصنعت ساختمان شهر تهران پذیرفته نشد.
سه بو آودیان سهیلا خدامی
پیشبینی سود حاصل از سرمایهگذاری همواره مورد توجه فعالان حوزهی سرمایهگذاری بوده است. از طرفی ایدهی دستهبندی سازمانها همواره بر اساس دستهبندی بر اساس صنعت صورت میگرفته است. در پژوهش حاضر نوع جامع تری از دستهبندی سازمانها که بر اساس مدل کسب و کار آنها صورت می گیرد معرفی میگردد که اطلاعات و زاویه دید جدیدی نسبت به آنها بدست می دهد. در ادامه برای هر کدام از دسته شرکتهای فعال در مدل کسب و کار مشابه، بر اساس اطلاعات مالی ترازنامه ای و سود و زیانی، مدل پیش بینی سود بکمک تکنیک شبکه های عصبی مصنوعی طراحی می گردد. نهایتاً برای دو عدد از 16 مدل کسب و کار، مدل پیش بینی سود طراحی می گردد که بکمک آن می توان هر سود حدودی هر شرکت پیش فرض را با دادن اطلاعات مالی و مدل کسب و کار با خطای بسیار پایین محاسبه نمود.
وحیده بجنوردی وحید عباس احمدی
انتخاب مشتری یکی از نظریههای بازاریابی است که اولویتهای مصرف کالا و خدمات را به هزینههای مصرف و نهایتا منحنی تقاضای مصرفکنندگان مرتبط میسازد. پیوند میان اولویتهای شخصی، مصرف و منحنی تقاضا یکی از روابطی است که در حوزه اقتصاد دقیقاً مورد مطالعه قرار گرفته است. نظریه انتخاب مشتریان شیوهای است برای آنالیز چگونگی دستیابی مشتریان به موازنه میان اولویتها و هزینهها، گرچه بودجه مشتری، سودمندی او را محدود میکند اما مشتریان دستیابی به موازنه ذکر شده را از طریق حداکثرسازی سودمندی انجام میدهند. اولویتها عبارت از خواستههای هر فرد برای مصرف کالاها و خدمات هستند که بر مبنای درآمد یا توانایی خریداری کالاها و خدمات و زمان مشتریان مقوله انتخاب را شکل میدهند. درمدلسازی انتخاب مشتری تلاش میشود مدلی ایجاد شود که براساس ویژگیهای مشتری، محصول و موقعیتی که خرید در آن رخ میدهد، محصولی (برند یا خدمت) را که مشتری خریداری خواهد کرد، پیشبینی کرد. به زبان یادگیری ماشین یک بردار ویژگی x (مشتری) در درون یکی از کلاسها قرار میگیرد و براین اساس مدل انتخاب مشتری را میتوان به عنوان یک دستهبندیکننده درنظر گرفت در حالی که بردار ویژگیها توصیفکننده مشتری، محصول و موقعیت میباشد و کلاسها عبارتند از برندها (محصولات یا خدمات). در این تحقیق هدف ارائه مدلی جهت پیشبینی خرید مشتری با استفاده از روشآنلاین جمعی است. مدلهای یادگیری جمعی ترکیبی از روشهای یادگیری ماشین میباشند. نوعی از این ترکیب، ترکیب سریالی خوشهبندی و دستهبندیکننده است. در این روش مجموعه داده پس از خوشهبندیبه گروههایی تقسیم میشود. بر روی هریک از گروههای (خوشهها) حاصل یک دستهبندیکننده آموزش میبیند و نتایج خوشهبندی به مجموعه آموزشی دستهبندیکنندهها تبدیل میشود. الگوریتم پیشنهادی خوشهبندی برپایه الگوریتم رقابت استعماری است که با تعیین تعداد خوشهها در مجموعه داده کار خوشهبندی را انجام میدهد. در محیط کسب و کار حجم دادهها رو به افزایش است. برای تحلیل و پیشبینی نمیتوان منتظر تکمیل مجموعه داده ماند؛ پس لازم است یادگیری و پیشبینی در محیط آنلاین صورت پذیرد. ازاینرو در اینجا الگوریتم خوشهبندی آنلاین برپایه الگوریتم kmeans ارائه شده است. این الگوریتم با محاسبه خطای بدشکلی خوشهها و با استفاده از نتایج خوشهبندی مرحله قبل و بدون تحمیل هزینه محاسباتی برای خوشهبندی مجدد، مجموعه داده ورودی جدید را خوشهبندی میکند. سپس خوشهها به دستهبندیکنندهها برای آموزش ارسال میشوند و فرآیند پیشبینی بهصورت آنلاین صورت میپذیرد. اندازهگیری دقت پیشبینی حاصل نشان میدهد که مدل ارائه شده از عملکرد خوبی برخوردار است.