نام پژوهشگر: مهدی دوائی
حمید رضائی مهدی دوائی
این مطالعه در صدد است که به تعلیم و تربیت اسلامی از منظر مطهری بنگردو دلالتهای تربیتی را در قالب عناصر اهداف، محتوا و روش از دیدگاه متفکر شهید تبیین نماید. نتایج این مطالعه نشان داد که شهید مطهری ماهیت انسان را دو بعدی شامل جسم وروح می داند؛ و هدف تعلیم و تربیت را آمادگی انسان ها برای زندگی در آینده می داندو محتواهایی که این مهارتهای زندگی را تقویت می نمایدرا پیشنهاد نموده است؛ نتایج تجزیه و تحلیل سوال سوم پژوهشی مبنی بر محتوای تعلیم و تربیت از دیدگاه شهید مطهری نشان داد که نظر اسلام منحصراً علوم دینی نیست ، اگر مقصود علم خاص می بود، پیغمبر به همان علم تصریح می کرد، مقصود هر علم مفید و سودمندی است که بکار می خورد. شهید مرتضی مطهری محتوای تربیتی زیر برای تعیین محتوا پیشنهادنموده است: تقویت اراده، نیایش و پرستش، مراقبه و محاسبه، تفکر، همنشینی با صالحان، ازدواج، جهاد،کار. نتایج تجزیه و تحلیل سوال چهارم پژوهشی مبتنی بر روش تعلیم و تربیت از دیدگاه شهید مطهری نشان می دهد که رویکرد اساسی در تعلیم و تربیت شهید مطهری خدایی شدن، با خدابودن، روبه سوی او داشتن است، رویکردی که بر عشق و دل متکی و مبتنی بر پرورش و تقویت احساس حضور الهی و براساس هدایت الهی است.
نرگس کاظمیان علی آبادی مهدی دوائی
پژوهش حاضر بر پایه هدف اصلی مشخص نمودن رابطه بین رهبری تحول آفرین و برنامه ریزی استراتژیک همچنین با اهداف فرعی تعیین عوامل، ابعاد ، مولفه ها و مراحل برنامه ریزی استراتژیک و شناسایی ارتباط بین عوامل، ابعاد، مولفه هاو مراحل برنامه ریزی استراتژیک با رهبری تحول گرا مدیران ستادی سازمان آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران به اجرا درآمد. بدین منظور پرسشنامه های محقق ساخته برنامه ریزی استراتژیک و رهبری تحول آفرین روی کلیه روسای اداره و گروههای تخصصی آموزش وپرورش استثنایی مشکل از 57 نفر(47 زن و 9 مرد) اجرا شد. این تحقیق از نوع همبستگی بود. اعتبار پرسشنامه برنامه ریزی استراتژیک و رهبری تحول گرا با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0/945 و 0/93به دست آمد. رابطه سبک رهبری تحول آفرین و برنامه ریزی استراتژیک با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون 0/726 به دست آمد که در سطح آلفا کمتر از 0/05 معنی دار بود. به منظور شناسایی و ارتباط بین عوامل، ابعاد و مولفه ها و مراحل برنامه ریزی استراتژیک با رهبری تحول آفرین از رگرسیون چند متغیری استفاده شد. آزمون مدل رگرسیون (enter) با f برابر با 6/528در سطح آلفا کمتر از 0/05 با درجه آزادی 10 معنی دار بود. بیشترین سهم در تبیین متغیر وابسته مربوط به متغیر ارزیابی محیط خارج سازمان با مقدار 0/33 و کمترین سهم را استراتژی با ضریب 0/069 داشت.
زهره محمدی مهدی دوائی
هدف از این تحقیق تبیین رابطه ی مهارت های سه گانه مدیران با کیفیت آموزشی دانشگاههای شهربابک بوده است. روش توصیفی – همبستگی است. مدیران گروههای آموزشی بهعنوان یکی از ارکان مدیریت در نظام آموزشی عالی کمتر مورد ارزشیابی قرار گرفته اند از این رو در پژوهش حاضر ارتباط بین مهارت های سه گانه (فنی – انسانی- ادراکی)مدیران گروههای آموزشی در دانشگاه شهربابک در قالب 17 مهارت ویژه با کیفیت آموزشی گروه مربوط با توجه به شاخص های 16 گانه آموزش عالی بررسی شده است. جامعه آماری 86 نفر از مدیران است که همگی مورد استفاده قرار گرفته اند. اطلاعات از دو طریق پرسشنامه کریمی با پایایی 90%و کیفیت آموزشی حسینی نسب با پایایی 93% جمع آوری شد. پس از تجزیه و تحلیل داده های آموزش و محاسبه همبستگی وجود ارتباط معنادار بین مهارت انسانی در سطح 0.001 و مهارت فنی در سطح 0.01 و مهارت ادراکی در سطح 0.03 با کیفیت آموزشی 0.04 تایید شد.
حورا ناصری طاهری مهدی دوائی
یکی از حوزه های بشر در جهت توسعه حوزه فناوری اطلاعات است که اهدف آن کشف حقایق و شناخت قانون مندی ها و روابط حاکم بر پدیده هاست. با توجه به اهمیت نیروی انسانی در توسعه و پیشرفت تعلیم و تربیت و آموزش دانش آموزان برپایه فناوری اطلاعات ضرورت دارد. ظهور مدارس هوشمند راهکاری است که کشورها از آن برای تربیت نیروی انسانی استفاده می نمایند. این تحقیق برای ارزیابی تاثیر مدارس هوشمند بر بهبود فرایند یاددهی - یادگیری در دانش آموزان مدارس دخترانه شهر تهران انجام گرفته است که دانش آموزان مدارس هوشمند به عنوان گروه آزمایش و دانش آموزان مدارس عادی به عنوان گروه شاهد شرکت دارند که ارزیابی براساس نمرات دروس پایه - دروس نظری و معدل تحصیلی انجام گرفته است. برای آزمون فرضیه های تحقیق، تفاوت نمرات دو دوره دانش آموزان مدارس هوشمند و عادی استخراج شده و با یک دیگر مقایسه شده است. تعداد نمونه آماری 495 نفر که 363 نفر گروه آزمایش و 132نفر آن به گروه شاهد اختصاص دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داده است که تاثیر مدارس هوشمند بر فرایند یاددهی - یادگیری به صورت معنادار است. کلید واژه : مدارس هوشمند – مدارس سنتی – دانش آموز مدرسه هوشمند – دانش آموز مدرسه سنتی – یادگیری – پیشرفت تحصیلی
مینا احمدی مهدی دوائی
هدف کلی این تحقیق بررسی نقش بکارگیری برنامه درسی لگو محور( خلاقیت ) بر درک بهتر مفاهیم ریاضی در دانش آموزان پایه اول دبستان در سراسر کشور بوده است. جامعه اماری در این تحقیق عبارت از کلیه دانش اموزان پایه اول ابتدایی منطقه 5 اموزش و پرورش شهر تهران می باشد.اجرای برنامه لگو محوردر بین مدارس موافق با آن و همتا بر اساس سن جنس ، شهریه دریافتی ، منطقه و امکانات آموزشی انجام می گردد که این طرح در 4 مدرسه مجزا با حجم 4 کلاس 15 نفری که بر اساس عوامل فوق همتاسازی شدند در منطقه 5 اموزش و پرورش شهر تهران اجرا گردید. نمونه گیری در این تحقیق به روش هدفمند و از میان مدارسی که موافق اجرای این طرح بودند انجام پذیرفت. تعداد 30 دانش اموز پایه اول ابتدایی به عنوان دانش اموزان برخوردار از اموزش لگو محور و تعداد 30 دانش اموز به عنوان بدون بهره مندی از اجرای لگو محور به عنوان گروه شاهد (گواه) به طور تصادفی ساده انتخاب گردیدند. این انتخاب توسط معلم آنها صورت پذیرفته است. به منظور گرداوری اطلاعات و داده ها در این تحقیق از چک لیست محقق ساخته استفاده شده است. در این چک لیست سوالات متعددی برای سنجش وضعیت جمعیت شناختی پاسخگویان و نیز برای سنجش هر فرضیه از 3 سوال بسته پاسخ استفاده شده است. پاسخها به روش طیف 5 درجه ای لیکرت تنظیم شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بکارگیری برنامه درسی لگو محور در درکبهترمفاهیم خط قرینه افقی و عمودی در دانش آموزان پایه اول دبستان در شهر تهران تاثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد ، بکارگیریبرنامه درسیلگومحوردردرکبهترمفاهیم الگوی عددی و هندسی در دانش آموزان پایه اول ابتدایی در شهر تهران تاثیر دارد. اما نتایج نشان داد که بکارگیریبرنامه درسیلگومحوردردرکبهترمفاهیم دسته های ده تای در دانش آموزان پایه اول ابتدایی در شهر تهران تاثیر ندارد. کلیدواژه ها: آموزش ، آموزش ریاضی ، روش لگو محوری ، پایه اول دبستان، روش تدریس نوین
الهه مظفری معصومه صمدی
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه یادگیری سازمانی وخودکارآمدی معلمان دبیرستانهای دخترانه غیرانتفاعی و دولتی منطقه 1 شهر تهران بود که در این مطالعه رابطه تک تک مولفه های یادگیری سازمانی با خودکارآمدی معلمان مورد مطالعه قرار گرفت .روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود .جامعه آماری در این پژوهش معلمان دبیرستان های دخترانه دولتی وغیرانتفاعی منطقه 1 شهر تهران بود. که از این جامعه تعداد 022 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخا ب شدند . ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه های یادگیری سازمانی ذیان نیفه ) 221 ( و خودکارآمدی اسچانن موران و وولفولک ) 221 ( بودکه پایایی 2و پایایی پرسشنامه خودکارآمدی با / پرسشنامه یادگیری سازمانی براساس ضریب آلفای کرونباخ برابر با 20 2 محاسبه گردیده است .همچنین روایی هر دو پرسشنامه ها توسط چند ./ استفاده از آلفای کرونباخ پایایی آن 38 تن از متخصصان به صورت محتوایی بررسی و تأیید گردید. داده های حاصله از این مطالعه با استفاده از نرم افزار spss در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .برای تعیین میزان همبستگی بین یادگیری سازمانی و خودکارآمدی معلمان از ضریب همبستگی پیرسون، و رگرسیون خطی، بررسی نرمال بودن متغیرها از آزمون کلموگروف اسمیرنوف و برای مقایسه کارآمدی معلمان از آزمون t مستقل استفاده شده است.نتایج حاصله از پژوهش نشان داد بین میانگین خودکارآمدی معلمان مدارس دولتی و غیرانتفاعی تفاوت معنی داری وجود ندارد. بنابراین بین یادگیری سازمانی وخودکارآمدی معلمان دبیرستانهای دخترانه دولتی و غیرانتفاعی منطقه 1 شهر تهران ارتباط وجود دارد.
نسرین زندی فرد حمید رضا رضازاده بهادران
پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی با تعهد سازمانی و عملکرد شغلی کارکنان اجرا گردیده به همین منظور، از بین کارکنان دانشگاه علوم پزشکی( بیمارستان باهنر) که حدوداً 493نفر بوده و با استفاده از جدول کهن، مورگان و کرجسی نمونه ای به حجم 213 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه در این تحقیق، پرسشنامه های ویژگی شخصیتی، تعهد سازمانی و عملکرد شغلی، مورد استفاده قرار گرفتند. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بوده است. دراین پژوهش با توجه به فرض های تحقیق و گروه نمونه از آمارتوصیفی و آماراستنباطی (آزمون استودنت {تی مستقل }،آزمون همبستگی پیرسون ،)استفاده شده است