نام پژوهشگر: محمد حسین محمودی قرائی
معصومه خاکستری اسدالله محبوبی
سازند تیرگان به سن بارمین- آپتین یک سازند کربناته با میان لایه های شیلی و مارنی است که به طور هم شیب بر روی سازند شوریجه و زیر سازند سرچشمه در حوضه رسوبی کپه داغ قرار دارد. به منظور مطالعه چینه نگاری سکانسی این سازند چهار برش باغک (15.4متر)، آق دربند (15.5متر)، شوریجه (10.5متر) و شوراب (19.5متر) از شمال آق دربند (جنوب سرخس) انتخاب و نمونه برداری شده است. مطالعات پتروگرافی منجر به شناسایی 10 رخساره کربناته شامل 3 مجموعه رخساره l, t و s و 2 رخساره آواری شده است که در 3 کمربند رخساره ای پهنه جزر و مدی، لاگون و سد برجای گذاشته شده اند. آنالیز چینه نگاری سکانسی این سازند نیز منجر به شناسایی 2 سکانس رسوبی رده سوم در برشهای مورد مطالعه شده است که با مرزهای سکانسی نوع sb2 از یکدیگر تفکیک می شوند. مقایسه منحنی تفسیری تغییرات سطح دریا در این توالی ها با منحنی های جهانی نشان دهنده انطباق نسبی این منحنی ها با منحنی های جهانی در زمان بارمین- آپتین است. برخی اختلافات می تواند ناشی از رویدادهای محلی باشد. مهم ترین فرایندهای دیاژنتیکی در سنگ آهک های سازند تیرگان شامل میکریتی شدن، سیمانی شدن، تراکم، انحلال، نئومورفیسم سیلیسی شدن، پیریتی شدن، هماتیتی شدن، شکستگی و پر شدگی رگه ها است که در چهار محیط دیاژنتیکی دریایی، متئوریک، دفنی و بالا آمدگی این رسوبات را تحت تأثیر قرار داده اند. بر اساس مطالعات پتروگرافی انواع اائیدهای شعاعی، متحدالمرکز، شعاعی- متحدالمرکز، شکسته، سربروئید، مرکب، نامتقارن، سطحی و تغییر شکل یافته شناسایی شده اند که نوع شعاعی بالاترین فراوانی را دارد. با وجود اائیدهای شعاعی فراوان، سالم بودن فابریک اائیدها، نبود تخلخل قالبی، پایین بودن مقدار استرانسیوم و نسبت 1000sr/ca کانی شناسی اولیه اائیدهای سازند تیرگان به احتمال زیاد از نوع کلسیت پرمنیزیم (hmc) بوده است.
جواد ربانی ابراهیم قاسمی نژاد
چکیده شیل های ارغوانی به عنوان یک عضو رسمی در قاعده سازند پابده در نقاط متعددی از زاگرس رخنمون دارند. به منظور بررسی چینه¬شناسی و محیط رسوبی شیل¬های ارغوانی در بخش شمالی حوضه زاگرس، 4 برش در استان ایلام در مناطق پاریاب، ملکشاهی، بیشه¬دراز و دره شهر به همراه برش الگوی سازند پابده واقع در تاقدیس گورپی در شرق استان خوزستان برداشت و مورد مطالعه قرار گرفت. در مجموع از این برش¬ها 507 اسلاید پالینولوژیکی مربوط به 169 نمونه مورد مطالعه قرار گرفت. طی مطالعات پالینواستراتیگرافی به طور کلی تعداد 73 جنس و 183 گونه داینوسیست شناسایی و بر اساس مطالعه گستره سنی آنها به طور کلی پنج بایوزون در شیل¬های ارغوانی تفکیک گردید که شامل: achomosphaera alcicornu interval zone, homotryblium tenuispinosum interval zone, apectodinium augustum total range zone, apectodinium augustum - hystrichokolpoma cinctum interval zone and hystrichokolpoma cinctum interval zone می¬باشند. بایوزونهای تفکیک شده سن تانتین – ایپریزین را برای این نهشته ها پیشنهاد می¬نمایند. همچنین مطالعات پالینوفاسیس منجر به تفکیک شش فاسیس زیر گردیدند: ii:marginal dysoxic-anoxic basin. iv:shelf to basin transition. vi:proximal suboxic-anoxic shelf.. vii:distal dysoxic-anoxic shelf. viii: distal dysoxic-anoxic shelf. ix: distal suboxic-anoxic basin. مطالعات پالئواکولوژی بر مبنای داده¬های آماری حاصل از اسلایدهای پالینولوژیکی، محیط رسوبی دارای شرایط الیگوتروفیک، دور از ساحل (نریتیک خارجی)، عرض¬های متوسط رو به بالا، دارای اکسیژن، تولید کم، شوری متغیر و دمای معتدل را برای شیل¬های ارغوانی پیشنهاد می¬نماید. در بررسی مرز پالئوسن - ائوسن بر مبنای نتایج حاصل از مطالعات داینوسیست¬های شاخص دمایی، به خصوص جنس apectodinium ، ناحیه حداکثر گرم شدگی جهانی مرز پالئوسن – ائوسن (petm) به خوبی در این نهشته ها تعیین گردید. بر مبنای مطالعات چینه نگاری سکانسی در مجموع یک سکانس رسوبی رده سوم دارای مرز سکانسی نوع دوم در این نهشته¬ها تفکیک گردید که نشان می¬دهد تغییرات نسبی سطح آب دریا در این نهشته¬ها در عبور از مرز پالئوسن - ائوسن به سمت بالا عمیق شونده می¬باشد.
بهاره صدری محمد حسین محمودی قرائی
سد شیرین دره، به منظور تامین آب شرب شهر بجنورد و بخشی از آب کشاورزی استان خراسان شمالی در سال 1384 احداث شده است. حوضه آبریز این سد از نظر تقسیم بندی ساختار رسوبی ایران، در زون ساختاری کپه داغ قرار گرفته است. در این تحقیق خصوصیات زمین¬شناسی، رسوبی، هیدرولوژیکی و هیدروژئوشیمیایی حوضه آبریز سد شیرین دره مورد بررسی قرار گرفته است. حجم بالای رسوب عبوری در ایستگاه قلعه بربر¬، ( حدود 21 میلیون تن در سال) ناشی از پتانسیل بالای فرسایش¬پذیری و تولید رسوب سازندهای حوضه از قبیل سرچشمه، سنگانه و آیتامیر می¬باشد. اغلب نمونه¬های رسوب از نظر دانه¬بندی در اندازه سیلت می¬باشند. بر اساس شاخص¬های محاسبه شده زمین انباشت (igeo)، ضریب غنی شدگی (ef)، فاکتور آلودگی (cf) و بار آلودگی (pli) آلودگی فلزات سنگین در خاک های منطقه وجود ندارد. نتایج بدست آمده از استخراج ترتیبی نیز حاکی از گونه¬سازی عناصر کبالت، کروم، مس، منگنز، نیکل، سرب و روی در فاز اکسیدهای آهن و منگنز می¬باشد. همبستگی مثبت میزان رس با منگنز، روی، نیکل، مس و کروم در نمونه¬های رسوب، بیانگر حضور این عناصر در ساختمان کانی¬های رسی می¬باشد. همبستگی مثبت عناصر سنگین با کربن آلی از سری ایروین-ویلیامز پیروی می¬کند. همبستگی مثبت و بالای میان عناصر آلومینیوم، کروم، روی و نیکل بیانگر شباهت خصوصیات ژئوشیمیایی این عناصر با یکدیگر می¬باشد. رسوبات منطقه همبستگی بالایی با سازندهای سنگانه و آیتامیر نشان می¬دهند. با توجه به اقلیم نیمه خشک منطقه و نبود شرایط هوازدگی مناسب، ترکیب کانی¬های رسی، در نمونه¬های رسوب منطقه (شامل ایلیت و کائولینیت)، به شدت تحت تاثیر مواد مادری رسوبات منطقه می¬باشد. رخساره¬های غالب منابع آب منطقه سولفاته و بی کربناته – منیزیک و کلسیک می¬باشد. مدل گیبس نشان می¬دهد که هوازدگی سنگ¬ها فرآیند اصلی کنترل¬کننده¬ی کیفیت منابع آب منطقه می¬باشد و دیاگرام¬های ترکیبی نشان می¬دهند که کنترل شیمی آب توسط هوازدگی سیلیکات¬ها و کربنات¬ها می¬باشد. مقادیر شاخص¬ فلزی (mi) محاسبه شده¬ی تمامی نمونه¬های آب بیش¬تر از حد مجاز است، در حالی که شاخص آلودگی فلزات سنگین برای اکثر نمونه¬ها زیر حد مجاز می¬باشد. ارزیابی ریسک سلامت نشان می¬دهد که عناصر فلزی مورد بررسی خطرات کم و یا عملاً هیچ تاثیری بر سلامت ساکنین منطقه ندارد. نتایج شاخص¬های کیفیت nsfwqi، owqi، uwqi نشان می¬دهد که، کیفیت آب سطحی برای هر شاخص به ترتیب در رده¬های بد، بسیار بد، قابل شرب، و برای منابع آب زیرزمینی در رده عالی قرار می¬گیرد. همبستگی مثبت میان فلزات سنگین در منابع آب سطحی و رسوب منطقه نشان می¬دهد که منشاء عناصر بایستی یکسان باشد.
محمود شرفی سید رضا موسوی حرمی
ایران از نظر ساختاری به چندین حوضه رسوبی- زمین ساختی تقسیم شده است که حوضه البرز در بخش شمالی آن دارای روند کلی شرقی- غربی بوده و به سه بخش البرز شرقی، مرکزی و غربی تقسیم می شود و ناحیه مورد مطالعه در البرز مرکزی قرار دارد. در این مطالعه سازند جیرود در نواحی دهملا (جنوب غرب شاهرود)، تویه دروار (جنوب غرب دامغان)، شهمیرزاد (شمال سمنان) و ناحیه آبنیک (شمال شرق تهران) جهت شناسایی رخساره ها، محیط رسوبی، الگوی پر شدگی حوضه، عوامل موثر در نحوه تشکیل سیستم های رسوبی، تعیین برخاستگاه رسوبات سیلیسی- آواری این سازند، بررسی وضعیت جغرافیای دیرینه حوضه البرز در زمان دونین، آنالیز چینه نگاری سکانسی توالی سازند جیرود در برش های مورد نظر و در نهایت شناسایی فرآیند های دیاژنزی در رسوبات کربناته و آواری این سازند مورد بررسی قرار گرفته است. سازند جیرود در برش های مورد مطالعه به دو واحد سیلیسی- آواری پایینی و کربناته بالایی تقسیم شده است که در واحد پایینی رخساره های گراولی (gt, gcm/gmm)، ماسه سنگی (st, sp, sh, sm, sl, shb, src, srw, sri, sr flaser, hcs, se, ss) و مادستونی (fm) و در بخش کربناتی بالایی 17 رخساره عمدتا ردستونی- فلوتستونی و رخساره شیلی تیره شناسایی شده است. در این توالی ها چهار سیستم رسوبی به ترتیب از پایین به بالا شامل سیستم رسوبی رودخانه ای (fluvial system) متشکل از چهار مجموعه رخساره ای کانال بزرگ مقیاس (fa1)، کانال کوچک مقیاس (fa2)، دشت سیلابی (fa3) و کانال رودخانه ای تحت تاثیر جزر و مد (fa4)، سیستم رسوبی خلیج دهانه ای (estuary system) متشکل از مجموعه های رخساره ای پهنه جزر و مدی (fb1)، بخش مرکزی خلیج دهانه ای (fb2)، کانال های جزر و مدی (fb3) و سد های جزر و مدی (fb4)، سیستم حاشیه ساحلی (shoreface) شامل بخش میانی- بالایی حاشیه ساحلی (fc1) و بخش پایینی حاشیه ساحلی (fc2) و سیستم فلات کم عمق شامل مجموعه های مادستونی (fd1) و کربناته (fd2) است. به طور کلی یک روند عمودی عمیق شوندگی از پایین به بالای توالی های مورد مطالعه سازند جیرود قابل شناسایی است به طوری که سیستم های رودخانه ای- خلیج دهانه ای در پایین و حاشیه ساحلی و فلات کم عمق در بالا قرار دارند که این تغییرات تدریجی مشابه الگوی پرشدگی تیپیک سیستم های خلیج دهانه ای است. اثرات فسیلی متعددی در رخساره های آواری و کربناته سازند جیرود شناسایی شده است که از آن جمله می توان به skolithos و palaeophycusدر رخساره های سیستم رودخانه ای و خلیج دهانه ای، rhizocorallium، thalassinoides، palaeophycus، chondrites و planolites در رخساره های سیستم حاشیه ساحلی و arenicolites، protovirgularia، diplocraterion، palaeophycus، thalassinoides، chondrites و helminthopsis در سیستم فلات کم عمق اشاره نمود. در هر دو واحد آواری و کربناته سازند جیرود شواهد گوناگون صحرایی و پتروگرافی از جمله ساختار های طبقه بندی مورب پشته ای فراوان، رسوبات طوفانی که در فواصل کم تکرار می شوند، مرز مشخص بین طبقات ماسه سنگی، فراوانی ساختار های لامیناسیون و طبقه بندی موازی، اثرات فسیلی فراری (escape structures) و نحوه توزیع اثرات فسیلی به صورت عمدتا بین لایه ای (interface) و همچنین الگوی انباشته شده طبقات ماسه سنگی در رسوبات رودخانه ای، خلیج دهانه ای و حاشیه ساحلی و همچنین میزان پایین رسوبات دانه ریز شیلی نشان می دهد که رسوبات سازند جیرود در ناحیه مورد مطالعه در یک حوضه حاشیه قاره ای با شیب بالا در قسمت بالادست و با غلبه امواج طوفانی در یک محیط کم عمق دریایی (strom-dominated shallow marine) نهشته شده اند. مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمیایی بر روی ماسه سنگ ها و شیل های سازند جیرود در برش های مورد مطالعه و رسم دیاگرام های مرتبط با نسبت اکسید ها و یا عناصر فرعی نسبت به هم از جمله نمودار های پتروگرافی سه تایی qt-f-l، دیاگرام های k2o/na2o در برابر sio2، دیاگرام های توابع تفکیکی برای ماسه سنگ ها و شیل ها، غنی شدگی ماسه سنگ ها نسبت به عناصری مانند sr، zr و rb، میزان تمرکز عنصر zr در رسوبات شیلی، نسبت وزنی tio2/zr، میزان نسبت al2o3/tio2 در شیل ها، دیاگرام نسبت tio2 در برابر عنصر فرعی ni، میزان بالای اندیس cia، میزان بالای دانه های کوارتز رسوبی با جور شدگی و گرد شدگی بالا همگی نشان می دهند که این رسوبات از سنگ های آذرین فلسیکی تا حدواسط و رسوبات مچور و با هوازدگی شیمیایی بالا در منشا و از کراتون های پایدار و کوهزایی های با چرخه مجدد از صفحه عربی- آفریقا (afro-arabia) در جنوب صفحه ایران نشات گرفته و بعد از طی مسافت بسیار زیاد در نهایت در یک حاشیه قاره ای غیر فعال (passive margin) در حاشیه شمالی ابر قاره گندوانا در حوضه رسوبی البرز نهشته شده اند. در این زمان آب و هوای گرم و مرطوب بر صفحه ایران حاکم بوده است که با شناسایی خرده های گیاهی در رسوبات آواری سازند جیرود این تفسیر حمایت می شود بطوریکه ایران در زمان دونین در عرض جغرافیایی 25-30 درجه جنوبی قرار داشته است. سازند جیرود در برش های مورد مطالعه از دو (برش شهمیرزاد) و سه (برش های دهملا، تویه- دروار و آبنیک) سکانس درجه 3 تشکیل شده است که هر سکانس رسوبی به طور کلی از دسته رخساره های lst متشکل از مجموعه های رخساره ای رودخانه ای، tst متشکل از مجموعه های رخساره ای خلیج دهانه ای یا فلات کم عمق و hst شامل مجموعه های رخساره ای حاشیه ساحلی و فلات کم عمق، تشکیل شده است. عمده عوامل موثر در ایجاد فضای رسوبگذاری و تولید رسوب (sediment supply) و به تبع آن تغییرات جانبی رخساره ها و سکانس های رسوبی، تغییرات جهانی سطح آب دریا (eustatic sea level changes)، تکتونیک ناحیه ای، جایگاه هر برش در حوضه رسوبی و توپوگرافی کف حوضه بوده است. فرآیند های دیاژنزی در رسوبات سیلیسی- آواری سازند جیرود در سه مرحله ائوژنز، مزوژنز و تلوژنز روی داده که شامل تشکیل سیمان سیلیسی، سیمان کلسیتی، سیمان دولومیتی، سیمان اکسید آهن، فشردگی فیزیکی و شیمیایی، گلاکونیتی شدن، دگرسانی فلدسپات ها، انحلال و جانشینی، پیریتی شدن، ایلیتی شدن، حفاری در رسوبات نرم و تشکیل و پر شدگی رگه ها است. فرآیند های دیاژنزی در رسوبات کربناته نیز در سه مرحله دیاژنز کم عمق، دفنی و مرحله بالا آمدگی اتفاق افتاده است که شامل میکریتی شدن، تشکیل سیمان کلسیتی به فرم های سوزنی- تیغه ای، گرانولار، بلوکی، دروزی و رورشدی، گلاکونیتی شدن، فسفاتی شدن، فشردگی فیزیکی و شیمیایی، دولومیتی شدن، سیلیسی شدن، پیریتی شدن، حفاری در رسوبات نرم و سخت، تشکیل اکسید آهن و ایجاد و پر شدگی شکستگی است.
لیا بشری سید رضا موسوی حرمی
خلیج گرگان با حدود 400 کیلومتر مربع وسعت در گوشه جنوب شرقی دریای خزر بعنوان یکی از مهم ترین مناطق تالابی ایران شناخته می شود. این خلیج که توسط سیستم سدی- ماسه ای میانکاله از دریای خزر جدا شده است از جنبه های مختلف حائز اهمیت است. با توجه به راه ارتباطی که خلیج در حد فاصل بندر ترکمن و شبه جزیره آشوراده با دریای خزر دارد، از لحاظ انباشته شدن آلاینده های مختلف و تغییرات ژئوشیمیایی و زیستی، محیطی آسیب پذیر محسوب می شود. در پژوهش حاضر ویژگی های رسوبشناختی و ژئوشیمیایی رسوبات خلیج بهمراه آب و رودخانه های منتهی به آن مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعات رسوبی شامل دانه بندی و ویژگی های رسوبشناسی، پراکنش کانی های رسی، کربنات کلسیم و ماده آلی و بررسی آلایندگی رسوبات با استفاده از شاخص های غنی شدگی و ریسک اکولوژیکی بالقوه و مطالعات آب شامل تعیین غلظت یون های اصلی محلول در آب خلیج گرگان و رودخانه های منتهی به آن، تعیین پارامتر های فیزیکوشیمیایی، تیپ ژئوشیمیایی آب، محاسبه نسبت های مختلف یونی، منشأ یونهای محلول و نمایه های اشباع شدگی می شود. رسوبات خلیج گرگان عمدتاً توسط رودخانه های منتهی به آن و از ارتفاعات حوضه آبریز خلیج گرگان یعنی بخش های غربی کوههای کپه داغ و بخش های شرقی رشته کوه البرز منشأ می گیرند. بررسی های رسوبشناسی نشان داد که رسوبات بستر خلیج عمدتاً سیلتی و ماسه ای با جور شدگی بینهایت بد و کج شدگی مثبت هستند. پراکنش اندازه ذرات در بستر خلیج را می توان تحت تأثیر الگوی جریان آب، عمق کم و فاصله از مناطق ساحلی دانست. مطالعات انجام شده نشان می دهد که این رسوبات از لحاظ آلودگی به فلزات سنگین در محدوده های کم خطر و بی خطر قرار می گیرند که البته در بخش های غربی خلیج، مقادیر قابل ملاحظه ای از غنی شدگی نسبت به فلزات سنگین بدست آمده است که نوعی انباشتگی را در رسوبات خلیج نشان می دهد. آزمایشات استخراج ترتیبی و حضور بخش اعظم فلزات سنگین آلاینده در فاز اکسیدی و غیر باقیمانده رسوبات، نشانگر نقش عمده فعالیت های انسانزاد در انباشتگی این فلزات در محتوای رسوبی خلیج گرگان است. این یافته می تواند هشداری برای کنترل هر چه بیشتر ورود آلاینده های مختلف به خلیج گرگان و پایه ای برای مطالعات بیشتر منشأ آلاینده ها در رسوبات خلیج باشد. مطالعات آب خلیج گرگان و رودخانه های منتهی به آن نیز منعکس کننده نقش قابل ملاحظه شیمی آب خزر در کنترل ویژگی های هیدروژئوشیمیایی آب خلیج و نقش اندک و موقتی رودخانه ها می باشد. آب رودخانه های منتهی به خلیج گرگان به غیر از رودخانه قره سو در گوشه جنوب شرقی آن، مقادیر پایین و بی خطری از پارامتر های ارزیابی آلودگی آب برای مصارف کشاورزی را نشان دادند. ورود گسترده و بدون مدیریت فاضلاب های شهری و صنعتی در کنار پساب های کشاورزی به این رودخانه، وضعیت هشدار دهنده ای را برای آب این رودخانه در شیمی آب و رسوب خلیج بوجود آورده است. با توجه به مطالعات انجام شده و نتایج حاصل از این پژوهش می توان وضعیت زیست محیطی خلیج گرگان را بسیار آسیب پذیر و شکننده دانست. در صورت عدم مطالعات منظم و مدیریت موثر و ادامه ورود پسابهای آلوده به این خلیج، شاهد پاسخ های شدیدی در پارامتر های زیست محیطی خلیج گرگان شاهد خواهیم بود.
مریم تاج بخشیان اسدالله محبوبی
پالایشگاه گاز شهید هاشمی نژاد درkm 165 شمال شرق مشهد و km 3? جنوب سرخس، در طول جغرافیایی "7/?1 ?0°60 شرقی و عرض "4/6 28 °36 شمالی و در زیرحوضه گنبدلی واقع در حوضه رسوبی کپه داغ قرار گرفته است. جهت بررسی آلودگی های زیست محیطی ناشی از بازیافت گوگرد در این پالایشگاه و اثر آن بر آب و خاک منطقه، تعداد 18 نمونه آب از منابع سطحی، چشمه ها و چاه ها، 5 نمونه از پساب های این واحد صنعتی و هم چنین 22 نمونه خاک از مناطق داخل و مجاور آن در بهمن و اسفند ماه سال 1392 برداشت شد. پارامترهای صحرایی نمونه های آب و پساب از قبیل ph، ec و دما در محل اندازه گیری شد و غلظت آنیون ها و کاتیون های اصلی شامل کلسیم، منیزیم، سدیم، پتاسیم، سولفات، کلراید، کربنات و بیکربنات در آزمایشگاه شیمی تجزیه دانشکده علوم دانشگاه فردوسی مشهد اندازه گیری شد. هم چنین، پارامترهای کیفی شامل کدورت، bod، cod، tds و آنیون فسفات نیز در آزمایشگاه شیمی تجزیه پالایشگاه گاز شهید هاشمی نژاد اندازه گیری شدند. آنالیزهای انجام شده بر روی نمونه های خاک مورد مطالعه شامل تعیین بافت، اندازه گیری ph، ec، مواد آلی، کربنات کلسیم، کاتیون های کلسیم، منیزیم، سدیم و پتاسیم، آنیون های کربنات و بیکربنات، استخراج فازهای سولفات محلول در آب، جذب شده، متصل به کربنات ها و آلی، استخراج سولفات مجموع و در نهایت تعیین فلزات سنگین (نیکل، کروم، کبالت، کادمیم، سرب و روی) می باشد. مطالعات هیدروژئوشیمیایی بر روی نمونه های آب تیپ و رخساره غالب سدیم سولفاته و سدیم کلروره و تکامل نسبی را نشان داد. کانی های کلسیت، دولومیت و آراگونیت در تمام منابع آب حالت فوق اشباع، هالیت و انیدریت تحت اشباع و ژیپس حالت های فوق اشباع، تحت اشباع و تعادل داشتند. سازندهای کربناته و تبخیری مهم ترین نقش را در ترکیب شیمیایی منابع آب منطقه و تعیین غلظت یون هایی مانند سولفات، کلراید، کلسیم، منیزیم، سدیم و پتاسیم داشته و علاوه بر این موارد، سازندهای حاوی سیلیکا نیز توانسته اند بر محتوای یونی این منابع تأثیر داشته باشند. از نظر بلوغ، منابع آب منطقه جزء آب های نابالغ محسوب شده که عدم تعادل با سنگ میزبان خود را نشان دادند. هم چنین، مهم ترین مکانیسم کنترل کننده ترکیب شیمیایی منابع آب، عامل تبخیر تشخیص داده شد که با توجه به دمای بالای هوا و کمبود بارندگی در منطقه این موضوع قابل توجیه است. تمامی منابع آب منطقه از نظر پارامترهای کیفی و هم چنین حضور فلزات سنگین برای مصارف آشامیدن مناسب نیستند و براساس اغلب پارامترهای مربوط به مصارف کشاورزی، به ویژه املاح محلول بالا، نمونه های آب و پساب مورد مطالعه کیفیت مطلوبی نداشتند، اما خاک منطقه جهت مصارف کشاورزی کیفیت مناسبی نشان داد. نمونه های آب و پساب به علت خاصیت خورندگی و رسوب گذاری شدید برای مصارف صنعتی نیز فاقد کیفیت مناسب بودند. نمونه های آب سطحی دارای غلظت بالاتری از آنیون سولفات بودند که علاوه بر عوامل طبیعی و ماهیت سازندهای منطقه، ته نشینی اتمسفری دی اکسید گوگرد نیز می تواند در آن دخالت داشته باشد. بیشترین غلظت سولفات مجموع در نمونه های برداشت شده از داخل پالایشگاه به دست آمد که تفاوت قابل توجهی نسبت به سایر نمونه های خاک نشان داد. هم چنین، کم ترین میزان این آنیون در نمونه مربوط به شمال پالایشگاه مشاهده شد که می تواند نشان دهنده تأثیر جهت وزش بادهای غالب در منطقه باشد که در اکثر مواقع سال از شمال به سمت جنوب می وزد. حضور سولفات و نقش آن در ایجاد محیط اسیدی، تأثیر قابل توجهی بر روی افزایش و یا کاهش غلظت کاتیون ها و آنیون ها و هم چنین فلزات سنگین در آب و خاک منطقه نداشته است. اما عمده ترین اثر حضور سولفات را می توان بالا بردن میزان هدایت الکتریکی در منابع آب و خاک و هم چنین کاهش ph به ویژه در خاک داخل پالایشگاه و پساب های تولیدی در آن تعبیر نمود.