نام پژوهشگر: عباس خائفی
اصغر رحمانی پاکروان ثریا مصلحی
نقد ادبی دارای رویکردها و روش های مختلفی است که می توان با استفاده از آن ها تمامی جنبه های گوناگون یک اثر ادبی را تجزیه و تحلیل کرد.برخی از این شیوه ها متعلق به گونه ی نقد سنتی هستند که بیشتر بر علت ها و عوامل پیدایش آن اثر تاکید دارند و به وسیله ی آن ها می توان به شرایط اجتماعی،تاریخی دوران زندگی خالق آن اثر پی برد.در نقد ادبی نو ، تاکید بر خود اثر ادبی است و ادبیت متن مورد توجه منتقد است.طرفداران و مخالفان هر کدام از رویکردهای نقد،بر اهمیت شیوه ی مورد نظر خود اصرار دارند و دلالیل محکمی را هم برای سخن خود بیان می کنند.سخن این جاست که می توان از بیشتر رویکردهای نقد ادبی برای بررسی آثار بهره برد،بدون این که اصول و شاخص های هر کدام از این شیوه ها نقض گردد.قوانین و الگوهای معرفی شده برای هر کدام از این شکل های نقد،تشکیل دهنده ی چهارچوب و کلیت آن هستند و عدم توجه آن ها می تواند لطمه ای بزرگ به یک نقد ادبی سالم و بدون ایراد بزند.آسیب شناسی نقد ادبی در همین راستا شکل می گیرد و در این امر کوشش می شود که ایرادات متداول نقد ادبی نشان داده شود تا منتقدان بتوانند با آکاهی از آن ها نقدی صحیح و سالم را ارائه دهند.جلال آل احمد به عنوان یکی از مهم ترین و پر حرف و حدیث ترین نویسندگان معاصر،نمونه ی بسیار خوبی برای بررسی جریان نقد ادبی معاصر است.شخصیت،افکار و آثار وی از جنبه های گوناگون مورد توجه بسیاری از منتقدان ادبی قرار گرفته است و رویکردهای مختلف در این امر به کار برده شده است.می توان از دیگر روش های نقد هم برای این کاوش ها بهره برد و در سطحی وسیع تر این شخصیت تاثیر گذار و آثارش را بررسی کرد.
سعید رحمانی عباس خائفی
سرایش منظومه های عاشقانه ، همواره یکی از زمینه های مهم و مورد علاقه در ادب فارسی بوده است. در این میان نظامی گنجوی، شاعر قرن ششم ، همچون قله ای مرتفع در میان سایر قله ها قد برافراشته ، از این رو ، شاعران پس از وی همواره رویای منظومه سرایی به سیاق وی را در سر پرورده اند. از طرف دیگر ، از ویژگی های اساسی مکتب بازگشت ادبی، آفرینش ادبی به سیاق شاعران متقدم یعنی شاعران سبک خراسانی و عراقی است. به همین جهت ، لطفعلی بیگ ، آذر بیگدلی ، از ادیبان سرشناس سده ی دوازدهم ،که خود از بانیان مکتب بازگشت ادبی است ، لابد با انگیزه ی آفرینشی ادبی به سیاق متقدمین ، داستان یوسف و زلیخا را که پیش از وی بارها به رشته ی نظم درآمده، انتخاب می کند، تا آن را در قالب مثنوی روایت کند.آذر خود در دیباچه ی یوسف و زلیخا از نظامی ، امیر خسرو دهلوی و نیز جامی یاد می کند و مد نظر خود از شاعران متقدم را به وضوح بیان می کند.اما از آنجا که نظامی و دهلوی که هر دو از منظومه سرایان بنام هستند، داستان یوسف و زلیخا را به نظم نیاورده اند ، آذر به جامی که یوسف و زلیخای منظوم کم حجمی دارد ، اقتدا می کند و به تقلید از وی به بازگویی داستان یوسف و زلیخا می پردازد. وی در روایت خود از داستان یوسف و زلیخا به توصیفات دقیق و جزئی و نیز فضا سازی های موشکافانه روی آورده و از این طریق فضایی پویا و زنده به داستان می دهد. پژوهش حاضر به تصحیح متن این مثنوی از طریق مقابله ی چند نسخه ی موجود در کتابخانه ی دانشگاه تهران، کتابخانه ی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ،کتابخانه ی ملی و کتابخانه ی مجلس شورای اسلامی ، به طریق انتقادی می-پردازد و در ادامه ی کار، تعلیقات مورد نیاز را نیز به آن می افزاید، تا گنجینه ی شعر فارسی پربارتر از گذشته، رخ بنماید.
فروغ ذوالفقاری عباس خائفی
در پژوهش پیش رو، شعر پست مدرن که در دهه ی اخیر در کشور ما مورد توجه قرار گرفته است، بررسی و در این راستا تعاریفی از پست مدرن و مفاهیم مرتبط با آن مطرح شده است. مجموعه ی «خطاب به پروانه ها » اثر رضا براهنی بهترین نمونه برای نشان دادن ویژگی های شعر پست مدرن است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است.براهنی در بیانیه ای که در بخش انتهایی کتاب ضمیمه شده است، آرا و عقاید جدیدی در حیطه ی زبان و شعر بیان نموده ، که در فصل سوم این پژوهش مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.علاوه بر آن که ویژگی های کلی پست مدرن در این اثر نشان داده ، در فصل آخر پاره ای از اشعار براهنی بر مبنای نظریه ی «دریافت » آیزر تحلیل شده است. نظریه دریافت آیزر ، شیوه ای است که بر مبنای پدیدار شناسی و درک و دریافت خواننده ی فعال استوار است . آیزر اصطلاحاتی چون افق انتظارات و سفید خوانی را مطرح می کند ، نظریه ی دریافت خواننده محور می تواند معادل مرگ مولف نیز باشد. یکی از نتایج بسیار مهمی که می توان به آن اشاره کرد می تواند این باشد که شعر پست مدرن لزوما به نا معنایی نمی انجامد بلکه معنای جدید و نامتعارف آن است که گاهی بی معنایی تلقی می شود.
سکینه شعبانی عباس خائفی
هر متن ترکیبی از ذهنیت، نگرش، باور ها، احساسات فردی و جمعی نویسنده را در خود پدیدار می سازد. شکل کلام، گزینش واژه ها، محتوای اثر و به طور کلی ذهنیت هستی شناختی شاعر یا نویسنده می تواند بیانگر یک اندیشه سیاسی– اجتماعی، فلسفی و گاه ایدئولوژیک باشد و یا متاثر از این مفاهیم و حتی فارغ از جریان های تعهدگرایانه نسبت به اجتماع باشد. شاید بتوان گفت با نگاهی به دوره شعری اغلب شاعران، با توجه به وضعیت اجتماعی، چرخش و تغییری بارز و گاه پنهان در اندیشه و نگاه آن ها یافت خواهد شد. اندیشه و نگاه شمس لنگرودی(شاعرمعاصر،1329) مانند بسیاری از شاعران با توجه به گذر زمان دچار تحول و دگرگونی عظیمی شده است. این نگاهِ دگرگون شدهی شاعر نسبت به هستی، انسان، اجتماع از آغاز تا به امروز کاملا مشهود است. در مجموعه اشعار ابتدا شاهد به تصویر کشیدن جهان پریشان و ستیز با آن و در نهایت با پرسشگری مدام و جستجویِ درک دیگری از وجود و هستی با رویکردهای سه گانه، عشق، هستی شناختی و لایه های طنز قرار خواهیم گرفت. در این پژوهش سعی شده است با نگاهی بر سیر تکاملی نگرش شاعر، فاصلهی رسیدن از شعر سیاسی– اجتماعی به شعر اجتماعی– فلسفی، سپس به شعر تغزلی و بیان تجربه های عاطفیِ فردی و چگونگی کیفیت آن، در کنار نگاه هستی شناسانهی تازه تر و تغییر شیوهی سخن با عنصر طنز پرداخته شود. کلید واژه ها :عشق، هستی شناختی، طنز، درون مایه های شعری، شمس لنگرودی
نسرین ولی محمدزاده علی تسلیمی
گاهی روایت زن و مرد متفاوت از یکدیگر می شود و بیان داستان از نقطه ی دید هر کدام به طرح مسائل خاصی می انجامد. در این رساله با بررسی دو اثر "بوف کور" و "پیکر فرهاد"، که دو روایت متفاوت از یک داستان اند، در حالی که راوی بوف کور مرد و راوی پیکر فرهاد زن است، تلاش شده است روایت این دو عموماً از لحاظ فمینیستی بررسی شده و تفاوت روایت زنانه و مردانه نشان داده شود.
آرمان معراجی عباس خائفی
ادبیات فارسی به عنوان یک ادبیات پویا در طول دوران ها دچار دگرگونی ها، نقاط عطف و پذیرش گونه ها و سبک های گوناگون بوده است. شعر فارسی از دوران رودکی سبک های گوناگونی چون خراسانی، عراقی، هندی و... را تجربه کرده است. با انقلاب مشروطه و باز شدن دروازه های غرب به روی شاعران و نویسندگان و برگردان آثار غربی، این دگرگونی ها و پذیرش ها سرعت و حجم بیش تری یافتند. بسیاری از المان های موجود در سبک شناسی غربی در آثار گذشته ی فارسی وجود داشت و باقی آن نیز به صورت آگاهانه و یا ناخودآگاه در اثر خوانش آثار غربی وارد شعر فارسی شدند. از جمله ی این جریان ها جریان پست مدرن است که با تلاش شاعران و نویسندگان در دهه ی هفتاد پا گرفت. جریانی که برخی از عناصرش در بعضی آثار داستانی پیش از دهه ی هفتاد نیز به چشم می خورد. در این پژوهش شعرهای پست مدرنیستی ای که در قالب های کلاسیک شعر فارسی سروده شده اند بررسی می شوند.
صادق جوان بخت شهرستانی عباس خائفی
این پایان نامه، با عنوان بررسی ده داستان کوتاه از ده نویسنده ی مهاجر معاصر بر پایه ی نظریه پسااستعماری با رویکردی مقایسه ای به ارتباط میان نقد پسااستعماری و ادبیات مهاجرت می پردازد. در این پژوهش، نظریه ی پسااستعماری را در دو حوزه ی شخصیت ها و واژگان بررسی کردیم. در قسمت شخصیت ها از به معرفی چهار شخصیت برجسته ی این نظریه، یهنی ادوارد سعید، کایاتری اسپیواک، هومی بابا و اعجاز احمد. در انتخاب داستان ها سعی بر این شد که سراغ نویسندگانی برویم که بتوان از داستان هایشان به خوانشی پسااستعماری رسید.