نام پژوهشگر: پرند پورقانع

تبیین فرایند بازتوانی قلبی بیمار جراحی شده عروق کرونر قلب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده پرستاری و پیراپزشکی 1393
  پرند پورقانع   محمدعلی حسینی

بیماری های قلبی- عروقی، عمده¬ ترین علت مرگ و میر در سراسرجهان محسوب می گردند. در بسیاری موارد، عمل جراحی پیوند عروق کرونر قلب، تنها راه کنترل و درمان بیماران قلبی- عروقی می¬باشد. بازتوانی قلبی، یک راهکار موثر جهت کاهش عوارض ناشی از عمل برای این بیماران می باشد. درک تجارب بیماران از فرایند بازتوانی قلبی به روشنتر شدن و مدیریت این فرایند و در نتیجه، توسعه خدمات مراقبتی، کمک شایانی می نماید. هدف این تحقیق، تبیین فرایند بازتوانی قلبی بیمار جراحی شده عروق کرونر قلب می باشد. مطالعه حاضر، یک پژوهش کیفی با رویکردگراندد تئوری(تئوری زمینه ای) بوده و در سالهای1392-1390 به انجام رسیده است. جامعه پژوهش، بیماران جراحی شده عروق کرونر قلب و افراد مراقبت کننده آنها بوده اند. جهت جمع آوری داده ها، از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و در ادامه، از نمونه گیری نظری بهره گرفته شده و تا رسیدن به اشباع داده ها، ادامه یافته است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختارمند و مشاهده بود. روش تحلیل مقایسه ای مداوم"اشتراوس"و"کوربین"(1998) جهت تجزیه و تحلیل داده ها به کار گرفته شده است. از تجزیه و تحلیل داده های سی و چهار مصاحبه، حدود2120 کد سطح اول استخراج، و با ادغام کدها، 1746 کداولیه باقی ماند. براساس تشابهات و تفاوتهای موجود،کدها با هم مقایسه و طبقه بندی شدند وحاصل این طبقه بندی،81 مفهوم به عنوان طبقات اولیه،22 زیرطبقه وهشت طبقه اصلی بود. طبقات اصلی عبارت بودند از: تنش مستمر، پیگیری حفظ سلامتی، بازیابی استقلال، ممکنی دشوار، خود مدیریتی، حامیان ضروری، پشتوانه های کارساز، چالشهای محدودساز و عادی سازی نسبی شرایط. مهمترین دغدغه و مشکل بیماران در تحقیق حاضر، بازیابی استقلال، ممکنی دشوار و مهمترین راهبرد تعاملی به کارگرفته شده توسط بیماران جهت حل مشکل، خود مدیریتی و کسب اطلاعات از تیم بازتوانی شناخته شده است. درکل فرایند بازتوانی، مفهوم مرکزی بازتنظیم زندگی، ظاهر شده و همه طبقات با این طبقه مرتبط بودند. فرایند بازتوانی قلبی بیمار جراحی شده عروق کرونر قلب، نشانگر مواجه شدن بیمار با بسیاری از مشکلات جسمی، روانی و اقتصادی و اجتماعی از جمله تجربه تنش مستمر بوده است. در هر مرحله، مشکلات ناشی از بیماری به نوعی خودنمایی نموده و بیمار تلاش می کند تا با پیگیری حفظ سلامتی و تکیه بر پشتوانه های کارساز، نظمی دوباره به زندگی بخشیده و به یک زندگی نسبی پایدار دست یابد.