نام پژوهشگر: ندا امیرمقدمی
ندا امیرمقدمی فریده وجدانی
هدف اصلی از پرسش در زبان خبر، طلب آگاهی است؛ امّا ادبیات هنرِ زیبا بیان کردن و تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب است. از آنجا که ارائه پیام به طور مستقیم چندان هنری و تأثیرگذار نیست، بدیهی است که پرسش در ادبیات در مفهوم اصلی خود به کار نرفته و دارای اغراض ثانوی باشد. علاوه بر این از آنجا که در ادبیات مخاطب مشخص و واقعی وجود ندارد، سوال ادبی غالباً بدون پاسخ باقی میماند. در ادبیات خبر، امر، نهی و... به اقتضای حال و مقام و به منظور تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب در قالب جملات پرسشی مطرح میشود. بررسی اغراض ثانوی جملات پرسشی از مباحث علم معانی است. پژوهش حاضر درصدد است که نشان دهد منظور ناصرخسرو از کاربرد جملات پرسشی چیست و او چگونه با پرسشهای بلاغی به القای اغراض ثانویه میپردازد. به این منظور تمام قصاید ناصرخسرو مطالعه شده و جملات پرسشی مشخص و دستهبندی گردیده است. نتیجه عمدهای که از این پژوهش به دست آمده آن است که اولاً اغراض جملههای پرسشی در شعر ناصرخسرو- و بالمآل ادبیات- متعددتر از آن چیزیست که تا کنون در کتب معانی ذکر شده است و هر سوال در عین حال ممکن است چند غرض ثانوی دربرداشته باشد و چون قرینهای مشخص برای شناسایی غرض ثانوی در جمله وجود ندارد، تشخیص غرض گاه دشوار میگردد. ثانیاً پرسش در اشعار ناصرخسرو بسامد چشمگیری دارد تا حدّی که میتوان بیان اندیشه و عقاید به وسیل? پرسش را جزو ویژگیهای سبکی وی دانست؛ بنابراین اگر مخاطب تنها به ظاهر پرسشهای او اکتفا کند، از دریافت منظور اصلی و روح کلام ناصر خسرو بازخواهد ماند.