نام پژوهشگر: سپهر فلاحتی
سپهر فلاحتی محمدرضا پهلوان نژاد
هدف از انجام این پژوهش، بررسی جنس دستوری از دوره میانه تا فارسی جدید است. ما در این پژوهش نخست به بررسی واژه ها در دوره باستان پرداخته و سپس همان واژه ها را در دوره میانه و فارسی جدید بررسی می کنیم تا بتوانیم مقوله جنس دستوری واژه ها را در این سه دوره بررسی کنیم. علاوه بر این در ادامه کار نگاهی به مسئله جنس و جنسیتزدگی در زبان فارسی داریم و با آوردن مثال¬هایی وجود تبعیض جنسیت در ادبیات امروز را نشان می دهیم.روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی-کتابخانه ای است و ابزار گردآوری داده ها فرهنگ ایرانی باستان، فرهنگ کوچک زبان پهلوی و فرهنگ فارسی معین می باشد. ابتدا با استفاده از فرهنگ باستان تعداد 800 واژه بررسی و از میان آن ها واژگان مذکر و مونث انتخاب شده، سپس واژه های فهرست¬شده با استفاده از فرهنگ کوچک پهلوی بررسی شد تا روند انتقال آن ها را بررسی کنیم. در پایان با استفاده از فرهنگ معین واژه ها در فارسی جدید مطالعه شدند. در مرحله بعد، به بحث درباره جنسیت زدگی در زبان فارسی می پردازیم. داده های این قسمت مبتنی بر مطالب خوانده و یا شنیده شده پژوهش گر می باشد. همچنین در پایان به بررسی چند گویش فارسی پرداختیم که هنوز مقوله جنس دستوری را در برخی از ابعاد دستور حفظ کرده اند. به طور کلی نتیجه پژوهش نشان می دهد که واژگان مثبت مذکر از کلمه های مثبت مونثی که به فارسی جدید منتقل شده اند بیشتر می باشند، به علاوه واژه های منفی مونث بیشتری نسبت به واژه های منفی مذکر به فارسی جدید رسیده اند. نتیجه دیگر پژوهش این است که نه تنها نگرش زبان فارسی نسبت به دو جنس بی طرفانه نیست، بلکه تا حدی مغرضانه هست. وجود اسامی، صفات، عبارات زیادی نگرش مردمحورانه این زبان را نشان می دهد. بنابراین می توان گفت مقوله جنس در زبان فارسی کاملاً حذف نشده بلکه از سطحی به سطح دیگر آمده است، یعنی در دوره تحول خود از سطح ژرف ساخت به سطح رو ساخت آمده است. همچنین وجود جنس دستوری در برخی گویش ها را می توان دلیلی بر اهمیت تفاوت میان دو جنس در میان مردم دانست.