نام پژوهشگر: غلامرضا نیک راهان
غلامرضا نیک راهان مهرداد کلانتری
مقدمه و هدف: افسردگی سه برابر بیشتر از جمعیت عمومی در بیماران کرونری شایع است و میزان مرگ و میر را در این بیماران به شکل معنی داری افزایش می دهد. یافته ها حاکی از آن است که به احتمال زیاد این افزایش مرگ و میر به دلیل التهاب و اختلالات ناشی از کژکاری محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال ایجاد می شود. در مقابل پژوهش های اخیر نشان دهنده آن است که حالات مثبت روانی با نتایج مثبت قلبی عروقی، کاهش التهاب و بهبود عملکرد محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال همراه است. با وجود تمام مزایای بالقوه حالات مثبت روانی، مداخلات روانشناسی مثبت در این جامعه توسعه نیافته است. مطالعه حاضر به بررسی و مقایسه اثربخشی سه نوع مداخله شادمانی بر روی پاسخ صبحگاهی کورتیزول، نشانگر های التهابی و متغیرهای سلامت روان در بیماران کرونری می پردازد. ابزار و روش ها : در مطالعه حاضر 68 بیمار کرونری به طور تصادفی به چهار گروه 17 نفری شامل سه گروه شادمانی سلیگمن ، لیوبومیرسکی و فوردایس و گروه گواه اختصاص یافتند. گروه های مداخله شش هفته آموزش شادمانی دریافت نمودند و اندازه گیری ها در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری به انجام رسید. ارزیابی ها شامل پاسخ صبحگاهی کورتیزول، سطوح پلاسمایی پروتئین واکنش دهنده c، il- 1 ، il-6، tnf-? و افسردگی ، شادی، رضایت از زندگی و امید بود. یافته ها: نتایج نشان داد که هر سه نوع مداخله اثرات مفیدی بر روی نشانگرهای زیستی خطر داشته اند و به طرز معنی داری موجب بهبود سلامت روان در این بیماران شده اند. هر سه برنامه شادمانی سلیگمن ، لیوبومیرسکی و فوردایس در مقایسه با گروه گواه موجب افزایش معنی دار شادمانی شدند ( 01/0 >p). در مقایسه با گروه گواه تفاوت میانگین گروه فوردایس در مورد متغیر افسردگی و نشانه های شناختی افسردگی ( 05/0 >p) و در مورد گروه سلیگمن در متغیر امید ( 05/0 >p) ، و کارگزار امید ( 05/0 >p) معنی دار بود. همچنین نتایج نشان هنده گرایش قوی شادمانی اصیل سلیگمن برای کاهشhs-crp (07/0 = p) و بهبود انعطاف پذیری پاسخ صبحگاهی کورتیزول است ( 054/0 = p). نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که توجه به روان درمانی مثبت و بهبود حالات مثبت روانی در مقایسه با تاکید صرف بر درمان افسردگی ممکن است به نتایج امیدوار کننده تری منجر شود. همچنین نتایج نشان می دهد که شادمانی اصیل ممکن است اثرات مثبتی در کاهش نشانگرهای خطر در بیماران کرونری داشته باشد.