نام پژوهشگر: احمدرضا خزاعی
سیده حلیمه هاشمی عزیزی غلامرضا میراب شبستری
ناودیس چینگ در در نزدیکی روستای دستگرد و در فاصله 65 کیلومتری غرب شهرستان بیرجند، شرق ایران واقع شده است. توالی مورد مطالعه به ضخامت 500 متر می باشد که در یال شرقی ناودیس مورد نظر قرار دارد. سنگ-های کربناته مورد مطالعه متشکل از اجزای اسکلتی و غیر اسکلتی شامل فرامینی فرهای کف زی بزرگ جثه (مانند نومولیتس و آلوئولینا)، جلبک سبز، و اینتراکلست می باشند. بررسی رخساره های توالی کربناته کم عمق پالئوسن–ائوسن ناودیس چینگ در و تلفیق آن با اطلاعات دیرینه زیستی برای بازسازی محیط رسوبی دیرینه مورد استفاده قرار گرفته است. برش مورد مطالعه از لایه های ضخیم، متوسط و نازک سنگ آهک به همراه طبقات آهکی رس دار تشکیل شده که در این پژوهش از لایه های آهکی نمونه برداری صورت گرفته است. نتایج حاصل از مطالعات میکروسکوپی نشان داده که رسوبات تشکیل دهنده این توالی از 11 ریز رخساره کربناته به شرح زیر تشکیل شده است: رودستون اورتوفراگمینید دار (f1)؛ وکستون آسیلینا و نومولیت دار (f2)؛ گرینستون نومولیتید و اینتراکلست دار (f3)؛ گرینستون اینتراکلست و روتالید دار (f4)؛ گرینستون سوریتید دار (f5)؛ پکستون پلوئید و نومولیت دار (f6)؛ پکستون آلوئولینید و نومولیت دار (f 7)؛ پکستون آلوئولینید دار (f8)؛ پکستون نومولیت دار (f9)؛ وکستون نومولیت-دار (f10) و وکستون رسی فسیل دار (f11). با توجه به ویژگی های رخساره های فوق و نیز درصد فراوانی اجزای تشکیل دهنده هر رخساره، یک دریای کم عمق با شیب آرام به عنوان محیط رسوب گذاری این توالی پیشنهاد می شود، به طوری که رخساره های f1، f2 و f11 مربوط به بخش خارجی فلات قاره، رخساره های f3 تا f5 مربوط به کمربند رخساره ای پشته ای و رخساره های f6 تا f10 مربوط به بخش داخلی فلات قاره می باشند. ترسیم نوسان سطح آب دریا نیز نشان داده است که سنگ های برش مورد مطالعه ناودیس چینگ در طی سه سیکل کامل عمیق شونده و سیکل-های ناقص کم عمق شونده برجای گذاشته شده اند. سنگ های آهکی مورد مطالعه به طور گسترده ای تحت تاثیر فرایندهای دیاژنتیکی مختلف قرار گرفته اند که مهمترین آنها شامل سیمانی شدن، فشردگی (مکانیکی و شیمیایی)، پر شدگی حفرات و استیلولیتی شدن می باشد. مطالعات ژئوشیمیایی نمونه های سنگ آهک مقادیر زیاد کلسیم و کم منیزیم را نشان می دهد. همچنین، بررسی مقادیر عناصر اصلی و فرعی حاکی از آن است که کلسیت کانی کربناته اولیه در سنگ آهک های چینگ در بوده و نیز این سنگ ها در یک محیط دیاژنتیکی متئوریک فریاتیک به تعادل رسیده اند. به علاوه، تغییرات نسبت sr/ca در برابر مقادیر mn نشان می دهد که تبادلات دیاژنتیکی در یک سیستم باز رخ داده است.
دنیا امینی غلامرضا میراب شبستری
چکیده برش انتخاب شده از سازند قلعه دختر در فاصله 7 کیلومتری شمال روستای قلعه دختر واقع در غرب شهرستان بشرویه، شرق ایران قرار دارد. توالی مورد مطالعه از لایه های ضخیم، متوسط و نازک سنگ آهک و آهک دولومیتی شده به ضخامت 327 متر تشکیل شده است. بر اساس مطالعات صحرایی انجام شده می توان اظهار داشت که مرز زیرین و بالایی این سازند در منطقه مورد نظر پوشیده نبوده، بلکه مرز زیرین آن دارای کنتاکت ناگهانی و مشخص با مارن های سازند بغمشاه می باشد و مرز بالایی آن نیز توسط واحد مارنی (سازند کُرُند) با کنتاکت مشخص و ناگهانی پوشیده شده است. سنگ های کربناته مورد مطالعه متشکل از اجزای اسکلتی و غیر اسکلتی شامل قطعات خارپوستان، اسفنج ها، خزه وشان، دوکفه ای ها، بازوپایان، جلبک ها، شکم پایان، مرجان ها، روزن داران کف زی، اٌاٌئید، پلویید و اینتراکلست می باشند. نتایج حاصل از مطالعه برش های نازک میکروسکوپی نشان می دهد که رسوبات تشکیل دهنده این توالی از 15 ریز رخساره کربناته به شرح زیر تشکیل شده است: مادستون با سوزن اسفنج (m1) ، وکستون بایوکلاستی همراه با سوزن اسفنج (m2)، گرینستون/ پکستون بایوکلاستی (m3)، گرینستون/ پکستون اُاُلیتی با جورشدگی خوب (s1)، پکستون/ گرینستون اینتراکلستی (s2)، گرینستون پلوییدی (s3)، وکستون/ پکستون اینتراکلستی اُاُلیتی (s4)، مادستون (l1)، وکستون پلت دار (l2)، مادستون/ وکستون فسیل دار (l3)، پکستون/ گرینستون پلوییدی (l4)، باندستون مرجانی (l5)، مادستون ماسه ای فاقد فسیل (t1)، مادستون دارای فابریک فنسترال (t2) و مادستون پلت دار با ساختار گروملوس (t3). با توجه به ویژگی های رخساره های فوق و نیز درصد فراوانی اجزای تشکیل دهنده هر رخساره، یک پلتفرم کربناته از نوع رمپ هموکلینال به عنوان محیط رسوبگذاری این توالی پیشنهاد می شود به طوری که رخساره های m1 تا m3 مربوط به دریای باز و بخش خارجی رمپ، رخساره های s1 تا s4 مربوط به محیط پشته و قسمت میانی رمپ، رخساره های l1 تا l5 مربوط به محیط لاگون و قسمت داخلی رمپ و رخساره های t1 تا t3 مربوط به زیرپهنه جزرومدی می-باشند. ترسیم نوسانات سطح آب دریا نشان می دهد که رسوبات برش مورد مطالعه در طی چهار سیکل عمیق شونده و سه سیکل کم عمق شونده بر جای گذاشته شده اند. سنگ های آهکی مورد بررسی به طور گسترده تحت تأثیر فرآیند های دیاژنتیکی مختلف قرار گرفته اند که مهم ترین آنها شامل: میکریتی شدن، تراکم (فیزیکی و شیمیایی)، نئومورفیسم، انحلال فشارشی، سیمانی شدن، جانشینی و رگه های پر شده توسط کلسیت می باشد که در محیط های مختلف دیاژنتیکی (دریایی، متئوریک و دفنی) ایجاد شده اند. بررسی مقادیر عناصر اصلی و فرعی حاکی از آن است که آراگونیت کانی کربناته اولیه در سنگ آهک های سازند قلعه دختر بوده است. به علاوه تغییرات نسبت sr/ca در برابر mn نشان می دهد که تبادلات دیاژنتیکی در یک سیستم دیاژنتیکی نیمه بسته رخ داده است. واژه های کلیدی: سازند قلعه دختر، ژوراسیک میانی- بالایی، رشته کوه شتری، محیط رسوبی، پتروگرافی.
خدیجه محمدی غیاث آبادی غلامرضا میراب شبستری
سازند بادامو (توآرسین بالایی- باژوسین میانی) به طور عمده دربردارنده سنگ آهک و شیل است و در شرق ایران گسترش دارد. سازند بادامو به گونه هم شیب بر روی سازند شمشک قرار دارد و مرز بالایی آن در منطقه کرمان با سازند هجدک هم شیب و مشخص و در منطقه طبس و خراسان جنوبی با سازند بغمشاه هم شیب و ناگهانی و گاه تدریجی است. هدف این پژوهش، بررسی پتروگرافی سنگ ها و شناسایی میکروفاسیس های مختلف است که در نهایت منجر به بازسازی و ارائه مدل رسوبی مناسب و نیز تعیین محیط رسوبگذاری قدیمه، شده است. بدین منظور دو برش اصفاک با لیتولوژی ماسه سنگ در استان خراسان جنوبی و برش جنوب غرب اصفاک با لیتولوژی سنگ آهک در استان یزد مورد مطالعه قرار گرفته اند. با مطالعه پتروگرافی 103 مقطع نازک از این سازند، مجموعاً شش ریزرخساره کربناته که در چهار کمربند رخساره ای دریای باز کم عمق، پشته، لاگون نیمه بسته و کانال جزر و مدی و نیز پنج رخساره سنگی آواری که در محیط ساحلی نهشته شده اند، شناسایی شده است. بررسی شواهد و مقایسه رخساره های مشاهده شده با رخساره های استاندارد نشان می دهد که سازند بادامو در یک رمپ هموکلینال شامل زیر محیط های رمپ داخلی، رمپ میانی و رمپ خارجی نهشته شده است. بر اساس مطالعات ماسه سنگ ها، سنگ منشأ سازند بادامو دگرگونی و آذرین نفوذی است و در محدوده های کوهزایی با چرخه مجدد، کمان شکافته و کراتون داخلی قرار می گیرد. آب و هوا در زمان تشکیل رسوبات نیمه مرطوب و معتدل بوده ولی فرآیند حمل ونقل طولانی نبوده و رسوبات سریع دفن شده اند و کانی های ناپایدارتر مثل فلدسپار فرصت تجزیه نداشته اند. مطالعات ژئوشیمیایی نمونه های سنگ آهک، مقادیر زیاد کلسیم و کم منیزیم را نشان می دهد. همچنین، بررسی مقادیر عناصر اصلی و فرعی حاکی از آن است که آراگونیت کانی کربناته اولیه در سنگ های آهک سازند بادامو بوده است و نیز این سنگ ها در یک محیط دیاژنتیکی متئوریک فریاتیک و تدفینی به تعادل رسیده اند. به علاوه تغییرات نسبت sr/ca در برابر مقادیر mn، نشان می دهد که تبادلات دیاژنتیکی در یک سیستم باز رخ داده است. سنگ های مورد مطالعه به طور گسترده ای تحت تأثیر فرآیندهای دیاژنتیکی مختلف قرار گرفته اند که مهمترین آن ها شامل سیمانی شدن، انحلال، فشردگی، نئومورفیسم افزایشی، میکرایتی شدن، شکستگی، پر شدگی رگه ها و در مواردی آشفتگی زیستی می باشد. تفسیر توالی های پاراژنتیکی سازند بادامو نشان دهنده تأثیر فرآیندهای دیاژنزی در محیط های متئوریکی و تدفینی است که توسط داده های ژئوشیمیایی تأیید می شود.
فاطمه شاعری مهنازالسادات امیرشاه کرمی
ناودیس چینگ در، در نزدیکی روستای دستگرد (شمال غرب خوسف) و 65 کیلومتری غرب بیرجند واقع شده است. توالی مورد بررسی به ضخامت 505 متر در یال شرقی ناودیس چینگ در قرار دارد و متشکل از کنگلومرای قاعده ای، سنگ آهک های کلسی رودایت و کالکارنایت و چند واحد مارنی (آهک رسی) می باشد. واحد های توالی حاوی ماکروفسیل و میکروفسیل فراوان بوده که از بین میکروفسیل های موجود فرامینیفرای کف زی با توجه به فراوانی و اهمیتی که در تعیین سن نهشته ها دارند مبنای زیست چینه نگاری قرار گرفته اند. در این پژوهش از واحد های کربناته توالی نمونه برداری صورت گرفته است و حدود 90 مقطع نازک جهت شناسایی فرامینیفرای کف زی و تعیین سن نهشته ها تهیه و مطالعه شده است. بررسی فونای فرامینیفر واحد-های کربناته چینگ در منجر به شناسایی 20 جنس و 27 گونه از فرامینیفرای کف زی گردیده است که با توجه به ظهور گونه های شناسایی شده سه بایوزون تجمعی در این توالی تعیین شده است. با توجه به محدوده ی چینه شناسی تاکسون های معرفی شده محدوده سنی زون های مشخص شده مربوط به اواخر پالئوسن تا ائوسن میانی است. وفور و تنوع فرامینیفرا در زون های زیستی نشانگر بهترین زیستگاه بوم شناختی در زمان زیست زون ها و وجود محیطی گرم تا نیمه گرم با شوری نرمال در زمان رسوبگذاری بوده است. بررسی های قبلی بر روی محیط رسوبی توالی نشان داده است که نهشته ها بر روی پلاتفرم کربناته قرار گرفته-اند به طوریکه حضور فرامینیفرا با پوسته پورسلانوز و پوسته هیالین و نبود فرامینیفر پلاژیک در مقاطع مشخص کرده است محیط رسوبی منطقه پلاتفرم داخلی بوده که دریایی کم عمق آنرا می پوشانیده است.
فاطمه محمودی غلامرضا میراب شبستری
منطقه مورد مطالعه در 11 کیلومتری شرق روستای ازبک کوه در شهرستان طبس (استان یزد) واقع شده و شامل واحد های کربناته دونین میانی- پسین می باشد. در این پژوهش یک برش چینه-شناسی با مختصات جغرافیایی ?9/40 ?42 ?34 عرض شمالی و ?3/33 ?14 ??57 طول شرقی از سنگ-های کربناته سازند بهرام در محل روستای قلعه معدن بالا واقع در شمال محل برش الگوی این سازند (سر تخت بهرام) اندازه گیری و مطالعه شده است. این توالی به طور عمده از سنگ آهک های نازک لایه تا ضخیم لایه خاکستری تیره رنگ تا خاکستری مایل به آبی تشکیل شده است. مرز پایینی سازند بهرام با سازند سیبزار در این منطقه یک مرز پیوسته بوده و مرز بالایی آن یک مرز فرسایشی می باشد. در این پژوهش بر اساس مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی، یازده ریز رخساره گوناگون شناسایی گردید. داده های حاصل از بررسی های پتروگرافی و بررسی تغییرات عمودی این ریز رخساره ها در توالی مورد نظر نشان داد این ریز رخساره ها در قالب پنج کمربند رخساره ای شامل پهنه جزر و مدی، کانال های جزر و مدی، لاگون، پشته کربناته و دریای باز در یک پلاتفرم کربناته از نوع رمپ نهشته شده اند. مطالعات ژئوشیمیایی حاصل از آنالیز عنصری نمونه های مورد مطالعه، نشان داد که محیط تشکیل این نهشته ها مشابه با مناطق معتدله عهد حاضر بوده است. به علاوه، محیط دیاژنتیکی این سنگ های کربناته یک محیط نیمه بسته بوده است. همچنین تلفیق داده های پتروگرافی و نتایج ژئوشیمیایی عنصری نشان داد که سنگ های آهکی مورد مطالعه، تحت تأثیر دیاژنز دریایی، متئوریک و دفنی قرار گرفته اند و تأثیر دیاژنز متئوریک فریاتیک بر روی این رسوبات از دیگر محیط های دیاژنزی بیشتر بوده است. واژه های کلیدی: سازند بهرام، دونین میانی- پسین، ازبک کوه، پتروگرافی، محیط رسوبی، ریزرخساره، رمپ کربناته، ژئوشیمی، دیاژنز.
فاطمه خسروی منش احمدرضا خزاعی
سازند آسماری مهم ترین سنگ مخزن نفتی مخازن زاگرس، بویژه در فرو افتادگی دزفول می باشد. این سازند در میدان کوپال عمدتاً از رخساره های سنگ آهکی دانه غالب بایوکلستی (فرامینیفری- جلبکی) تشکیل شده است. لیتولوژی های موجود شامل سنگ آهک، سنگ آهک دولومیتی، سنگ آهک حاوی تبخیری ها، دولومیت و تبخیری ها (مثل انیدریت و ژیپس) هستند. تحلیل های رخساره ای در چاه های شماره 6 ،40 و 4 این میدان، نشان می دهد که سازند آسماری در این میدان از 11ریزرخساره کربناته و 2 پتروفاسیس تشکیل شده است. این ریزرخساره ها مربوط به سه کمربند رخساره ای رمپ درونی، رمپ میانی و رمپ بیرونی یک رمپ کربناته می باشند. همچنین در این مطالعه زیست چینه نگاری سازند آسماری در چاه های شماره 6، 4و 40 مورد مطالعه قرار گرفت. زون های زیستی زیر به ترتیب از بالا به پایین در چاه شماره 6 مورد شناسایی قرار گرفت. 1- borelis melo curdica – borelis melo melo assemblage zone 2- miogyipsina - elphidium sp. 14 - peneropelis farsensis assemblage zone 3- archaias asmaricus – archaias hensoni – miogypsinoides complanatus assemblage zone 4- lepidocyclina – operculina - ditrupa assemblage zone طبق این چهار زون سن سازند آسماری در چاه شماره 6 روپلین- شاتین تا بوردیگالین، در چاه شماره 4 و 40 با توجه به اینکه زون شماره 4 وجود ندارد، سن این بخش از سازند با توجه به جایگاه چینه شناسی شاتین - روپلین تعین شد. در این چاه نیز سن سازند آسماری روپلین - شاتین تا بوردیگالین تعیین شد. واژه های کلیدی: سازند آسماری، میدان کوپال، فروافتادگی دزفول، زیست چینه نگاری، ریز رخساره
میترا موذن فاطمه هادوی
حوضه ی فلیشی شرق ایران، حوضه ای است که در حد فاصل دو گسل نهبندان در غرب و گسل هریرود در شرق قرار دارد. این حوضه دارای 800 کیلومتر دارازا و 200 کیلومتر پهنا بوده و دارای نهشته های ضخیم فلیش گونه می باشد که پی سنگ افیولیتی وابسته به پوسته های اقیانوسی دارند. مرزهای شمالی و جنوبی آن چندان مشخص نیست. برش چینه شناسی روستای بیناباد در محدوده ی شمال غربی شهرستان بیرجند واقع در استان خراسان جنوبی و در 35 کیلومتری شهرستان خوسف قرار دارد. ضخامت برش مورد مطالعه 885 متر بوده و دارای لیتولوژی متنوعی شامل ماسه سنگ خاکستری با میان لایه هایی از شیل ، توفهای سبز رنگ و مارن با میان لایه هایی از شیل و همچنین مارنهای نومولیت دار و آهک های خارپوست دار، کنگلومرای ریز دانه به همراه بین لایه هایی از ماسه سنگ واقع شده است ودر انتها نیز ماسه سنگ با میان لایه هایی از مارن می باشد. بر روی رسوبات این برش تاکنون هیچ گونه مطالعه ی فسیل شناسی صورت نگرفته است. در این تحقیق نانوفسیلهای برش مزبور مورد مطالعه قرار گرفتند. نانوپلانکتون های آهکی برش مورد نظر از فراوانی، تنوع و حفظ شدگی متوسط برخوردار می باشند. بر پایه ی این بررسی 24 جنس و 69 گونه از نانوپلانکتون های آهکی شناسایی شدند. بر اساس گونه های شاخص شناسایی شده در محدوده مورد بررسی، تعداد 6 بایوزون برای برش مورد مطالعه تعیین شد که با زون های np11-np16 از زون بندی مارتینی(1971) همخوانی دارد، و سنی معادل ائوسن پیشین(ypresian) تا ائوسن میانی (lutetian) را پیشنهاد می کند. و همچنین با توجه به فراوانی گونه های نانو فسیلی عرض جغرافیایی نهشته های برش روستای بیناباد پایین تا متوسط و درجه حرارت محیط بالا بوده است. رسوبات در محیطی کم عمق و تحت شرایط تغذیه ای الیگوتروفیک تشکیل شده اند.
مریم زرین غلامرضا میراب شبستری
برش مورد مطالعه در 68 کیلومتری جنوب¬غرب شهرستان طبس، استان خراسان¬جنوبی واقع شده است. ضخامت توالی اندازه گیری شده 8/105 متر و شامل آهک های متوسط لایه تا لامینه به رنگ های خاکستری و همچنین لایه های سیلتستون و ماسه سنگی خاکستری رنگ می باشد. مرز زیرین این توالی بصورت پیوسته است و برروی سازند هجدک قرار دارد و حد بالایی آن با سازند بغمشاه هم¬مرز است. در این پژوهش براساس مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی 2 سنگ رخساره ی آواری و 8 ریزرخساره ی کربناته شناسایی شده است، که در 4 کمربند رخساره ای به ترتیب از کم¬عمق به عمیق شامل کمربندهای ساحلی، لاگون، سد و دریای باز می باشند. مطابق شواهد بدست آمده از ریزرخساره ها و تعیین الگوی رسوبگذاری آن¬ها، محیط رسوبی تعیین شده برای سازند پروده در برش کمرمهدی، پلاتفرم کربناته از نوع فلات لبه دار می باشد. مطالعات حاصل از آنالیزهای ژئوشیمیایی برروی نمونه های کربناته ی مورد مطالعه، ترکیب کانی شناسی اولیه ی آراگونیتی و محیط دیاژنتیکی این سنگ های کربناته را از نوع سیستم محیط با بسته مشخص کرده و بیشترین تأثیر دیاژنتیکی را در محیط های دفنی و متئوریک متحمل شده است.
راضیه بهادری غلامرضا میراب شبستری
سازند بادامو (توآرسین بالایی-باژوسین میانی) در بسیاری از نقاط ایران مرکزی گسترش دارد. این سازند عمدتا آهکی بوده اما در برخی از نقاط رخساره آواری آن (تناوب شیل و ماسه¬سنگ) نیز دیده شده است. مرز بالایی سازند بادامو در منطقه کرمان با سازند هجدک هم شیب و مشخص است، اما در منطقه طبس با سازند بغمشاه به صورت هم شیب و ناگهانی و گاه تدریجی دیده می شود. همچنین مرز زیرین سازند بادامو در طبس با سازند آب¬حاجی به صورت هم شیب و گاه تدریجی است. در این پژوهش دو برش کمرمهدی و کوچکعلی در جنوب غرب طبس با لیتولوژی مخلوط کربناته-آواری مورد مطالعه قرار گرفته¬اند. با مطالعه پتروگرافی 94 مقطع نازک از این سازند، اجزای سازنده لایه¬های آهکی و ماسه سنگی مشخص شد و سپس مجموعا شش میکروفاسیس کربناته که در سه کمربند رخساره¬ای لاگون نیمه بسته، پشته و دریای باز و نیز سه پتروفاسیس آواری که در محیط ساحلی نهشته شده¬اند، شناسایی گردید. مطالعات انجام شده بر روی میکروفاسیس¬ها و بررسی جانبی و عمودی آن¬ها بر پایه کمربندهای رخساره¬ای نشان می¬دهد که محیط رسوب¬گذاری کربناتی سازند بادامو، به صورت یک رمپ کربناتی با شیب ملایم شامل زیر محیط¬های رمپ داخلی، میانی و خارجی بوده است. براساس مطالعات ماسه¬سنگ¬ها، منشأ سازند بادامو دگرگونی ضعیف تا متوسط و سنگ منشا آن گنایس تا گرانیت است و درموقعیت کوهزایی با چرخه مجدد قرار گرفته¬اند. همچنین، شرایط اقلیمی سازند بادامو در زمان تشکیل نیمه خشک تا نیمه مرطوب بوده است. در مطالعات ژئوشیمیایی با ترسیم مقادیر منیزیم در برابر کلسیم، نمونه¬های آهکی و دولومیتی از یکدیگر تفکیک شدند. بررسی مقادیر عناصر اصلی و فرعی حاکی از آن است که آراگونیت کانی اولیه در سنگ¬های آهکی سازند بادامو بوده و سیستم دیاژنتیکی بادامو از نوع نیمه بسته تا بسته بوده است. همچنین، این سازند در طی دیاژنز تدفینی از طبقات بالایی و پایینی خود تأثیر چندانی نگرفته است. نمونه¬های کربناته تحت تأثیر فرآیندهای دیاژنز دفنی و به مقدار کمتری دیاژنز دریایی و متئوریک قرار گرفته¬اند. نمونه¬های مورد مطالعه به صورت گسترده¬ای تحت تأثیر فرآیندهای دیاژنتیکی مختلف قرار گرفته¬اند که مهم¬ترین آن¬ها شامل سیمانی شدن، انحلال، فشردگی، نئومورفیسم افزایشی، میکرایتی شدن، شکستگی و پر شدن رگه¬ها، پیریت زایی، جانشینی و دگرسانی می¬باشند. تفسیر توالی پاراژنتیکی سازند بادامو نشان دهنده تأثیر دیاژنز دفنی و دریایی است که توسط داده¬های ژئوشیمیایی نیز تأیید می¬شود.
سعیده فولادی غلام رضا میراب شبستری
چکیده پتروگرافی، دیاژنز و ژئوشیمی سازند اسفندیار (ژوراسیک بالایی) در برش کوه بیرگ، جنوب سرایان برش مورد مطالعه از سازند اسفندیار (ژوراسیک بالایی) در محل کوه بیرگ، واقع در جنوب شهرستان سرایان (استان خراسان جنوبی)، شرق ایران واقع است. توالی اندازه گیری شده به ضخامت 288 متر شامل سنگ آهک های خاکستری رنگ متوسط تا ضخیم لایه می باشد. مرز زیرین و بالایی این توالی به ترتیب با کنگلومرای قرمز رنگ سازند قلعه دختر و واحد کنگلومرای کرمان در تماس است. در این پژوهش، بر مبنای مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی مجموعا 6 ریزرخساره کربناته در قالب 3 کمربند رخساره ای لاگون، ریف سدی و دریای باز شناسایی شده است. با توجه به ریزرخساره های معرفی شده و نیز پراکندگی آن ها در طول توالی مورد مطالعه، الگوی رسوبی برای این برش به صورت یک پلاتفرم کربناته از نوع شلف لبه دار ارائه شده است که در طی ژوراسیک پسین دستخوش پیشروی بوده است. داده های ژئوشیمیایی حاصل از آنالیز عنصری نمونه ها نشان می دهد که شرایط محیط تشکیل این نهشته ها با سنگ آهک آراگونیتی سازند مزدوران (ژوراسیک بالایی) مشابهت داشته است. همچنین، ترکیب کانی شناسی اولیه آراگونیتی بوده و در طی دیاژنز شرایط ژئوشیمیایی نیمه بسته حاکم بوده است. به علاوه، تلفیق داده های پتروگرافی و ژئوشیمیایی نشان داده است که سنگ های آهکی مطالعه شده عمدتا تحت تاثیر محیط های دیاژنتیکی تدفینی و جوی قرار گرفته اند که البته تأثیر دیاژنز تدفینی بر این نهشته ها قابل توجه تر می باشد.
بهاره ولی پوری گودرزی شاهین زمان
به منظورمطالعه سیستماتیک و دیرینه بوم شناسی سنگواره های مرجانی ژوراسیک میانی در جنوب غرب طبس، دوبرش مورد مطالعه قرار گرفته است. سازند پروده در برش مزینو به ضخامت 58 متر در 42 کیلومتری جاده آسفالته طبس به یزد و در مجاورت جاده و سمت راست آن واقع شده است. قاعده ی برش مزینو به مختصات عرض جغرافیایی ?36.4 ?08 ?33 و طول جغرافیایی ?29.4 ?11 ?56 واقع شده است. سازند پروده در برش کمرمهدی به ضخامت 111متر نیز از طریق پیمودن 78 کیلومتر از جاده ی آسفالته طبس به یزد و سپس ادامه مسیر از طریق جاده خاکی معدن فلورین کمرمهدی امکان پذیر می باشد. قاعده ی برش کمرمهدی به مختصات عرض جغرافیایی ?39.4 ?03 ?33 و طول جغرافیایی ?28.1 ?28 ?56 قرار گرفته است. مطالعه سنگ چینه ای صورت گرفته، در هر دو برش نشان داد که قاعده ی برش ها با ضخامتی اندک از رسوبات آواری آغاز می شوند و با واحدهای کربناته ادامه می یابند. در هر دو برش مطالعه شده مرز زیرین سازند به صورت ناپیوسته و هم شیب با سازند هجدک و مرز بالایی به صورت پیوسته و هم شیب با سازند بغمشاه می باشد. سازند پروده در برش مزینو حاوی ماکروفسیل های مرجان، بلمنیت، دوکفه ای و شکم پا، می باشد. و در برش کمرمهدی حاوی ماکروفسیل های اسفنج، مرجان، بلمنیت، دوکفه ای، شکم پا، ساقه ی لاله وشان و خارداران می باشد. مرجان-های اسکلرکتینا از نوع هرماتیپیک سازندگان اصلی ریف های منطقه هستند. مرجان های اسکلرکتینای موجود در برش های مزینو و کمرمهدی نقش مهمی در بازسازی شرایط حاکم بر محیط دیرینه ژوراسیک میانی سازند پروده ایفا کرده و این اجتماعات آب های گرم، کم عمق، زون یوفوتیک، شوری نرمال، شرایط الیگوتروفیک و سنگ بستر کربناته را برای رشد انتخاب می کنند. از 263 نمونه جمع آوری شده از دو برش مطالعه شده، بیشتر فراوانی مربوط به مرجان های انفرادی بوده وکمترین درصد اختصاص به مرجان های کلنی نوع فاسلوئید دارد .براساس این مطالعه تعداد 15 جنس و 22 گونه شناسایی و براساس آن ها سن سازند پروده باژوسین تا کیمریجین زیرین در نظر گرفته شده است.
ناصر شاه محمدیان احمدرضا خزاعی
به منظور ارتقاء مطالعات انجام شده بر روری سازند سرچشمه از سری رسوبات کرتاسه پیشین در حوضه رسوبی کپه داغ برشی از این سازند در روستای بهمن جان علیا در شمال غرب شهرستان چناران از توابع استان خراسان رضوی با مختصات جغرافیایی n36.53.39/87 و e58.58.20/54 که از طریق جاده اصلی چناران به قوچان و پس از پیمودن25 کیلومتر وارد جاده فرعی و آسفالته حکیم آباد به سمت بهمن جان علیا (15 کیلومتر) انتخاب شده است مورد مطالعه قرار گرفت. سازند مورد نظر در این برش دارای ضخامت 7/272 متر که لیتولوژی غالب آن مارن خاکستری تیره تا روشن، شیل قهوه ای تیره مایل به سیاه و سنگ آهک نازک لایه اوربیتولین دار می باشد. این برش دارای فونای فسیلی از ماکروفسیل های مرجان، خارپوست، دوکفه ای، بازوپا، شکم پا، آمونیت و روزن داران(اوربیتولین) می باشد. در این برش به مطاله سیستماتیک مرجانها جهت بازسازی محیط دیرینه و تعین سن سازند و هم ارزی این برش با سایر برشهای نظیر آن در سایر نقاط ایران بخصوص ایران مرکزی (اصفهان) بررسی شده است. در این مطالعه 107 نمونه مرجانی و 88 نمونه از سایر گروههای فسیلی ذکر شده در بالا جمع آوری شد. حاصل مطالعه بر روی مرجانها، شناسایی 16 جنس و 18 گونه بود. که تمامی این مرجانها در محدوده سنی بارمین تا آلبین زندگی کرده اند و محدوده سنی بارمین پسین- آلبین پیشین برای آن پیشنهاد می شود. نمونه های موجود بیشتر از نوع کلنی و کمتر به صورت منفرد هستند و نمونه های کلنی بیشتر از نوع تامناستروئید و سریوئید می باشند که شاخص دریای با تلاطم زیاد تا متوسط و نرخ رسوبگذاری پایین تا متوسط می باشد.
احمدرضا خزاعی علی اصغر آریایی
با توجه به ارزش چینه شناسی رودیست ها بویژه در کرتاسه فوقانی و نیز شرکت آنها در ساختار ردیف ها مطالعاتی بر روی رودیست های ماستریشتین شرق حوضه کپه داغ (شمال شرق ایران) انجام شد. در این مطالعات لایه های رودیست دار عضو 5 سازند کلات در برش الگوی آن در تنگ نیزار در جاده مشهد - سرخس و مقطعی در 7km غرب آن مورد بررسی قرار گرفتند که شامل دو افق پرفسیل بوده و کار نمونه برداری بر روی این افقها صورت گرفت . در مجموع با مطالعه فسیلهای به دست آمده 11 جنس شامل 8 گونه رودیست به همراه چند نمونه شکم پا، دوکفه ای و مرجان شناسایی که با توجه به آنها سن ماستریشتین فوقانی برای این لایه ها پیشنهاد شده است . براساس بررسیهای پالئواولوژیکی، رودیست های یافت شده جزو گروه مرفولوژیکی برخاسته اند که محیط آرام و نرخ رسوبگذاری زیاد، شرایط استوایی، عمق کم، دما و شوری زیاد را مشخص می کنند. اجتماعات آنها به صورت ریفهای سدی و پراکنده و tickets یافت می شوند. منطقه شرق کپه داغ در ماستریشتین جزئی از حوضه تاجیکستان - افغانستان - شمال ایران بوده و در اقیانوس تتیس (منطقه سوپرتتیس) نزدیک به خط استوا قرار داشته است . رخساره های میکروسکوپی این لایه ها شامل 5 رخساره می باشند که در مجموع نشانگر محیط سدی برای لایه های رودیست دار، محیط لاگونی برای رسوبات دانه ریز (شیل ها) و محیط جلوی سدی برای رسوبات گرین استونی بوده که در یک مگاسیکل پسرونده بر جای گذاشته شده اند.