نام پژوهشگر: رضوان لطفی خزایی

جایگاه خط نستعلیق در عصر قاجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1392
  رضوان لطفی خزایی   زهرا ربانی

خوشنویسی به عنوان بخشی از هنر اسلامی در بین مسلمانان دارای اهمیت به سزایی می باشد. در میان خطوط اسلامی، خط نستعلیق که از آن به عنوان دومین خط ایرانی یاد می شود، از بدو پیدایش، مورد توجه خوشنویسان قرار گرفت. عصر قاجار را می توان یکی از دوره های مهم و موثر در رونق و شکوفایی خط نستعلیق به شمار آورد. در این عصر خط نستعلیق پس از یک دوره رکود، حیاتی دوباره یافت و به دوره ای از درخشش و شکوفایی خود گام نهاد. با توجه به اهمیت خوشنویسی در عصر قاجار، این پژوهش بر آن است بر اساس روش توصیفی ـ تحلیلی، به بررسی جایگاه خط نستعلیق درآن دوره بپردازد و مهم ترین مسأله پژوهش، بررسی عوامل موثر بر رونق و رکود خط نستعلیق، تحولات، کاربردها و معرفی مکاتب رایج آن در عصر قاجار می باشد. شاهان قاجار که عمدتاً افراد هنردوستی بودند، به عنوان حامیان اصلی خوشنویسی، زمینه مناسبی برای رشد این هنر فراهم کردند و در رونق آن نقش موثری داشتند. علاوه بر این، چاپ سنگی نیز نقش مهمی در تحول خط نستعلیق در عصر قاجار داشت که این امر به بروز تغییراتی در شیوه نوشتن آن خط منجر شد. به همین دلیل در عصر قاجار خط نستعلیق کاربردهای مختلفی پیدا کرد که از جمله آن ها می توان به کتیبه نگاری، نوشتن روزنامه ها و نسخ خطی، حکاکی مهرها، قطعه نویسی، مرقع نگاری و تزیین اشیاء اشاره کرد. نکته بارز و حائز اهمیت پیرامون خوشنویسی در عصر قاجار، پیدایش مکتب کلهر در کنار مکتب مرسوم و شناخته شده میرعماد بود که شیوه ای تازه در نوشتن خط نستعلیق پیش روی خوشنویسان قرار داد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که علی رغم توجه به خوشنویسی از سوی طبقات مختلف جامعه و رشد و بالندگی آن در عصر قاجار، این هنر در اوایل سده چهاردهم هجری و در سال های پایانی عمر این سلسله سیری نزولی یافت که عوامل متعدد سیاسی و اجتماعی در این زمینه نقش داشتند.