نام پژوهشگر: شهرام مرادی فیروز

تحلیل بلاغی ـ دستوری پرسش های بلاغی در غزل سعدی
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  شهرام مرادی فیروز   ناصرقلی سارلی

کاربران زبان در گفته¬های خویش اغلب از جملاتی استفاده می¬کنند که معنای ظاهری آن¬ها با منظوری که در آن نهفته است تفاوت زیادی دارد. معمول¬ترین این جمله¬ها در همه¬ی زبان¬های دنیا جملات خبری، امری، پرسشی و تعجبی هستند که به ترتیب برای دادن خبر، صدور فرمان، کسب اطلاع و شگفتی به کار می¬روند؛ اما علم معانی و کاربرد¬شناسی زبان حاکی از این است که این جملات همیشه در نقش اصلی خود به کار نمی¬روند و هریک در موقعیت¬های مختلف برای ادای منظورهای متنوّعی کاربرد دارند. یکی از ایـن جملات که برای آن کارکردهای زیادی در کتب معانی بر شمرده¬اند، جملات پرسشی اسـت. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل جملات پرسشی غزلیات سعدی از دیدگاه علم معانی، دستور وکاربردشناسی زبان، به منظور کشف نیت گوینده از کاربرد جملات است. هم¬چنین کوشش شده است رابطه¬ای میان صورت نحوی و معنای ثانوی حاصل از آن تبیین گردد. تحقیق حاضر نشان می¬دهد که جملات پرسشی در 643 بیت از غزل¬های سعدی به کار رفته است که 9درصد از حجم غزل¬های این شاعر را در بر می¬گیرد. از این تعداد بیش از 95 درصد جملات پرسشی در معنایی غیر از نقش اصلی خود به کار رفته¬اند و شاعر از ساخت نحوی پرسش برای بیان 51 غرض ثانویه استفاده کرده است. پربسامد¬ترین این کارکردهای ثانوی به ترتیب؛ استفهام انکاری، نفی، تمهید مقدمات برای بیان خبر، شگفتی و گلایه هستند. بر اساس این تحقیق مشخص شد که سعدی برای پرسشی کردن جملات از دو شیوه استفاده می¬کند: 1ـ با کاربرد کلمه¬های پرسشی 2ـ با آهنگ خیزان. شاعر از آهنگ خیزان برای پرسشی کردن 95 جمله استفاده کرده و از میان کلمه¬های پرسشی «چه» ، «که» ، «کجا» ، «کی» بیش از سایر صورت¬های زبانی برای بیان پرسش به کار رفته¬اند.