نام پژوهشگر: راضیه رفیعی
راضیه رفیعی مهین حاجی زاده
در بین تمامی اموری که به جامعه، انسان و جنبه های انسانی مربوط می شود مسأله ی زن به عنوان نیمی جامعه، که از لحاظ عواطف زیباترین و لطیف ترین عنصر جامعه است، همواره با پیچیدگی و غموض بیش تر همراه بوده و سرآغاز شعر و گونه های نثر را به انحصار خود آورده و به آثار ادبی جذابیت خاصی بخشیده است. یکی از این انواع ادبی داستان می باشد. یوسف ادریس داستان نویس بزرگ مصری است که دنیای داستانی وی در بیش تر نوشته هایش، در قالب سه عنصر الله، جنس و سلطه مشخص می گردد. حضور زن در داستان های وی به واقعیت نزدیک است و تصویری به نسبت واقع بینانه از چهره ی وی می نمایاند. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی در صدد است تا تصویر و جایگاه زن را در چند داستان یوسف ادریس بررسی و تحلیل نماید. این پژوهش تأکید دارد که زن بر خلاف نظر هیلاری کیلباتریک، در ابداع داستانی یوسف ادریس بهر ه ی بسیاری دارد و در اکثر موارد در این داستان ها مورد توهین قرار می گیرد و یا مرتکب خطایی می شود و به عبارتی دیگر چهره ای کاملاً منفی دارد. زن گاه در چهره ی شیطانی، بی وفا و شرور، بی رحم و سنگدل، حقیر یا خوار و یا قابل ترحم در این داستان ها به تصویر کشیده شده است. اما با موشکافی تعدادی از این داستان ها در می یابیم که ادریس این مشکلات را ناشی از شرایط نابسامان جامعه ی مصری می داند. و از آن جا که ادریس در داستان های خود مانند یک پزشک به بیماری های جامعه ی خود می پردازد به تصویر این دسته از زنان پرداخته است و قطعاً در جامعه ی مصری آن زمان زنانی فاضل و با فرهنگ نیز وجود داشته اند.
راضیه رفیعی ناصر برک پور
برنامه ریزی شهرها همواره یکی از دغدغه های مهم مسئولان و مدیران شهری به منظور ایجاد نظم در شهرها و پاسخگویی به نیازهای روزافزون جمعیت شهری بوده است. برنامه های توسعه شهری که در راستای پاسخ به این مسئله از سوی برنامه ریزان شهری تهیه می شوند، دارای ویژگی ها و اهداف متفاوتی هستند. ازاین رو، از آغاز تأسیس شهرها برنامه های متعددی جهت سازماندهی و برنامه ریزی آن ها تهیه می شوند. اغلب این برنامه ها بدون توجه به اهداف و نتایج برنامه های پیشین تدوین می شوند و به ارزیابی برنامه های گذشته و میزان موفقیت آن ها در بهبود شرایط شهر نمی پردازند. ارزیابی اجرای برنامه های توسعه شهری می تواند موجبات تهیه برنامه هایی کارآمد و پاسخگو را فراهم آورد و برنامه ریزی را در دید عموم مشروع سازد. در این بین، برنامه کاربری زمین به عنوان بخشی از برنامه توسعه شهر که تاثیر قابل توجهی بر منافع عمومی و خصوصی دارد، بیش از همه نیازمند ارزیابی است. یکی از روش های ارزیابی اجرای برنامه ها، سنجش میزان انطباق میان برنامه پیشنهادی و شرایط کنونی شهر است. این تحقیق با بهره گیری از این روش به ارزیابی اجرای برنامه کاربری زمین شهر لواسان پرداخته است تا مغایرت های بروزیافته در سطح شهر را تشخیص داده و علل بروز آن ها را مشخص سازد. این ارزیابی براساس سه شاخص کاربری، سطح اشغال و تراکم صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که 54 درصد از سطح شهر دارای مغایرت در کاربری هستند که 12 درصد از این مغایرت-ها، اساسی و به منزله سرپیچی از برنامه پیشنهادی هستند. علاوه بر این، 7 درصد از مساحت قطعات به قطعات دارای مغایرت در سطح اشغال و 9 درصد از آن به قطعات دارای مغایرت در تراکم اختصاص دارد. پراکنش این مغایرت ها به صورت خوشه ای است و بیشتر در محلات مرکزی شهر مشاهده می شود. مهم-ترین دلایل بروز این مغایرت ها را می توان نظارت ناکافی بر روند تغییر کاربری اراضی، عدم توجه شهروندان و مسئولان به منافع عمومی و ابهامات و خلاءهای موجود در برنامه پیشنهادی دانست.