نام پژوهشگر: محمود حاجی رحیمی

بررسی اقتصادی ساختار تولید و هزینه محصول گندم (آبی و دیم ) در استان کردستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1390
  الهام پورمختار   حامد قادرزاده

مطالعه حاضر به بررسی ساختار ریاضی تابع هزینه و تولید محصول گندم(آبی و دیم)، در استان کردستان می پردازد و اساس متدولوژی آن بر فرضیه دوگانگی استوار است. لذا ضمن اشاره به مزایای استفاده از تابع هزینه به جای تابع تولید درتجزیه و تحلیل تکنولوژی تولید، انواع توابع هزینه معرفی شده و با انتخاب تابع هزینه ترانسلوگ، طبق قضیه شفارد توابع تقاضای شرطی نهاده های گندم (آبی-ودیم)درچارچوب معادلات سیستمی به روش رگرسیون های به ظاهر نامرتبط تکراری به صورت، مقید برآورد شدند. با استفاده از ضرایب به دست آمده، وضعیت تابع هزینه، کشش های جزئی خودی و متقاطع آلن، کشش های موریشیما و کشش های قیمتی خودی و متقاطع تقاضای نهاده ها و چگونگی صرفه های حاصل از مقیاس بررسی گردید. اندازه نمونه بالغ بر 554 بهره بردار ( 257 بهره بردار گندم آبی و 297 بهره بردار گندم دیم) است. داده ها برای سال زراعی90-89 به صورت، پیمایشی و از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه جمع آوری شده است. نمونه ها به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله انتخاب گردیدند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که تابع هزینه ترانسلوگ برازش خوبی نسبت به داده های مورد تحقیق داشته است و فرضیه های ساختاری از جمله بازدهی ثابت نسبت به مقیاس، همگن بودن و هموتتیک بودن تکنولوژی تولید گندم(آبی و دیم)، هیچکدام از نظر آماری معنی دار نیستند. نهاده های زمین وسم به ترتیب، بیشترین و کمترین سهم از هزینه تولیدگندم (آبی و دیم) را به خود اختصاص می دهند. با توجه به نتایج حاصل از کشش های آلن و موریشیما، به جز نهاده های نیروی کار با سم و آب با کود (گندم آبی) وبذر با سم و بذر با کود (گندم دیم) بقیه از نوع جانشینی می-باشد. همچنین برآورد معیار بازدهی نسبت به مقیاس بیانگرآن است که بازدهی نسبت به مقیاس فزاینده درمزارع گندم (آبی و دیم) مورد مطالعه، وجود دارد. بر این اساس خرد شدن زمین ها باعث افزایش قیمت تمام شده محصول خواهد. همه کشش های قیمتی خودی تقاضا،کوچکتراز یک بوده وهمچنین اکثرکشش های قیمتی متقاطع تقاضا مقادیرکوچکی هستند،که نشان دهنده این است که اولاً بطورکلی گندم کاران نمی توانند در برابر افرایش قیمت نهاده ها عکس العمل قابل توجهی نشان دهند و از تقاضای خود بکاهند و خود مجبور به تحمل هزینه های اضافی می شوند، بویژه اگر شرایط بازار به-گونه ای باشد که امکان انتقال آن به مصرف کنندگان وجود نداشته باشد. ثانیاً فشار هزینه ای بر تولیدکنندگان از بابت افزایش قیمت نهاده سم که کمترین کشش پذیری را دارد از سایر نهاده ها بیشتر می باشد.

تعیین ارزش اقتصادی آب آبیاری با روش های تخمین تابع تولید و مدل برنامه ریزی خطی در دشت همدان- بهار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1391
  عبداله عبدل قوزلوجه   محمود حاجی رحیمی

با رشد روز افزون جمعیت کره زمین و پیامدهای ناشی از آن، تقاضای آب در حال افزایش است. مدیریت تقاضای آب یکی از راهکارهای مهم در متعادل سازی عرضه و تقاضای آب شناخته می شود و مهم ترین عامل در مدیریت تقاضای آب قیمت گذاری آن است. قیمت گذاری مناسب آب آبیاری در هر منطقه، نیازمند تعیین ارزش اقتصادی آب با توجه به شرایط و محصولات زراعی منطقه مورد نظر می باشد. در این تحقیق با هدف تعیین ارزش اقتصادی آب آبیاری در دشت همدان– بهار، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 119 پرسشنامه برای سال زراعی 90-1389 تکمیل شد. با کاربرد روش های تخمین تابع تولید و مدل برنامه ریزی خطی ساده، ارزش تولید نهایی و قیمت سایه ای هر متر مکعب آب آبیاری در محدوده مورد مطالعه تعیین شد. در روش تخمین تابع تولید توابع انعطاف پذیر ترانسلوگ، درجه دوم تعمیم یافته و لئونتیف تعمیم یافته و همچنین توابع انعطاف ناپذیر کاب- داگلاس و ترانسندنتال تخمین زده شدند. جهت انتخاب تابع برتر، توابع تخمینی مورد آزمون قرار گرفتند که در نهایت دو تابع کاب- داگلاس و ترانسندنتال به عنوان توابع برتر انتخاب شدند. مطابق نتایج به دست آمده از تخمین توابع تولید، ارزش تولید نهایی هر متر مکعب آب بر مبنای تابع تولید کاب- داگلاس و ترانسندنتال به ترتیب برابر با 4486 و 3558 ریال می باشد. همچنین نتایج حاصل از مدل های برنامه ریزی خطی نشان می دهد که قیمت سایه ای هر متر مکعب آب آبیاری در ماه های سال و گروه های تولیدی کشاورزان متغیر و در محدوده 816 تا 10060 ریال قرار دارد.

تحلیل ساختار تقاضا و بررسی اثرات بیمه بر مزارع کشاورزی: مطالعه مزارع دشت دهگلان در استان کردستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1391
  غزال شالودگی   محمود حاجی رحیمی

مطالعه حاضر به بررسی و ارزیابی اثرات بیمه بر مزارع کشاورزی استان کردستان، با توجه به نقش بیمه در کاهش ریسک در بخش کشاورزی و افزایش ثبات درآمد کشاورزان می پردازد. تأثیر بیمه بر کارایی تولید بهره برداران کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت، برای این منظور از تابع تولید مرزی تصادفی برای تعیین کارایی فنی بهره برداران بیمه شده و بیمه نشده استفاده شد. وجود مسائلی از جمله انتخاب زیان آور و مخاطرات اخلاقی می تواند موجب کارایی نامناسب نظام بیمه گردد، از این رو، وجود این پدیده ها با استفاده از سیستمی از معادلات همزمان بررسی گردید. تابع تقاضای بیمه بهره برداران با استفاده از روش گودوین برآورد شد و عوامل موثر بر آن نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده های مقطعی از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه از 128 بهره بردار گندمکار و سیب زمینی کار بیمه شده و بیمه نشده در سال زراعی 90-1389 جمع آوری شد. نمونه ها به روش نمونه گیری طبقه بندی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین کارایی های فنی در گروه بیمه شده گندمکاران، به طور قابل ملاحظه ای، بیشتر از گروه بیمه نشده است، اما بیمه بر کارایی فنی سیب زمینی کاران اثر مثبت معنی دار نداشت. نتایج حاصل از توابع تولید و توابع تقاضای نهاده ها (نسبت نهاده ها) نشان داد که مزارع سیب زمینی با پدیده انتخاب زیان آور مواجه اند، ولی در مورد گندمکاران این پدیده دیده نشد. همچنین، نتیجه مثبت عملکرد بیمه گندم و سیب زمینی را می توان ناشی از عدم وجود پدیده مخاطره اخلاقی دانست. تخمین تابع تقاضای گندم نشان دهنده تأثیر مثبت درجه ریسک گریزی، سطح زیر کشت گندم، نوع کشاورزی و تنوع محصولات کشاورزی بر تقاضای بیمه می باشد. همچنین، تخمین تابع تقاضای سیب زمینی نشان دهنده تأثیر مثبت درجه ریسک گریزی، سطح زیر کشت، تنوع محصولات، سن بهره بردار و تحصیلات بر تقاضای بیمه می باشد. واژه های کلیدی: بیمه، تابع تقاضا، تابع تولید، مخاطره اخلاقی، انتخاب زیان آور، ضریب ریسک گریزی، کارایی فنی

بررسی تطبیقی تاثیر روشهای آبیاری سطحی وبارانی برکارایی مزارع کشاورزی در استان کردستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1391
  مجتبی زارعی   محمود حاجی رحیمی

آب یکی از محدود ترین نهاده های کشاورزی در ایران است. بنابراین افزایش بهره وری از این عامل، دارای اهمیت ویژه ای است. در این راستا، مطالعه حاضر به بررسی و مقایسه کارایی اقتصادی روش های آبیاری سطحی و بارانی پرداخته است. داده های مورد نیاز با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب به دست آمد، که شامل 200 پرسشنامه برای سال زراعی 91-1390 گردید. کارایی فنی، تخصیصی و اقتصادی با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها به دست آمد. نتایج نشان داد، میانگین کارایی فنی روش های آبیاری سطحی و بارانی در روش بازدهی ثابت نسبت به مقیاس به ترتیب برابر 59/0 و 80/0 است. در روش بازدهی متغیر به ترتیب برابر 71/0 و 86/0 می باشد. نتایج الگوی کشت نیز نشان داد استفاده از روش آبیاری بارانی موجب نزدیک شدن الگوی موجود به الگوی بهینه می شود.

بررسی اقتصادی ساختار تولید شیر در گاوداری های صنعتی استان کردستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1391
  سمیه جعفری خروسه   حامد قادرزاده

محاسبه قیمت تمام شده شیر، برآورد تابع هزینه، تعیین صرفه های حاصل از مقیاس، محاسبه کشش جانشینی نهاده ها،محاسبه کشش های قیمتی و متقاطع نهاده ها اهداف مورد بررسی در این مطالعه بودند.برای رسیدن به اهداف ذکر شده و به منظور بررسی ساختار تولیدی محصول شیر از تابع هزینه ترانسلوگ استفاده شد.برای برآورد تابع هزینه و معادلات سهم هزینه نهاده ها از رگرسیون های به ظاهر نامرتبط استفاده شده است.همچنین از کشش های خودی و جانشینی آلن-اوزاوا،کشش های خود قیمتی و متقاطع تقاضای نهاده ها و کشش جانشینی موریشیما جهت بررسی وضعیت نهاده ها نسبت به یکدیگر و کشش مقیاس و کشش هزینه برای تعیین صرفه های حاصل از مقیاس استفاده شد.برای محاسبه قیمت تمام شده هر کیلو شیر، تنها هزینه های متغیر مورد نظر قرار گرفتند و از در نظر گرفتن هزینه ثابت گاوداری ها خودداری شد و هزینه متوسط متغیر ملاک بود.علت این امر تعیین قیمت تمام شده کوتاه مدت هر کیلو شیر و مقایسه با قیمت موجود در بازار بود. بنابراین قیمت تمام نهاده ها را در متوسط تابع هزینه برآورد شده قرار داده و هزینه تمام شده یک کیلو شیر محاسبه و سپس با قیمت موجود در بازار مقایسه شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در واحدهای مورد بررسی صرفه های حاصل از مقیاس وجود ندارد.مقدار کشش مقیاس به دست آمده دارای میانگین 469/0 می باشد.براساس کشش خود قیمتی، نهاده های کنسانتره و سایر علوفه بیشترین کشش قیمتی را دارندو تولید کننده در مورد نهاه های یونجه، بهداشت دام و محیط و انرژی نسبت به تغییر قیمت عکس العمل چندانی از خود نشان نمی دهد.کشش های جزیی خودی آلن به دست آمده علامت مورد انتظار منفی را دارا می باشند و رابطه معکوس بین قیمت و مقدار مورد تقاضا در آن ها مشهود است. کشش جانشنین آلن برای نهاده های نیروی کار-کنسانتره،یونجه-کنسانتره، بهداشت-کنسانتره،یونجه-انرژی،بهداشت-انرژی با علامت منفی ظاهر شده است، پس می توان گفت که این نهاده ها مکمل یکدیگر هستند.نتایج به دست آمده برای قیمت تمام شده شیر حاکی از آن است که هزینه های تمام شده هر کیلو شیر از میانگین قیمتی که در بازار برای این محصول تعیین شده است بیشتر بوده و عملا تولیدکنندگان در کوتاه مدت حتی از عهده جبران هزینه های متغیر نیز برنمی آیند.

تحلیل تولید و هزینه محصول زیتون در شهرستان طارم- زنجان: تعیین اندازه بهینه و بررسی منطقی بودن استفاده از نهاده ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1392
  محمود محمدی   محمود حاجی رحیمی

بررسی ساختار تولید و هزینه محصولات کشاورزی وشناخت جنبه های اقتصادی آن برای تعیین نحوه تخصیص عوامل، میزان کارآمدی فعلی و برنامه ریزی آینده، دارای اهمیت بالایی است. بر این اساس، مطالعه حاضربا رویکردی تحلیلی به بررسی میزان منطقی بودن استفاده از نهاده های تولیدی محصول زیتون در شهرتان طارم استان زنجان پرداخته وبحث اقتصاد مقیاس و اندازه بهینه باغات زیتون رامورد بررسی قرار می دهد. داد های لازم از طریق160 پرسشنامه که اطلاعات آن با بهره گیری از روش نمونه - گیری تصادفی طبقه بندی شده و به صورت مقطعی برای سال 1392 جمع آوری شده بود، بدست آمد. برای تحلیل استفاده منطقی نهاده ها به لحاظ اقتصادی، فرم تابعی ترانسندنتال به عنوان مناسبترین فرم تابع تولید انتخاب گردید. بعلاوه با بهره گیری از این تابع، کشش جزئی عوامل تولید و نواحی تولید برای هر یک از نهاده های مصرفی مشخص گردید. همچنین با بهره گیری از تابع بهره وری کل به فرم ترانسندنتال، میزان استفاده بهینه از نهاده هامشخص گردید. در بحث وجود یا عدم وجود صرفه-های ناشی از مقیاس و اندازه بهینه سطح زیر کشت نیز، تابع هزینه ترانسلوگ تخمین زده شد. نتایج نشان می دهد، تعداد درختان در هر هکتار در منطقه مورد مطالعه بیش از تعداد بهینه اقتصادی است، همچنین بهره برداران از نهاده های نیروی کار و کود حیوانی بیش از میزان بهینه استفاده کرده اند و از نهاده های آب، آفت کش و قارچ کش نیز کمتر از میزان بهینه استفاده می کنند، تنها نهاده ای که میزان استفاده از آن در منطقه اقتصادی تولید قرار دارد کودشیمیایی است. به عبارت دیگر در مجموع تخصیص نهاده های تولیدی در تولید محصول زیتون در منطقه مورد مطالعه از نظر اقتصادی مطلوب نیست. از نظر سیاستی این موضوع می تواند سبب کاهش سود آوری و بازدهی عوامل تولید شود. میزان سطح زیر کشت بهینه 6/23 هکتار برآورد گردید که 8 درصد بیشتر از متوسط سطح زیر کشت باغات زیتون (4/93 هکتار) در منطقه مورد مطالعه است. همچنین با توجه به بازدهی نسبت به مقیاس فزاینده که در منطقه مورد مطالعه وجود دارد توصیه می شود، بهره برداران با مدیریت یکپارچه سطح زیرکشت باغات، به بهبود سودآوری فعالیت خود و اقتصادی تر شدن فرایند تولید کمک نمایند.

بررسی وجود انتخاب نامساعد در بیمه محصول توت فرنگی شهرستان سنندج: تحلیل انگیزه های ریسک گریزی، اطلاعات نامتقارن و یارانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  میترا رستمیان   محمود حاجی رحیمی

وجود یا عدم وجود انتخاب نامساعد در بازار بیمه یک امر مهم تلقی می شود و این همواره مورد توجه و بررسی بیمه گران قرار داشته است. انتخاب نامساعد یکی از پیامدهای اطلاعات نامتقارن است. تئوری انتخاب نامساعد به تقاضای افراد با ریسک بالا برای استفاده از خدمات بیمه بیشتر از افراد با ریسک پایین می پردازد. اگر شرکت بیمه نتواند سطوح ریسک افراد را مشخص کند، با زیان فراوانی مواجه خواهد شد. در مطالعه حاضر نمونه ای از 100 باغدار که در شهرستان سنندج در سال زراعی90- 1389توت فرنگی کاشته اند، با روش نمونه گیری خوشه-ای انتخاب شده اند و بازار موجود در بیمه کشاورزی ایران به صورت یک مدل ریاضی ارایه شده و با به کاربردن مفاهیم معادل اطمینان و تابعی ترجیحی سه انگیزه ریسک گریزی، یارانه و اطلاعات نامتقارن برای بیمه شدگان محاسبه شده است. با مقایسه این انگیزه ها بین گزینه های مختلف و تأثیر بیمه بر میانگین و واریانس درآمد کشاورزان به بررسی انتخاب نامساعد پرداخته شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد، ریسک گریزی و اطلاعات نامتقارن قسمت جزیی از انگیزه های توت فرنگی کاران برای مشارکت در بیمه است. در حالی که یارانه، بخش اصلی انگیزه ی آنان برای تقاضای بیمه محصول می باشد. به عبارت دیگر نگاه کشاورزان به بیمه به عنوان ابزاری برای کاهش ریسک نیست. در واقع آن چه که موجب جذب توت فرنگی کاران به بیمه کشاورزی می گردد، یارانه پرداختی از طرف دولت است. همچنین، وجود انگیزه اطلاعات نامتقارن سبب می شود، کشاورزان از ضعف اطلاعاتی بیمه گران به نفع خود استفاده کنند. این تحقیق وجود انتخاب نامساعد را در بازار بیمه توت فرنگی شهرستان سنندج را تائید می نماید. با توجه به یافته های تحقیق، استفاده از روش های آماری در محاسبه دقیق نرخ های بیمه ای، طبقه بندی ریسکی کشاورزان برای مدیریت بهتر ریسک و در آخر فرهنگ سازی بیمه کشاورزی در بین کشاورزان، برای غلبه بر پدیده ی انتخاب نامساعد پیشنهاد می شود.

بررسی زنجیره ارزش و تحلیل توان رقابتی محصول کیوی در استان گیلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  مرضیه احمدی جلالی مقدم   محمود حاجی رحیمی

مطالعه حاضر، زنجیره ارزش تولید کیوی در سال 92-91 در استان گیلان را با هدف تحلیل حلقه-های زنجیره ارزش در راستای معرفی حلقه ها، برآورد هزینه های هر حلقه و مشخص کردن سهم هر حلقه در روند تولید محصول و تبدیل آن به محصول نهایی، بررسی می کند. از این رو این فرآیند به سه حلقه اصلی نهالستان، باغ (تولید) و بازاررسانی تقسیم شده است و نقش و سهم هر یک مورد ارزیابی قرار گرفته است. با توجه به بررسی های صورت گرفته، حلقه باغ (تولید) به عنوان قوی ترین حلقه زنجیره و حلقه بازاررسانی به عنوان ضعیف ترین حلقه زنجیره ارزش تولید کیوی مشخص شدند. بر اساس محاسبات، حاشیه کل بازاریابی کیوی 54/12835 ریال و حاشیه های عمده فروشی و خرده فروشی به ترتیب 54/9835 و 3000 ریال محاسبه شده اند. همچنین نتایجی در مورد ضریب هزینه بازاریابی و سهم عوامل بازاریابی بدست آمده است. ضریب هزینه بازاریابی 12/61 درصدی برای محصول کیوی در سال 91 بیانگر این است که هزینه های بازاریابی بیش از نیمی از قیمت خرده فروشی کیوی را تشکیل می دهند. این مطالعه بر رقابت پذیری حلقه تولید زنجیره ارزش کیوی، متمرکز شده و مزیت نسبی تولید را با استفاده از شاخص های هزینه منابع داخلی (drc) ، نسبت هزینه به منفعت اجتماعی (scb) ، سودآوری خالص اجتماعی (nsp) در قالب ماتریس تحلیل سیاستی (pam) محاسبه می کند. سپس وضعیت صادرات و مزیت های نسبی صادراتی آشکارشده (rca) و آشکارشده متقارن (rsca) مورد ارزیابی قرار می دهد. نتایج سودآوری اقتصادی از طریق محاسبه شاخص drc و scb نشان می دهد که گیلان در تولید کیوی دارای مزیت نسبی می باشد یعنی تولید محصول در داخل نسبت به واردات آن، به صرفه است. شاخص nsp نیز مثبت برآورد شده که نشان دهنده وجود مزیت نسبی در تولید کیوی می باشد که به معنی کمتر بودن هزینه تمام شده کیوی در ایران نسبت به واردات این محصول است ولی این محصول دارای مزیت نسبی صادراتی آشکارشده و آشکارشده متقارن نمی باشد بدین معنا که سهمش در صادرات کیوی نسبت به سایر کشورها کم بوده و از توانمندی های تولید داخلی به صورت بهینه استفاده نگردیده است.

تحلیل ساختار تولید و بازاریابی گوشت قرمز در گاوداری های صنعتی استان کردستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1392
  صابر رستمی   محمود حاجی رحیمی

گوشت قرمز یکی از مهمترین منابع تأمین¬کننده پروتئین می¬باشدکه حدود 15 تا 20 درصد گوشت قرمز را پروتئین تشکیل می¬دهد از این رو این کالا اهمیت ویژ¬ه¬ای در سبد غذایی خانوار دارد. این پژوهش قصد دارد نحوه تولید و ویژگی¬های بازاریابی گوشت قرمز را در سطح استان مورد بررسی قرار دهد. اهداف کلی مطالعه شامل برآورد تابع تولید برای گوشت قرمز (گاو) ، محاسبه حاشیه¬های عمده¬فروشی، خرده¬فروشی وکل بازار، محاسبه کشش و تعیین ناحیه تولید است. داده¬های تحقیق از 35 واحد دامداری پرورش گاو گوشتی در استان کردستان جمع¬آوری گردید و با استفاده از آنها تابع تولید گوشت گاو در دو فرم تابع تولید ترانسندنتال و کاپ داگلاس براورد گردیدکه نهایتا با توجه به معیارهای گزینش تابع برتر و آزمون های آماری از دو تابع بدست آمده مشخص گردید که الگوی کاپ داگلاس برازش بهتری را نسبت به الگوی ترانسندنتال ارائه می دهد. به منظور بررسی عوامل موثر بر حاشیه بازاریابی گوشت قرمز نیز از الگوی مارک آپ استفاده شده است. بررسی وضعیت بازاررسانی و هزینه¬های مراکز توزیع گوشت و کشتارگاه¬ها طی سال¬ 91-1360 نشان می دهد هر سه متغیر میزان عرضه¬ی گوشت به قصابی¬ها، متوسط هزینه¬ی کشتارگاه برای یک کیلوگرم گوشت و متوسط هزینه¬ی قصابی برای عرضه¬ی یک کیلوگرم گوشت بر میزان حاشیه¬ی بازاریابی تأثیر مثبت دارد. همچنین یافته¬های پژوهش نشان می¬دهند که نهاده¬های نیروی¬کار و جو در ناحیه¬ دوم و نهاده کنستانتره در ناحیه¬ی سوم تولیدی قرار دارند. بنابراین دو متغیر اول در ناحیه اقتصادی تولید قرار دارند و مصرف متغیر سوم، جهت افزایش میزان تولید و رسیدن به مرحله¬ی اقتصادی باید کاهش یابد.

بررسی علل و اثرات اقتصادی پراکندگی اراضی کشاورزی در منطقه زیویه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1393
  داود امین پور   محمود حاجی رحیمی

چکیده پراکندگی اراضی کشاورزی یکی از مهمترین موانع موجود در راه پیشرفت و توسعه کشاورزی کشور می-باشد. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر پراکندگی اراضی کشاورزی و اثرات آن بر عملکرد، هزینه و درآمد محصول عمده گندم در منطقه زیویه واقع در شهرستان سقز می پردازد. جامعه آماری مطالعه شامل تمام کشاورزانی است که در تقسیمات اراضی کشاورزی قبل و بعد از انقلاب در منطقه زیویه مالک زمین شده اند. تعداد 151 زارع به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب و داده های مطالعه از طریق پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید. جهت تحلیل داده ها، از تحلیل عاملی، تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. متغیرهای مورد مطالعه در پژوهش، با استفاده از تحلیل عاملی به چهار گروه اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زراعی و فیزیکی- طبیعی تقسیم و سپس اثرات آن پراکندگی اراضی با استفاده از تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون، مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی تأثیر عامل ارث بر پراکندگی اراضی کشاورزی، زارعینی که از طریق ارث مالک شدند، به طور جداگانه نیز مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل همبستگی نشان دهنده ی وجود رابطه ی معنی دار و مثبت بین سن، سابقه کشاورزی، تعداد نیروی کار خانوادگی کشاورز، تعداد فرزندان ذکور و اٌناث زارع، هزینه تولید، بذر گندم مصرفی، تعداد قطعات، تعداد محصولات مورد کشت، مدت زمان شخم زنی در هر هکتار، میزان اراضی پرشیب و نوع منبع آب با پراکندگی اراضی می باشد. همچنین نتایج حاکی از وجود رابطه منفی و معنی دار بین پراکندگی اراضی با میزان سرمایه گذاری، درآمد سالانه کشاورزی، عملکرد محصول، فاصله از چشمه اصلی و فاصله از مرکز روستا می باشد. در تحلیل رگرسیون نیز، متغیرهای سن، فاصله از چشمه اصلی، تعداد قطعات و تعداد نیروی کار خانوادگی کشاورز معنی دار شده اند. به غیر از متغیر فاصله از چشمه اصلی، سه متغیر دیگر رابطه مثبت و مستقیمی با پراکندگی اراضی دارند.

تعیین ارزش زمین کشاورزی در بخش مرکزی شهرستان سنندج با استفاده از روش قیمت گذاری هدانیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1393
  زانیار رحمانی   محمود حاجی رحیمی

زمین یک منبع طبیعی و عمده ترین عامل تولید است. در هر منطقه همراه با توسعه اقتصادی، افزایش جمعیت، افزایش درآمد سرانه و تغییر در سایر متغیرهای اقتصادی، تقاضا برای زمین افزایش می یابد. بنابراین، تعیین ارزش زمین با توجه به ویژگی های منحصر به فرد آن، مثل ناهمگنی و غیر منقول بودن، اهمیت زیادی دارد. هدف از انجام این تحقیق، تعیین ارزش اقتصادی زمین های کشاورزی و عوامل موثر بر قیمت آن ها در بخش مرکزی شهرستان سنندج و با استفاده از روش قیمت گذاری هدانیک می باشد. داده های این پژوهش با استفاده از تکمیل پرسشنامه و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی با طبقه بندی بدست آمدند. نتایج مطالعه نشان می دهد؛ که مدل اقتصادسنجی فضایی بدلیل در نظر گرفتن اثر خودهمبستگی فضایی بین داده های مکانی، بهتر از مدل اقتصادسنجی معمولی اثر متغیرهای مستقل روی قیمت زمین کشاورزی را توضیح می-دهد. همچنین با توجه به ضرایب بدست آمده از مدل هدانیک فضایی، از بین متغیرهای کمی متغیر فاصله قطعه زمین از شهر سنندج و از میان متغیرهای مجازی متغیر شیب زیاد به عنوان موثرترین عوامل روی قیمت زمین کشاورزی شناسایی شدند؛ این دو عامل رابطه ی معکوسی با قیمت زمین داشتند. در ادامه با توجه به نقش مثبت آب روی قیمت زمین توصیه می شود که با احداث کانال هایی جهت آبرسانی به زمین های دیم و کم آب، از رکود و غیر قابل استفاده شدن این زمین ها جلوگیری شود، همچنین دولت با استفاده از ایجاد قوانین جدید مانع گسترش تکه تکه شدن این زمین ها شود.

بررسی اقتصادی تولید عسل و برآورد ارزش گرده افشانی زنبورعسل در کردستان (مطالعه موردی: شهرستان های سقز، سنندج و مریوان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1393
  نرگس فتاحی   محمود حاجی رحیمی

مطالعه ی حاضر به بررسی ارزش اقتصادی تولید عسل در شهرستان های سنندج، سقز و مریوان و برآورد ارزش اقتصادی گرده افشانی زنبورعسل در کل استان کردستان می پردازد. در این مطالعه بررسی خواهد شد که آیا استفاده از نهاده های تولید به صورت منطقی صورت گرفته است یا نه و همچنین بازدهی نسبت به مقیاس در واحدهای زنبورداری مورد ارزیابی قرار می گیرد. همچنین ارزش اقتصادی گرده افشانی زنبور عسل بر ازدیاد محصولات کشاورزی برآورد می شود. برای دستیابی به اهداف تحقیق دو تابع تولید و تابع هزینه استفاده خواهد شد. برای آزمون نحوه ی استفاده از نهاده های تولید از تابع تولید و برای سنجش بازدهی نسبت به مقیاس در واحدهای زنبورداری از تابع هزینه، استفاده خواهد شد. همچنین به منظور ارزیابی تأثیر گرده افشانی زنبورعسل بر میزان افزایش محصولات کشاورزی آمار مربوط به قیمت، سطح زیرکشت و میزان تولید یازده محصول، به نمایندگی کل محصولات استان جمع آوری خواهد شد. داده های لازم برای برآورد توابع با تکمیل 165 پرسشنامه در منطقه مورد مطالعه در سال 92 گرد آوری شدند. نتایج نشان داد که در بیشتر توابع تولید برآورد شده برای هر یک از تولیدات زنبورداری ها، نهاده ی فاصله از بازار دارای بیشترین کشش و نهاده ی دارو بر خلاف انتظار دارای کمترین کشش با علامت منفی است. دلیل این امر تأثیر منفی بیماری بر تولید عسل و پوشش اثر مثبت دارو است. کشش هزینه نسبت به تولید کمتر از یک به دست آمده که نتایج بیانگر وجود صرفه حاصل از مقیاس می باشد. به این معنی که واحدهای پرورشی بزرگتر در مقایسه با واحدهای کوچکتر از مزیت نسبی برخوردارند. با توجه به رابطه ی عکس بین کشش مقیاس و کشش هزینه، کشش مقیاس بزرگتر از یک بود. بنابراین بازده فزاینده نسبت به مقیاس وجود دارد. یعنی با افزایش تولید، هزینه ها کاهش می یابند. نتایج این تحقیق نشان داد تعداد کندوهای لازم برای تأمین مخارج یک خانوار شهری و روستائی زنبوردار، به ترتیب برابر با 276 و 185 کندو بوده است. حال آنکه متوسط تعداد کندو ی هر واحد زنبورداری مورد مطالعه برابر با 100 کندو بود. در نتیجه فعالیت در این صنعت در اندازه های کوچک، اقتصادی نمی باشد. چرا که درآمد حاصله توان پوشش هزینه های ثابت را نخواهند داشت. لذا در شرایط حاضر پیشنهاد می شود تمهیداتی اتخاذ گردد که زنبورداران با افزایش مقیاس تولید خود بتوانند، مقدار محصول بیشتری را تولید و هزینه های خود را کاهش دهند. همچنین ارزش گرده افشانی زنبورعسل در افزایش محصولات کشاورزی 62 برابر تولیدات مستقیم کندوها بود. لازم است آموزش ها و آگاهی موردنیاز در زمینه ی مزایای گرده افشانی زنبور عسل به کشاورزان ارائه شود.