نام پژوهشگر: زهرا ایزدیخواه

اثربخشی درمان طرحواره های هیجانی (est) بر دشواری های تنظیم هیجان، مهارت های ارتباطی و طرحواره های هیجانی در زنان قربانی کودک آزاری و غفلت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  سعیده دانشمندی   حمید کاظمی

هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان طرحواره های هیجانی (est) بر دشواری های تنظیم هیجانی، مهارت های ارتباطی و طرحواره های هیجانی در زنان قربانی کودک آزاری و غفلت ساکن نجف آباد بود. طرح پژوهش از نوع طرح تحقیق نیمه تجربی با گروه کنترل همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. به منظور نمونه گیری، از بین 500 زن در دسترس در پنج خیابان اصلی نجف آباد، تعداد 30 نفر که نمرات بالاتری در پرسشنامه کودک آزاری و غفلت کسب کرده و با ملاک های ورودی پژوهش همخوانی داشته و تمایل به درمان داشتند، انتخاب گردیدند. سپس این تعداد به صورت تصادفی به گروه های 15 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه های دشواری تنظیم هیجان (ders)، پرسشنامه مهارت های ارتباطی و مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی (less) بود. همچنین به منظور کنترل اثر متغیرهای جمعیت شناختی و اضطراب و افسردگی، پرسشنامه های جمعیت شناختی و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (dass-21) نیز در مرحله پیش آزمون اجرا گردید. در گروه آزمایش، درمان طرحواره های هیجانی به صورت گروهی و در قالب 13 جلسه دو ساعته برگزار شد اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت ننمود. برای تحلیل داده های این پژوهش، از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد درمان طرحواره های هیجانی بر کاهش عدم پذیرش پاسخ های هیجانی، دشواری در انجام رفتارهای هدفمند و ضعف راهکارهای تنظیم هیجان در مراحل پس آزمون و پیگیری موثر بوده است، حال آنکه این تاثیر گذاری در فقدان شفافیت هیجانی در مرحله پس آزمون و در دشواری در کنترل تکانه در مرحله پیگیری تایید گردید. در حوزه مهارت های ارتباطی نیز، اعضای گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، افزایش معناداری را در مولفه مدیریت هیجانی در مرحله پس آزمون نشان دادند. علاوه بر این، درمان طرحواره های هیجانی منجر به کاهش طرحواره های هیجانی ساده انگاری هیجانی و افزایش پذیرش هیجانات در مرحله پس آزمون و پیگیری شده است. این تاثیرگذاری بر کاهش احساس گناه و افزایش همگانی بودن هیجانات در مرحله پس آزمون و افزایش درک هیجانی در مرحله پیگیری به تایید رسید. در مقابل، تاثیر درمان بر سایر مهارت های ارتباطی و ابعاد طرحواره های هیجانی تایید نشد. از یافته های بدست آمده در این مطالعه چنین نتیجه گیری می شود که درمان طرحواره های هیجانی اگرچه در کاهش دشواری های تنظیم هیجان زنان قربانی کودک آزاری و غفلت موثر می باشد اما در ارتقای روابط بین فردی و اصلاح طرحواره های هیجانی آنها چندان موفقیت آمیز نیست. بنابراین این رویکرد درمانی جهت بهبود بی نظمی هیجانی قربانیان کودک آزاری و غفلت گزینه درمانی مناسبی می باشد، حال آنکه افزایش مهارت های ارتباطی و اصلاح طرحواره های هیجانی در این گروه از افراد نیازمند بسته های درمانی جداگانه و مفصل تری می باشد.