این پایان نامه درهفت فصل به بررسی وتحلیل عناصر داستانی درآثارخانم زویا پیرزاد می پردازد. فصل اول شامل کلیات می باشد که درآن، مقدمه، طرح، ضرورت تحقیق ومروری بر تحقیقات انجام شده پیرامون آثار این نویسنده ارائه شده است. فصل دوم به مروری برتاریخ ادبیات داستانی ایران (رمان) اختصاص دارد که در آن به معرفی رمان های اجتماعی، تاریخی ایران و داستان نویسان زن پرداخته است. داستان،شخصیت،انواع شخصیت های داستانی، شیوه های شخصیت پردازی،زاویه دید وانواع آن،از مباحث مهم فصل سوم می باشد. چراغ ها رامن خاموش » درفصل چهارم وپنجم،شخصیت،شخصیت پردازی وزاویه دیددررمان های ودرفصل ششم سه کتاب (مجموعه داستان های کوتاه)مورد تحلیل و « عادت می کنیم » و « می کنم ارزیابی قرارگرفته ودرفصل هفتم نتایج کلی تحقیق ارائه شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که قهرمان رمان های پیرزاد زنان هستند، زنانی باشخصیت های مختلف (ایستا،پویا،جامع،ساده،همراز،تصادفی و...) مردان در داستان های پیرزاد نقش کم رنگ تری دارند وبه قول معروف قسمت خاکستری داستان ها را تشکیل می دهند. اوج هنرنمایی پیرزاد در گفت وگوها به خصوص گفتارهای زنانه است،گفت و گوهایی که باصفات اجتماعی شخصیت ها درداستان همسویی دارد،دربیشترقسمت رمان های پیرزاد وظیفه اصلی شخصیت پردازی برعهده ی گفت وگوهاست . تراکم فعل،کوتاهی جملات،سادگی و تکرار ازبارزترین ویژگی های گفت وگو در رمان های پیرزاد است. پیرزاد در توصیف ظاهرشخصیت ها، اخلاق وافکارآن ها قلمی توانا دارد،عنوان داستان هایش گیرا و جذاب است، درهر دو رمان عنوان داستان با محتوای آن سازگاری دارد. این نویسنده دراستفاده اززاویه دید(درونی و بیرونی)مهارت فراوان ازخود نشان داده است،حدیث نفس که نوعی تک گویی است در هردو رمان به صورت بارزی خود نمایی می کند واین ویژگی با احساسات زنانه ی او همسویی دارد.