هدف پژوهش حاضر بررسی نقش هوش اخلاقی معلمان بر ارتقاء رفتار شهروندی سازمانی در مدارس ابتدایی آموزش و پرورش شهر قزوین است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ افق زمانی، مقطعی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات، توصیفی-از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان شاغل در مدارس ابتدایی آموزش و پرورش شهر قزوین می باشد که بر طبق آمار تعداد آنان در اداره کل شهر قزوین 600 نفر گزارش شده است. با مراجعه به جدول مورگان تعداد 234 نمونه برای جامعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از جامعه آماری انتخاب شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد رفتار شهروندی سازمانی پادساکف و همکارانش (1990) دارای 24 گویه پاسخ بسته و پرسشنامه محقق ساخته هوش اخلاقی 40 گویه ای با طیف پنج گزینه ای لیکرت استفاده شده است. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با اجرای آزمایشی پرسشنامه در نمونه ای با حجم 30 نفر از طریق آلفای کرونباخ 0.856 برای پرسشنامه هوش اخلاقی و 0.759 برای پرسشنامه رفتار شهروندی برآورد گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از آزمون های آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی، نمودار خطی میانگین ها، شاخص های مرکزی نظیر میانگین، انحراف استاندارد و چولگی و کشیدگی و برای تحلیل آماری فرضیه های پژوهش در آمار استنباطی از آزمون نرمالیته کولموگروف-اسمیرنف، ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون فریدمن، u مان ویتنی، و کروسکال والیس استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داده که هوش اخلاقی معلمان بر مولفه های اطاعت و وفاداری سازمانی تاثیرگذار نمی باشد در حالیکه بر مولفه های ابتکارات فردی، رفتارهای کمک کننده و جوانمردی آنها در مدارس تاثیرگذار است تاثیر گذارند.

اهداف پژوهشگر: شناسایی رابطه بین آموزش مهارت های اجتماعی با مهارت برقراری ارتباط شناسایی رابطه بین آموزش مهارت های اجتماعی با هر یک از مولفه های مربوط به مهارت برقراری ارتباط (ارتباط میان فردی – ارتباط کلامی و غیر کلامی- اعتماد به نفس و همدلی) در دانش آموزان پیش دبستان روش نمونه گیری: روش نمونه گیری تصادفی روش پژوهش: روش توصیفی از نوع همبستگی ابزار اندازه گیری: استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که شامل پرسشنامه ی مهارت سنج می باشد. طرح پژوهش: هدف از این پژوهش تعیین روابط بین متغیرها است بنابراین طرح پژوهش همبستگی بوده است. نتیجه کلی: پنج فرضیه این پژوهش با استفاده از روش آماری ضریب همبستی تاثیر گردید. طبق نتایج بدست آمده بین آموزش مهارت های اجتماعی با مهارت برقراری ارتباط , آموزش مهارت های اجتماعی با مهارت ارتباطات میان فردی، آموزش مهارت های اجتماعی با مهارت های کلامی و غیر کلامی و آموزش مهارت های اجتماعی با مهارت اعتماد به نفس رابطه معنادار نمی باشد اما بین آموزش مهارت های اجتماعی با مهارت همدلی رابطه هم جهت و مثبت وجود دارد.

پژوهش حاضربه بررسی رابطه بین هوش معنوی وخلاقیت کارکنان در آموزش وپرورش منطقه 9 تهران پرداخته است.مولفه های هوش معنوی ازنظرکینگ(2008 ) شامل تفکروجودی انتقادی، ارائه مفهوم شخصی، آگاهی متعالی وگسترش حالت هوشیاری می باشد.نوع تحقیق توصیفی ازنوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کارکنان آموزش وپرورش منطقه 9 تهران با میزان پرسنل 125 نفرمی باشدکه با استفاده ازجدول مورگان میزان حجم نمونه 97 نفراز125 نفربدست آمد.ابزارپژوهش شامل پرسشنامه هوش معنوی کینگ وخلاقیت رندسیپ بوده است.برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده ازروشهای مختلف آمارتوصیفی واستنباطی استفاده شده است وبرای انجام دادن محاسبات وترسیم مدل هاونمودارهااز نرم افزار spssاستفاده شده است.بررسی نتایج نشان داده است که رابطه مثبت ومعناداری بین هوش معنوی وخلاقیت کارکنان وجود دارد.ازبین چهارمولفه هوش معنوی، تمامی مولفه ها به طورجداگانه رابطه مثبت ومعناداری با خلاقیت داشتند. لازم به ذکر است با بررسی تأثیر همزمان هر چهارمولفه، هر چهار مولفه رابطه مثبت، مستقیم و معناداری با خلاقیت داشتند. کلید واژه : هوش، معنویت، هوش معنوی، خلاقیت، خلاقیت کارکنان

هدف از انجام این پژوهش آگاهی از نظرات دبیران درمورد توجه به مولفه های فرهنگی و چندفرهنگی در کتابهای فارسی اول تا سوم دبیرستان است. از نظر متولوژی این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دبیران مقطع دبیرستانی منطقه 4 و 8 شهر تهران که تعداد آنها 900 نفر می باشد. پس از تعیین حجم کل جمعیت آماری برای برآورد حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و با توجه به تعداد افراد جامعه تعداد افراد نمونه 270 نفر محاسبه گردید. روش نمونه گیری این تحقیق طبقه ای نسبی و با استفاده از جدول اعداد تصادفی است.ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته می باشد. که این پرسشنامه شامل 28 سوال می باشد. طیف نمره گزاری آن به صورت لیکرت (5 گزینه ای) می باشد. در مورد پایایی پرسشنامه از فرمول آلفای کرونباخ استفاده شده است که مقدار پایایی آن 874/0 می باشد و جهت سنجش روایی این پرسشنامه از نظرات کارشناسان و متخصصین و استاد راهنما استفاده شد. برای تجزیه تحلیل آماری از دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده می شود. در بخش آمار استنباطی برای پاسخ به سوالات از آزمون خی دو تک متغیره و چند متغیره استفاده شد. نتایج نهایی پژوهش نشان داد در کتاب فارسی اول تا سوم دبیرستان به همه مولفه ها اشاره شده است و به مولفه نژاد 5/81 درصد، مولفه قومیت 1/54 درصد ، به مولفه جنسیت 9/68، به مولفه زبان 9/75 درصد، مذهب9/75 درصد، به طبقه اجتماعی 6/69 درصد و به مولفه رسانه 6/72 درصد اشاره شده است. همانطور که مشاهده می شود اشاره به مولفه نژاد دارای بیشترین درصد می باشد. همچنین دبیران زن نسبت به مرد میزان پرداختن به همه مولفه ها را بیشتر بیان داشته اند. کلید وا‍‍ژه ها: کتاب فارسی / مولفه های فرهنگی و چندفرهنگی

هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین مدیریت دانش و سرمایه انسانی و رهبری تحول آفرین در بین مدیران مدارس متوسطه منطقه 7 تهران می باشد. روش پژوهش توصیفی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دبیران متوسطه آموزش و پرورش منطقه 7 تهران 700 نفر است که بر اساس جدول مورگان نمونه به تعداد 243 نفر می باشد. روش نمونه گیری تصادفی ساده است. ابزار تحقیق شامل سه پرشنامه استاندارد رهبری تحول آفرین (باس و آوالیو) مدیریت دانش شرون لاوسون و سرمایه انسانی بوتنیس می باشد. برای توصیف داده ها از جدول توزیع فراوانی، نمودار میله ای میانگین انحراف استاندارد و برای پاسخ به فرضیه های پژوهش از آزمون کلوموگروف اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره همزمان استفاده شده. نتایج به دست آمده نشان داد که از دیدگاه دبیران رابطه بین مدیریت دانش و سرمایه انسانی با رهبری تحول آفرین مثبت است. از دیدگاه دبیران بین مدیریت دانش و سرمایه انسانی و بین مدیریت دانش با رهبری تحول آفرین و بین سرمایه انسانی با رهبری تحول آفرین رابطه معنادار وجود دارد.