نام پژوهشگر: نجمه رجائی

بررسی تفکرات وجودگرایی (اگزیستانسیالیسم) در ادبیات داستانی معاصر سوریه (با تکیه بر داستانهای صفدی، تامر، راهب و سالم)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  منیر زیبائی   احمدرضا حیدریان شهری

اگزیستانسیالیسم یا وجودگرایی از جدیدترین مکاتب فلسفی غرب در قرن20 است که تصویرگر اضطراب و تشویش مردم جهان پس از جنگ های جهانی بوده و تأثیرات بنیادینی بر ادبیات جهانی نهاده است. اندیشه های این مکتب از اوایل دهه ی50 و به دنبال تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سوریه بعد از استقلال، در ادبیات داستانی این کشور پدیدار گشت و به طور قابل ملاحظه ای بر نویسندگان دهه ی60 و به شکلی ضعیف تر بر نویسندگان دهه ی70 تأثیرگذاشت. رساله ی حاضر با تکیه بر آثار مطاع صفدی؛ نماینده ی جریان اگزیستانسیالیسم در دهه ی50، زکریا تامر و هانی راهب؛ نمایندگان دهه ی60 و جرج سالم نماینده ی دهه ی70، به بررسی این تفکرات بویژه در دهه ی60 می پردازد و از این رهگذر درصدد است تا تأثیرپذیری ادبیات داستانی معاصر سوریه از ادبیات غرب و جریان های فکری-فلسفی آن را به طور ملموسی نشان دهد. واکاوی آثار این چهار نویسنده ی سوری که اگزیستانسیالیسم بیشترین نمود را در آثارشان دارد، به خوبی بیانگر تأثیرپذیری داستان های این سه دهه از فلسفه ی اگزیستانسیالیسم است و حکایت از آن دارد که در آثار داستانی معاصر سوریه خطوط داستان بیشتر از اگزیستانسیالیسم الحادی که بیش از اگزیستانسیالیسم ایمان‏باور در کشورهای عربی رواج یافته بود تأثیر پذیرفته و ردپای اندیشه و خطوط فکری سارتر، کامو و کافکا را بیشتر از سایر نویسندگان می توان در این داستان ها دنبال نمود. ضمن آنکه مؤلفه های پوچ گرایی، غربت و بیگانگی، وانهادگی و پرتاب شدگی، آزادی و اختیار، حذف ارزش های اخلاقی، عصیان و شورش، مسئولیت، احساس گناه، مرگ اندیشی و سرانجام یأس و بدبینی را از مهمترین مفاهیم و مقولات اگزیستانسیالیستی در داستان های معاصر سوریه نشان می دهد. این رساله با رویکردی تحلیلی-تطبیقی سعی نموده است که در عین تحلیل مؤلفه ای در یک داستان، نمونه هایی متناسب با آن از متن عربی به همراه ترجمه ی آنها بیاورد و آن داستان را با نمونه ی غربی اش در صورت وجود، تطبیق نماید.

تحلیل و نقد جامعه شناختی داستان های جلال آل احمد و نجیب محفوظ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  امید ایزانلو   حسن عبدالهی

در دوره¬ی آل¬احمد و محفوظ، ادبیات داستانی به دلیل استقبال توده¬ی مردم، از جایگاه ویژه¬ای برخوردار بود و ازآنجایی که این دو نویسنده خود را در قبال جامعه مسئول می¬دیدند، از این نوع ادبی استفاده می¬کردند تا بتوانند رسالت خود را انجام دهند. آنان در آثار داستانی خود با تصویر زندگی انسان¬های عادی، علاوه بر تصویر مشکلات و مسائل پیش¬روی جامعه، غیرمستقیم خوانندگان را با تاریخ تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آشنا می¬سازند. آل¬احمد و محفوظ تلاش داشتند با استفاده از داستان، مردم را نسبت به مسائل جامعه آگاه سازند و آنان را به سوی تحقق آرمان¬های جامعه و از میان برداشتن مشکلات، راهنمایی کنند. تحلیل داستان¬های این دو نویسنده بر اساس نظریه¬ی «ساخت¬گرایی تکوینی» لوسین گلدمن و لوکاچ، نشان می¬دهد که؛ سیر تحولات ادبیات در دوره¬های مختلف و رواج ادبیات داستانی، به ویژه رمان، در دوره¬ی معاصر به عنوان قالبی متناسب با شرایط ادبیات امروز تأییدی بر «ساختار معنادار» است. با بررسی آثار داستانی مشخص می¬شود که این دو نویسنده از گروه¬های بسیاری تأثیر پذیرفته (فاعل جمعی) و به تناسب همین تأثیرپذیری، تلاش نموده تا آمال، آرزوها و ایده-ئال های گروهی که بدان تعلق دارند را در اثر انعکاس دهند (جهان¬نگری) و از این طریق، مردم سرزمین خود را از شرایط نابسامان جامعه و مشکلات آن آگاه سازند (بیشینه¬ی آگاهی ممکن). این دو نویسنده با خلق شخصیت¬هایی که پایان کارشان شکست است، به ترسیم ارزش¬هایی می¬پردازند که موقتاً از جامعه رخت بربسته¬اند.

بررسی انتقادی رویکرد هرمنوتیکی در درک مفاهیم قرآن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1393
  زهرا امیری   محمدباقر حسینی

رساله¬ی حاضر کند و کاوی است در ماهیت نظریات هرمنوتیکی برخاسته از اندیشمندان غربی، که پس از تأسیس این شاخه از دانش¬ همزمان با نهضت اصلاح دینی در غرب، از دیدگاه نظریات مطرح شده در گرایشات مختلف این دیدگاه، به متن و به ویژه متون دینی و کتاب مقدس و شیوه¬های فهم و تفسیر آن نگریسته¬اند؛ شیوه¬هایی که ضمن تضاد بسیار با روش معهود فهم و تفسیر، بین نظریات مولف¬محوری، متن¬محوری و مفسرمحوری در نوسان است، و به نتایجی کاملاً متضاد با شیوه¬ی متعارف فهم منتهی می¬گردد. در این میان نواندیشانی از جهان اسلام که به اعتراف خود در پی ایجاد تغییر و اصلاح در مبانی اسلامی و همسو کردن آن با اندیشه¬های غربی حاکم بر جامعه¬ی جهانی یا همان نظریات مکتب لیبرالیسم غربی بودند، درصدد تطبیق نظریات مطرح شده در هرمنوتیک بر شیوه¬ی فهم و تفسیر متون دینی و بویژه قرآن کریم برآمدند، که بکارگیری این روش به دلیل تضاد عمیقی که با مبانی اسلامی دارد، موجب تفسیر به رأی شدیدی می-گردد که در روایات و حتی خود قرآن به شدت از آن نهی شده است. با کاربرد نظریات مذکور در خصوص متون دینی اسلامی، اسلام از محتوای خود تهی شده و بسان ظرفی خالی، پذیرای نظریات متضاد با مبانی خود می¬گردد که ماهیت اسلام حقیقی را به کلی تغییر می¬دهد. این رساله با هدف تبیین ماهیت نظریه¬ی هرمنوتیکی و نارسایی¬های آن در خصوص فهم متن، ضمن تبیین نظر اسلام در خصوص فهم و تفسیر متون دینی و بررسی ماهیت، خاستگاه و نظریات نظریه¬پردازان غربی این مکتب نوظهور، به نقد آراء و مبانی این دانش در گرایشات مختلف آن پرداخته، و با نگاه ویژه به دیدگاه هرمنوتیک در خصوص متن، امکان تطبیق آن بر قرآن را بررسی نموده، و آنگاه با بیان مجالات تأثیرپذیری نواندیشان جهان اسلام، همچون نصر حامد ابوزید، مجتهد شبستری، سروش، محمد ارکون و... که متأثر از این روش جدید به تأسیس نظریات جدیدی در خصوص فهم و تفسیر متون دینی به ویژه قرآن روی آورده¬اند، درصدد اثبات ناکارآمدی نظریات این رشته¬ی جدید برای فهم و تفسیر قرآن است.

بررسی اصول مکتب رمانتیسم در اشعار احمد عبدالمعطی حجازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1393
  ندا تصدیقی موخر   احمدرضا حیدریان شهری

چکیده پایان نامه: رساله ی حاضر با عنوان « بررسی اصول مکتب رمانتیسم در اشعار احمد عبدالمعطی حجازی » ، به بررسی زندگی ، آثار و آراء نقدی حجازی درباره ی شعر معاصر پرداخته است و همچنین قسمتی از اشعار حجازی را که با اصول مکتب رمانتیسم مطابقت دارد ، بررسی می کند. حجازی در اکثر کتب نقدی ادبیات معاصر، به عنوان شاعر نوگرای مصری، شاعر رمانتیست و یا شاعر شهر، معرفی شده است. او پس از مهاجرت به قاهره و کار در روزنامه با چند تن از شعرای هم عصر خود آشنا شد و تحت تأثیر این شعرا و البته مطالعات گسترده ی ادبی خویش، با مکتب رمانتیسم آشنا شد. رساله ی حاضر سعی دارد با روش تحلیلی- توصیفی بخشی از سروده های رمانتیکی حجازی را با تمرکز بیشتر بر سه موضوع عشق، حزن و طبیعت گرایی مورد بررسی قرار دهد. این رساله از سه بخش تشکیل شده است ، که در بخش اول ، مکتب رمانتیسم ، چگونگی پیدایش آن در اروپا و سپس در جهان عرب مورد بررسی قرار گرفته است و در بخش دوم به زندگی ، آثار و وآراء حجازی درباره ی شعر معاصر پرداخته شده و در بخش آخر ، عشق، حزن و طبیعت گرایی به عنوان نمونه هایی از مضامین رمانتیکی در اشعار او بررسی شده است . عشق و حزن در اشعار حجازی، خیلی زود از زمینه ی فردی خارج شد و رنگ جمعی به خود گرفت، اما طبیعت گرایی و تمدن گریزی در همه ی دیوان های شعری او جایگاه خود را حفظ کرده است.