نام پژوهشگر: احمد نوحهگر
محمد کمانگر احمد نوحه گر
تصمیم گیری طریقه عمل در مسیری خاص، به صورت آگاهانه جهت نیل به اهداف و مطلوب تعریف شده است تا بدین طریق گزینه ای مناسب در میان انواع گزینه ها انتخاب شوند. یک مسئله مبتنی بر تصمیم گیری مکانی زمانی مطرح می شود که بین وضعیت مطلوب و موجود از دیدگاه تصمیم گیر اختلاف وجود داشته باشد. با توجه به مساله ی تصمیم گیری مکانی، ارزیابی صحیح روش ها و انتخاب مناسب ترین مکان جهت اجرای پروژه با توجه به شرایط حال حاضر یکی از مسائل مهمی است که پیش روی تصمیم گیران قرار دارد. ماهیت چند معیاره بودن تصمیم گیری، انتخاب فن آوری مناسب، فقدان اطلاعات کامل و به روز و کم تجربه بودن تصمیم گیران موجب پیچیدگی موضوع و ایجاد چالش درانتخاب روش تصمیم گیری و نهایتا انتخاب مکان مناسب جهت اجرای پروژه می گردد. انرژی منشا کلیه فرآیندهای طبیعی و انسانی است گسترش استفاده از انرژی های فسیلی مانند نفت و زغال سنگ، موجب آلودگی روز افزون از یک سو و سبب بالا رفتن دمای کره ی زمین در اثر انتشار گازهای گلخانه ای، از سوی دیگر شده است. انرژی خورشیدی از جمله منابع پایدار می باشد که امروزه توجه زیادی را به خود معطوف کرده است. متوسط تابش خورشیدی در استان هرمزگان بالا است و پتانسیل خوبی جهت بهره برداری از انرژی خورشیدی در استان وجود دارد. نگارنده در این پژوهش بر آن است با پایش روش های تصمیم گیری چند معیاره مکانی مناسب ترین روش جهت مکان یابی احداث نیروگاه خورشیدی حرارتی در استان هرمزگان مشخص نماید و مکان های مستعد برای احداث نیروگاه خورشیدی را در مقیاس محلی مشخص کند. توانایی های سامانه های اطلاعات اطلاعات جغرافیایی در زمینه ی مکانیابی سبب شده است تا درمکانیابی نیروگاه های خورشیدی مورد استفاده قرار گیرد. دراین پژوهش سعی شد موثرترین معیارها جهت ساخت نیروگاه خورشیدی که دسترسی به آن ها میسر بود در نظر گرفته شوند، سپس با استفاده از نظر کارشناسان، این معیارها با سه دیدگاه تصمیم گیری اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی-فرهنگی با روش تحلیل سلسله مراتبی وزندهی شدند. پنج قاعده ی بولین، همپوشانی شاخص، فازی، تاپسیس و تاپسیس فازی جهت شناسایی مکان های بهینه مورد استفاده قرار گرفت و ملاحظه گردید که نتایج هر روش تفاوت معنی داری با روش های دیگر نشان می دهد. بکارگیری روشهای تصمیم گیری چند معیاره به هدف تحقیق و بخصوص به دقت و قابلیت اعتماد به داده ها بستگی دارد. در نهایت جهت حصول اطمینان از صحت نتایج هر روش ارزیابی شد و روش تاپسیس به عنوان بهترین قاعده تصمیم گیری جهت شناسایی مناطق مناسب جهت احداث نیروگاه خورشیدی حرارتی در استان هرمزگان معرفی گردید.
سمیرا باباحسینی حسین ملکوتی
در تحقیق حاضر توزیع زمانی و مکانی غبار در خلال سه رخداد گردوغباری شدید با استفاده از شبیه سازی بوسیله ی مدل wrf/dust ، مشاهدات ایستگاهی و تصاویر ماهواره ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بدین منظور ابتدا سه مورد توفان گردوغبار شدید که روی ایران به وقوع پیوسته بود انتخاب شد. سپس شبیه سازی های عددی wrf/dust برای نشر، انتقال غبار و پارامترهای جوی مختلف اجرا شد. الگوهای همدیدی شبیه سازی شده برای مطالعه شرایط سامانه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای برآورد نشر غبار از طرحواره ی gocart استفاده گردید و شرایط اولیه و مرزی غلظت غبار در زمان شروع شبیه سازی صفر در نظر گرفته شده تا تاثیرات شکل گیری و انتقال غبار بهتر رویت شود. نتایج حاصل از شبیه سازی ها و آنالیز وضعیت جوی شبیه سازی شده نشان داد، درصورتی بیشینه غلظت گردوغبار در تراز پایین اتفاق می افتد که در ناحیه ی منشأ غبار، گرادیان فشاری افقی قابل قبول با همرفت قوی در توده هوای غبارآلود مستقر در سامانه های چرخندی همراه باشد. چرخند جبهه ای، خاک را مجبور به فرسایش و باعث پراکنش و انتقال گردوغبار تا مسافت های بسیار حتی تا هزاران کیلومتر شده است. همچنین نشان داده شد که در توفان های منطقه ای، همگرایی رودبادهای قطبی و جنب حاره در ترازهای بالا منجر به ایجاد بادهای سطحی خیلی شدید و در نهایت برداشت ذرات از سطح و ایجاد توفان گردوغبار می شود. نتایج شبیه سازی نشان می داد که ذرات گردوغبار با شعاع کمتر از یک میکرومتر و با غلظت قابل ملاحظه، از مناطق چشمه غبار تا مسافت های بسیار طولانی انتقال پیدا کرده اند و ایران مرکزی و حتی کلان شهر تهران را تحت تأثیر خود قرار داده-اند. غلظت های شبیه سازی شده، اعتبار خوبی را از توزیع زمانی و مکانی غلظت گردوغبار با توجه به تصاویر مرئی ماهواره ای از سنجنده مودیس و گزارش های ساعتی دید افقی در شبکه ایستگاه های همدیدی نشان داده بود. با توجه به اعتبارسنجی های انجام شده، کارایی ابزار شبیه ساز و پیکربندی آن برای شبیه سازی توزیع زمانی و مکانی توفان گردوغبار در طول منطقه تحت تأثیر در دوره شبیه سازی مورد تأیید قرار گرفت. این بدین معنی است که مدل عددی wrf/dust می تواند جهت شناسایی منابع غبار، پیش بینی شکل گیری و تکامل این پدیده عملیاتی شود.
جلیل دست واره احمد نوحه گر
مکان یابی و یافتن محل مناسب برای دفن زباله یکی از مهم ترین بخش های سیستم مدیریت مواد زاید جامد شهری است. شهر بندرعباس با جمعیتی معادل 435751هزار نفر مرکز استان هرمزگان می باشد که در نتیجه افزایش جمعیت، مصرف گرایی و تغییر عادات غذایی مردم، افزایش مصرف مواد بسته بندی شده در چند دهه ی اخیر به همراه تقلید الگوی مصرفی مردم باعث افزایش حجم زباله ی تولید شده در این شهر شده است. با وجود این مشکل، هنوز شیوه مناسبی جهت دفع مواد زاید جامد شهر بندرعباس وجود ندارد. هدف اصلی پژوهش حاضر، در نظرگرفتن نقش عوامل ژئومورفولوژی،زمین شناسی،هیدرولوژی از لحاظ شرایط و فرایندهای حاکم بر این منطقه در آینده به کمک اعمال انواع عملیات تحلیل های مکانی، با بهره گیری از فنآوری سامانه اطلاعات جغرافیایی و تکنیک سنجش ازدور به منظور مکان یابی مناسب برای دفن پسماندهای شهری است. به همین منظور، در مرحله اول، 22 عامل موثر در مکان یابی محل دفن مواد زاید شهر بندرعباس در نظر گرفته شد و در نهایت با رقومی کردن و وزن دهی 13 لایه بر اساس استانداردهای موجود که عبارتند از: شیب، فرسایش، اراضی ناپایدار، گسل، آب های سطحی، آب های زیرزمینی، چاه ها، منطقه حفاظت شده، پوشش گیاهی، خطوط ارتباطی، خطوط نیرو، فاصله از شهر بندرعباس و مراکز جمعیتی و وارد کردن لایه های مذکور به محیط نرم افزارهای edrisi وarcgis و تشکیل پایگاه های اطلاعاتی ویژه دفن زباله های شهری و اجرا مدل های مختلف تصمیم گیری چند معیاره تحلیلی نظیر منطق بولین، تحلیل سلسله مراتبی و دو مدل منطق فازی از جمله ترکیب خطی وزنی و روش وزن دهی افزودنی ساده بر لایه های موجود است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که روش بولین با انتخاب یک مکان در مرحله اولیه و نهایی در شمال غرب شهر بندرعباس از دقت پایینی برخوردار است ولی مدل فازی در مرحله اولیه با انتخاب چهار مکان و در نهایت با انتخاب مکان نهایی جهت دفن مواد زاید در شمال شهر بندرعباس ، قدرت تصمیم گیری بیشتری را در امر مکان یابی محل دفن با تفاوت هایی لحاظ می کنند. در نهایت با هم پوشانی و از مجموع اشتراک این مدلها در محیط arcgis، مکان نهایی دفن زباله شهر بندرعباس با مساحت 421کیلومترمربع مساحت و پذیرش 450 تن زباله در هر روز به مدت 20 سال به عنوان مکان پیشنهادی و نهایی دفن زباله شهر بندرعباس انتخاب شد
بهروز احمدی دوست ارشک حلی ساز
در دو دهه ی اخیر، برنامه های کاربردی مدل سازی رقومی زمینی هیدرولوژیکی، ژئومورفولوژیکی، خاکشناسی و تحقیقات زیست شناسی همراه با کمک پیشرفت سریع سیستم اطلاعات جغرافیایی (ساج) افزایش پیدا کرده است. مدل های هیدرولوژیک به تغییر در مقادیر ورودی به مدل حساس هستند، لذا تغییر پیکسل سایز داده های ورودی مقادیر خروجی مدل ها را تحت تأثیر قرار می دهد و نتایج معنا دار متفاوت تولید می کنند. در این تحقیق با استفاده ی از نقشه های توپوگرافی با مقیاس مکانی 1:25,000 و 1:50,000 و با انتخاب ده پیکسل سایز (10، 15، 20، 25، 30، 50، 75، 80، 100 و 200) و همچنین با استفاده از نرم افزار های arc gis و hec-hms، مقادیر خروجی مدل hec-hms در برآورد دبی اوج سیلابی حوزه ی آبخیز جاماش در استان هرمزگان با استفاده از چهار تابع هدف انحراف معیار وزنی دبی اوج، مجموع مربع باقیمانده ها، مجموع قدرمطلق خطا و تابع درصد خطای دبی اوج مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که دقّت دبی های اوج محاسبه شده توسط مدل hec-hms در نقشه ی با مقیاس مکانی 1:50,000 بیشتر از دقّت دبی های اوج محاسبه شده توسط مدل hec-hms در نقشه ی با مقیاس مکانی 1:25,000 می باشد. همچنین دقّت دبی های اوج محاسبه شده در پیکسل سایز های کوچک تر (20 الی 50) بیشتر از سایر پیکسل سایز های انتخابی می باشد.
مهران صفا احمد نوحه گر
از جمله معایبی که در سیستم های سنتی شهرداری ها و ادارات ثبت اسناد وجود دارد خطاهای موجود در اسناد و مدارک بایگانی، عدم دسترسی به سوابق ملک و فقدان نقشه های که مرز املاک را در گذشته و حال مشخص نماید. آمار وضع موجود بسیاری از املاک و زمین ها بسیار پر هزینه و در مواردی به صورت بازدید زمینی غیر ممکن است. در اینجاست که نیاز به یک سیستم کاداستر با فن آوری های نوین احساس می گردد. امروزه یکی از کاربردهای رو به افزایش داده های سنجش از دور بازیابی این تغییرات است چون توسط این داده ها می توان به اطلاعات مربوط به سطح زمین در سطحی گسترده و در فواصل زمانی معین دست یافت. علی رغم مزایای متعدد احداث سد همچون کاهش در بسامد و اوج سیلاب ها، امکان دسترسی به آب در سال های کم آبی و غیره دارند احداث آن ها تعادل در سیستم های طبیعی را به هم می زنند و به دنبال آن تغییراتی در پدیده های هیدرولوژیکی، هیدرولیکی و بستر و حریم رودخانه ها بوجود می آورند. رودخانه ها بستر توسعه مراکز تمدن انسانی بوده و متناسب با فعالیت های انسانی دائما تغییر کرده اند. رودخانه میناب از میان شهر میناب می گذرد. در قدیم حریم و بستر آن مشخص نبوده و به صورت سنتی از آن بهره برداری می گشته به مرور زمان و پس از احداث سد تغییراتی در بستر آن ایجاد شده بدلیل مرغوب بودن زمین های داخل بستر تصرفات قانونی و غیر قانونی در آن صورت گرفته است. در این تحقیق ابتدا عکس های هوایی مربوط به سال1344با مقیاس 1/20000پس از ژئورفرنس کردن رقومی شد سپس از تصاویر ماهواره ای کاربری های حال حاضر استخراج گردید و با لایه رقومی سال 1344مقایسه گردید. بیش ترین کاهش مربوط به طبقه باغات با حدود شش درصد از مساحت باغ ها در حریم رودخانه است که به مرور زمان کاهش پیدا کرده و همچنین افزایش مربوط به طبقه مسکونی است که حدود پنج درصد به مساحت مناطق مسکونی اضافه شده است قابل توجه می باشد. کاداستر یکی از زیربناهای اصلی دولت است که در آن موقعیت املاک و حقوق مالیکت ثبت می شود. با وجود کاداستر رایانه ای افزونگی ها در در سیستم ها ثبت منسوخ خواهد شد و سرعت انجام امور ثبتی بالا خواهد. ایجاد یک کاداستر بهینه نیازمند داده و اطلاعات فراوانی است و با کمک سنجش از دور و روشن نمودن مالکیت ها از طریق بازدیدهای زمینی می توان باعث بهبود وضع اقتصاد کشور و بالا بردن سطح رضایت مردم شد. در نهایت پیشنهاد می شود با استفاده از تصاویر سنجش از دور و تصاویر قدرت مکانی بالا حدود مالکیت ها تعیین و با کمک سامانه اطلاعات جغذافیایی یک کاداستر رقومی برای منطقه اجرا شود.
لیلا ستارپور احمد نوحه گر
هدف از انجام این تحقیق مکانیابی مدارس ابتدایی شهر بندرعباس است، روش پژوهش در این پایان نامه، توصیفی- تحلیلی است و برای این منظور از سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) و ترکیبی از روش فازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) استفاده شده است. داده های مکانی گردآوری شده مربوط به هر معیار به فرمت قابل تبدیل در gis برای اعمال مدل و انجام تحلیل های فضایی از طریق تشکیل پایگاه داده ها و ایجاد لایه های اطلاعاتی جدید، تبدیل شدند. به منظور الگوسازی هر کدام از معیارها بر اساس ارزش و اهمیت آنها در مکان یابی مدارس، در نرم افزارchoice expert وزن مناسبی به هریک از لایه های اطلاعاتی داده شد. بنابراین موقعیت فعلی مدارس ابتدایی شهر بندرعباس مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج حاصل از تلفیق لایه های وزن دهی شده که برای مکانیابی مدارس ابتدایی شهر بندرعباس در نظر گرفته شد نشان می دهد که در معیارهای سازگار چون نزدیکی به کاربری آتش نشانی، فضای سبز، مدرسه راهنمایی، دبیرستان، و مذهبی تعداد مدارسی که حریم ضوابط مکانیابی را رعایت نکرده و در وضعیت نامناسب قرار دارد بیشتر از مدارسی است که حریم ضوابط مکانیابی را رعایت کرده و در وضعیت مناسب قرار دارند. در رابطه با معیارهای ناسازگار نیز فاصله از کاربری اداری، تجاری، نظامی، صنعتی و پمپ بنزین، تعداد مدارسی که حریم ضوابط مکانیابی را رعایت کرده و در وضعیت مناسب قرار دارند بیشتر از مدارسی است که حریم ضوابط مکانیابی را رعایت نکرده و در وضعیت نامناسب قرار دارند. سپس از ترکیب و تحلیل تمامی لایه ها با یکدیگر در سیستم اطلاعات جغرافیایی و به روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp) در نهایت مناسب ترین مکان شامل111/45 هکتار به عنوان مکان کاملاً مناسب برای تاسیس مدارس ابتدایی شهر بندرعباس پیشنهاد گردید.
فاطمه ستوده احمد نوحه گر
حوزه آبخیز دریاچه بختگان جزء مناطق نیمه خشک و فاقد منابع آب سطحی مطلوب است. مسائل مربوط به منابع آب به واسطه احداث سدهای بالادست و مصرف زیاد آب در بخش کشاورزی علاوه بر پایین دست ورودی آب دریاچه را کاهش داده و باعث خشکی دریاچه و از بین رفتن زیستگاههای گیاهی و جانوری شده وکاهش کیفیت سطح زندگی نرخ مهاجرت را افزایش داده است. مسائل اقتصادی-اجتماعی تأمین معیشت ساکنان آبخیز به دلیل عدم کارایی زمین های کشاورزی ثابت می کند مدیریت جامع این حوزه وضعیت مناسبی ندارد. در ادامه نگاه سیستمیک از جهت کلی نگر بودن و تاکید بر روابط علّت و معلولی مورد مطالعه قرار گرفته است. پویایی های سیستم چارچوب منحصر بفردی برای هماهنگی سیستم های اقتصادی- اجتماعی و فیزیکی در سطح حوزه آبخیز است. مدیریت جامع حوزه آبخیز دریاچه بختگان پویایی تغییرات طبیعی حاصل از بازخوردهای فعال بین خصوصیات فیزیکی آب، رشد جمعیت، توسعه کشاورزی، صنعتی و اقتصادی را دریافت می کند. مدل مدیریت جامع حوزه آبخیز دریاچه بختگان بر اساس منابع نظری و علمی موجود در مورد نیروهای به وجود آورنده رفتارهای مشاهده شده و در نتیجه تعاملات بین یک سیستم اجتماعی و اکولوژیک رسم شده است. با مطالعه منابع علمی متغیرهای فعال در ایجاد مشکلات در سطح حوزه آبخیز بختگان استخراج و روابط علّی و معلولی بین آنها بر اساس ارتباطات متقابل آنها رسم شد. برای رسم مدل های ذهنی مردم و کارشناسان مصاحبه های نیمه ساختار یافته ای در قالب پرسش نامه طراحی شد سپس متغیرهایی استخراج شد و روابط علّی و معلولی مدل های ذهنی مردم محلی و کارشناسان رسم شد. مدل مدیریت جامع حوزه آبخیز دریاچه بختگان از شش زیر سیستم تشکیل شده است. زیر سیستم جمعیت به بررسی متغیرهای تأثیرگذار در کاهش یا افزایش جمعیت می پردازد. زیرسیستم تغییر کاربری به رفتارهای نامطلوب در نتیجه عدم مدیریت می پردازد. زیرسیستم چرای عرصه های طبیعی به مشکلات ناشی از کاهش سطح مراتع طبیعی و متغیرهای تأثیرگذار آن می پردازد. با مدیریت متغیرهای زیرسیستم آب همراه با زیرسیستم اقتصادی می توان به نقاط اهرمی حل مسأله در حوزه رسید. نتایج مدل نشان می دهد متغیرهای کنترل جمعیت، توجه به بخش کشاورزی با توجه به اینکه این بخش بزرگترین مصرف کننده آب است لازم است مورد توجه قرار گیرد.