نام پژوهشگر: مراد یاری دهنوی
فاطمه نادی نژاد سید حمید رضا علوی
چکیده: مقایسه و مطالعه آراء اندیشمندان از مسلمان و مسیحی یکی از اساسی ترین مباحث راجع به تبادل و تفاهمات دینی است، که در پژوهش حاضر به معرفی و مقایسه دیدگاه دو اندیشمند، آگوستین و خواجه نصیر، در خصوص هستی شناسی و پیامدهای تربیتی آن پرداخته شده است، که با هدف شناسایی هر چه بیشتر افکار آنان و تبیین وجوه تشابه و تفاوت، با ذکر پیامدهای تربیتی منتج از اشتراکات آن دو انجام گرفته است لذا پژوهشگر با روشی توصیفی، تحلیلی به استناد از نوشته ها و آثار آنان به ترتیب به نتایجی از مقایسه آراء رسیده است. در مبحث خداشناسی هر دو بر اساس دیدگاهی مشترک خداشناسی را سرلوحه دیگر معارف دانسته و همچنین معتقد به وجود صفاتی از جمله خالقیت، رحمت و فیض و اراده و اختیار در ذات الهی هستند، البته تفاوت هایی نیز مشاهده گردید. در رابطه با ویژگی های انسان( اراده، تعقل، تمایل جمعی) در مبحث انسان شناسی هر دو معتقد به وجود اختیار در اعمال انسان بودند با این تفاوت که آگوستین اراده انسان را در خیرات کاملاً مقهور اراده الهی می داند، ولی خواجه اراده انسان را در طول اراده الهی منشا اثر می داند. هر دو وجود قوه ناطقه و حس جمعی را در انسان مورد تاکید قرار داده با این تفاوت که آگوستین ایمان را مقدم بر تعقل دانسته و نیز نسبت به تعاملات اجتماعی چندان خوش بین نیست. در راستای رسیدن به دیدگاه تربیتی مشترک، پیامدهایی از مبانی خداشناسی و انسان شناسی در تعیین اهداف، اصول، روش های تربیتی استنباط گردیده است
راضیه انصاری عباسعلی رستمی نسب
پژوهش حاضر بدنبال دست یافتن به موارد استعمال مفهوم هدایت قرآنی و مصادیق آن در آیات قرآن و همچنین بدنبال شناخت عوامل مختلف دخیل در امر هدایت مانند ویژگی های هدایتگر و هدایت شونده وغیره و نهایتاً استخراج استلزامات تربیتی مربوط به هدایت قرآنی است.روشی که در اینجا توسط محقق مورد استفاده قرار گرفته، روش توصیفی-تحلیلی است. یافته های پژوهش حاضر را به اختصار به شرح زیر بیان می کنیم: 1- شناسایی ویژگی های هدایت در آیات قرآن( هدایت اجباری نیست، هدایت یک امر همگانی است،...) 2- شناسایی اهداف هدایت در قرآن(قرار گرفتن در صراط مستقیم، دستیابی به نعمتهای الهی،...) 3- شناسایی انواع هدایت (هدایت عمومی، هدایت انسان با عناصر طبیعت در زندگی دنیوی، هدایت واقعی(هدایت نوع اول و هدایت نوع دوم)، هدایت منفی) 4- شناسایی ویژگی های هدایتگر(هدایت یافتگی،هدایت به سمت حق،...)، ویژگی های هدایت شونده(نقاط ضعف بالقوه و نقاط قوت بالقوه)، ویژگی منابع هدایت(قرار داشتن بر پایه ی حق) و روشهای هدایت(لزوم موضع گیری هدایتگر، بیان مطالب متناسب با موضوع و...)در هدایت نوع اول 5- شناسایی ویژگی های هدایتگرمنفی(ادعای هدایت واقعی،گمراه بودن و...)، ویژگی های متربی(تصور هدایت یافتگی،لجاجت و...)، ویژگی منابع هدایت منفی(قرار داشتن بر پایه ی هواوهوس و...) و روشهای هدایت منفی(هدایت گام به گام، اشتغال به آرزوها و...)در هدایت منفی 6- شناسایی هدایتگر، هدایت شدگان(گرویدگان به هدایت واقعی) و بازماندگان (گرویدگان به هدایت منفی)و همچنین روش های هدایتی(خارج کردن فرد از ظلمات گمراهی و...) و چگونگی بازماندن از هدایت(اختلال گیرنده های هدایتی، انحراف قلب و...) در هدایت نوع دوم 7- مصادیق هدایت یافتگان(صابرین، مومنان و...) و بازماندگان از هدایت(ظالمان،کافران و..) در آیات قرآن 8- شناسایی استلزامات تربیتی هدایت(ویژگیهای مربی،متربی، محتوای تربیتی و...).
افسانه مرادعلی زاده ابوالفضل رفیع پور
از دیرباز بررسی تاثیرات فرهنگی و اجتماعی و اثرات آن بر آموزش به خصوص بر ریاضیات توسط بسیاری از پژوهشگران مورد تاکید قرار گرفته است. عدم توجه به این گونه مسائل در کتاب درسی و حمایت محتوای کتاب درسی از فرهنگ بیگانه، ما را بر آن داشت تا با استفاده از زمینه ی و مسائل مربوط به فرش و فرش بافان که درحال حاضر جزء از فرهنگ ما ایرانیان شده است به طراحی مسائل ریاضی بپردازیم. اهداف این نوشته در دو مورد خلاصه می شود. در وهله اول بررسی ایده های ریاضی و فعالیت های ریاضی وار کردن مسائل توسط فرشبافان و چگونگی حل بسیاری از مسائل روزمره که با آن روبه رو می شوند و از این ایده ها جهت حل و فصل کردن مسائل خود استفاده می کنند و در وهله ی بعد، مستند سازی و طراحی بعضی از مسائل مدل سازی به عنوان مدل سازی قومی که زمینه ی این سوالات از فرش و مسائل مربوط به فرش بافی گرفته شده است. در پژوهش حاضر، با استفاده از نمونه گیری مطلوب یا هدفمند، 12 نفر از استادکاران قالی انتخاب شده و با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختار یافته و پس از آن از چارچوب روش شناسی، مردم نگاری به تجزیه و تحلیل مصاحبه ها پرداخته و در پی یافتن مسیری برای رسیدن به اهداف پژوهش حاضر برآمدیم. پژوهش حاضر کیفی و چارچوب نظری آن برگرفته از ریاضیات قومی است. نتایج آن بر دو حوزه تربیتی و ریاضی استوار است. پرورش خلاقیت، تربیت شهروندی و افزایش هویت ملی از یک سو و از سوی دیگر آموزش مفاهیم ریاضی نظیر تقارن، هندسه، محاسبات، کسر، نسبت و تناسب را می توان از مواردی ذکر کرد که در پژوهش حاضر به دست آمده است.
مژده علیزاده سیدحمیدرضا علوی
ضرورت ارائه الگوی آموزشی از قرآن کریم در نظام تعلیم و تربیت بر کسی پوشیده نیست.لذا پژوهش حاضر به بررسی «الگوی آموزشی قرآن کریم»می پردازد.روش پژوهش توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای است.در این پژوهش به موارد ذیل پرداخته شد و نتایج حاصل گردید:هدف غایی در امر تعلیم از منظر قران کریم اهداف کلی،چگونگی انتخاب محتوا و روش های آموزشی و ارزشیابی آموزشی از منظر قرآن کریم و ارائه الگویی در جهت افزایش اثربخشی آموزش دهنده و ویژگی های اموزش گیرنده از منظر قرآن کریم.در نهایت پیشنهادها و توصیه هایی نیز جهت ارتقای نظام آموزشی ارائه گردید.
مهلا ثمره حمیدرضا علوی
با توجه به اهمیت وجود یک مبنای فلسفی مستحکم در جهت ارائه مبانی، اصول، روش ها و اهداف تربیتی، این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی نظام تربیتی ملاصدرا پرداخته است. در این راستا پس از بررسی 4 نظریه اساسی حکمت متعالیه، (اصالت وجود و تشکیک وجود، حرکت جوهری، عاقل و معقول و نفس و قوای آن) که هر یک به نوبه خود مسائل و مشکلات فلسفی بسیاری را پاسخ گو بوده اند، نتایج زیر به دست آمد. 1. در جستجوی مبانی نظام تربیتی ملاصدرا متربی دارای، وجود الهی و عزتمند، وحدت وجودی، تفاوت های اکتسابی، وجود انحصاری، حرکت کمالی، نیازمندی، ناطقیت، تاثیر گذاری و تاثیر پذیری، قوه ذاتی تمام کمالات، حرکت وجودی، عشق به کمالات، نفس قابل رشد، بالقوه معقول بودن، تفاوت در نفوس و قوای نفس است. 2. در جستجوی اصول نظام تربیتی ملاصدرا مربی باید، ایجاد کردن زمینه عزت، برابری، عدل، تمایز، زمینه سازی برای حرکت تعالی جویانه، سخاوت در علم آموزی، خودآگاهی، مسئولیت، به فعلیت رساندن قوه کمالات ذاتی، تعالی دادن صفات، شناختن کمالات، رسیدن به مرحله عقل بالفعل، حریت یافتن نسبت به تعلقات مادی نفس، تعالی دادن فضایل نفس و تعالی دادن قوای کمال نفس را در خصوص تربیت متربیان مد نظر قرار دهد. 3. در جستجوی روش های نظام تربیتی ملاصدرا مربی باید، ورع و تقوا، تکریم، چشم پوشی کردن از خطا، چشم پوشی کردن از تفاوت های غیر اکتسابی، توجه کردن به ظرفیت، توجه کردن به توانایی ها، کشف کردن علاقه مندی کمالی، عدم چشم داشت، شناخت توانایی و ضعف، مواجهه با نتایج کار، فراهم کردن شرایط فعلیت دهی به قوه تعقل، دل کندن از تعلقات، شناخت نقص ها و کمبودها، ایجاد کردن زمینه طلب مجهول، آموزش دادن مطلوبات، تهذیب نفس، معتدل کردن قوه های نفس، کنار زدن حجاب های نفس، را در خصوص تربیت متربیان به کار گیرد. 4. در جستجوی اهداف نظام تربیتی ملاصدرا مربی باید، هویت و شخصیت دادن، حفظ کرامت، تعالی رتبه وجودی، تعاون و همکاری، تربیت کردن عبد واقعی، توجه به خویشتن، هوشیاری داشتن نسبت به تبعات موجودیت خود و دیگران، تعالی رتبه وجودی، صعود کردن به مراتب عالیه وجودی، شعله ور ساختن عشق به کمالات، عالم عقلی شدن، رسیدن به درک عقلی، تعالی منزلت، علم به مبدأ اعلی را هدف امر تربیت قرار دهد.
علیرضا رمضانزاده حمیدرضا علوی
از آنجا که تربیت درست و همه جانبه انسان دغدغه و مسأله همیشگی ادیان و مکاتب و جوامع انسانی بوده است، در طول سالیان شاهد شکل گیری و نظریه پردازی متعدد در این زمینه بوده ایم. با توجه به اهمیت بعد عواطف در انسان که موتور حرکت انسان برای انجام کارها به شمار می رود و رفتار های انسانی را نمی توان بدون توجه به عواطف مورد بررسی قرار داد لذا در این پژوهش در صدد بوده ایم که مبانی هستی شناسی تربیت عاطفی ازدیدگاه قرآن کریم را مورد بررسی قرار دهیم. شیوه کار اینگونه بوده است که با مراجعه به آیات ارزشمند قرآن کریم مبانی مرتبط با اجزای هستی شناسی یعنی خداوند و انسان و جهان استخراج شده و با توصیف و تحلیل مطالب اصول و روشها شناسایی گردد . جهان هستی ازجمله چیزهایی است که با توجه به اینکه مخلوق خداوند است، هدفمند است و زیبا لذا در تربیت عاطفی نقش انکار ناپذیری دارد پس این مبانی به استخراج اصول و روشهایی انجامید که براساس آن همواره جهان هستی انسان را به سوی خداوند دعوت نماید و یادآوری باشد که به انسان آرامش و شادی هدیه می نماید و کمک می کند که همواره هدفمند زندگی کند و با برنامه ریزی و آراستگی به سوی کمال وجود خویش گام بردارد .