نام پژوهشگر: انسیه مصدقی
انسیه مصدقی رحیم دلالی اصفهانی
درنظام فعلی سرمایه داری و شکل فعلی آن، پول و بهره جایگاه خاصی را در اقتصاد کلان به خود اختصاص داده اند و نقش عمده ای در هدایت سیاست های پولی و تعیین سطح فعالیت های اقتصادی ایفا می نمایند. نرخ بهره از جمله متغیرهایی است که بیش از هر متغیر دیگری در اقتصاد مورد توجه قرار می گیرد و دارای آثار مهمی بر سلامت اقتصاد است. پاسخ به این سوال که ماهیت شکل گیری نرخ بهره چیست و چگونه تعیین می-شود، به عنوان یک موضوع مهم، همواره مورد توجه مکاتب اقتصادی قرار گرفته است و دیدگاه های متفاوتی در رابطه با آن مطرح گردیده است. طرفداران مکتب کلاسیک، نرخ بهره را پدیده ای واقعی دانسته و آن را عنصر اساسی در شکل گیری تقاضا برای سرمایه گذاری و عرضه پس انداز تلقی می کنند. اما از نظر کینز، نرخ بهره یک پدیده کاملاً پولی و پاداشی برای جدا شدن از نقدینگی برای دوره زمانی مشخص است و ماهیت بهره را به ماهیت پول وابسته می داند. سیلویو گزل نیز علت اصلی وجود بهره در نظام اقتصادی را ناشی از ماهیت پول رایج در فعالیت اقتصادی می داند و نظام پول آزاد را مطرح می کند، که در آن پول بدون بهره نیز در گردش مبادلات قرار می گیرد. ماهیت پول آزاد به گونه ای است که متناسب با مدت زمان احتکار آن نزد افراد، مالیات اخذ شود. در شرایط دام نقدینگی، که نرخ بهره به حداقل ممکن رسیده است، افراد از نگهداری اوراق قرضه و سهام خودداری می کنند و ترجیح می دهند که دارایی مالی خود را به پول نقد تبدیل کنند. به عبارت دیگر، نرخ بهره که عامل اصلی به گردش درآمدن پول است به حداقل خود رسیده و افراد تمایل به نگهداری و کنز پول دارند. در این پژوهش با توجه به جنبه های تئوریک، پایه های خرد اقتصادی و استفاده از منطق ریاضیات به ارائه یک استدلال منطقی در تحلیل پدیده های کلان اقتصادی پرداخته شد. هدف این مطالعه نشان دادن ناتوانی سیاست پولی در رهایی از دام نقدینگی و تأثیر مالیات گزل است. بنابراین دو نوع از سیاست هایی که برای درمان دام نقدینگی مطرح شده اند را مورد بررسی قرار می دهد: سیاست پولی که با هدف بالا بردن انتظارات تورمی انجام می گیرد و مالیات گزل. بدین منظور، با استفاده از نرم افزار mathematica9 و کالیبره کردن الگوی کینزی جدید برای اقتصاد ایران، پویایی های الگو در دو حالت نرمال (نرخ بهره اسمی بیش تر از نرخ بهره پولی) و کران پایین (نرخ بهره اسمی برابر با نرخ بهره پولی) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر این است که در شرایط دام نقدینگی، افزایش نرخ تورم هدف تأثیری بر رهایی از دام نقدینگی نخواهد داشت. بنابراین باید به طریقی نرخ بهره روی پول رایج کم تر از نرخ بهره اسمی کوتاه-مدت روی دارایی های مالی غیرپولی قرار گیرد، که برای تحقق آن مالیات گزل پیشنهاد می شود؛ به این مفهوم که از پول نقد نیز مالیاتی گرفته شود به طوری که بازدهی آن کاهش یابد. در نتیجه، اگر نرخ بهره پولی بر اساس قاعده ای (مالیات گزل) همواره کمتر از نرخ بهره اسمی ابزارهای غیرپولی نگهداشته شود، اقتصاد هرگز در تعادل کران پایین یا دام نقدینگی قرار نخواهد گرفت.