نام پژوهشگر: النا رمضانی نژاد
النا رمضانی نژاد بهزاد برکت
مادرانگی در گستره وسیعی از رشته ها مانند روانشناسی، جامعه شناسی، و فمینیزم از جایگاهی اساسی برخوردار است. با وجود اهمیت مادرانگی در شکل گیری نسل هایی سالم، مادران، به ویژه آنهایی که عضو اقلیت ها هستند همیشه با شوربختی های بسیاری مواجه شده اند. نویسندگان زن سعی کرده اند که تجسم مادرانگی را به عنوان نهادی که اساسا مختص سفیدپوستان و طبقه متوسط جامعه است، به چالش کشیده و تجربیات رنج آور خود یا زنان دیگر را در آثار ادبیشان شرح دهند. رمان دلبند (1987) تونی موریسون و ناخوانده ای دور از کارولینا (1992) ی دوروتی الیسون دو مورد از مشهورترین رمان های آمریکایی هستند که شخصیت های مادر آن ها، سته و آنی، به دلیل تصمیمات بحث برانگیزشان از نظر منتقدان مور توجه قرار گرفته اند. تحقیق حاضر در نظر دارد که به بررسی عوامل جامعه شناختی و روانشناختی تاثیرگذار بر وظیفه مادری سته و آنی، بر پایه تعدادی از مفاهیم مهم و تفکرات سیمون دو بووآر، آدرین ریچ، پاتریشیا هیل کالینز، آندریا اوریلی، و نانسی چادارو پیرامون مادرانگی بپردازد. این تز همچنین قصد دارد استراتژی های مقابله ای مادران را معرفی کند. این استراتژی ها به مادران کمک میکند تا در برار بی رحمی های زندگی در دنیایی مردسالار که زنان را از ابتدایی ترین حقوق خود محروم میکند بایستند. تحقیق در فصول اصلی خود به مطالعه سه نمود اساسی جامعه شناختی و روانشناختی رنج و آسیب در ‘رابطه مادر-دختر’، ‘رابطه عشق/ازدواج’، و ‘زندگی در جامعه ای مردسالار’ می پردازد. این تز نهایتا پس از بررسی دشواری های وظیفه مادری در دو رمان مهم، به این نتیجه رسید که زنان اقلیت ها مانند برده ها و مادران طبقه کارگر به دلیل برده داری و برخورد ظالمانه آن با زنان سیاه پوست، بی نسیب بودن از حق مادری، فقر، تبعیت از مردان، روابط بی ثبات زناشویی، و روابط مادر-دختری سرد و نامناسب بسیار رنج کشیده اند. به علاوه این تحقیق دریافت که برخی اوقات استراتژی های مقابله ای آن قدر قدرتمند نیستند که بر شوربختی هایی که مادران با آن ها روبرو می شوند غلبه کنند.