نام پژوهشگر: فاطمه بتوندی غلامپور

مدلسازی و مدیریت منابع آب زیرزمینی دشت قلعه خواجه خوزستان با روش ریاضی تفاضلات محدود
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1392
  فاطمه بتوندی غلامپور   منوچهر چیت سازان

استان خوزستان باداشتن آب و زمین فراوان یکی ازاستان های حاصل خیز ازلحاظ کشاورزی است. کشاورزان به صورت انفرادی منابع آب وخاک را برای مقاصد اقتصادی کوتاه مدت سامان دهی نموده اند. اماهیچگونه برنامه درازمدتی برای بهره برداری منابع آب وجود ندارد. این پایان نامه نتیجه مدل ریاضی است که برای دشت قلعه خواجه در استان خوزستان با استفاده از روش مدلسازی مفهومی تهیه شده است. به همین منظور برنامه مدلسازی gms7.1 که دربرگیرنده کد مادفلو 2000 می باشد? مورداستفاده قرارگرفت. برای مدلسازی پوشش ورودی وخروجی? پوشش تغذیه? پوشش پمپاژ وپوشش خاک درمدل مفهومی برنامه مورد ملاحظه قرارگرفت. مدل برای دوره زمانی مهر 1389 تا شهریور1390 در حالت ناماندگار طی 12 دوره تنش کالیبره و پس از بهینه سازی پارامترهای هیدروژئولوژیکی (مدل سازی معکوس)، مدل برای دوره زمانی از مهر 1390 تا اسفند 1390 صحت سنجی شد. نتایج مدل مذکور برای شرایط موجود درمنطقه موردمطالعه? راهنمایی برای مدیریت منابع آبهای زیرزمینی آتی فراهم نموده است. گزینه های انتخابی مدیریت منابع آب برای منطقه مورد مطالعه به کمک مدل جریان مورد ارزیابی قرارگرفت. به همین منظور شش سناریو برای پاسخ به برنامه مدیریتی خاص طراحی گردید. این گزینه ها عبارتنداز: (1) پیش بینی سطح آبهای زیرزمینی باتوجه به نرخ برداشت وتخلیه موجود? (2) حفاری چاه های جدید دردشت? (3) پیش بینی اثرات خشکسالی بربیلان وسطح آبهای زیرزمینی? (4) پیش بینی اثرات ترسالی ?(5) پیش یبنی اثرات کاهش بیست درصدی چاه های پمپاژ? (6) پیش یبنی اثرات کاهش چهل درصدی چاه های پمپاژ نهایتا? برای غلبه بر کمبودآب درمنطقه موردمطالعه? امکان سنجی احداث سدزیرزمینی بررسی گردید. پس از انتخاب پارامترهای موثر بر انتخاب محل سد? این پارامترها با ساخت لایه های مربوط به کمکgis در دشت مورد بررسی قرارگرفتند و مکانهای مناسب توسط روش هم پوشانی درمحیط gis مشخص گردیدند. سپس براساس شبیه سازی مدل جریان آبهای زیرزمینی دشت? بهترین مکان برای سدزیرزمینی انتخاب گردید. سپس مدل برای شرایط خشکسالی و احداث سد زیرزمینی پیشنهادی اجرا گردید. این تحقیق نشان می دهد که احداث سدزیرزمینی راهکاری مفید برای افزایش قابل ملاحظه ذخیره موجود آبخوان دشت قلعه خواجه است.

ارزیابی آسیب پذیری آبخوان دشت سبیلی- سربیشه با استفاده از منطق فازی در محیط gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1394
  سعیده رضایی   منوچهر چیت سازان

امروزه گسترش فعالیت های کشاورزی و صنعتی، رشد روزافزون جمعیت، دفن غیراصولی زباله ها باعث کاهش کیفیت و آلودگی منابع آب زیرزمینی بویژه آلودگی نیترات شده است. لذا ارزیابی آسیب پذیری، جهت ترسیم مناطقی که بیشتر در معرض منابع آلودگی انسانی هستند به یک عنصر مهم برای مدیریت معقول منابع و برنامه ریزی کاربری اراضی تبدیل شده است. مدل drastic بدلیل سهولت اجرا و به کارگیری چندین پارامتر هیدروژئولوژیکی یکی از کاربردی ترین مدلها در تعیین میزان خطر آلودگی آبخوان می باشد. دشت سبیلی- سربیشه که در استان خوزستان واقع شده است به دلیل دارا بودن منابع عظیم آب زیرزمینی و سطحی، خاک حاصلخیز و هموار بودن زمین، از کشاورزی پر رونقی برخوردار است. با توسعه فعالیتهای کشاورزی، بالطبع استفاده از انواع کودهای شیمیایی و حیوانی مطرح می گردد. بنابراین احتمال آلودگی آبخوان این دشت به منابع آلاینده به خصوص نیترات بسیار زیاد است. هدف از این تحقیق ارزیابی خطر آلودگی آبخوان دشت سبیلی- سربیشه با استفاده از مدل drastic و fahp در سال های 1387-1386 و 1393-1392 می باشد. برای این منظور، ابتدا نقشه آسیب پذیری ذاتی آبخوان را با به کارگیری هفت پارامتر موثر بر آلودگی آبخوان (عمق سطح ایستابی، تغذیه خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، توپوگرافی، محیط غیراشباع و هدایت هیدرولیکی) طبق ارزش گذاری مرسوم تهیه و سپس از نقشه نیترات برای تصحیح وزن و رتبه پارامترهای دراستیک استفاده گردید. ضریب همبستگی بین غلظت نیترات آب های زیرزمینی و شاخص خطرپذیری بعد از اصلاح مدل دراستیک از حدود 29/0 درصد به 74/0 درصد در فصل تر و 43/0 درصد به 73/0 درصد در فصل خشک برای سال 1387-1386 و از 52/0 درصد به 82/0 درصد در فصل تر و 44/0 درصد به 80/0 درصد در فصل خشک برای سال 1393-1392 افزایش پیدا کرد. نتایج حاصل نشان می دهد که حدود 28/23، 82/40، 85/18، 87/13، 91/7 درصد از سطح منطقه به ترتیب دارای خطرپذیری آلودگی خیلی کم، کم، متوسط، متوسط تا زیاد و زیاد برای سال 1387-1386 در فصل خشک و حدود 25/17، 88/40، 49/19، 76/14 و 59/7 درصد از سطح منطقه به ترتیب دارای خطرپذیری آلودگی خیلی کم، کم، متوسط، متوسط تا زیاد و زیاد در فصل تر می باشد. برای سال 1393-1392 حدود 23، 29/35، 4/19، 96/14 و 6 درصد از منطقه دارای خطرپذیری آلودگی خیلی کم، کم، متوسط، متوسط تا زیاد و زیاد در فصل خشک و حدود 44، 4/15، 7/20، 8/17 و 1 درصد از منطقه دارای خطرپذیری آلودگی خیلی کم، کم، متوسط، متوسط تا زیاد و زیاد در فصل تر می باشد.