نام پژوهشگر: مرضیه حسنکی
مرضیه حسنکی محمود رضایی دشت ارژنه
رستم و خاندان او نقشی محوری در شاهنامه و دیگر حماسه های ملّی پس از شاهنامه داشته اند، امّا شگرف است که در اوستا و متون پهلوی هیچ اثری از رستم، بزرگ ترین جهان پهلوان ایران نیست و شخصیّت او و خاندانش در هاله ای از ابهام به سر می برند. در این جستار کوشش شده است تا با واکاوی چهار اثر شاخص حماسی(شاهنامه، گرشاسب نامه، برزونامه و بهمن نامه)، شخصیّت و کنش رستم و خاندان او نقد و بررسی گردد تا هم همسویی ها و همانندی های کنش رستم و خاندانش در این چهار اثر روشن شود و هم دگرگونی ها و ناهم سویی های آن ها آشکار گردد. در فرجام، پس از واکاوی چهار اثر یادشده روشن شد که اگرچه همانندی های بسیاری در نوع کنش رستم و خاندانش در حماسه های ملّی ایران دیده می شود، امّا به خاطر آبشخورهای متفاوت این آثار و گاه دیدگاه خاص سراینده، تفاوت هایی در پردازش شخصیّت رستم و خاندانش پدیدار شده است؛ چنانکه به عنوان نمونه گرشاسب، قهرمان گرشاسب نامه، در شاهنامه کنار گذاشته شده است و تنها به نامی از او بسنده شده است و رستم با آن همه دلاوری در شاهنامه، به پهلوانی ضعیف و حتّی ناجوانمرد در برزونامه دگرگون شده و داستان دلاوری های فرامرز در شاهنامه بسیار اندک ، امّا در بهمن نامه دقیق و مفصّل است.