نام پژوهشگر: علیرضا خوشدل
محمد حسین نظری رضا قراخانلو
اثر تمرینات مقاومتی بر سختی شریانی افراد دارای اضافه وزن یا چاق شناخته شده نیست. ما اثر دو نوع تمرین مقاومتی یعنی تمرینات مقاومتی با شدت کم و اجرای آهسته ی حرکات همراه با تولید مداوم نیرو موسوم به تمرینات lst و تمرینات مقاومتی پر شدت با اجرای حرکات با سرعت معمولی (hn) را بر سختی شریانی مردان میان سال دارای اضافه وزن یا چاق بررسی کردیم. به این منظور، بیست مرد دارای اضافه وزن یا چاق ( 4 ± 43 سال) به طور تصادفی به دو گروه تمرینات lst و hn برای انجام 4 هفته تمرین تقسیم شدند. نتایج نشان داد که حداکثر قدرت بیشینه در تمام حرکات تمرینی (001/0 > p) و توده بدون چربی (001/0 > p) در هر دو گروه به طور معناداری افزایش یافتند بدون اینکه اندازه این تغییرات بین دو گروه تفاوت معناداری داشته باشد. سرعت موج نبض مرکزی که نشان دهنده ی سختی شریان های مرکزی است نسبت به پیش از شروع مداخله به طور معناداری در گروه lst کاهش یافت ( از 86/0 ± 91/7 متر بر ثانیه به 12/1 ± 53/7 متر بر ثانیه، 005/0 > p)، در حالی که در گروه hn تغییر معناداری پیدا نکرد (981/0p= )، با این حال اندازه تغییرات در این شاخص بین دو گروه از لحاظ آماری تفاوت معناداری نداشت. به علاوه، غلظت های پلاسمایی von willebrand factor، اندوتلین-1، و نوراپی نفرین در اثر مداخله در هیچ یک از گروه ها تغییر معناداری نداشتند. در نتیجه، تمرینات lst بدون ایجاد تغییر معناداری در بافت چربی مردان میان سال دارای اضافه وزن یا چاق ممکن است باعث کاهش سختی شریانی مرکزی آنها شوند. با این حال، برای مقایسه ی دقیقتر اثر تمرینات lst با تمرینات hn بر سختی شریان های مرکزی مردان میان سال دارای اضافه وزن یا چاق به مطالعات بیشتری نیاز است که پیشنهاد می شود در آنها اثر این دو نوع تمرین با یک گروه کنترل نیز مقایسه شوند و دوره های تمرینی نیز در آنها طولانی تر در نظر گرفته شوند.
علیرضا خوشدل عباس صاحبقدم لطفی
آلفا-1 آنتی تریپسینaat ) ) یک پروتئین فاز حاد است که در سلول های کبدی ساخته میشود و به درون پلاسما ترشح می گردد. aat همچنین بوسیله ماکروفاژهای ریوی، مونوسیت های جریان خون و سلول های اپیتلیال ریوی تولید می شود. کمبود aat(aatd) با بسیاری از بیماریها از جمله آمفیزم، برونشیت مزمن،بیماری ریوی انسدادی مزمن، یرقان نوزادی، بیماریهای کبدی، وسکولیت و طیف وسیعی از بیماریهای اتوایمیون مرتبط است و امروزه کمبود aat یکی از عوامل مهم مرگ ومیر در کشور های صنعتی و کشورهای درحال توسعه می باشد، علیرغم پیشرفت های بسیار در روشهای مرسوم مورد استفاده در درمان کمبود aat از جمله استفاده از aat نوترکیب وaat پلاسمایی(پرولاستین و...) پیوند کبدی، این بیماری هنوز همراه با پیش آگهی ضعیف بوده و نتایج این تلاشها چندان رضایت بخش نمی باشد. چرا که علاوه بر قیمت بالا، هنوز روش قطعی برای حذف ویروسهای عفونت زا(همانند hiv-1، bvdv، prv، reo، hav، ppv) از محصول پلاسمایی (پرولاستین) ابداع نشده است. همچنین در مورد پیوند کبد، محدودیت دهنده و پدیده رد پیوند وجود دارد. امروزه روی سلول های بنیادی تحقیقات گسترده ای صورت گرفته است. یکی از روشهای نوین و کارآمد جهت درمان بیماری کمبود aat، استفاده از این نوع سلول هاست. سلول های بنیادی قادرند به بسیاری از سلول ها از جمله سلول های شبه کبدی تمایز یابند، همچنین با استفاده از وکتورهای لنتی ویروس میتوان ژن aat به درون این سلول های شبه کبدی تمایز یافته منتقل نمود. استفاده از سلول کبدی حاصل برای درمان بیماران کمبود aat یک روش کارآمد جهت درمان این بیماران است. تحقیقات مختلف نشان می دهددر میان سلول های بنیادی، سلول های مزانشیمی بافت چربی اهمیت ویژه ای دارند (از جمله: فراوانی و در دسترس بودن، روش ساده استخراج و ریسک پائین رد پیوند ). در این تحقیق، پس از استخراج سلول های مزانشیمی مستقر در بافت چربی رت، آنها را به سلول های شبه کبدی تمایز دادیم. سپس ژن aat را به کمک وکتور لنتی ویروس به سلول های تمایز یافته انتقال داده و بیان این پروتئین را در سلول های تمایز نیافته(گروه کنترل )، تمایز یافته و همچنین تمایز یافته حاوی ژن aat بررسی کردیم. ما در این بررسی انتقال ژن aat به درون سلول شبه کبدی و بیان آنرا در این نوع سلول تائید نمودیم. با تحقیقات بیشتر می توان از این سلول ها جهت درمان افراد با نقص aat استفاده نمود.
محمدحسین نظری رضا قراخانلو
اثر تمرینات مقاومتی بر سختی شریانی افراد دارای اضافه وزن یا چاق شناخته شده نیست. ما اثر دو نوع تمرین مقاومتی یعنی تمرینات مقاومتی با شدت کم و اجرای آهسته ی حرکات همراه با تولید مداوم نیرو موسوم به تمرینات lst و تمرینات مقاومتی پر شدت با اجرای حرکات با سرعت معمولی (hn) را بر سختی شریانی مردان میان سال دارای اضافه وزن یا چاق بررسی کردیم. به این منظور، بیست مرد دارای اضافه وزن یا چاق ( 4 ± 43 سال) به طور تصادفی به دو گروه تمرینات lst و hn برای انجام 4 هفته تمرین تقسیم شدند. نتایج نشان داد که حداکثر قدرت بیشینه در تمام حرکات تمرینی (001/0 > p) و توده بدون چربی (001/0 > p) در هر دو گروه به طور معناداری افزایش یافتند بدون اینکه اندازه این تغییرات بین دو گروه تفاوت معناداری داشته باشد. سرعت موج نبض مرکزی که نشان دهنده ی سختی شریان های مرکزی است نسبت به پیش از شروع مداخله به طور معناداری در گروه lst کاهش یافت ( از 86/0 ± 91/7 متر بر ثانیه به 12/1 ± 53/7 متر بر ثانیه، 005/0 > p)، در حالی که در گروه hn تغییر معناداری پیدا نکرد (981/0p= )، با این حال اندازه تغییرات در این شاخص بین دو گروه از لحاظ آماری تفاوت معناداری نداشت. به علاوه، غلظت های پلاسمایی von willebrand factor، اندوتلین-1، و نوراپی نفرین در اثر مداخله در هیچ یک از گروه ها تغییر معناداری نداشتند. در نتیجه، تمرینات lst بدون ایجاد تغییر معناداری در بافت چربی مردان میان سال دارای اضافه وزن یا چاق ممکن است باعث کاهش سختی شریانی مرکزی آنها شوند. با این حال، برای مقایسه ی دقیقتر اثر تمرینات lst با تمرینات hn بر سختی شریان های مرکزی مردان میان سال دارای اضافه وزن یا چاق به مطالعات بیشتری نیاز است که پیشنهاد می شود در آنها اثر این دو نوع تمرین با یک گروه کنترل نیز مقایسه شوند و دوره های تمرینی نیز در آنها طولانی تر در نظر گرفته شوند.
شهرام محمدی رحیمه مهدی زاده
هدف کلی از انجام این تحقیق، بررسی اثر تمرین مقاومتی کم شدت با جریان خون محدود شده بر سطح سرمی هورمون رشد، کورتیزول، تستوسترون و igf-1 در مردان جوان است. 30 مرد جوان سالم با دامنه سنی 24-19 سال که داوطلب شرکت در مطالعه شدند، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به طورتصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی کم شدت bfr (با شدت 20 درصد1rm، 1ست 30تکرار و 2 ست 15 تکرار)، تمرین مقاومتی شدید بدون bfr (سه ست 10 تکرار با شدت 80 درصد 1rm) و کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه تمرینی هفته ای سه روز تمرینات اسکوات و اکستنشن زانو را بمدت سه هفته انجام دادند. سطح سرمی کورتیزول، تستوسترون، gh و igf-1 قبل و بعد از تمرین صبح و در حالت ناشتا اندازه¬گیری شد. برای مقایسه تفاوت میانگین متغیرها از آزمون آماری anova استفاده شد. سطح معنی¬داری آماری 05/0 p<تعیین شد. تحلیل داده¬ها نشان داد بعد از سه هفته تمرین، بین سطوح سرمی gh، igf-1 و کورتیزول گروه تمرین bfr با گروه تمرین مقاومتی بدون bfr و گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده شد (05/0p<). این در حالیست¬که، بین سطح سرمی تستوسترون سه گروه در پایان مطالعه تفاوت معناداری مشاهده نشد. بطور کلی می¬توان نتیجه گرفت که تمرین مقاومتی کم شدت bfr کوتاه مدت می¬تواند باعث تغییر بیشتر هورمون¬های آنابولیک-کاتابولیک در مقایسه با تمرین مقاومتی بدون bfr در مردان جوان شود