نام پژوهشگر: کامیار جولایی

استعاره های مفهومی از منظر معنی شناسی شناختی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده زبانشناسی 1391
  کامیار جولایی   آزیتا افراشی

چکیده پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی در پیکره ای نمونه از زبان فارسی می پردازد. در این پژوهش تلاش شده است تا با بهره گیری از پایگاه داده های زبان فارسی، پیکره ای از متون نوشتاری زبان فارسی معاصر که شباهت بیشتری به زبان روزمره سخنوران دارد، نمونه گیری و سپس استعاره های مفهومی نهفته در آن استخراج گردد. این پیکره نمونه شامل 10 متن از نویسندگان معاصر نظیر «هدایت»، «جمالزاده»، «دانشور»، «آل احمد» و... می باشد. پس از بررسی پیکره، نگارنده موفق به استخراج نزدیک به 2000 عبارت استعاری در قالب 600 استعاره مفهومی شد. سپس این استعاره ها براساس طبقه بندی لیکاف و جانسون (1980)، در قالب استعاره های «ساختاری»، «هستی شناختی»، «جهتی» و نیز طبقه ای از استعاره های مفهومی که لیکاف و ترنر (1989)، تحت عنوان «استعاره های تصویری» معرفی کردند، دسته بندی شدند. در گام بعدی نسبت بسامد هریک از این استعاره ها در مقایسه با یکدیگر تعیین شد و مشخص گردید که فارسی زبانان از استعاره های هستی شناختی بیش از سایر استعاره ها در زبان روزمره خود بهره می برند. سپس تلاش شد تا پر بسامدترین نگاشت های استعاری و پربسامدترین حوزه های مبدأ در هریک از این طبقات تعیین گردد و در مجموع با توجه به یافته های پیکره ای مشخص گردد که فارسی زبانان بیشتر از چه حوزه های مبدأیی برای بیان مفاهیم انتزاعی بهره می برند. در خلال این پژوهش، نگارنده به دلیل بهره گیری از پیکره در تحلیل استعاره های مفهومی به نتایج درخور توجهی دست یافت. از آن جمله تعیین حوزه های مبدأیی است که مفاهیم انتزاعی بواسطه آنها درک می شوند. برای مثال مشخص گردید که مفاهیمی انتزاعی نظیر زندگی، حالات روحی/عواطف یا زمان از طریق حوزه هایی نظیر؛ شیی، ظرف، انسان و... درک می شوند. همچنین پیشنهادهایی برای پیشبرد یک رویکرد پیکره مدار در تحلیل استعاره های مفهومی و نحوه استفاده از یافته های پیکره نمونه مورد بررسی برای تعمیم به پیکره های بزرگتر ارایه شد.