نام پژوهشگر: رضا معصومی جهاندیزی

تاثیر میدان مغناطیسی ایستا بر نرخ تمایز سلولهای مزانشیمی مغز استخوان موش صحرایی در محیط کشت آزمایشگاهی در جهت ایجاد سلولهای عصبی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1391
  رضا معصومی جهاندیزی   پرویز عبدالمالکی

چکیده با گسترش صنعت، پزشکی و کارهای تحقیقی، بشر با میدان های مغناطیسی قوی تری مواجه می شود. بنابر این شایسته است که اثر این پدیده فیزیکی بر روی سلامت سلول ها و بافت ها بررسی گردد. علاوه بر این امروزه ایده استفاده از سلول های بنیادی با تمایز هدفمند، در پزشکی و سلول درمانی برای درمان ضایعات نخاعی– عصبی ، نارسایی های بافت قلبی و غیره مطرح می شود. نقش میدان مغناطیسی به عنوان یک پدیده فیزیکی اثرگذار بر روی سلول ها توسط برخی از دانشمندان مطالعه شده است. در این تحقیق سلول های بنیادی مزانشیمی از رت های نر استخراج شدند. سلول ها با محیط القاگر تمایز سلول های عصبی تیمار شدند و در کنار این، تأثیر میدان مغناطیسی ایستای ناشی از مارپیچ کهربایی با شدت هایmt 15 وmt 30 بر روی شکل سلولی، چرخه سلولی و بیان ژن های مختلف در مدت زمان های 2،4 و 6 ساعت بررسی شد. برای مطالعه چرخه سلولی، سلولهای rbmscs با پروپیدیوم آیوداید رنگ آمیزی شده و مقدار مولکولهای dna آنها توسط دستگاه فلوسایتومتری بررسی شد. مولکول های mrna از سلول ها استخراج شده و از روی آن ها مولکول های cdna ساخته شد. مولکول های اخیر در دستگاه pcr کمی تکثیر شده و بیان نسبی ژن ها محاسبه شد. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری spss-19 تجزیه و تحلیل شدند. میدان مغناطیسیmt 15 با 6 ساعت میدان دهی، فاز g2/m چرخه سلولی را کاهش داد (01/0>p). میدان دهی با شدتmt30 برای 2 ساعت، موجب کاهش g0/g1 و افزایش s و g2/m شد (01/0>p). 4 ساعت، میدان مغناطیسی ایستا با mt30 تاثیری بر روی فازهای چرخه سلولی نداشت. این شدت از میدان با مدت زمان، 6 ساعت، فاز g0/g1 را کاهش و فاز g2/m را به طور معنی دار افزایش داد (01/0>p). بیان ژن oct4 چه در حالت تیمار با nim و چه بدون تیمار آن در اثر میدان مغناطیسی ایستا کاهش یافت (01/0>p). بیان ژن هایngf, bdnf, trka, trkb map2, و nestin تحت تأثیر میدان مغناطیسی در زمان های مختلف دچار تغییر شد. ngf و bdnf باmt 15 با میدان دهی 2 و 4 ساعت افزایش بیان معنی داری را نشان دادند (01/0>p). بیان این ژنها در اثر 30 میلی تسلا در زمان تابشی 6 ساعت دچار کاهش شد (01/0>p). بیان ژن map2 در اثر 15 میلی تسلا در 2 ساعت کاهش و در 6 ساعت دچار افزایش شد (01/0>p). 30 میلی تسلا با 4 ساعت موجب بیان 87/4 برابری این ژن شد. کاهش بیان ژن نستین در اثر میدان دهی با میدان مغناطیسی؛ 2 ساعت برای mt15 میلی تسلا (05/0>p)، 2 و 4 ساعت برای mt30 معنی دار بود (01/0>p). نتیجه کلی آن است که میدان مغناطیسی بر چرخه سلولی، سلولهای مزانشیمی مغز استخوان رت و خروج این سلول ها از حالت پایه ای و تمایز به سلول های عصبی موثر می باشد. علاوه بر این تأثیر میدان مغناطیسی بر چرخه سلولی و بیان ژنها در سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان به عامل تمایزدهنده، شدت میدان و مدت زمان تابش آن بستگی دارد. کلید واژه: میدان مغناطیسی ایستا، سلولهای بنیادی مغز استخوان، بیان ژن، چرخه سلولی و واکنش زنجیری پلی مرازی

برسی میزان حساسیت پرتویی(پرتو گاما) و نرخ تعمیر در سلولهای لنفوسیتی و اندازه گیری ویتامین ث در ساکنین مناطق با پرتوزایی بالا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم زیستی 1382
  رضا معصومی جهاندیزی   مهدی غیاثی نژاد

خلاصه به فارسی رامسر یکی از شهرهای ساحلی در شمال ایران می باشد. در مناطقی از این شهر (طالش محله چپرسر آب سیاه) چشمه های آب گرم وجود دارد که حاوی رادیوم 226 ورادن 222 می باشد. مردم ساکن در این نواحی خاص و موجودات و گیاهان به طور دائم در معرض پرتو گیری هستند. اثر پرتو گاما بر روی ساکنین ، حساسیت پرتوی و یا تطابق سلولی به روش in vitro مورد مطالعه قرار گرفت. ویتامین ث به عنوان یک آنتی اکسیدان و جمع کننده رادیکال آزاد، شناخته شده است. این مساله مورد قبول خیلی از محثثین می باشد، که بین مقدار ویتامین ث و مقاومت در برابر پرتو، و همچنین سطح تعمیر آسیبهای ناشی از پرتو ارتباطی وجود دارد به همین خاطر میزان ویتامین ث دفعی از طریق ادرار مورد بررسی قرار گرفت. در این پروژه از یک گروه به عنوان آزمون که ساکنان مناطق با پرتوزایی بالا بودند، استفاده شد. علاوه بر آن دو گروه کنترل نیز حضور داشتند که یکی مربوط به مناطق با پرتوزایی نرمال رامسر و دیگری کسانی بودند که در نواحی عاری از پرتو دهی زیاد(تهران) زندگی می کردند. گروه آزمون و کنترل رامسر به لحاظ نوع تغذیه و ژنتیک و سایر فاکتورهای اجتماعی مشترکاتی باهم دارند. و تفاوت آنها در دریافت مقدار دز پرتو طبیعی می باشد. برای این منظور از سلولهای محیطی تک هسته ای خون داوطلبان، استفاده شد. سلولها بعد از استخراج در 5 دز0 ،3/. ،1، 2 و 4 گری تابش دهی شدند. برای پرتو دهی از چشمه کبالت-60 دارای اکتیویتی 400 کوری استفاده گرید. برای اندازه گیری ضایعات حاصله از پرتو دهی روش الکتروفورز سلول واحد یاcomet assay بکار گرفته شد. در این روش قطعات شکسته شده dna در میدان الکتریکی به طرف قطب آند حرکت می کنند. و رد پای آنها معرف قطعات dna و میزان آسیب وارده به آنها می باشد. مقدار آسیب متناسب با دز دریافتی می باشد.غلظت ویتامین ث در ادرار داوطلبان با استفاده از معرف 2-4 دی نیترو فنیل هیدرازین تعیین شد. نتایج نشان داد که اصولا آسیب در گروه آزمون در همه دز های اعمال شده بیشتر از آسیب ایجاد شده در کنترل رامسر و تهران می باشد(p<0.05). زیر گروه آزمون که میزان دز تشعشعی در محل سکونت آنها کمتر از 2/10 میلی سیورت در سال بود نسبت به زیر گروه دیگر که میزان پرتو دهی در محل سکونت آنها بیشتر از مقدار یاد شده می باشد آسیب کمتر و تعمیر زیادی از خود نشان داد(p<0.05). مقدار ویتامین ث دفعی در ادرار گروه کنترل رامسربیشتر از آزمون بود. نتایج کلی از این تحقیق آن است که افراد ساکن در ناحیه با تشعشع بالا در برابر دز بالاتر پرتو حساس بوده ودچار آسیب بیشتر از حد انتظار می شوند. برخلاف اینها کسانی که دز کمی را دریافت می کنند دارای مقاوت در برابر آسیب ناشی از پرتو بوده و ضایعات وارده را تعمیر می کنند. با مقایسه دو گروه کنترل تهران و رامسر مشاهده می شود که آسیب اولیه (بدون وقفه در انکوباتور) در کنترل رامسر کمتر از تهران می باشد) (p<0.05درصورتی که تعمیر آنها با هم اختلاف معنی دار ندارند. می توان گفت که در کنترل رامسر (دارای ذخیره آنتی اکسیدانی بالا) مقاومت در برابر آسیب ظاهر شده است و در سیستم تعمیر آنها تغییری دیده نمی شود.