نام پژوهشگر: مجتبی طهمورث‌پور

تنوع ژنتیکی قطعات زنجیره سبک و سنگین ایمونوگلوبولین (y (igyدر توده مرغ های بومی خراسان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  زانا پیرخضرانیان   مجتبی طهمورث پور

ایمونوگلوبولین زرده تخم مرغ در سالهای اخیر از نظر پزشکی، ژنتیک و علوم دامی کاربرد وسیعی پیدا کرده است. این ایمونوگلوبولین دارای 4 زنجیره پلی پپتیدی حاوی دو زنجیره سبک و دو زنجیره سنگین می¬باشد. شاخه سبک ایمونوگلوبولینy درپرندگان یک ناحیه متغیر و یک ناحیه ثابت و شاخه سنگین آن، یک ناحیه متغیر و 5 ناحیه ثابت را دارا می¬باشد ساختمان ناحیه ثابت مشخصه یک کلاس یا زیر کلاس ایمونوگلوبولین ها و ناحیه متغیر مخصوصا قطعات cdr بیشترین نقش را در باند شدن با آنتی ژن دارند. هدف از این مطالعه بررسی تنوع ژنتیکی و آنالیز فیلوژنتیکی ژن های کد کننده زنجیره¬های سبک و سنگین ایمونوگلوبولین y مرغ¬های بومی خراسان در سطح mrna می¬باشد بدین منظور 20 نمونه طحال از مرغ¬های غیر خویشاوند بومی خراسان جمع آوری شد. پس از استخراج rna و تولید cdna از طریق رونویسی معکوس، تکثیر قطعات ژنی زنجیره های سنگین و سبک igy توسط آغازگرهای اختصاصی و با استفاده از واکنش زنجیره ای پلی مراز انجام پذیرفت. بعد از توالی یابی، بررسی جهش¬ها برای هر دو زنجیره سبک و سنگین انجام پذیرفت. در زنجیره سبک نواحی cdr3دارای بیشترین تنوع و نواحی c کمترین تنوع را داشتند.و در زنجیره سنگین نیز تعداد 5 هاپلوتیپ برای توالی¬ها مشخص گردید که جمعا 9 جهش در آنها وجود داشتند از این تعداد 5 جهش معنی دار بود. همچنین نتایج آنالیز فیلوژنتیکی نشان داد، که مرغ بومی خراسان از نظر ژن کد کننده شاخه سبک کمترین فاصله ژنتیکی را با مرغ لگهورن سفید و مرغ لگهورن فرانسه و از نظر ژن کد کننده شاخه سنگین دارای کمترین فاصله ژنتیکی با مرغ لگهورن سفید و مرغ بومی آذربایجان را دارد.

مطالعه شبیه سازی صحت ارزش اصلاحی و پیشرفت ژنتیکی در صفات آستانه با ارزیابی کلاسیک و ژنومی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  رضا بهمرام   علی اصغر اسلمی نژاد

به منظور مطالعه صحت ارزش اصلاحی و پیشرفت ژنتیکی در صفات آستانه، ژنومی متشکل از 6 کروموزوم، هر یک به طول 100 سانتی مورگان شیبه سازی شد. برای ایجاد عدم تعادل پیوستگی کافی و تعادل رانش- جهش بعد از 50 نسل آمیزش تصادفی در یک جمعیت با اندازه موثر 100 نفر، تعداد افراد به 1000 نفر شامل 500 نر و 500 ماده افزایش یافت. سه مقدار وراثت پذیری (0/05، 0/30 و 0/80) و چهار تعداد متفاوت برای نشانگرها (100، 200، 400 و 800) در نظر گرفته شد. هر شبیه سازی ده بار تکرار شد و نتایج میانگینی از این تکرارها بود. صحت ارزش اصلاحی و پیشرفت ژنتیکی برای صفات آستانه با استفاده از روش ژنومی و کلاسیک پیش بینی گردید. با وراثت پذیری 0/05، مقادیر صحت ارزش اصلاحی برای مسیر ژنومی و کلاسیک به ترتیب از 0/22 تا 0/45 و 0/15 تا 0/35 بود. مقدار صحت ارزش های اصلاحی برای روش های ژنومی و کلاسیک با وراثت پذیری 0/30 به ترتیب از 0/27 تا 0/61 و 0/22 تا 0/44 تغییر کرد. با وراثت-پذیری 0/80 برای روش های ژنومی و کلاسیک، به ترتیب از 0/21 تا 0/73 و 0/36 تا 0/55 بود. با وراثت پذیری 05/0، مقادیر پاسخ انتخاب برای مسیر ژنومی و کلاسیک، به ترتیب از 0/07 تا 3/45 و 47/ تا 2/85 بود. مقدار پیشرفت ژنتیکی برای روش های ژنومی و کلاسیک با وراثت پذیری 0/30 به ترتیب از 0/26 تا 12/35 و 0/42 تا 5/68 تغییر کرد. با وراثت پذیری 0/80 برای روش های ژنومی و کلاسیک، مقادیر پاسخ به انتخاب به ترتیب از 0/42 تا 15/46 و 0/91 تا 6/12 بود. استفاده از روش کلاسیک برای پیش بینی منجر به مقادیر کمتر صحت و پاسخ به انتخاب در مقایسه با روش ژنومی شد. عموماً نتایج حاکی از این بود که در بیشتر موارد، افزایش تعداد نشانگرها و وراثت پذیری می تواند برای بالا بردن صحت ارزش اصلاحی و پیشرفت ژنتیکی در صفات آستانه موثر باشد، اگرچه در هر دو مورد روش ژنومی و کلاسیک، افزودن تعداد نشانگرها در برخی موارد به ویژه بعد از 400 نشانگر منجر به کاهش در مقدار صحت و پاسخ به انتخاب شد. مقادیر صحت ارزش های اصلاحی برای صفات با وراثت پذیری کم نسبتاً بالا بود که بیانگر این بود که انتخاب ژنومی می تواند به ویژه برای بهبود انتخاب در صفات مربوط به سلامتی و باروری مفید باشد. مقایسه پاسخ-های انتخاب با نسبت های نرهای گزینشی نشان داد که بالاترین مقدار پیشرفت ژنتیکی زمانی اتفاق افتاد که درصد نرهای انتخابی 10 و 25 بود. یافته های ما بیانگر این بود که استفاده از انتخاب ژنومی می تواند برای صفات آستانه که تعدادی از صفات مهم در اصلاح نژاد را شامل می شود مفید باشد. اگرچه ما باید افت قابل توجه در صحت و پاسخ به انتخاب بعد از نسل های اولیه را در برنامه های دراز مدت اصلاح نژاد را در نظر بگیریم.

تعیین توالی و آنالیزهای بیوانفورماتیکی بخشی از پروموتور ژن بتاکازئین در شترهای تک کوهان و دو ‎کوهان ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  الیاس محمدی   مجتبی طهمورث پور

هدف از انجام این مطالعه توالی یابی و بررسی قسمتی از پروموتور ژن بتا کازئین و همچنین بررسی تفاوت های تک نوکلئوتیدی (snps) ممکن این توالی ژن در دوگونه شتر تک کوهانه و دو کوهانه ایران بود. تعداد 10 عدد نمونه خون شتر نر و ماده تک کوهانه از کشتارگاهی در مشهد، همچنین تعداد 5 عدد نمونه خون شتر های نر و ماده دو کوهانه از ایستگاه تحقیقات منابع طبیعی و امور دام استان اردبیل واقع در روستای جهاد آباد تهیه گردید. پس از عمل استخراج dna واکنش pcr برای هریک از نمونه ها توسط پرایمرهای اختصاصی انجام شد و عمل توالی یابی با استفاده از محصولات pcr انجام شد. توالی های مورد توافق برای هریک از شترهای تک کوهانه و دوکوهانه بدست آمد. با استفاده از همین توالی های مورد توافق ترکیب نوکلئوتیدی، بررسی های فیلوژنتیکی و سایر بررسی ها انجام شد. بر اساس مقایسه توالی های بدست آمده در این مطالعه با توالی ثبت شده در پایگاه اطلاعاتی ncbi مشخص شد که توالی قسمتی از پروموتور ژن بتا کازئین، چهار جهش را نشان می دهد که یکی از آن ها در ناحیه پروتئین بایندینگ قرار گرفته بود و جهشی دیگر در ناحیه 516- به وقوع پیوسته که در پروموتور ژن بتا کازئین گاو هم مشاهده شده بود. در مرحله بعد بیشترین شباهت مربوط به camalaus bactrian بود. همچنین توالی بدست آمده قسمتی از پروموتور ژن بتا کازئین شتر دوکوهانه بیشترین شباهت را با توالی این ژن در شتر تک کوهانه داشت. در ناحیه پروموتور توالی ژن بتا کازئین شتر دو کوهان دو جهش مشاهده شد. توالی یابی10 نمونه مختلف پروموتور ژن بتا کازئین از شتر تک کوهانه و 5 نمونه مختلف از شتر دوکوهانه به ما این اجازه را داد که تعدادی تفاوت تک نوکلئوتیدی را در این ژن شناسایی کنیم. بررسی ها پنج نوع هاپلوتایپ را در شتر های تک کوهانه و سه هاپلوتایپ را در شترهای دو کوهان نشان داد. همچنین مقایسه توالی های مورد توافق شتر تک کوهانه و دو کوهانه 2 اختلاف تک نوکلئوتیدی را بین این دو گونه مشخص کرد.

طراحی پلاسمیدهای یوکاریوتی کدکننده آنتی ژن های cfp-10 و esat-6 بر علیه سل گاوی و بررسی ایمنی زایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  اعظم ترابی   مجتبی طهمورث پور

تلاش های بیشماری جهت تهیه واکسن موثر علیه بیماری سل گاوی انجام شده است که در این راستا ایمن سازی با پلاسمید نوترکیب حاوی آنتی ژن های هدف، راهکاری امید بخش به شمار می آید. این مطالعه با هدف کلونینگ، تایید بیان و ارزیابی ایمنی زایی پلاسمیدهای یوکاریوتی کد کننده ایمونوژن های هدف در مدل موش balb/c مورد بررسی قرار گرفت. آنتی ژن های 6 esat-و cfp-10 در پلاسمید بیانی یوکاریوتی pcdna3.1(+) کلون شدند. صحت و عملکرد پلاسمیدهای نوترکیب pcdna3.1(+)/esat-6 و pcdna3.1(+)/cfp-10در سطح dna با روش کلونی pcr، نقشه یابی آنزیمی و توالی یابی، در سطح rna باrt-pcr ژن esat-6 و cfp-10 از بافت ماهیچه مورد تزریق و در سطح پروتئین با وسترن بلات تایید شد. سپس موش هایbalb/c به 7 گروه تقسیم شدند و با تیمارهای پلاسمید نوترکیبesat-6 ، cfp-10، ترکیب دو پلاسمید، ppd، pbs، pcdna3.1(+) و گروه بدون تزریق ایمن شدند. بیست روز پس از تزریق، موش ها کشته و طحال و نمونه بافت ماهیچه آنها جدا شد. سپس سوسپانسیون لنفوسیتی تهیه و با ppd گاوی ppdانسانی مواجهه شد و پس از 72 ساعت به منظور سنجش تحریک سلول های لنفوسیت، تست mtt انجام شد. مایع رویی کشت لنفوسیت ها جهت بررسی الگوی ترشحی جمع آوری و با تست الایزا مقادیر ifn-y ، il-10 و il-4 اندازه گیری شد. همچنین سنجش بیان ژن های ifn-y ، il-10 و il-4 به وسیلهreal-time pcr صورت گرفت. آزمایشات الایزا وmtt تایید کرد که پلاسمیدهای نوترکیب کد کنندهesat-6 وcfp-10 توانایی القاء پاسخ ایمنی را در موش ها دارد و می توانند با القاء پاسخ ایمنی کاندید مناسبی برای dna واکسن علیه عفونت سل گاوی باشند.

کلونینگ و بیان بخش های آنتی ژنیک سیتوتوکسین مرتبط با ژن a (caga) هلیکو باکتر پیلوری در باکتری اشرشیاکلی و امکان سنجی تولید igy در زرده تخم مرغ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  مهدیه مالکی   محمدرضا نصیری

هلیکوباکتر پیلوری شایع ترین پاتوژن گوارشی است که نیمی از مردم دنیا را آلوده ساخته و مهمترین علت بیماری های معده ای-روده ای از جمله گاستریک مزمن، زخم معده و دوازدهه، سرطان معده و لنفوما است. ژن caga (سیتوتوکسین مرتبط با ژن a) یکی مهمترین شاخص های بیماری زای این باکتری است. در این مطالعه به منظور همانه سازی بخش های آنتی ژنیک ژن caga و بررسی تولید igy در زرده تخم مرغ در ابتدا بر اساس برنامه های بیوانفورماتیکی قطعه حاوی اپی توپ های اصلی ژن caga به طول 996 جفت باز شناسائی شد سپس این قطعه به کمک pcr از ژنوم هلیکوباکتر پیلوری موجود در بیوپسی معده 30 بیمار مبتلا به این باکتری جدا شده و با استفاده از هضم آنزیمی به ناقل pet32a و سپس به داخل میزبان های کلون سازی و بیانی وارد شد. نتایج توالی یابی کلونیگ موفق ژن caga را نشان داد و در نهایت ترکیب پروتئینی بدست آمده توسط روش sds-page و دات بلات تائید شد. در مرحله بعد ترکیب پروتئینی بدست آمده به 3 مرغ از نژاد hy-line تزریق شد. تخم مرغ ها به مدت 10 هفته جمع آوری شدند و igy تولید شده در زرده تخم مرغ آنها با استفاده از روش sds-page بررسی و تائید شد.

برآورد پارامترها و روند ژنتیکی صفات تولیدی گاوهای هلشتاین استان خراسان رضوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1388
  محمد تیموریان   علی اصغر اسلمی نژاد

تولید شیر و چربی گاوهای هلشتاین استان خراسان رضوی با استفاده از مدل دام تک صفته، چندصفته و تکرارپذیری برای سه دوره نخست شیردهی آنالیز شد و مولفه های واریانس، پارامترها و روند ژنتیکی با استفاده از روش reml بر روی رکوردهای 305 روز برآورد شد. وراثت پذیری صفات تولید شیر و چربی در دوره اول شیردهی با مدل تک صفته 0/27 و 0/22 و با مدل چندصفته 0/28 و 0/23 به دست آمد، و در دوره های شیردهی بالاتر کاهش پیدا کرد. همبستگی ژنتیکی و فنوتیپی بین تولید شیر و چربی 0/84 و 0/78 بود. این همبستگی ها بین دوره های شیردهی با افزایش فاصله بین دوره ها کاهش پیدا کرد. وراثت پذیری و تکرارپذیری با استفاده از مدل تکرارپذیری برای صفت تولید شیر 0/28 و 0/47 و برای صفت مقدار چربی 0/17 و 0/36 به دست آمد. روند ژنتیکی از طریق ضریب رگرسیون میانگین ارزش ارثی گاوها بر سال تولد برای صفات تولید شیر و چربی به دست آمد. روند ژنتیکی برای تولید شیر 8/12 کیلوگرم در سال به دست آمد. این پارامتر برای چربی نزدیک به صفر بود ولی روند محیطی برای این صفت 6/96 کیلوگرم در سال بود. مدل رگرسیون تصادفی تک صفته برای تخمین مولفه های کواریانس روزآزمون تولید شیر اولین دوره شیردهی استفاده شد و پارامترهای ژنتیکی در طول دوره برآورد گردید. واریانس فنوتیپی صفت تولید شیر در طول دوره ثابت نبود و در شروع و پایان دوره بیشتر بود. حداکثر واریانس باقی مانده در ابتدای دوره تخمین زده شد. حداقل و حداکثر واریانس ژنتیکی افزایشی در ابتدا و ماه هشتم دوره برآورد گردید و برآورد وراثت پذیری ها در ابتدای دوره از همه کمتر بود و تا ماه هشتم دوره افزایش پیدا کرد (در دامنه 0/07 تا 0/28). همبستگی ژنتیکی و فنوتیپی بین روزهای مجاور بیشتر از روزهای دور بود.