نام پژوهشگر: فرزین قائمی
شادی انصاری جعفری فرزین قائمی
کانسار کوه زر در شهرستان تربت حیدریه از توابع استان خراسان رضوی واقع شده است. منطقه مطالعاتی در فاصله 33 کیلومتری جنوب غرب تربت حیدریه و در محدوده ورقه زمین شناسی فیض آباد، در حاشیه شمالی ایران مرکزی و حدود شمالی بلوک های لوت و طبس و جنوب زون سبزوار جای می گیرد. منطقه اکتشافی کوه زر در بخش مرکزی کمربند آتشفشانی- نفوذی (ولکانیک- پلوتونیک) خواف- درونه در شمال گسل درونه قرار دارد. این کمربند به عنوان زون تکنار معرفی شده است. عمده تغییرات و ساختارهای منطقه متأثر از فعالیت گسل درونه است که تقریباً از 7 کیلومتری جنوب منطقه مطالعاتی عبور می کند. نتایج بدست آمده از پردازش تصاویر ماهواره ای و مطالعات صحرایی گویای قرارگیری گستره معدنی زرمهر در یک زون برشی می باشد که در آن انشعابات r، r ،p و dمنطبق با هندسه سیستم های ریدل شکل گرفته اند. در بین گسل-های شناسایی شده، امتدادهایn50?e تا شرقی- غربی و n20?-45?w دارای فراوانی بیشتری هستند. اکثر این گسل ها شیبی قائم و یا نزدیک به قائم دارند و سازو کار اغلب آنها امتدادلغز با مولفه نرمال و یا معکوس راست رو و چپ رو می باشند. در این بین گسل های نرمال و معکوس هم وجود دارند که دارای مولفه امتدادلغزی می باشد. تحلیل تنش دیرین با اندازهگیری 620 صفحه گسلی و خش لغزهای مربوط به آن ها مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت دو جهت تنش در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد. یکی باعث القای حرکت امتدادی راسترو و دیگری پدید آورنده حرکت امتدادی چپرو است. رژیم تکتونیکی کششی علاوه بر تغییر شکل شکننده سنگ ها سبب ایجاد فضای مناسب برای کانی سازی می شود. گسل ها و شکستگی ها مهمترین کنترل کننده جریان سیال در محیط های معدنی به شمار می روند. بازشدگی شکستگی ها به سبب تغییر شکل منجر به بالارفتن جریان سیال شده، که خود توسعه گسترده رگه ها را در ناحیه رقم می زند. در محدوده معدن وجود زون های کانی سازی گسترده و مرتبط با زون های گسستگی شاهد مناسبی برای بالا بودن جریان سیال در پهنه مورد بررسی و متمرکز شدن سیالات به شمار می آید.
مهدی قربانلو بهنام رحیمی
معادن سنگ آهن سنگان خواف در شهرستان تربت حیدریه از توابع استان خراسان رضوی واقع شده است. این معادن درون خرد قاره ایران مرکزی در حاشیه شمالی بلوک لوت قرار گرفته است.در این پژوهش شکستگی های محدوده آنومالی c جنوبی از بخش غربی معدن، جهت پی بردن به نحوه تشکیل و متعاقبا توسعه آن مورد مطالعه قرار گرفت. در محدوده مورد مطالعه بعد از پردازش تصاویر ماهواره ای وانجام مطالعات صحرایی مشخص شد که شکستگی ها در 4 دسته درون محدوده آرایش یافته اند. در بین این دسته ها، شکستگی های با امتداد تقریبا شرقی- غربی و شمالی- جنوبی دارای فراوانی بیشتری هستند. جهت مطالعه دقیق تر محدوده با توجه به موقعیت ساختارها و تنوع واحدهای سنگی، منطقه به20 ایستگاه تقسیم و نزدیک به 1200 داده برداشت شد. در هر ایستگاه با توجه به نظم قابل درک از شکستگی ها، دسته جات سیستماتیک درزه ها و گسله ها تفکیک و برای هر دسته پارامترهایی چون امتداد، شیب، زاویه شیب و فراوانی آن، سوی لغزش و دیگر ساختارها در صورت وجود اندازه گیری شده اند. مشاهدات صحرایی حرکت مورب لغزی با مولفه شیبی غالب را بر اکثر گسل های منطقه که عموما با شیبی قائم و یا نزدیک به قائم ظاهر شده اند، نشان می دهند. با استفاده از روش های نوین تحلیل تنش قدیمه، موقعیت تنش های اصلی مشخص شد که تنش افقی قدیمه محلی را در راستای شمال- جنوب و با مکانیسم کششی معرفی می کند. از نظر موقعیت محورهای تنش، با استفاده از روش برگشتی می توان نتیجه گرفت محور 1? بصورت قائم و دو محور 2? و 3? بصورت افقی بر منطقه تاثیر گذاشته اند. رژیم تکتونیکی کششی ایجاد شده، علاوه بر تغییر شکل شکننده سنگ ها سبب ایجاد فضای مناسب برای کانی سازی در شکستگی های با روند شرقی- غربی شده است. که حاکی از ارتباط داشتن تکتونیک منطقه با فرایند کانی زایی می باشد. با تغییر رژیم تکتونیکی و تغییر جهت تنش کششی بیشینه از شمالی- جنوبی به شمالغرب- جنوبشرق، بر منطقه فاز مخربی تاثیر گذاشته است که باعث جابه جایی زون های کانی سازی شده توسط شکستگی های با روند شمالی- جنوبی وشمالغرب- جنوبشرق به ترتیب در جهت های راسترو و چپرو شده است.
محمد زکریا پیرخضرانیان بهنام رحیمی
مجموعه معادن سنگ آهن سنگان خواف از قدیمی ترین و مهم ترین معادن آهن ایران محسوب می¬شوند. این معادن در جنوب شرقی استان خراسان رضوی و در 40 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان خواف واقع شده اند. از نظر تقسیمات زمین شناختی این منطقه جزیی از خرد قاره ایران مرکزی و بخشی از پهنه لوت محسوب می¬شود. کانی سازی در این معدن از نوع اسکارنی بوده و جزو کمربند آتشفشانی- پلوتونیکی خواف- درونه قرار می گیرد. معدن سنگان با توجه به تاریخ زمین ساختی که پشت سر گذاشته تحت تأثیر فاز های مختلف تکتونیکی قرار گرفته و شکستگی های فراوانی در منطقه به وجود آمده است. در این پژوهش به بررسی و تحلیل ساختارها در بخش شرقی این معدن و در محدوده بین آنومالی های سنجدک و باغک پرداخته شده است. با توجه به غلبه ساختار های شکننده در این منطقه عمده فعالیت بر روی تحلیل شکستگی ها خواهد بود. برای مطالعه شکستگی ها در این محدوده 27 ایستگاه تعریف شده و در این ایستگاه ها به مطالعه و برداشت از شکستگی ها پرداخته شد. با استفاده از این اطلاعات سیستم های مختلف شکستگی ها مشخص شده اند. از جمله مهم ترین سیماهای ساختاری محدوده معدنی گسلی شمال غربی- جنوب شرقی است که گسل دردوی نام گذاری شده است و نقش قابل توجهی در پراکنش کانسار های معدنی داشته است و در این پژوهش توجه ویژه ای به آن شده است . بررسی گسل ها نشان داده است که بیشتر گسل های منطقه متأثر از حرکت این گسل بوده اند. عمده گسل های منطقه از نوع گسل های امتداد لغز هستند و با توجه به حرکت چپ لغزی گسل دردوی سیستم تنش ساده بر منطقه تأثیر گذار بوده است . گسل های امتدادی چپ لغز که امتداد های شمال شمال غربی – جنوب جنوب شرقی داشته اند را می توان به عنوان شکستگی های ریدل این گسل معرفی کرد و همچنین گسل های امتدادی راست لغز که جملگی امتداد های شرقی – غربی دارند را می توان آنتی ریدل های این گسل دانست. گسل های نرمال عمدتاً امتداد های شمال غربی- جنوب شرقی دارند و گسل های معکوس نیز در امتداد های شمال شرق جنوب غرب پراکندگی دارند و در انتهای امر با توجه به وضعیت گسل ها مدلی برای کرنش حاصل از این گسل ترسیم شده است.درزه ها به 8 دسته مختلف تقسیم بندی شدند و با توجه به اطلاعات حاصل از تفسیرها دسته های شمالی- جنوبی و دسته های شمال شرق – جنوب غربی قدیمی ترین دسته های ما و دسته های شرقی غربی جدید تر از دسته های قبلی هستند و همچنین دسته های شمال غربی- جنوب شرقی جوان ترین شکستگی های منطقه و شکل گیری آن ها متأثر از گسل دردوی بوده است. با استفاده از متدهای نوین بازسازی تنش های دیرین ، به بازسازی و ترسیم میدان تنش در این محدوده پرداخته شد. تحلیل میدان های تنش در این محدوده نشان می دهد که منطقه با کششی شمالی جنوبی مواجه است. اما میدان تنش در اطراف گسل درودی متفاوت و این دینامیک حرکتی این گسل بردار های تنش ناحیه ای را تحت تأثیر قرار داده است.
فاطمه پزشکی فرزین قائمی
مطالعه ی الگوی ساختارهایی نظیر چین خوردگی ها در کپه داغ به دلیل وجود مخازن هیدروکربوری، مخصوصاً گاز از اهمیّت ویژه ای برخوردار است. در این پژوهش سعی بر آن بوده است که با مطالعه میدانی تاقدیس خور به مطالعه دقیق الگوی شکستگی ها، ویژگی های هندسی چین خوردگی، عوامل موثر بر فاصله بندی و میدان تنش موثر بر آن بپردازیم.
مریم یکنظر فرزین قائمی
گستره مورد بررسی در شمال ایران، با روند شمال باختری- جنوب خاوری، در جنوب شرقی شهر مشهد واقع شده است. در این تحقیق، شکستگی های گرانیت خواجه مراد، جهت پی بردن به نحوه تشکیل و توسعه آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور مطالعه دقیق تر شکستگی ها، 9 ایستگاه مطالعاتی در این توده در نظر گرفته شد و در هر یک از ایستگاه ها ، دسته های شکستگی تفکیک و برای هر دسته پارامترهایی نظیر امتداد و شیب، ریک خطواره، مورفولوژی سطح شکستگی، پرشدگی کانیایی، انواع ساختارهای موجود در زون های تخریب گسل ها و دیگر ساختارها در صورت وجود بررسی شدند. بررسی¬های صورت گرفته، 3 دسته شکستگی سیستماتیک را آشکار نمود که تمامی این دسته¬های شکستگی، ویژگی¬های گسل¬ها را نشان می¬دهند. شکستگی¬های با روند عمومی شمالی¬– جنوبی و شمال¬ شرقی– جنوب¬غربی علاوه بر شواهد گسلی نظیر خش لغزها، پرشدگی رگه در امتداد آن ها یا ساختار ویژه سطح درزه ها یعنی ساختار پر مانند را نیز در برخی نقاط نشان می دهند. همچنین شکستگی های با روند شمال غربی – جنوب شرقی که در این پژوهش مورد بحث است علاوه بر شواهد گسلی نظیر خش لغز ها، دارای پرشدگی در امتداد خود هستند. در مجموع این شواهد نشان می دهند که این شکستگی ها زمانی به صورت شکستگی های کششی بوده اند و بعد به صورت گسل فعال شده اند. مطالعه ساختارهای ایجاد شده در زون تخریب پایانه گسل ها و مناطق اتصالی بخش های گسلی، حاکی از امتداد لغز بودن گسل های شمال غربی – جنوب شرقی می باشد، اما مقادیر پایین زوایای ریک خش لغزهای موجود بر روی سطوح آینه گسلی، نشان دهنده گسلش امتدادلغزی با کمی مولفه معکوس می باشد. همچنین ساختارهای دم اسبی با جابجایی راست گرد و چپ گرد در این دسته نشان می دهد که این دسته گسل های امتداد لغز دوباره فعال شده می¬باشند. استرین دیرین با اندازه گیری 16 صفحه گسلی و خش لغزهای مربوط به آن ها و سپس با استفاده از روش های نوین تحلیل لغزش گسل، مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت جهت تنش در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد و مقدار محاسبه شده برای محور ماکزیمم استرس افقی حدود n37e (?1) بدست آمد.
فرشته ارمز فرزین قائمی
گسل آبقوی به عنوان یکی از جدیدترین راندگیها در کمربند چینخوردهگسلیدهی البرز در دامنهی جنوبی رشته کوه بینالود مطرح میباشد. راندگی آبقوی با طول تقریبی 35 کیلومتر از غرب روستای بوژان در شمال شهر نیشابور تا روستای خانلق در شمال شهر فیروزه امتداد یافتهاست و در پایانهی غربی خود به سیستم راستلغز چکنه میپیوندد. این راندگی از هشت قطعهی گسلی با امتداد تقریبی n43w با شیبهای بین 20 و 50 درجه به سمت شمال شرق تشکیل شدهاست که دارای اندکی مولفهی راستلغز میباشند. مولفهی راستلغز باعث انحراف آبراههها هنگام عبور از روی گسل و قرارگیری مجرای اصلی در حاشیهی شرقی مخروطافکنهها شده است. این راندگیها که در پلیوسن شکل گرفتهاند؛ نهشتههای ترشیری را روی رسوبات آبرفتی کواترنر راندهاند. نرم بودن جنس لایهها و یا سیمان سست بین قطعات آن، عامل نابودی سطح گسل طی فرسایش و عدم حفظ خشلغز شده است. در این منطقه شش دسته درزه مرتبط با راندگی تشکیل شده اند که شامل دو دستهی موازی جبهه و چهار دستهی دوبه دو مزدوج عمود بر جبهه میباشند. جهت تنش حداکثر به این منطقه 040-220 به دست آمده است. مطالعات مرفوتکتونیکی فعال بودن راندگی و وجود مولفهی راستلغز روی آن را نشان میدهد.
لیلا پاژخ زاده خسرو ابراهیمی نصر آبادی
معدن فلوئوریت کوه سفید در شرق ورقه سفید سنگ و در شمال روستای کوه سفید قرار دارد. سنگ های در برگیرنده معدن از نوع رسوبی و مربوط به سازند کشف رود می باشد. معدن کوه سفید از لیتولوژی متنوعی برخوردار نیست و مادستون های کربناتی حاصل از آلتره شدن سنگ آهک در شمال معدن و شیل های سیلیسی با میان لایه های ماسه سنگی و مادستون سیلیسی آواری حاصل از آلتره شدن این شیل ها و مارن ها، سایر نقاط معدن را در بر می گیرند. عملکرد تکتونیک در این معدن درز و شکستگی های زیادی را برجای گذاشته که توسط سیالات کانه ساز پر شده و کانی سازی رگه ای را در معدن بوجود آورده است که امتداد این رگه ها از روند کلی گسل ها در معدن تبعیت می کند. کانی سازی ها رگه ای شامل رگه های فلوئوریت، سیلیس، کلسیت و باریت می باشد که با طی مسیر کانی سازی از جنوب به سمت شمال معدن به ترتیب رگه های سیلیسی، سیلیسی- فلوئوریتی، سیلیسی- فلوئوریتی – باریتی و در نهایت فلوئوریت- کلسیت بر جای گذاشته شده است. سیال کانه ساز این رگه ها احتمالا از توده نفوذی در شرق معدن سرچشمه گرفته است که حاوی این کانی ها بوده و در شرایط مناسب که یکی از این شرایط همان وجود درز و شکستگی های موجود در منطقه معدنی می باشد، آنها را رسوب داده است. مطالعات ژئوشیمیایی انجام شده بر روی فلوئوریت نشان دهنده اکسیدهای اصلی و عناصر فرعی تقریبا یکسانی با توده نفوذی مورد مطالعه می باشد. توده نفوذی دارای ترکیب یکنواخت کوارتز مونزودیوریتی است که براساس مطالعات پتروگرافی انجام شده حاوی کانی شناسی اورتوکلاز، پلاژیوکلاز، بیوتیت و کوارتز می باشد. حضور اکسیدهای اصلی مانند اکسید پتاسیم (k2o) و اکسید سدیم (na2o) در فلوئوریت می تواند تاییدی بر فرضیه نشأت گرفتن سیال کانه ساز از این توده باشد. علاوه بر آن با تعیین سری گرانیتوئیدی توده مشخص شده است که این توده در دسته گرانیت های سری i قرار دارد که امکان کانه سازی فلوئوریت را دارد. فلوئوریت ها دارای رنگ بنفش(عمدتا) و رنگ سبز می باشند. مطالعه رفتار ژئوشیمیایی فلوئوریت ها با استفاده از عناصر نادر خاکی نشان می دهد که فلوئوریت های بنفش نسبت از lree ها و فلوئوریت های سبز از hreeها غنی شده¬اند. نرمالیزه کردن عناصر نادر خاکی این فلوئوریت ها نسبت به کندریت نشان می دهد که فلوئوریت های بنفش در شرایط خنثی- اکسیدان و فلوئوریت های سبز در شرایط خنثی - حد واسط تشکیل شده اند. ژنز معدن نیز نشان دهنده محیط هیدروترمالی معدن مورد مطالعه می باشد که برای تعیین آن از عناصر نادر خاکی(tbو la) و میزان کلسیم استفاده شد. میزان caf2 و اکسید های مانند اکسید سیلیسیم،..و...و....، در فلوئوریت های معدن نشان دهنده کاربرد متالورژی یا گدازآور این فلوئوریت ها در صنعت می باشد. کلید واژه: کوه سفید، فلوئوریت، درز و شکستگی، رگه، توده نفودی، lree. hree.
مریم غلامزاده فرزین قائمی
منطقه اخلمد در شمال استان خراسان رضوی و در زون بینالود قرار دارد. مطالعه شکستگی¬های ساختاری (structural fractures) و خصوصیات آماری و فراکتالی در واحدهای آهکی ژوراسیک در این تحقیق مدنظر بوده است. بدین منظور در مرحله اول، ابتدا نقشه شکستگی¬های ساختاری (خط¬واره¬های) این محدوده، به عنوان یک منطقه با دگرریختی شکننده با استفاده از تکنیک¬های دورسنجی و انواع داده¬های ماهواره¬ای شامل landsat etm+، aster و spot و نرم¬افزارهای دورسنجیarc gis 9.3، arcview gis 3.2، er-mapper 7.0 و envi 4.7 انجام شد. سپس برپایه نقشه رسم شده، شکستگی¬ها از نظر روند در 6 دسته طبقه بندی شدند و دیاگرام¬های گل¬سرخی دسته شکستگی¬ها رسم گردید. صحت این دسته بندی در بررسی¬های صحرایی نیز مورد بازبینی قرار¬گرفت. برای این کار خصوصیات هندسی و ساختاری شکستگی¬ها بر روی نقشه تهیه شده و همچنین در طی مطالعات گسل¬های اصلی در پیمایش¬های صحرایی، برداشت و مورد مقایسه قرارگرفتند. در این مقایسه دو گروه داده¬، درمورد سه دسته شکستگی همخوانی بالایی را نشان دادند. بررسی الگوی فراکتالی شکستگی¬ها با استفاده از نقشه رسم شده، خود متشابهی (self similarity) بالای شکستگی¬ها را در سراسر منطقه نشان داد. میانگین بعد فراکتالی (d) بدست آمده به میزان 41/1 محاسبه شد. رسم نقشه¬های منحنی میزان برای پارامترهای تراکم، تجمع، نقاط تلاقی و بعد فراکتال، با استفاده از نرم افزار arc gis 9.3 انجام پذیرفت. با تکیه بر نتایج مربوط به میزان و نحوه توزیع خط¬واره¬ها در نقشه ساختاری، چگونگی توزیع دو پارامتر i و ? ، توزیع مقادیر d و نقاط تلاقی در نقشه منحنی¬های تراز، و همچنین با توجه به روند و نوع حرکت گسل¬ها، به نظر می¬رسد که تغییرات ساختاری ایجاد شده در منطقه مورد بررسی در نتیجه دو مرحله تنش می¬باشد. در مرحله نخست محور تنش فشارشی حاکم بر منطقه، دارای راستای عمومیne-sw و در مرحله دوم دارای راستای عمود به سطح زمین را دارا بوده است. با درنظر گرفتن مطالب یاد شده، چنین می¬نماید که الگوی تغییرات ساختاری در منطقه اخلمد تحت مکانیسم فشارشی است. با توجه به نتایج حاصله بررسی شکل¬گیری گسل¬های نرمال با توجه به تنش¬های فشارشی حاکم بر منطقه جهت مطالعات بعدی در این منطقه، پیشنهاد می¬گردد.
مریم یوسفی فرزین قائمی
دگرگونی های منطقه ملایر در جنوب و جنوب غرب شهرستان ملایر، در بخش شمالی پهنه سنندج- سیرجان قرار دارد. واحد اصلی چینه ای منطقه, شامل فیلیت ها و اسلیت های منسوب به ژوراسیک زیرین و میانی است که در زمین شناسی ایران تحت عنوان اسلیت ها و فیلیت های همدان شناخته می شوند. منطقه تا حد رخساره شیست سبز دگرگون شده است. اولین نسل از دگرشکلی منطقه(d1) به صورت شکل پذیر منجر به تشکیل برگوارگی فراگیر کلیواژ اسلیتی (s1) در منطقه شده است. چین های این نسل(f1) به صورت چین خوردگی در رگه های سیلیسی دیده میشود که همزمان تا قبل از تشکیل برگواره فراگیر منطقه به صورت موازی با آن شکل گرفته اند. این چین ها از نوع چین های شیبدار (plunging inclined)، با هندسه متقارن و زاویه بین یالی بسته، توزیع همگنی در منطقه دارند و هم در سطح میکروسکوپی و هم در پیمایش های صحرایی قابل مشاهده اند. نسل دوم دگرشکلی منطقه (d2) به صورت نیمه شکل پذیر با یک برگوارگی سطح محوری، عمود بر برگوارگی نسل اول در منطقه شکل گرفته است. چین های متقارن این نسل (f2) به صورت قائم (vertical) به گونه ای در اسلیت ها شکل گرفته اند که سطح محوری آن ها موازی با دومین برگوارگی منطقه (s2) باشد. در مقیاس میکروسکوپی برگواره نسل اول دگرشکلی (d1) به صورت یک لایه بندی ترکیبی قابل مشاهده است و برگوارگی نسل دوم دگرشکلی (s2) به صورت یک کلیواژ کنگره ای به شکل تقریبا عمود بر برگوارگی قبل شکل گرفته اند. دگر شکلی مرحله دوم (d2) به صورت هم محور با دگرشکلی مرحله اول قرار دارند و با یک الگوی تداخلی از نوع تیپ 3 رمزی (1967) به شکل منقاری (hook shape) در منطقه نمود دارد.
زهره نوروزی اسدالله محبوبی
برخلاف گسترش زیاد سازند نیور در بخش های مختلفی از ایران، این سازند تا کنون از دیدگاه رسوب شناسی مورد مطالعه قرار نگرفته است. بدین منظور و همچنین درک بهتر جغرافیای دیرینه ایران در زمان سیلورین، در مطالعه پیشرو رخساره ها (کربناته، سیلیسی- آواری و کربناته- سیلیسی آواری) و محیط رسوبی، پترولوژی و برخاستگاه سنگ های سیلیسی آواری، ژئوشیمی، دیاژنز و در نهایت چینه نگاری سکانسی و جغرافیای دیرینه سازند نیور (سیلورین) در سه منطقه ایران مرکزی (برش های دهنه کلوت و ازبک کوه)، کپه داغ (برش بجنورد) و بینالود (برش نیشابور) مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعات چینه سنگی نشان می دهد که واحد های رسوبی سازند نیور عمدتاً دارای تنوع سنگ شناسی زیادی بوده و تفاوت های زیادی از لحاظ ضخامت در برش های مختلف دارند. مطالعات میکروسکوپی و تعیین اجزای تشکیل دهنده بیش از 500 مقطع نازک از نهشته های سازند نیور در 4 برش مورد مطالعه، گستردگی شدید فرایند دولومیتی شدن را در سنگ های کربناته سازند نیور نشان می دهد که مانع از تشخیص رخساره های میکروسکوپی در دو برش ازبک کوه و نیشابور شده است.
صادق افشار نجفی فرزین قائمی
در این پژوهش شکستگی های توده گرانیتی شرق بجستان، جهت پی بردن به نحوه تشکیل و توسعه آنها به دو طریق دورسنجی و صحرایی مورد مطالعه قرار گرفت. در روش دورسنجی برای دسته بندی شکستگی ها، از تصویر اسپات 5 و با اعمال فیتلر سوبل بر روی آن در نرم افزار er mapper استفاده شد. در محدوده مورد مطالعه شکستگی ها در دو دسته nw-se ( دسته a)که از نظر فراوانی روند غالب منطقه بوده و به صورت نیمه موازی با گسل های اصلی و دایک های منطقه تشکیل شده و دسته دوم با روند ne-sw ( دستهb ) شناسایی شدند. تحلیل های آماری و فرکتالی، مقادیر بالای چگالی، شدت و بعد فرکتال را در غرب و جنوب شرق توده نشان دادند. به منظور مطالعه دقیق تر شکستگی ها، توده مزبور به 9 ایستگاه تقسیم و در هر ایستگاه با توجه به نظم قابل درک از شکستگی ها، دسته جات سیستماتیک تفکیک و برای هر دسته پارامترهایی چون امتداد و شیب، فاصله عمودی، طول، ریک خطواره ها، انواع ساختارهای موجود در زونهای تخریب، پرشدگی های مینرالی، میزان جدایش امتدادی، و دیگر ساختارها در صورت وجود اندازه گیری شدند.
آسیه موسوی محمد جوانبخت
چکیده حوضه بوژان در شما شرق نیشابور بین طولهای جغرافیایی (58) ?(58) ?…^"طول شرقی و (36) ?(24) ?…^". عرض شمالی و در یکصدو بیست و پنج کیلومتری مشهد قرار دارد . که تحت تاثیر عوامل تکتونیکی و فرسایشی قرار گرفته است . در این منطقه عوامل تکتونیکی و ژئومورفولوژیکی اشکال متنوعی از کوهستانها و چاله ها را در سطح زمین ایجاد کرده این عوارض از نظر ساختمان، روند و جنس با یکدیگر تفاوت داشته و مجموعاً واحدهای مختلف زمین ساختی را تشکیل می دهند.(علایی، طالقانی1381) در حوضه آبریز بوژان پدیده های مختلف ژئومورفولوژیکی شناسایی شده شامل اشکال فرسایش بررسی درزه ها- شبکه زهکشی –دشت سیلابی– مخروط افکنه و تافونی و آبراهه ها می باشد. مطالعات ژئومورفولوژیکی می تواند در جلوگیری از تشکیل رسوب و محل رسوب موثر باشد. مطالعات رسوب شناسی در طول این رودخانه نشان می دهد که سه عامل اصلی (تغییرات ناگهانی شیب بسترناشی از تغییرات شیب، ورود سرشاخه های فرعی و رخداد سیلاب هاب فصلی) باعث تغییر در بافت رسوب کف کانال و بر هم زدن پیوستگی طولی پارامترهای مختلف اندازه ذرات شده است . مطالعه بر روی رسوبات رودخانه ی بوژان نشان می دهد که رسوبات نهشته شده در این منطقه مربوط به پالئوزوئیک و سنوزوئیک می باشد و جوانترین رسوبات در منطقه مربوط به کواترنر است. با توجه به بررسی های انجام شده در محدوده بوژان و زلزله های حادث شده در منطقه و گسل فعال نیشابور، منطقه از نظر تکتونیکی فعال می باشد که آثار آن را می توان به صورت شکستگی ها و ریزش های گسلی در منطقه مشاهده نمود. همچنین براساس محاسبات صورت گرفته در حوضه آبریزرودخانه بوژان وجود سنگ های خرد شده در این منطقه و بخصوص سنگ های متحدالتصویر و دارای اندازه یکسان دلیل خرد شدن آنها را در اثر زلزله نشان می دهد که این مهم میزان رسوب را در این حوضه بشدت افزایش داده است.