نام پژوهشگر: حیدر جهان بخش
محمود بهادری امید رهایی
پژوهش حاضر در زمینه بررسی جنبه های زندگی در بلندمرتبه ها و با هدف شناخت ابعاد اجتماعی، فرهنگی و روانی و همچنین ابعاد کالبدی موثر بر این متغیرها انجام شده است. برای رسیدن به هدف فوق، ویژگی های اجتماعی موثر بر بلندمرتبه ها، مشکلات و مسائل خاص بلندمرتبه ها، عوامل و متغیرهای تأثیرگذار بر روابط همسایگی، شرایط ایجاد تعاون و همکاری میان ساکنین و همچنین ویژگی های کالبدی موثر بر متغیر های اجتماعی، فرهنگی در زمینه رضایت از آپارتمان همچون عدم اشراف، وجود فضای سبز، دید و چشم انداز و... در این تحقیق به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش تلاش بر این بوده که بر اساس مبانی نظری متغیرهای اجتماعی- فرهنگی موثر بر زندگی بلندمرتبه ها، مسائل و معضلات موجود در این مجتمع ها را در جهت برنامه ریزی هدفمند به منظور ساماندهی و همچنین تدوین معیارهایی برای بلندمرتبه سازی در آینده تغییر داد.
علی فضل هاشمی حیدر جهان بخش
تأکید و توجه محافل بین المللی به مباحث پایداری تاکنون موجب شکل گیری طرحهای بسیاری با این رویکرد شده است که از جمله طراحی سایت ها و ساختمانهای پایدار بوده است. اما بنظر می¬رسد این رویکرد خاص، در طراحی فضاهای آموزش عالی کمتر مطرح بوده است. تحقیقات انجام شده در محدوده پایداری معمولاً در حیطه نظر باقی مانده و به راهکارهای عملی نی¬انجامیده است. بر این اساس با توجه به اهمیت رو به رشد رویکرد یاد شده، این پژوهش سعی دارد تا با نگاهی تحلیلی به اصول پایداری با درنظرگرفتن آنها و ابعاد پایداری بعنوان اجزاء لاینفک پرداخته و نهایتاً این اصول را بعنوان راهبردهای طراحی سایت و ساختمانهای پردیس دانشگاهی بکار گیرد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش دستیابی به راهکاری برای ارتقای سطح پایداری در فضاهای آموزش عالی است. این هدف از ضعف جامعه ما در خصوص کمبود استانداردهای طراحی فضاهای آموزش عالی نشأت می گیرد. طراحی این پژوهش با موضوع «مجتمع آموزشی ، پژوهشی پردیس دماوند دانشگاه علم و صنعت ایران» با عنایت به یافته های بخش تحقیقاتی آغاز می گردد. اهمیت این موضوع بعلت نیاز دانشگاه علم و صنعت ایران به پردیس دانشگاهی است که البته در طرح جامع آن نیز دیده شده است (بدلیل محدودیت زمین و توسعه رشته های فنی با تاکید بر پژوهش محوری). محل این پروژه در زمینهای بخش شلمبه شهرستان دماوند ودر شمال شاهراه دماوند-فیروزکوه واقع شده است. این سایت با توجه به موقعیت استقرار دید مناسبی را برای ورودی شرقی شهر در دامنه قله دماوند به نمایش می¬گذارد. روش تحقیق در پایانامه حاضر «کیفی» و برمبنای روش «مردم نگاری» است. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و مشاهدات میدانی می باشد. همچنین بررسی و ارزیابی نمونه های موفق و ناموفق طراحی پردیس دانشگاهی نیز روشی تحلیلی- تطبیقی برای دستیابی به داده های علمی را فراهم می آورد. بررسی «نمونه های موردی» روشی مناسب جهت انجام یک تحقیق کیفی است که در انجام این تحقیق نیز بکار رفته است. در تحقیق حاضر، ضمن مروری بر منابع موجود در حوزه توسعه پایدار، به بررسی اهداف و معیارهای معماری پایدار پرداخته می شود. در ادامه استانداردها و راهبردهای طراحی پردیس¬های دانشگاهی مطرح شده و در نهایت، در طراحی پردیس دانشگاه علم و صنعت ایران در دماوند سعی شده است تا به یکی از مهمترین اهداف پایداری یعنی مشارکت جمعی، توجه شده و نمود عملی آن در طرح بروز یابد. واژه های کلیدی: توسعه پایدار، معماری پایدار ،پایداری اجتماعی، مشارکت اجتماعی، فضاهای جمعی.
آتنا تیغ نورد حیدر جهان بخش
چکیده شهر فضایی کالبدی- کارکردی برای انجام انواع فعالیت های انسانی است و آراستگی و زیبایی محیط آن آرامش روح و روان را برای شهروندان در بر دارد. پدیده ها و عوامل سازنده یک شهر از نگاه بصری و دید شهروندان شامل دو بخش می باشد. بعضی از فعالیت ها درون فضاهای شناخته شده جریان دارد که در حالت عادی برای همه شهروندان قابل مشاهده نیست، اما بخش دیگر فعالیت ها و فضاهای شهر در عرصه دید و مشاهده شهروندان قرار دارد که این جنبه ها مربوط به سیمای شهر است . در این میان نمای ساختمان به عنوان پل ارتباطی بین فضای داخلی و خارجی مهمترین عامل برای معرفی تمام ویژگی های یک ساختمان است. امروزه افزایش جمعیت شهر تهران منجر به افزایش سرعت ساخت و ساز ،اعمال سلایق شخصی و غیر حرفه ای کارفرمایان ( که اغلب همان شهروندان و کاربران اصلی بنا هستند) در قالب استفاده از حقوق شهروندی و سهم خود از جداره شهری و درنتیجه ایجاد الگوها و سبک های متفاوت در معماری ساختمانها ،به ویژه در نمای آنها گشته است. همین آشفتگی در طراحی نماها موجب ایجاد سیمای گوناگون شهری در هر نقطه از شهر تهران گشته است.آشفتگی بصری روزافزون شهرها میتواند تاثیرات مخربی بر روح و روان شهروندان داشته باشد ؛ این پژوهش بر این فرض استوار است که توجه بیش از پیش به مقوله طراحی نما از طرف طراحان و معماران و اساتید معماری، همچنین ارائه قوانین مدون با ضمانت اجرایی کافی در ساخت و سازها و طراحی نماها و سیمای کالبدی در سطح شهر میتواند تاثیر مثبتی در سطح کیفی زندگی شهروندان به عنوان کاربر اصلی در ارتباط با سیمای کالبدی بدنه شهری و القاء حس آرامش، خوانایی ،تعلق و..... در کل ویژگی های مثبت ادراکی به آنها باشد. دراین پژوهش برآنیم تا با رویکردی تحلیلی به آسیب شناسی موضوعی نماهای ساختمانی وشناخت مقوله ای به نام ویژگی های ادراکی – رفتاری شهروندان در مواجهه با نماهای شهری و تاثیرات متقابل این دو بپردازیم ، نتیجه این پژوهش شناخت و طبقه بندی عوامل موثر برای پیوند میان دو مقوله مطرح شده و تعامل بین اندیشه های معمارانه طراحی نما وروانشناسی محیط است که نهایتاً بتواند به ارتقاء کیفیت محیط و آرامش روحی روانی شهروندان منجر گردد.
سروین حساس یگانه حیدر جهان بخش
با گسترش شهرها و افزایش ساخت وساز ها به تدریج زمین های کشاورزی حومه در این ساختارهای جدید حل و تبدیل به شهرک های صنعتی و مسکونی شد. سپس در لا به لای این ساختار شهری، ساختار سبزی افزوده شد که تأمین کننده نیازهای روحی انسان شهری به طبیعت بود؛ شش های شهری که تنها کاربری تفرجی داشتند و اغلب بخش های وسیعی از فضای درون شهری را به خود اختصاص داده بودند. افزایش هزینه ها و بحران های اقتصادی که منجر به شکل گیری ایده ایجاد کاربری های اقتصادی با طراحی های چندعملکردی شد، طراحی مناظر باز شهری را نیز تحت تأثیر قرار داد و منجر به بازنگری شبکه سبز در ساختار شهرهای امروز شد. نتیجه این بازنگری به مناظر کشاورزی شهری انجامید. فضای سبز مثمر شهر این قابلیت را دارد تا به منظور تأمین بخشی از نیازهای خوراکی شهرنشینان وارد حیطه عمل شود. با این رویکرد منابع آب و خاک و انرژی مصرف شده در فضای سبز شهری مورد بهره برداری مستقیم شهرنشینان قرار می گیرد و فضای سبز صرفاً مصرفکننده به فضای سبز تولید کننده تبدیل می شود. با تداوم کشاورزی شهری، فضای سبز شهر با مسایل اجتماعی، اقتصادی و محیطی ارتباط متفاوتی پیدا می کند و شهر پذیرای سبکی از زندگی خواهد شد که موجب کاهش هدررفت انرژی می شود. کشاورزی شهری در هر کشوری می تواند به عنوان یک سیاست و راهکار برای طراحی فضاهای سبز شهری مطرح شود و چهره و کالبد طبیعت گرایی را برای شهر به ارمغان آورد. در حال حاضر تولید و پرورش محصول در شهر در دو بعد یعنی حفظ کشاورزی و باغات موجود در قالب عملکردهای جدید و ایجاد فضاهای مثمرجدید قابل بررسی است. لازمه تحقق کشاورزی شهری غلبه بر موانع و مشکلات از جمله تغییر در دیدگاه شهروندان و مسئولان به کاربری های فضای سبز در شهر است. با رواج کشاورزی در فضای سبز، شهر بر مبنای راهکاری خلاقانه از مشارکت مردم، فرصت های اشتغال و استفاده از تجارب، بستر تولید محصولات مورد نیاز شهروندان خواهد بود. بنابر این میتوان توسعه گشاورزی شهری را، به عنوان یک راه حل برای زیست محیطی و مصرف بیش از حد انرژی در معماری و کمبود مواد غذایی در آپارتمان های مسکونی دانست.
زهرا صمدی فرد خسرو موحد
طراحی مسکن با وجود سادگی ظاهری، بسیار پیچیده و دشوار می باشد و همانطور که امروزه شاهد هستیم نادیده گرفتن مواردی همچون هماهنگی با هویت مندی و برآوردن نیازهای روحی و جسمی ساکنان از ارزش و اصالت مسکن کاسته و آن را صرفاً به کالایی برای خرید و فروش تبدیل کرده است. امروزه با رشد روزافزون جمعیت شهرها از یک طرف و از طرف دیگر افزایش بی رویه ی قیمت زمین، روی آوردن انسان به مجتمع های مسکونی و ارتفاع در بسیاری از شهرهای پرجمعیت جهان به امری اجتناب ناپذیر مبدل گشته است. بدین صورت بشر همواره به دنبال یافتن راهکارهایی مناسب جهت کاهش اثرات منفی زندگی در مجتمع های مسکونی و ارتفاع بر سلامت فردی و اجتماعی خویش بوده است. فضاهای باز و جمعی مجموعه های مسکونی از مهم ترین عواملی است که می توانند در کاهش این اثرات نقشی اساسی ایفا کنند. فضاهای جمعی یک مجتمع مسکونی اگر از طراحی مناسب برای تجمع ساکنین برخوردار باشد، می تواند به عرصه هایی برای تعامل و تبادل نظر بین ساکنین مبدل گردد. این فضاها را می توان به نوعی در امتداد فضاها و عرصه های زندگی خصوصی افراد دانست که وجود آن ها در یک مجتمع مسکونی حیاتی است. رساله ی حاضر در پی آن است که جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه برای جامعه آماری، مشاهدات میدانی و نیز به کمک روش کتابخانه ای و با توجه به اسناد و مدارک موجود به بررسی نقش فضاهای عمومی مجتمع های مسکونی در افزایش تعاملات اجتماعی و تأثیر فضاهای مشترک در مجتمع های مسکونی بر افزایش امنیت شهری بپردازد. در پایان با ارائه راهکارهایی در جهت تعامل پذیر شدن فضاهای عمومی مسکونی به این نتیجه میرسد که فضاهای عمومی موجود بین مجتمع های مسکونی هم باعث تعامل ساکنین با یکدیگر و نیز فضاهایی که باعث افزایش تعاملات اجتماعی بین ساکنین می شود در افزایش امنیت شهری موثر است .
طیبه خسروی حیدر جهان بخش
توجه و تأکید شهرسازی مدرن به حرکت سواره و غفلت از ایجاد و ساماندهی پیاده راه ها، عاملی در کاهش روابط اجتماعی و ارزش های فرهنگی، کیفیت بصری و تنزل قابلیت های محیط شهری بحساب می آید. صاحبنظران مسائل شهری انتقادات زیادی در رابطه با کاهش کیفیت کالبدی-فضایی و جنبه های نامطلوب اجتماعی ناشی از این رویکرد مطرح نموده و در عین حال راهکارهایی نیز برای رفع این کاستی ارائه کرده اند. در پی این تلاش ها، جنبش پیاده گستری با توسعه پیاده راه ها در شهرها که عابران پیاده در آن عنصر اصلی شمرده می شوند، ادراک هویت فضایی، احساس تعلق به محیط و دریافت کیفیت های محیطی را پیگیری نمود. این رویکرد علاوه بر تغییر در سیمای کالبدی مراکز شهری، دگرگونی کیفیت فضای شهری، رفتار اجتماعی و زندگی مردم را نیز مورد هدف قرار داد. ره باغ رضوان، تعبیری از پیاده راه سبز منتهی به حرم رضوی شهر مشهد است که وجود آن در پی گسترش محدوده حرم و با رویکرد یادشده ضرورتی دوچندان یافته تا پیوستگی حرکت پیاده از بافت های پیرامون به سوی مجموعه حرم مطهر را تأمین کند.در پژوهش حاضر تلاش است تا الگوی طراحی ره باغ شمال غربی حرم امام رضا (ع) بر پایه اصول معماری ایرانی- اسلامی شکل بگیرد. بر پایه فرضیه این پژوهش، با طراحی اصولی باغ راه های اطراف حرم می توان علاوه بر گسترش نظام پیاده مداری در آن محدوده، انگیزه ها، رفتارها و آداب معنایی را در زائرین امام رضا (ع) تقویت نمود تا فرایند رسیدن از یک فضای شهری به یک فضای قدسی معنادار انجام پذیرد. برای شناسایی مولفه ها و متغیرهای موثر در کیفیت پیاده راه های زیارتی، در مرحله اول این پژوهش، منابع و اسناد کتابخانه ای مطالعه و بررسی گردیده است. در ادامه، یافته های تحقیق بر اساس داده های پرسشنامه از دیدگاه دست اندرکاران طرح نوسازی و بهسازی پیرامون حرم بوسیله نرم افزار آماریfriedman تحلیل، ارزیابی و اولویت بندی شده است. در مرحله بعد، معیارهای طراحی کالبدی پیاده راه از منظر معماری اسلامی تعیین گشته تا با توجه به موقعیت خاص آن در کنار پهنه ای از فضای قدسی زیارت، ایجاد احساس هویت مکانی معنی دار در زائران برای برقراری پیوند با مقصد زیارت ایجاد شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر پایه اصول معماری اسلامی و با بهره گیری معیارهای کیفیت محیط و عوامل ادراکی موثر بر رفتار، باید الگوهای کالبدی انحصاری و خاصی را برای طراحی پیاده راه های اطراف حرم امام رضا (ع) بکار برد تا هویتی خوانا و معنادار در فضایی با ماهیت زیارت ایجاد گردیده و زائرین با آمادگی بیشتر و روحیه متعالی تری به زیارتگاه مشرف شوند.
سوده سادات رفایی سعیدی حیدر جهان بخش
فضاهای عمومی شهری به عنوان ضرورت و سرمایه های اجتماعی برای تقویت یکپارچگی و همچنین ایجاد بستر مکانی کارکردهای اجتماعی ، موجب تسهیل روابط و پالایش ساخت اجتماعی می شوند . در ایران هنوز به نقش سازنده این فضاها در تعاملات اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی انسان که همانا هدف اصلی پایداری اجتماعی است توجه کافی نمیشود .در قرن حاضر یکی از مفاهیمی که در همه زمینه¬ها (نه تنها معماری) بسیار تأثیرگذار بوده مفاهیم پایداری است. پایداری نگرشی است که از تغییر نگاه انسان نسبت به جهان متولد شده است. با توجه به مفهوم پایداری (حفظ و تداوم اعتبار و ارزش یک چیز، حفظ یک فرد یا جامعه، ذهن یا شیء از سقوط یا تسلی)و نقش مهم و اساسی مشارکت عموم برای دستیابی به جامعه¬ای پایدار،و پر کردن اوغات فراغت، ایجاد مکان¬های عمومی در شهرها ضروری به نظر می¬رسد. در میان فضاهای شهری، پارک موزه ها نوعی فضای ادراکی ونمادین هستند که با خصلتی نظام مند و ماهیتی مرکب،با زمان اجتماعی و فرهنگ جامعه پیوندی ناگسستنی داشته و می توانند نقش موثری را در ارتقا تعاملات اجتماعی و در نهایت پایداری اجتماعی ایفا کنند. از طرفی امروزه میزان امید به زندگی در کشور ما کاهش یافته و اکثر مردم آینده را تیره و تار می پندارند.یکی از علل اصلی این است که تا کنون قابلیتهایی ایجاد نکرده ایم ،که افراد ادراک فضایی و رفتار فضایی برای آینده مشخص و هدفمند را دنبال کنند . در پژوهش حاضر سعی شده است با طراحی فضایی که در آن مفهوم آینده به جای موضوعی شدن باز و آزاد گذاشته شده تا هر مخاطب برداشتی مختارانه را در ذهن خود داشته باشد خلاء های ذکرشده جبران شود.در همین راستا ابتدا با مطالعات کتابخانه ای به تعریف روشنی از مفاهیم مرتبط با موضوع پرداخته شده است و پس از رسیدن به چهارچوب نظری، از آن جاییکه یافته های پژوهش از طریق داده های آماری و یا کمی کردن حاصل نشده اند و با معانی، تعاریف، نمادها و توصیف ها سر و کار دارند، روش کیفی با رویکرد تفسیری/ طبیعت گرا به عنوان روش تحقیق انتخاب شده است و در ادامه برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده، سپس برای بررسی اولویت های عوامل موجود در پرسشنامه از آزمون آماری فریدمن استفاده شده است ،تا در نهایت بتوان پارک موزه ای طراحی کرد که با رعایت این عوامل از طریق ورود به ادراکات فرد و با ایجاد قابلیت های فضایی که بر ادراک موثر است،مفهومی آزادانه از آینده را در ذهن مخاطب ایجاد کند تا فرد بر اساس آن مفهوم بتواند نسبت به آینده رفتار خودش را تنظیم کند.
زهرا محمدی محمد باقر کبیرصابر
با توجه به این که در کشور پرسش کنندگان و پاسخ دهندگان زیادی، به صورت مجزا و بدون ارتباط با یکدیگر حضور دارند، در این تحقیق سعی می شود با طراحی و ایجاد یک مرکز فرهنگی، ارتباطی دوسویه میان این دو گروه از جامعه ایجاد نمود. در این مطالعه از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. ابتدا با روش کتابخانه ای و مراجعه به سه فرهنگسرا، شش متغیر موثر بر طراحی مراکز فرهنگی مشخص شده اند و بر اساس آن ها پرسشنامه ی محقق ساخته تدوین شد. سپس در مرحله ی دوم میدانی، از 123 نفر از جوانان 18-30 ساله خواسته شد تا به سوالات پرسشنامه پاسخ دهند. نتایج نشان می دهد که همه ی متغیرها، با همدیگر رابطه ی معنی داری دارند که این مسأله نشان دهنده ی رابطه ی درونی متغیرهایی است که محقق آن ها را با مرور پیشینه ی پژوهشی بدست آورده است. نتایج آزمون رتبه بندی فریدمن نشان می-دهد که بهترین رتبه در متغیرها به متغیر «ویژگی های افراد حاضر در مرکز گفتمان» مربوط می شود که مهم ترین عامل جذب جوانان به مرکز گفتمان است و کم اهمیت ترین عامل با توجه به میانگین رتبه بندی نیز مربوط به «نمای سردر» است. نتایچ تحلیل عاملی متغیرهای پژوهش برای عامل های مختلف نشان می دهد که متغیرهای «موقعیت مکانی و امکان دسترسی به محیط» و «نمای داخلی و خارجی»، «نمای سردر» و «محوطه سازی» با عامل یک بیشترین بار عاملی را دارند و متغیرهای «نوع فعالیت و فضای عملکردی» و «ویژگی های افراد حاضر» بیشترین بار عاملی را با عامل دوم دارند. عامل شماره ی یک با مرور پیشینه ی پژوهش «فضای فیزیک و کالبدی محیط» و عامل دوم با مرور پیشینه ی پژوهش«فضای روانی و اجتماعی محیط» شناسایی شد.
محمد حسین محمدی حیدر جهان بخش
از دیرباز فضاهای عمومی شهری نقش بسیار مهمی را در شهرها دارا بوده اند. عملکرد فضاهای عمومی بسیار وسیع و متنوع است و آن ها در کنار برآورده کردن نیازهای مردم، مکانی برای تبادلات فرهنگی و اجتماعی افراد مختلف به شمار می آیند و می-توانند منشا هویتی برای شهر و شهروندان باشند. هدف اصلی در این پژوهش رسیدن به تعریفی از فضای شهری است که با ابزار قرار دادن مفهوم فرهنگی موزه، در بستر میدان شهری سعی در جذب مخاطب وسیع تر، ارتقاء سطح فرهنگ عمومی و ایجاد حس مکان را دارد. بدین منظور از طریق مصاحبه با پنج تن از صاحبنظران در این زمینه و از روش تحلیل محتوا به تدوین چارچوب کلی این فضای تلفیقی پرداخته شده است.
مریم صیادی شهرکی سید علی صفوی
توجه به بافت های فرسوده و قدیمی و رفع ناپایداری آن ها، به موضوعی جدّی و محوری تبدیل شده این بافت ها با این که در مراکز شهرها قرار دارند، اغلب مساکن آن ها به واسطه مصالح ناپایداری که در آن ها به کار برده شده دچار فرسودگی و عدم کارایی شده اند و در حال تخریب و رها شدن هستند. در مورد شهرکرد، گسترش ناموزون شهر در سمت شمال و جنوب به تدریج از مرکزیت کالبدی و عملکردی محله های قدیم شهر کاسته است به طوری که این محله ها در گذشته تاریخی خود باقی مانده اند و با مسائل و مشکلات عدیده ای از قبیل عدم دسترسی های مناسب، انحطاط اقتصادی، فرسودگی کالبدی، فرسودگی سازمان اجتماعی و تحولات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی روبه روست، محله سقاخانه هم که در بافت قدیم شهرکرد واقع شده با وجود پتانسیل-های فرهنگی تاریخی و هویتی شاهد فرسودگی آن هستیم. هدف اصلی از این تحقیق استفاده بهینه از امکانات و فرصت ها در جهت حل محدودیت ها و مشکلات محله سقاخانه برای ایجاد شرایط بهتر و مناسب تر برای ساکنان این محله و دمیدن روحی دوباره به کالبد بافت جهت زندگی مجدد و تولدی دوباره از طریق ارائه الگوی مناسب برای احیای محله است. شیوه ی مطالعاتی براساس، بررسی تاریخی و مطالعات کتابخانه ای به همراه مشاهدات عینی و مصاحبه با ساکنین و انجام پرسش نامه سعی دارد با شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای موجود، با بهره گیری از مدل swot، راهبردها، سیاست ها و دستورالعمل هایی را جهت طراحی محور و بهبود وضعیت این محله ارائه نماید. خروجی این طراحی طرحی است که محله را به فضای شهری مطلوبی برای تعاملات اجتماعی ساکنان تبدیل خواهد نمود و آن را به عنوان بخشی از استخوان بندی تاریخی در هسته ی مرکزی بافت سقاخانه، مرکز اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هویتی شهر و عاملی برای جذب گردشگران حفظ خواهد نمود.