نام پژوهشگر: محمد حسن حائری
زهرا سادات احمدی سلیمانی محمد تقی فخلعی
«سیره ی متشرّعه» به عنوان یکی از اسناد کشف شریعت، عبارت است از سلوک عمومی متدیّنان عصر تشریع که تدیّن آنان در شکل گیری و قوام چنین سیره ای، وجه تعلیلی یافته است. در این نوشتار، پس از تبیین چیستی «سیره ی متشرّعه»، نسبت آن با تأسیسات مشابهی چون: «سیره ی عقلا»، «سنّت»، «اجماع» و «ارتکاز» مورد بررسی قرار گرفته و به این طریق، امکان تبیین شرایط حجیّت و موقعیّت دلالی این نهاد، فراهم آمده است. در ادامه، ادلّه ی اعتبار «سیره ی متشرّعه»، مورد نقد و تحلیل دقیق واقع شده است. فصل پایانی نیز به ارزیابی عمده ترین کاربردهای فقهی اختصاص یافته است. اشتراط موضع موافق شارع در حجیّت «سیره ی متشرّعه» و تحلیل آن ذیل سنّت قولی و فعلی، تقدّم دلالی «سیره ی متشرّعه» بر «اجماع»، تحلیل عینی «ارتکاز متشرّعه» بر پایه ی «سیره ی متشرّعه» و برتری آن به لحاظ حجیّت، اثبات حجیّت ذاتی و عقلی «سیره ی متشرّعه» و نیز نادر الوقوع بودن استناد تامّ فقهی به «سیره ی متشرّعه» در میدان فقه، از دستاوردهای این پژوهش است.
بتول حقیقی محمد حسن حائری
حرم در اصطلاح فقهی به مکه و پیرامون آن تا محل أنصاب، اطلاق می گردد و مراد از حرمین، مکه و مدینه است. مکه به علت وجود خانه کعبه که قبله مسلمانان است، و انجام مناسک حج که یکی از مهمترین عبادات در شریعت اسلامی است، از احکام اختصاصی برخوردار است و مدینه نیز به علت وجود مرقد رسول اعظم صلی الله علیه و آله، مورد اقبال همه مومنان است. در این پژوهش، احکام اختصاصی حرمین از دیدگاه فریقین مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. نتیجه این کار می تواند به علاقمندان به شناخت احکام اختصاصی حرمین کمک کند تا در منابع فقهی مذاهب اسلامی، موضوعات مربوط به حرمین را پی گیری نمایند. استخراج احکام اختصاصی حرمین از لابه لای متون فقهی مذاهب اسلامی، نمایان گر وجود موارد مشترک بین مذاهب از یک سو، و وجود اختلاف حتی بین فقهای یک مذهب از سوی دیگر است. بدون تردید این اختلاف، درنگرش متفاوت مذاهب اسلامی به مبانی و منابع استنباط احکام فقهی، مانند رویکردهای مختلف آنان به اصل و ملاک حجیت اجماع، بررسی سند و دلالت روایات، حجیت آرای صحابه و ... ریشه دارد.
وزیر ویسی محمد هادی مرادی
زمانی که بیت الحکمه در سال 148 هجری قمری به دستور مأمون عباسی ساخته شد بسیاری از کتابها از زبانهای سانسکریت،یونانی،و...به عربی ترجمه شد از جمله این کتابها کلیله ودمنه،سیرالملوک که در زمان ساسانیان نوشته شده بود.بسیاری از متون تاریخی عربی از این سیر الملوک تأثیر پذیرفته اند مانند اخبارالطوال،تاریخ طیبری،غررالسیر.زندگی بساری از شاهان ایرانی در این متون آمده است.یکی از این شاهان که در شاهنامه فردوسی وهفت پیکر نظامی آمده است بهرام گور است.
علی کمالی محمد حسن حائری
قاعده جب که نام خود را از حدیث شریف نبوی «الْإِسْلَامُ یَجُبُّ مَا قَبْلَهُ» اخذ کرده در خصوص کفاری بحث می¬کند که به دین اسلام گرایش یافته و مسلمان می¬شوند، و بر این امر دلالت می¬کند که بعد از اسلام آوردن کافر تمام تعهدات دوران کفر او از عهده¬اش ساقط می¬شود
بهارک صادقی ضمیر محمد حسن حائری
عشق و در پی آن معشوق یکی از موضوعات اصلی در غزل می باشد که شاعران غزلسرا بسیار به این موضوع پرداخته اند. اما در سبک هندی موضوعات گوناگونی از قبیل مسائل اجتماعی، اقتصادی، تجارب فردی شاعر و ... وارد غزل می شود و موضوع اصلی غزل که همانا عشق می باشد کمرنگ می گردد و بررسی جایگاه معشوق در این سبک کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. لذا نگارنده سعی نموده با بررسی غزلیات صائب تبریزی که پرچم دار سبک هندی می باشد جایگاه معشوق را در اشعار وی بیابد. بنابراین در این تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوا به بررسی غزلیات صائب پرداخته شده است. پس از مطالعه مقدماتی آن با توجه به مفهوم مورد نظر یعنی معشوق، تمامی شواهد از دیوان غزلیات استخراج و فیش برداری شده و سپس ویژگیهای ظاهری و رفتاری معشوق در فیش ها به دقت تفکیک و مشخص گردید. بدین ترتیب رساله حاضر در چهار فصل کلی تدوین گشت. فصل اول شامل دو بخش می باشد: بخش اول مختصری در شرح حال و آثار صائب تبریزی است و در بخش دوم چهره معشوق در دوران های مختلف ادب فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که هدف اصلی رساله بررسی جایگاه معشوق در اشعار صائب است، فصل دوم که متن اصلی رساله را در بر می گیرد، به بحث و بررسی ویژگیهای ظاهری و رفتاری معشوق می پردازد. لذا ابتدا ویژگیهای صورت معشوق که صائب به توصیف آنها پرداخته است در هفت گروه و سپس مهمترین ویژگیهای سیرت معشوق که مد نظر وی بوده در ده مورد طبقه بندی شده است. سپس با استفاده از رسم جدول میزان فراوانی واژه ها، استعاره و تشبیهات بسامد یابی شد و در نهایت اهمیت و جایگاه معشوق در غزلیات صائب مشخص گردید.
اکرم خلیل آبادی محمد حسن حائری
چکیده پایان نامه : تطفیف(کم¬فروشی) یکی از رذایل اخلاقی و گناهان کبیره است که اکثر افراد جامعه، در هر مقام، شغل، جایگاه و کسب و کاری که اشتغال دارند، ممکن است مرتکب آن شوند. این رذیله ممکن است در جنبه¬های مختلف زندگی انسانها، اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، شغلی و حتی اعمال عبادی و شخصی ظاهر شود. در متون دینی(قرآن و حدیث) به شدت از این عمل نهی و وعده عذابی سخت به مرتکب آن داده شده است. تطفیف علاوه بر حکم تکلیفی آن، که حرمت است(به دلیل تعلق نهی به آن) دارای مسئولیت مدنی و کیفری نیز می¬باشد. در تحقیق حاضر، نگارنده بر آن است با روش توصیفی، تحلیلی، به بررسی احکام تکلیفی و وضعی تطفیف و نیز آثار مسئولیت مدنی و کیفری آن بپردازد و جایگاه آن را در فقه و حقوق موضوعه، تبیین نماید.
محمد علی محرومی کریم عبداللهی نژاد
در این پژوهش سعی شده است به بررسی و مقایسه ی آرای فقهی شیخ طوسی و ابن ادریس حلی در باب تجارت و اجاره پرداخته شود.از سویی با توجه به حکم فرمایی تفکرات فقهی شیخ طوسی بر فقه شیعه و از سوی دیگر نقش کلیدی ابن ادریس در تطور فقه شیعه،تلاش شده است تا نظرات انتقادی ابن ادریس نسبت به شیخ و اختلافات اساسی آنان،ارائه و روشن گردد.اختلافات این دو فقیه بیشتر در مبانی کلی استنباط متمرکز می باشد و در مسائل جزیی اختلاف کمتر به چشم می خورد.در این پایان نامه مشخص می شود که اختلاف اساسی میان این دو فقیه عمدتا در روش های استنباط حدیث و مبانی فقهی می باشد.
علی رجبی نعمت ا... ایرانزاده
از آنجایی که گرایشات شاعران به صور خیال در شناخت شاعر وخصیصه های شعری اش موثر است این تحقیق با هدف بررسی تصویر آفرینی های غزلیات ناصر علی سرهندی به انجام رسید تا در شناخت خود شاعر و ویژگی های دیگر شعرای محیط ادبی هند در سبک هندی راهگشا باشد به همین منظور بخش اول این نوشته به ارتباط ایران و هند اختصاص یافت پس از آن به سبک هندی و در ادامه به زندگی و شعر ناصر علی به عنوان شاعری از شاخه هندی سبک هندی پرداخته شد وبه منظور بررسی تصویر آفرینی های این شاعر 60 غزل از دیوانش انتخاب و صور خیال در آنها بررسی شد. این بررسی نشان داد که به لحاظ جامعه آماری تشبیه بیشتر از سایر صور خیال مورد توجه شاعر بوده است از لحاظ اعتبار در تشبیه تعداد تشبیهات محسوس به محسوس بیشتر است استعاره در مرتبه دوم قرار دارد و در نوع استعاره هم استعاره مکنیه کاربرد بیشتری داشته است . میزان کاربرد کنایه و مجاز از تشبیه و استعاره کمتر است .همچنین شاعر از اغراق و... برای تصویر سازی استفاده کرده است.
محمد حصاری عباسعلی وفایی
1. مختصری دربار? شرح احوال نظامی الیاس بن یوسف بن زکی بن موید ملقّب به نصیرالدین و مکنی به ابوحامد معروف به حکیم نظامی گنجوی یکی از بزرگان ادب فارسی است. وی به سال 530ه.ق در گنجه به دنیا آمد و نزدیک به سال 614 ه.ق درگذشت مدفن او در گنجه است. از مهمترین آثار نظامی می توان از پنج گنج شامل: «مخزن الاسرار»، «خسرو وشیرین»، «لیلی و مجنون»، «هفت پیکر» و «اسکندرنامه» نام برد. 2. زندگی و آثار آرزو: سراج الدین علی خان اکبرآبادی ملقب به «استعداد خان» و معروف به «خان آرزو» به سال 1101ه.ق در اکبرآباد(آگره) (شهریارنقوی1334: 115) و به گواهی قیام الدین حیرت در تذکر? مقالات الشعرا(علیرضا نقوی 1341: 323) و خوشگو در سفین?خوشگو (سلطان علی:27)به سال1099ه.ق به دنیا آمد. پدرش حسامالدین (متوفی 1115ق / 1703م) از امیران دربار اورنگزیب (1068-1118ه.ق) بوده و در شعر نیز دستی داشته و «حسامی» تخلص میکرد. آغاز نشو و نمای سراج الدین در اکبرآباد (آگره) به یادگیری مقدمات علوم و نیز آموختن فنون شاعری گذشت در چهارده سالگی زیر نظرمیرعبدالصمد متخلص به «سخن»(سلطان علی:23) و پس از عزیمت به آگره زیر نظر میرغلامعلی متخلص به «احسنی» گذشت(همان:23). در دربار اورنگ زیب به سپاهیگری مشغول شد و به همراه لشکر اورنگ زیب راهی دکن شد اما پس از نه ماه به دلیل مرگ اورنگ زیب به گوالیار برگشت و هنگامی که بهادرشاه سلطنت یافت، از گوالیار به اکبرآباد رفت، ولی به سبب آشفتگی اوضاع و جنگهای میان شاهزادگان اوقات خود را به تحصیل علوم و سرودن اشعار گذراند و پنج سال نزد شیخعمادالدین معروف به «درویش محمد» به تحصیل علوم عربی پرداخت و در این مدت شرحی بر گلستان سعدی به نام خیابان نوشت. پس از آن به گوالیار برگشت و تا زمان فرمانروایی «محمدشاه» در گوالیار ساکن بود؛ سپس به خدمت فرخ سیر در 1132ه.ق در دهلی اقامت گزید و با آنندرام معروف به مخلص(متوفی 1164ه.ق) آشنا شد و بنابر توصی? وی آرزو از طرف دربار لقب «استعدادخان» یافت.آثار آرزو: خان آرزو در مقدم? عطی?کبری نام و موضوع تعدادی ازآثار خود را بیان کرده که عبارتند از: خیابان شرح گلستان و شکوفه زار شرح سکندرنامه و شرح قصاید عرفی و سراج وهّاج محاکم? شعرا و سراج منیر اجوب? اعتراضات ملّا منیر بر اشعار بعضی متاخرین و رسال?ادب عشق در تحقیق آداب عشق و معیارالافکار در قواعد صرفیه و نحوی? فارسی و مثنوی جوش و خروش به مقابل? سوز و گداز ملّا نوعی و سوز و ساز در برابر محمود و ایاز ملا زلالی و عالم آب در جواب ساقی نام? ملاظهوری و مثنوی غیرت فسانه در تتبع قضا و قدر ملا محمد قلی سلیم و دیوان غزل مشتمل بر پنج هزار بیت و نثر پیام شوق در جواب مراسلات اعزّه و گلزار خیال در تعریف فصل هولی هندوستان و آبروی سخن در وصف حوض و فوّاره و فواکه وتاک و قصاید و رباعیات و خطب و دیباچه های دیگر (شمیسا1381: 50)و علاوه بر این آثار می-توان به موارد زیر به نقل از دکتر شمیسا در عطی?کبری و موهبت عظمی نیز اشاره کرد: فن معانی فارسی که دکتر شمیسا آن را تحت عنوان عطیّ? کبری و موهبت عظمی به چاپ رسانده است، سراج اللغه که بارها و بارها در شکوفه زار به آن اشاره می کند، چراغ هدایت که خان آرزو آن را دفتر دوم چراغ هدایت خوانده است، زایدالفواید کتابی ناتمام دربار? فرهنگ مصادر و مشتقات غیر معروف فارسی، غرایب اللغات در شرح مصطلحات صوفیه، مجمع النفایس که به آن تذکر? آرزو هم می گویند، مثمر شامل مباحث واژه شناسی و تفریس لغات عربی، ریشه شناسی، تطور لغات، بحث در لغات دساتیر و ....، رسال? تحقیق لغات هندی، تصحیح غرایب الغات عبدالله هانسوی که فرهنگیست در کلمات اردو و مترادفات فارسی و عربی و ترکی آن ها، شرح مختصرالمعانی، شرح گل کشتی میرنجات قمی، تنبیه الغافلین فی-الاعتراضات علی اشعار الحزین(همان: 31-26). به طور کلی آثار آرزو را از لحاظ موضوعی می توان به شش دست? زیر تقسیم کرد: 1) فرهنگ نامه ها نظیر: سراج اللغه. چراغ هدایت و ... 2) شرح آثار پیشینیان نظیر: شکوفه زار و خیابان گلستان و ... 3) صنایع ادبی و دستور زبان نظیر: معیارالافکار، عطی? کبری و موهبت عظمی، مثمر و ... 4) نقد ادبی نظیر: تنبیه الغافلین فی الاعتراضات علی اشعار-الحزین، داد سخن، سراج منیر و ... 5) آثار منظوم و منظور نظیر: . آبروی سخن،. رسال? ادب عشق، مثنوی جوش و خروش، پیام شوق و ... 6) تذکره نویسی نظیر: تذکر? مجمع النفائس 3. سبک شناسی شرح سکندرنامه آرزو درین مبحث به برخی ویژگی های کلی این اثر پرداخته می شود: 1- خان آرزو در «شکوفه زار» گاه از دید یک زبان شناس گاه از توافق زبان های فارسی و هندی سخن به میان می آورد و خود را اولین شخصی می داند که در این باره سخن گفته است: «...و مخفی نماند که توافق لسان در هندی و فارسی بیش از آن است که در بیان آید و بعضی از این در سراج اللغه نوشته-ام و این توافق انواعیست که هر دو جا به یک معنی باشد چنانچه «کلال» و «کپّی» و «اگست» و غیرها به معنی کاسه گر و بوزینه و سهیل و بعضی چنان است که در فارسی اخص است ودر هندی اعم مثل «سمن» که درهندی مطلق گل را گویند و در فارسی گلیست مخصوص وبعضی برعکس اینست چنانچه لفظ «بدن» که در هندی صورت و چهره را گویند و در فارسی تمام تن لیکن بدن بدین معنی عربیست و شاید که معرّب باشد و بعضی چنان است که اندک تغایر دارد مثلاً لفظ «دیو» که در هندی به معنی فرشته است و در فارسی به معنی جن و شیطان که ملکوت ارضی-اند و این تحقیقی است که کرم عمیم او تعالی این بنده عاصی پرمعاصی را بدان مخصوص نموده «ذلک فضل الله یوتیه من یشا». و باز در جای دیگر اشاره می کند که «مولف گوید نحمدالله تعالی حمداً متکاثراً که درین هزار و یکصدسال هیچکس بر توافق لسانین فارسی و هندی سندی نشده غیر ازین هیچمدان که به فضل او سبحانه بر آن اطلاع یافته. ذلک فضل الله یوتیه من یشاء و الله ذوالفضل العظیم». 2- گاه به بررسی واژه و استعمال آن در میان اهالی زبان می پردازد به عنوان مثال در توضیح بیت زیر و در لفظ «زمی» و قافیه کردن با لفظ «آدمی» چنین می گوید: قوله «اساسی که در آسمان وزمی است باندازه ی فکرت آدمی است»: بعضی گویند که آدمی را «آدمین» به نون باید خواند چه برای نسبت با مع النون می آید چنانچه زرین وزمردین، یا زمین را محذوف النون و بدون این دو صورت ندارد . مولف گوید که آدمین را به «یا» و «نون» در هیچ کتاب و شعر استاد دیده نشده و حقیقت آنست که «یا» و«نون» در جایی مستعمل شود که آن چیز از آن ساخته باشند و او به هیولائی آن چیز منسوب بود مثلاً زرین : آنچه از زر سازند و همچنین زمردین چنانچه صاحب رشیدی و سامانی تصریح کرده اند و حق تحقیق آنست که قیاسی همین است اما بعضی جاها خلاف قیاس نیز آمده لیکن اقتصار درین صورت نیز همانقدر مسموع است مثل دست نگارین و پنجه رنگین و فرش زمردین . پس لفظ «آدمین» که به «یا» و «نون » دیده شده غلط باشد. آری زمین و زمی هر دو صحیح است چنانچه ارباب لغت نوشته اند و لفظ «زمین» مرکب است از «زم» به معنی سردی و یا و نون نسبت و چون جوهر ارض بسیار سرد است، گویا خلقت آن ازاین سردی است» 3-گاه در کسوت یک معلم زبان فارسی به آموزش زبان می پردازد اکثر توضیح بیت ها را با لفظ «بدانکه» آغاز می کند به طوری که اکثر بیت ها را با آوردن این لفظ شرح می کند به عنوان نمونه: «بدانکه «پناهنده» لفظ مشترک است که هم به معنی «خواهند? پناه» و هم به معنی «دهند? پناه» آمده چنانچه ازین کتاب کامل نصاب معلوم می شود». 4- از جمله ویژگی های خان آرزو در شکوفه زار تسلط و اشراف او بر منابع و متون مختلف و آوردن شواهد شعری از شاعران مختلف نظیر رودکی، فردوسی، سعدی، مولوی، حافظ، خاقانی،صائب، امیرخسرو دهلوی، کلیم، کمال الدین اسماعیل، امیرحسن دهلوی، ظهوری، محمدقلی سلیم، عرفی شیرازی، باقر کاشی، فیضی فیاضی، شفایی، نظری... و برخی شاعرانی که نامی از آنها آورده نشده و با عنوان «یکی از اکابر» و «شاعر گوید» شعر آنها را آورده است. همچنین از فرهنگ های مختلف نظیر: منتخب اللغات، تاج اللغات، معیار جمالی، کشف اللغه، جهانگیری و...استفاده کرده است و نیز به اقوال مشایخ صوفیه و فلاسفه با ذکر نام و کتاب آنها استناد کرده است. 5- استفاده از آیه ها و احادیث و روایات نیز بسیار است. نظیر: - چنانچه در کریمه واقعست: «انّا خلقنا کل شی بقدر» - چنانچه در کلام مجید واقعست: «یفعل الله ما یشاء ولا یسال عما یفعل وهم یسالون» - اما به مقتضای کریمه :«لا تخافون لومه لایم» - چنانچه در کریمه واقعست : «وللّه الحجه البالغه» - چنان که در حدیث شریف واقع است: «انا سید ولد آدم و لا فخر» . - چراکه در حدیث شریف وارد است که: «الحرب خدعه». - چنان که در کریمه وارد است انّی وجّهتُ وجهی للذی فطر السموات و الارض حنیفاً و ما اَنَا مِن المُشرِکین. 6- استفاده از واژگان و عبارات هندی از دیگر ویژگی های شکوفه زار است. خان آرزو اعتقاد دارد استفاده از واژگان هندی در فارسی بلامانع است در مثمر(ص66) می نویسد: «آوردن الفاظ عربیه و ترکی بلکه زبان ارامنه در فارسی مسلم است باقی ماند الفاظ هندی و آن نیز به مذهب مولف در این زمان ممنوع نیست» . 7- وجود برخی اصطلاحات عربی به عنوان تکیه کلام در انتهای شرح برخی بیت ها از دیگر ویژگی های این اثر است. عباراتی نظیر«فافهم»، «من ادعی فعلیه السند»، «هذا هو التحقیق»، «اینست کلام حق فلا یلتفت ماسبق الیه الاوهام»، «والله اعلم»، «هذا تحقیق الکلام فی هذا المرام» و...مکرر آمده است. 8- خان آرزو در جای جای شکوفه زار با استناد به کتاب های خود تسلط خود را بر علم لغت، علوم معانی، بدیع و بیان نشان می دهد: -«...و نکت? این قسم تشبیه در رسال? فن معانی زبان فارسی به-تفصیل نوشته ام...». -« ...و می تواند که التفات باشد چنانچه مذهب فقیر مولف است و تفصیل این در کتب معانی زبان فارسی نوشته ام...» -«... و تفصیل آن در خیابان شرح گلستان نوشته ام...». - «...و مولف گوید که تحقیق این در« سراج اللغه»نوشته ام...» -«...و تحقیق این در کتب دیگر نوشته ام مشروحاً...». 9- خان آرزو در شکوفه زار تنها به شرح بیت های مختلف نپرداخته بلکه به اغلاط و نارسایی های شروح گذشته و نیز به بررسی نسخه های مختلف، الحاقی بودن بیت ها و همچنین بیان اشتباهات کاتبان پرداخته است. هرجا که به بیان نظریات خود می پردازد با تواضع از واژ? «فقیر راقم گوید»، «فقیر آرزو گوید» و یا «راقم گوید» استفاده کرده است: - ...بدانکه فضلا و شراح در تعبیر و تفسیر این بیت بسیار کوشیده اند و به هیچ جا نرسیده اند و صحیح نزد فقیر آنست که «منزل کُن» به کاف تازی و نون باشد به معنی کننده منزل ومقام.... - ...بدانکه توجیه در معنی این بیت عزیزان بسیار تلاش کرده اند. فقیرسراج الدین علی آرزو همه را می نویسد و صحت و سقم هر یکی را بیان می کند اگرچه طولی دارد اما خالی از فواید نیست... - ...صحیح پیش فقیر آرزو آنست که این بیت الحاقی جهلا است.... 10- استفاده از لفظ «زیراچه» به جای «زیراکه»، «چنانچه» به جای «چنانکه»و «نه است» به جای «نیست» از دیگر ویژگی های سبکی شکوفه زار است: - ...فقیر راقم گوید که توجیه اول بسیار بارد و طالب علما نَه است که در فارسی پیش نمی رود و اعتراض دوم مندفع چنانچه سابق مذکور شد... - ...و این خلاف محاوره است زیراچه تعلیل به جمل? انشائیه نمی شود... 11- جمله های شکوفه زار معمولا کوتاه است اما برخی جاها به اطناب و درازگویی می پردازد به نحوی که فهمیدن مقصود دشوار می گردد. 12- آرزو دربار? عقاید سایر شارحان زبان تند و بی پروایی دارد اما به تناسب شخصیت علمی خویش هرجا نکته ای را درنمی یابد به آن اعتراف دارد . - ...معلوم نیست که این همه عزیزان را چه می شود که این قسم تکلف و تحمل ناروا کرده اند و ظاهراً به زبان شعر آشنا نبودند و نیستند... - ...راقم گوید معلوم نیست که این مرد فاضل را چه می شود که «دریدن » را که هیچ جا لازم دیده نشده لازم می گوید و تکلفات ناروا می نماید ازین قسم مردم این معنی خیلی محل تعجب است... - ...راقم گوید این تکلفات بارده در شعر استادان نمودن از مثل این مرد فاضل غریب است... - ...و شاید برای کلام او – سَلَّمَهُ الله تَعالی – وجهی باشد که ما نفهمیده باشیم... - ...گردانیدن این از ظاهر معنی که مخالف ماسبق و مالحق است هیچ معلوم نشد و شاید باشد که ما دریافته نباشیم... 13- واژ? «یعنی» گاهی به شکل عربی آن «اَی» فراوان به کار رفته-است . 4. فهرست نسخ خطی و چاپی و علائم اختصاری آن ها که در تصحیح مورد استفاده بوده است: 1- اس(اساس) – این نسخه خطی متعلق به کتاب خان? مولانا آزاد دانشگاه اسلامی علیگر هند، عجالتا قدیمی ترین نسخ? تاریخ دار از شرح سکندرنام? سراج الدین علی خان آرزو است که در دست داریم که تاریخ کتابت آن در آخرین برگ این نسخه دیده می-شود:«بحمد الله تعالی تمام شد به روز جمعه به تاریخ سیوم شهر شعبان معظم سن? 1250هجری به وقت صبح » و این بیت را کاتب در انتها آورده است که: «قاریا بر من مکن چندین عتاب / گر خطایی رفته باشد در کتاب». نسخ? مذکور دارای 364 برگ است و هرصفحه به طور متوسط19 سطر دارد، نوع خط آن نستعلیق است و به شماره میکروفیلم 309 / 1 در «مرکز میکرو فیلم نور» موجود است. این نسخه تنها نسخه ای است که افتادگی نداشته و اکثر بیت ها را به طور کامل ضبط کرده است. با این وجود نسخ? مذکور دارای اغلاط بسیاری است که نشان از بی-سلیقگی و بی سوادی کاتب دارد؛ نمونه هایی از اغلاط به عنوان نسخه بدل در پانوشت آمده و ذکر هم? آنها کار را به درازا می کشاند. نسخه مذکور به همت دکتر مهدی خواجه پیری مدیریت محترم «مرکز میکرو فیلم نور» و یاری دکتر اشتیاق احمد، استادیار دانشگاه جواهر لعل نهرو هندوستان، در اختیار این جانب قرار گرفت . 2- ع(علیگر) – این نسخه خطی هم متعلق به کتاب خان? مولانا آزاد دانشگاه اسلامی علیگر هند است، تاریخ کتابت ندارد، دارای 226 برگ و هرصفحه به طور متوسط 23سطر دارد، نوع خط آن نستعلیق است و به شماره میکروفیلم 357 / 1 در «مرکز میکرو فیلم نور» موجود است. بیت ها را کامل ضبط نکرده بلکه با آوردن دو یا سه کلمه از هر بیت و نوشتن لفظ «الخ» به شرح بیت ها پرداخته است به عنوان مثال بیت قوله «خدایا جهان پادشاهی تراست / زما خدمت آید خدایی تراست» را این گونه ضبط کرده است:قوله «خدایاجهان الخ» تهیّ? این نسخه هم به همت دکتر مهدی خواجه پیری مدیریت محترم «مرکز میکرو فیلم نور» و یاری دکتر اشتیاق احمد، استادیار دانشگاه جواهرلعل نهرو هندوستان در اختیار این جانب قرار گرفت . 3- گ(گنج)- این نسخ? خطی متعلق به کتاب خان?گنج بخش هندوستان به شمار? 1437در فهرست الفبایی نسخه های خطی گنج بخش و به شمار? سریال 1437-28-51 موجود است. دارای 565 صفحه و هر صفحه به طور متوسط 15 سطر دارد، در حاشی? برگ اول با خط شکسته نستعلیق نام کاتب «محمد حسن» و تاریخ کتابت آن 1912 میلادی ذکر شده است. ابتدا و انتهای نسخه افتادگی دارد و درعین حال سقطات بسیار دارد . در تهیّ? این نسخه دکتر قهرمان سلیمانی رییس مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان و کتابدار کتاب خان? گنج بخش جناب آقای حمید نوروزی بنده را یاری نمودند. 4- مج(مجلس) - این نسخه خطی متعلق به کتابخان? مجلس شورای اسلامی است که به شمار? ثبت 209951 و شمار? 18786نگهداری می-شود. دارای 280 برگ و هر صفحه به طور متوسط 19سطر دارد،خط نسخه نستعلیق است. نام کاتب آن مشخص نیست؛ تاریخ کتابت آن در فهرست نسخ خطی مجلس شورای اسلامی 1293ه.ق ذکر شده است. ابتدا و انتهای نسخه افتادگی دارد. 5- م(ملی)- این نسخه چاپ سنگی متعلق به سازمان اسناد و کتاب-خان? ملی ایران است که دارای 374 صفحه و هر صفحه آن به طور متوسط دارای 19 بیت است که بیت های مورد نظر با شماره علامت-گذاری و در حاشیه به توضیح آن ها پرداخته شده است . تاریخ چاپ آن 1869میلادی ذکر شده و ضبط اکثر بیت ها با توجه به این نسخه بوده است . نویسند? کتاب در حاشی? هر صفحه خلاص? شرح سکندرنام? خان آرزو را آورده و در کنار آن نظرات دیگر شارحان را با گذاشتن علامت + ذکر کرده و خود نیز گاها توضیحاتی بر برخی از بیت ها نوشته است. در صفح? انتهایی نسخه این جملات را آورده است: «تمام شد خلاص? شرح خان آرزو مع ازدیاد حواشی از دیگر شروح و تحقیقات اساتذ? فن و الحمدلله علی اختتام هذا المحن». و هم اوست که نام اصلی خیرالشارحین که خان آرزو در جای جای متن بر او و نظریاتش ایراد گرفته است را مولوی خیرالله صاحب ذکر کرده است. از جمله مواردی که باید به آن اشاره شود، اختلاف فراوان نسخ? ملی با سایر نسخ است به طوری که ذکر آن ها کار را به درازا می-کشاند و خود کتابی دیگر می شد. علاوه بر این از دو نسخ? دیگر نیز در این راه بهره برده ام؛ اول شرح سکندرنام? عنایت الله رامپوری است؛ متعلق به کتاب خان? انجمن ترقی اردو - دهلی نو به تاریخ 1239 هجری که نویسنده در مقدم? نسخه تعدادی از شارحان سکندرنامه را نام برده و تاکید کرده است که روش کار او همان روشی است که خان آرزو از آن را به کار برده است و در حقیقت این نسخه رونوشتی خلاصه شده از شکوفه زار خان آرزو است. تعداد صفحات نسخه 222برگ است و هر صفحه به طور متوسط 13 سطر و خط آن شکسته نستعلیق است نام کاتب آن «مظفر علی» است. دوم نسخ? کارنام? عشق که ذکر آن در مقدمه گذشت. این نسخه هم متعلق به کتاب خان? انجمن ترقی اردو- دهلی نو است نام مولف آنندرام مخلص است، تاریخ کتابت آن چهارم شعبان 1236 هجری است. 49 برگ دارد و خط آن نستعلیق است و هر صفحه به طور متوسط 23 سطر دارد. 5. شیوه کتابت و طرز تصحیح 1- سرهم نویسی واژهایی نظیر«بهمرساند»، «درینصورت»، «باهستگی»، «بسبب»و«برای فارسی»، «بقوقانی»و... از جمله ویژگی های کتابت نسخه هاست. در مواردی این چنین برای آنکه خواننده را اشتباهی صورت ندهد کلمات مزبور را به صورت معمول کتابت امروزی آن؛ یعنی «به هم رساند»، «درین صورت»، «به سبب»، «به رای فارسی»، «به فوقانی» و ...نوشتم و ذکر آنها را در پانوشت لازم ندیدم. 2- واژه های «دوم» و «سوم» برخی جاها به شکل «دویم» و «سیوم»، هچنین واژ? «اسب» گاهی«اسپ» کتابت شده اند. نگارنده نیز به متن نسخ وفادار مانده و آن ها را به همان شکل آورده است. 3- بسیاری از واژه ها بدون نقطه کتابت شده اند. نشان? مد و همزه(?) نیز به درستی کتابت نشده اند؛ که من آن ها را اصلاح کردم و ذکر آن را در پانوشت لازم ندیدم. 4- علامت(...)نشان? مواردی است که در هم? نسخه ها ناخوانا بوده و نگارنده نتوانسته آن ها را درست ضبط کند. 5- هر جا مسلّم بود که حرفی یا واژه ای از قلم کاتب افتاده و نیز شکل صحیح املایی برخی از واژه ها را در میان دو قلاب [ ] قرار داده ام. 6- هر کجا در هریک از نسخ واژه ای افتاده بود، آن را در پانوشت ذکر کرده و اگر افتادگی شامل عبارتی طولانی بوده آن را نیز ذکر کرده ام.
محمد مهدی ماستری فراهانی عباسعلی وفایی
جستار حاضر سعی در بررسی آثار شاخص ادبیات غنی فارسی به لحاظ پرداخت و توجه، به اصول و مبانی رفتار استاد و شاگرد دارد. در این راستا نخست جایگاه و پیشینه موضوع در انواع ادبی، اسلام و آثار عربی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. سپس میزان توجه و پرداخت به آن در آثار ادبیات فارسی تا قرن هشتم هجری ارزیابی می شود. در ادامه، به تحلیل و بررسی آثار مذکور از وجوه مختلفی همچون: لحن و زبان، ساختار، شیوه و روش، منشأ و مأخذ، کاربرد در دو بستر زمان و مکان و دو حوزه فرهنگی و اجتماعی، گستره موضوعی و بسامد مضامین، می پردازد. و در نهایت، ابواب و فصول، قطعات و عبارات مرتبط با آموزه های آداب استادی وادب شاگردی را که از متون آثار، برگزیده شده است، ارائه و بررسی می نماید.
حسنی ایزدپناه کاظمی عباس علی سلطانی
تألیف قلوب در اصطلاح، عبارت است از: ایجاد الفت و مهربانی در دل افراد، که برای مقاصد نیکی مانند دعوت به دین، دفع شرّ آنان و باقی ماندن در دین صورت می گیرد. از نظر فقهی، تألیف قلوب عبارت است از حمایت مسلمانان یا کفار توسط پیامبر (ص) امام (ع) یا رئیس دولت اسلامی به منظور گرایش آن ها به اسلام، یا جهاد؛ و عمدتاً شکل اقتصادی دارد. به بیان دیگر، تألیف قلوب عبارت است از «حمایت اقتصادی مسلمین و یا کفار توسط پیامبر، امام و یا ولی امر مسلمین به منظور جلب آنان برای جهاد و اسلام و دفاع از آن.» در مصداق مولفه قلوبهم میان فقها اختلاف است بعضی معتقدند فقط اختصاص به کفار دارد ومی گویند، مولفه القلوب ، کفاری هستند که با مقداری دریافت اموال از بیت المال به اسلام می گروند و به وسیل? همین پرداخت مال، به مسلمانان نزدیک شده، آن ها را برای جنگ با مشرکان کمک می کنند. بعضی معتقدند فقط اختصاص به مسلمانان دارد که این گروه عبارتند از:آن دسته مسلمانان که از مشرکان و کفار هم چشم داشته باشند. در این مورد مسلمانان تألیف قلوب می شوند تا کفار هم چشم آن ها نیز راغب به اسلام شوند؛ آن دسته از مسلمانان که ایمانی ضعیف دارند؛ مسلمان هایی که در همجواری محل جمع آوری زکات هستند؛ مسلمان های مرزنشین، که از مرزها دفاع و حراست می کنند.حال باید با بررسی دقیق اقوال به مصادیق واقعی مولفه قلوبهم پی برد. در این رساله به بررسی تالیف قلوب در فقه فریقین و نقش ان در روابط بین الملل در عصر حاضر پرداخته شده است .
فرزانه کرمی محمد تقی قبولی
آنچه امروزه جهان بشری به شدّت به آن نیازمند است، تعامل و گفتگوی ادیان در جهت کم کردن فاصله های موجود بین ادیان، تألیف قلوب پیروان آن ها و یکسو نمودن حرکت انسان ها به سوی سعادت است. از اصول گفتگوی ادیان، آگاهی پیروان هر دین از حکم اهانت به مقدسات ادیان دیگر است این آگاهی می تواند پیروان ادیان را از اهانت به مقدسات یکدیگر بازدارد و بستر را برای گفتگوی ادیان و تقریب پیروان ادیان و درنهایت آشکار کردن کمال اسلام فراهم نماید. اهانت به مقدسات هر یک از ادیان الهی، از جانب پیروان آن ها، گفت وگوی ادیان را به بن بست می کشاند؛ ولی احترام و تکریم آنان، زمینه را برای برقراری ارتباط، تقریب ادیان و تفاهم درراه شناخت حق فراهم می آورد و آثار سازنده ای دارد. در این پژوهش با بررسی مبانی و ادلّه در فقه امامیه و عامه به دست می آید که اهانت به مقدسات ادیان الهی غیر از دین اسلام، جایز نیست و باید مناسبات مسلمانان با غیرمسلمانان مبتنی بر احترام، مهرورزی، مدارا و تسامح دینی، آزادی بیان، آزادی عقیده، آزادی سیاسی و آشنایی با زبان و متون مقدّس دیگر ادیان و همزیستی مسالمت آمیز باشد.
نسرین صمدی میرجلال الدین کزازی
طبقه بندی ابیات مورد نظر در شاهنامه به صورت موضوعی و ارائه ی آمار و نمودار و یک نتیجه گیری که تصویری کلی از تحقیق به دست می دهد.
محمد جواد ولی زاده عباسعلی سلطانی
از شرایط صحت وقف مالیت شرعی داشتن، عین بودن، قابلیّت قبض و اقباض و ابدی بودن شیء وقفی است؛ بر این اساس در امکان وقف حقوق معنوی اختلاف شده است. این تحقیق کتابخانه ای و با روش تحلیلی توصیفی، ضمن بازنگری در فرایند استنباط و استخراج شروط عقد وقف و مورد بحث قرار دادن فلسفه وجودی و غایی شروط مورد مناقشه، صحت وقف حقوق معنوی را اثبات نموده است. بر این اساس، نتایج تفصیلی عمده آن بدین شرح است: 1. حقوق معنوی یک حق مشروع با مالیت عرفی است که شرع نیز ردعی از مالیت عرفی آن ننموده است. 2. شرط عین به مفهوم داشتن «اصلِ» قابل بقاء با انتفاع از آن است. 3. شرط قبض، ضمن نسبی بودن شکل و نحوه آن به تناسب اشیاء مختلف، به مفهوم استیلاءبخشی به موقوف علیه به منظور انتفاع از موقوفه است و قبض فیزیکی و غیر فیزیکی در آن موضوعیت ندارد. 4. شرط تأبید به مفهوم ابدی بودن نفس عقد وقف مادام الموقوف و عدم رجوع واقف از آن است، نه ماندگاری ابدی موقوفه.