نام پژوهشگر: شمسالدین نیکنامی
عیسی محمدی زیدی علیرضا حیدرنیا
درحالیکه کنترل های مهندسی و اصول طراحی های ارگونومیکی ، موثرترین وسیله و روش برای کاهش صدمات ناشی از عدم رعایت رفتارهای صحیح ارگونومی است، ولی موانع فنی و اقتصادی مانع بهسازی ارگونومیکی شده است و متعاقبا، برخی از کارخانجات و سازمانها بر آموزش تکنیک های انجام صحیح وظایف شغلی تکیه می کنند. مطالعه حاضر یک کارآزمایی شاهددار تصادفی است که با هدف بررسی تاثیر مداخله آموزشی مبتنی بر مرحله آمادگی برای تغییر با استفاده از سازه های نظریه رفتار برنامه ریزی شده در اصلاح حالت های بدنی کارگران است. از بین کارخانجات شهرک صنعتی قزوین دو کارخانه بطور تصادفی به گروه مداخله (75 نفر) و گروه کنترل (75 نفر) تخصیص یافتند. ابزار مداخله شامل دو قسمت است بخش اول مربوط به مدل یعنی پرسشنامه خودساخته محقق در خصوص سازه های نظریه رفتار برنامه ریزی شده و الگوریتم مراحل تغییر است، بخش دوم مربوط به اندازه گیری رفتار شامل چک لیست عوامل خطر ارگونومی کیسرلینگ، پرسشنامه کوتاه جو ایمنی، پرسشنامه مشکلات اسکلتی عضلانی نوردیک و ارزیابی سریع کل بدن است. روایی و پایایی ابزارها از طریق آنالیز عاملی اکتشافی و تاییدی و روش آزمون مجدد مورد تایید قرار گرفت. برنامه مداخله شامل آموزش متناسب شده بر اساس مرحله آمادگی با تاکید بر نگرش و کنترل رفتاری متصور نسبت به رعایت حالت بدنی صحیح بود. اطلاعات بدست آمده از نمونه مذکور قبل، بعد و شش ماه پس از مداخله از طریق پرسشنامه خود گزارشی و چک لیست جمع آوری شد. 65درصد شرکت کنندگان مرد و مابقی زن بودند. میانگین سنی افراد شرکت کننده 7/4±30/8 سال بود. دو گروه از حیث متغیرهای دموگرافیک و مورد بررسی در ابتدای مطالعه اختلاف معنی داری نداشتند. یافته های مطالعه نشان داد که نگرش (0/53=β، 0/05>p) و قصد (0/46=β ، 0/05>p) قوی ترین پیش بینی کننده ها و کنترل رفتاری متصور با قدرت کمتری بر قصد (0/34=β ، 0/05>p) و رفتار(0/28=β، 0/05>p) تاثیر داشت. در انتهای آموزش افزایش معنی داری در تعداد شرکت کنندگان گروه مداخله مشاهده شد که مراحل تغییرشان بهبود یافته بود (05/0>p). در گروه مداخله شاهد افزایش (1/13 امتیاز) مرحله تغییر بودیم درحالی که در گروه کنترل این تغییر معنی دار نبود. تفاوت معنی دار مراحل پیش تفکر (0/01>p ،83/2-=z)، تفکر (0/01>p ،4/21-= t) و آمادگی (0/01>p ،3/27-= t) بین دو گروه نشان داده شده است. یافته ها نشان دهنده اثر مثبت برنامه آموزشی منطبق بر مرحله بر سازه های نگرش (از 5/6±92/17 به 8/4±21/29)، کنترل رفتاری درک شده از (2/9±=9/12 به3/1±15/49) و قصد رفتاری (از 5/53±10/5 به 3/55±12/84) بود. نمره آنالیز سریع کل بدن در گروه مداخله شش ماه بعد از 2/05±1/32 به 1/7±7/96 تقلیل یافت. یعنی در گروه مداخله کاهش معنیدار پیدا کرد(0/62-)، در حالیکه در گروه کنترل این تغییر معنی دار نبود. در خصوص عوامل خطر ارگونومیکی نیز نتایج حاکی از تغییر معنی دار حالات عمومی بدن/ پاها، حالت تنه، حالت گردن و حالت مچ و دست و بدون تغییر ماندن سایر عوامل خطر ارگونومیکی بود. بروز کلی مشکلات اسکلتی عضلانی در گروه مداخله از 40/16 درصد به 35/33 درصد به طور معنی دار کاهش یافت درحالیکه در گروه کنترل از 40/11 درصد به 40 درصد رسید. این مطالعه شواهد مناسبی را در خصوص اثرات مفید مداخله مبتنی بر مرحله در حیطه بهداشت حرفه ای فراهم کرده است. نتایج این مطالعه بر لزوم کاربرد رویکرد ادغام یافته مهندسی- آموزشی و مدیریتی برای بهبود شرایط ارگونومیکی محیط کار و توجه به نقش عواملی زیربنایی روانی- اجتماعی همچون آگاهی ، نگرش و عدم چشم پوشی از مهارت های فردی برای ارتقای عادات ارگونومیکی در راه ارتقای سلامت کارگران تاکید می کنند.
عفت هاتف نیا شمس الدین نیکنامی
پژوهش حاضر یک مطالعه دو مرحله ایی است که در مرحله اول از نوع مطالعات مقطعی و در مرحله دوم از نوع مطالعات نیمه تجربی می باشد که با هدف کلی بررسی مدل اعتقاد بهداشتی و تئوری رفتار برنامه ریزی شده برای پیش بینی رفتار کنترل سرطان پستان و طراحی الگویی تلفیقی جهت ارتقاء آن در زنان 35 سال به بالای شاغل در کارخانه انجام شده است . ابتدا مطالعه با مشارکت 320 زن شاغل در کارخانه های دارویی برای تکمیل پرسشنامه مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی و تئوری رفتار برنامه ریزی شده جهت تعیین سازه های پیش بینی کننده قصد و رفتار ماموگرافی در هر مدل صورت گرفت و سپس طراحی مدل تلفیقی برمبنای سازه های پیش بینی کننده هر دو مدل انجام گرفت و بدنبال آن ارزیابی مدل تلفیقی با مشارکت 220 زن که به دو گروه 110 نفری آزمون و شاهد تقسیم شده بودند، اجرا گردید . مداخله آموزشی پس از طراحی برنامه آموزشی برای گروه آزمون انجام شد . متغیر های مورد بررسی پس از گذشت سه ماه از مداخله با استفاده از آزمون های آماری در هر دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند. دو گروه قبل از مداخله در ویژگیهای دموگرافیکی مانند:سن،وضعیت تأهل،سطح تحصیلات و میزان درآمد تفاو ت آماری معنی داری نداشتند. نتایج پس از مداخله نشان داد که اختلاف آماری معنی داری در متغیرهای منافع و موانع درک شده، حساسیت درک شده ،خودکارآمدی ،هنجار های انتزاعی،درک کنترل رفتار،قصد و انجام ماموگرافی بین دو گروه وجود دارد (p<0.001). نتایج این بررسی نشان داد که، آموزش بر مبنای مدل تلفیقی مطالعه حاضر،که بر مبنای سازه های پیش بینی کننده هر دو مدل اعتقاد بهداشتی و رفتار برنامه ریزی شده می باشد،می تواند باعث ارتقاء قصد و رفتار گردد.
مرضیه اسلامی علیرضا حیدرنیا
سلامت روانی بخش جدایی ناپذیر بهداشت عمومی و یکی از مهمترین شاخه های آن است و توجه به این مقوله از برنامه های who می باشد که این سازمان اضطراب را در رأس اختلالات روانی در جهان تخمین زده است. سازمان بهداشت جهانی برای مادر و تأثیر او بر سلامت بهداشت روان سایر اعضای خانواده (از نظر آموزشی و درمانی) نقش کلیدی قائل می شود که نهایتا بر سلامت جامعه اثر خواهد گذاشت. اکثر روان شناسان معتقدند که کمبودهای کیفی و کمی در رابطه مادر و فرزندان اختلال در سلامت روان فرزندان را در پی خواهد داشت و با توجه به اینکه اضطراب در زنان بیشتر از مردان است: توجه به سلامت روان زنان از موضوعات مهم و روز افزون اجتماعی می باشد هدف این پژوهش شبه تجربی از نوع قبل و بعد تعیین میزان تاثیر هاتایوگا برکاهش اضطراب زنان قبل و بعد از آموزش است. برنامه آموزشی براساس آموزش هاتایوگا که شامل اساناها وتن آرامی به همراه تنفس عمیق است. این پژوهش یک مطالعه شبه تجربی از نوع قبل و بعداست.پژوهش در ورزشگاه اقبال منطقه 12 انجام شد و نمونه ها با روش نمونه گیری تصادفی از بین افراد مراجعه کننده با سطوح اضطراب مختلف انتخاب شدند. توسط مربی مجرب به نمونه ها هاتایوگا شامل یک ساعت اسانا و نیم ساعت تن آرامی در هر جلسه آموزش داده شد. مداخله به مدت 3 ماه که در هر هفته 3 جلسه به مدت 90 دقیقه آموزش داده شد ابزار گرد اوری شامل پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه اضطراب بک بود که قبل از مداخله و 3ماه بعد از ان میانگین نمره اضطراب اندازه گیری شد سپس داده ها بر اساس نرم افزار spss16 و آزمون های آماری توصیفی و t زوجی و کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها بین میانگین نمرات اضطراب نمونه های مورد پژوهش قبل و بعد از مداخله تفاوت معنی داری را نشان داد(05/0(p< پژوهشگر پیشنهاد می کند: انجام تمرینات کم هزینه، ساده و مفرح هاتایوگا با کاهش اضطراب زنان در بهبود سلامت روان زنان، خانواده ودر نهایت جامعه همراه است. می توان با به کارگیری این تمرینات در راستای کاهش اضطراب گام موثر برداشت
سیمین نورا بنجار شمس الدین نیکنامی
مقدمه: در سراسر جهان کمبودهای تغذیه¬ای، رایج¬ترین علت کمبود آهن هستند. فقر آهن شایع-ترین کمبود تغذیه¬ای در ایران می¬باشد. چون عوارض کم خونی بر بازده کار، نیروی تولید و نهایتا بر روند توسعه مؤثر است پیشگیری از آن به¬ویژه در گروه سنی دختران نوجوان، به علت رشد سریع بلوغ و قاعدگی حائز اهمیت می¬باشد. این مطالعه به بیان بررسی تأثیر بسته آموزشی در افزایش مشارکت دانش آموزان دختر در خصوص مکمل یاری آهن در شهر زاهدان می¬پردازد.روش کار: این مطالعه یک تحقیق نیمه تجربی از نوع قبل و بعد می¬باشد که بر روی 200 نفر از دانش¬آموز دختر پایه دوم راهنمایی مدارس راهنمایی شهرستان زاهدان در سال تحصیلی92-91 به صورت تصادفی انجام شده است. ابزار جمع¬آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا (0/871=α و 0/78cvr= و0/89cvi=) بود. پرسشنامه در دو زمان، به فاصله 4 هفته توسط دانش آموزان تکمیل شد. پس از تحلیل اطلاعات مرحله اول، بر اساس یافته¬های موجود و پاسخ¬های دانش آموزان، روش های بحث گروهی و پرسش و پاسخ با کمک رسانه آموزشی پمفلت جهت مداخله آموزشی در نظر گرفته شد. سپس مداخله آموزشی طی 4 جلسه (هر جلسه30 دقیقه¬) برای گروه مداخله برگزار گردید. اطلاعات با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخه 18و با آزمون¬های آماری کای¬دو، من¬ویتنی، اسپیرمن و ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج: دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیکی جز متغیر سن تفاوت معنی دار باهم نداشتند. قبل از مداخله تفاوت معنی دار بین میانگین نمرات متغیرهای اصلی مطالعه در دو گروه مشاهده نشد(0/05<p). بعد از مداخله تفاوت معنی دار در میانگین نمرات آگاهی، نگرش و رفتار بین دو گروه مداخله و کنترل مشاهده شد(p<0/05).نتیجه¬گیری: پرسنل بهداشتی به همراه معلمان و اولیای مدرسه نقش اساسی در انتقال دانش بهداشتی و بالابردن سطح سلامتی دانش آموزان دارند و مداخله از طریق بسته آموزشی در افزایش و بهبود میزان آگاهی، نگرش و مشارکت دانش آموزان دختر در خصوص مکمل یاری آهن مؤثر بوده است.
فاطمه مرادی علیرضا حیدرنیا
مقدمه و هدف: بارداری ناخواسته یکی از مهمترین مسائل بهداشت عمومی در جهان است. بارداری ناخواسته فشار و ناراحتی زیادی را برای زن و شوهر، خواهد داشت و در نتیجه می تواند مشکلی بزرگ برای کل جامعه باشد. طبق آمار موجود از هر 175 میلیون حاملگی در دنیا، 75 میلیون حاملگی ناخواسته است و 45 میلیون آن منجر به سقط می شود. در این پژوهش سعی شده شیوع بارداری ناخواسته وعوامل مرتبط با آن در زنان زایمان کرده شهرستان بندرعباس بررسی شود. روش: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی می باشدکه جهت بررسی شیوع بارداری ناخواسته وعوامل مرتبط با آن در شهرستان بندر عباس در سال 1391 انجام گردده است. هدف این بررسی تعیین میزان بارداری ناخواسته ونحوه بکارگیری روشهای پیشگیری از بارداری ومنبع کسب اطلاعات لازم در خصوص این روشها ونیز تعیین رابطه این عوامل باخصوصیات فردی زنان مورد بررسی می باشد.جامعه آماری مورد نظر ؛ شامل زنانی است که دو ماه قبل زایمان نموده و جهت انجام اولین واکسیناسیون کودک خود به واحد بهداشتی (خانه بهداشت در روستا ومرکز بهداشتی درمانی در شهر) مراجعه می نمایند.با استفاده از روشهای مختلف آماری،حجم نمونه 360 نفر تعیین وبرحسب تعداد متولدین یکماهه در هر واحد بهداشتی تقسیم بندی انجام ودر هر مرکز با توجه به این نسبت،تعدادنمونه مورد نیاز مشخص می گردد.نتایج : طبق نتایج حاصل از این مطالعه شاخصهای مرتبط باخدمات تنظیم خانواده (پاریتی،زمان آخرین زایمان،فواصل بین دو بارداری اخیر، ،نوع روش پیشگیری مورد استفاده ،علت ترک روش و....) باوقوع بارداری ناخواسته ، ارتباط دارد و میزان آگاهی زنان در خصوص استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری باوقوع بارداری ناخواسته ، ارتباط دارد. همچنین میزان مشارکت مردان دربرنامه های تنظیم خانواده (میزان استفاده ازروشهای مطمئن پیشگیری مثل کاندوم ووازکتومی) باوقوع بارداری ناخواسته، ارتباط دارد و نیزعواملی نظیر :داشتن سابقه قبلی بارداریهای ناخواسته -بالا بودن سن هر کدام از زوجین باوقوع بارداری ناخواسته ، ارتباط دارد (میزان بارداریهای ناخواسته در خانواده هایی که سن هر کدام از دو همسر در آن خانواده ها بیشتر از 35 سال است بیشتر است).همچنین سواد زوجین باوقوع بارداری ناخواسته ، ارتباط دارد (بارداریهای ناخواسته در خانواده های با سطح تحصیلات پایین تر بیشتر است و با افزایش سطح تحصیلات خانواده ها میزان بارداریهای ناخواسته کاهش می یابد). اما تحصیلات مرد و نظر مرد در استفاده از روش بیشگیری از بارداری توسط زن ومذهب باوقوع بارداری ناخواسته ، ارتباط ندارد.
زینب کمالی شمس الدین نیکنامی
مقدمه و هدف: یکی از رسالت های اصلی فعالیت های بهداشتی درمانی حفظ و ارتقاء سلامت مردم است که آموزش بهداشت نیز در کمک به بهبود رفتار مردم نقش مهمی دارد، با توجه به اینکه امروزه شاهد افزایش آمار گرایش جوانان به سوءمصرف مواد و رفتارهای پرخطر جنسی می باشیم، نظر به اهمیت این مساله، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش بهداشت بر آگاهی و نگرش مرتبط با رفتارهای پرخطرجنسی و سوء مصرف مواد در بین دانشجویان دانشگاه ایلام در سال 1391-1392 صورت گرفت. مواد و روش ها: مطالعه حاضر پژوهشی مداخله ای نیمه تجربی از نوع قبل و بعد است که بر روی 90 دانشجوی دانشکده های علوم پایه، علوم انسانی و فنی مهندسی دانشگاه ایلام در سال 1392-1392 به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد( هر کدام 45 نفر)انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته آگاهی و نگرش از مواد مخدر و رفتار های پرخطر جنسی بود که در دو زمان قبل و دو ماه بعد توسط دانشجویان تکمیل گردید. بعد از انجام پیش آزمون، مداخله آموزشی طی 8 جلسه در مدت زمان دو ماه برای گروه آزمون انجام گرفت. اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss20 و آزمون های آماری مناسب مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها: نتایج آزمون t زوج و مستقل نشان داد که میانگین نمرات دانشجویان قبل و بعد از جلسات آموزشی تغییر کرده و سطح آگاهی و نگرش مرتبط با رفتارهای پرخطر جنسی و سوءمصرف مواد گروه آزمایش با گروه کنترل پس از آموزش تفاوت معنادار داشت(p=0.002). نتیجه گیری: در مجموع آموزش بهداشت ارائه شده توانست در تغییر نگرش و آگاهی دانشجویان نسبت به سوءمصرف مواد و رفتار پرخطر جنسی موثر واقع گردد. نتایج موید این نکته است که آموزش به عنوان یک استراتژی پیشگیری از سوء مصرف مواد و رفتارهای پر خطر جنسی و از طریق افزایش آگاهی و تصحیح نگرش و همچنین ترویج فرهنگ ضد مصرف مواد، می تواند باعث کاهش تقاضا شود، و آگاهی از عواقب رفتارهای نسنجیده جنسی می تواند کاربرد و کارایی روش های کنترل کننده را نشان دهد.
لیلا صدریان چشمه نخی شمس الدین نیکنامی
زمینه و هدف: توجه به سلامت کودکان با توجه به آینده ساز بودن آنها در جامعه فردا بسیار مهم است و با توجه به اینکه تغذیه در سیر رشد ذهنی و جسمی کودک – بخصوص 8 سال اول - بسیار موثر می باشد. لذا میزان آگاهی، نگرش و عملکرد خانواده بخصوص مادران در سلامت آینده کودک نقش بسزایی دارد. مطالعه جاری به منظور بررسی نقش داوطلبان سلامت در رشد کودکان زیر 8 سال مرکز بهداشت شماره دو مشهد در سال 92 انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی از نوع قبل و بعد است که بر روی 448 نفر از مادران تحت پوشش مرکز بهداشت شماره دو مشهد در سال 92 به صورت تصادفی در دو گروه آزمون (خانوار تحت پوشش داوطلب (224 نفر)) و شاهد (خانوارهایی که تحت پوشش داوطلب نبودند (224 نفر)) انجام گرفت. ابزار گردآوری پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا که توسط مادران در دو زمان قبل و 3ماه بعد مداخله تکمیل گردید. بعد از انجام پیش آزمون مداخله آموزشی برروی گروه آزمون طی 8 جلسه صورت گرفت و اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16 و آزمون های آماری مناسب مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته ها: طبق نتایج مطالعه، براساس آزمون آماری من ویتنی میانگین های متغیرهای اصلی مطالعه؛ در دو گروه آزمون و شاهد قبل از مداخله آموزشی باهم متفاوت نبوده (05/0p>). در حالی که بعد از مداخله آموزشی به دلیل بالا رفتن میانگین آگاهی، نگرش و عملکرد درگروه آزمون اختلاف معنی دار را بین دو گروه نشان می دهد (05/0>p). همچنین بر اساس آزمون آماری ویلکاکسون مقایسه میانگین نمرات آگاهی، نگرش و عملکرد در گروه آزمون در مرحله قبل با بعد از مداخله آموزشی اختلاف معنی دار را نشان می دهد (05/0>p). در بررسی رابطه عوامل دموگرافیک با متغیرهای اصلی مطالعه، طبق آزمون های آماری پیرسون و کروسکال والیس بین تحصیلات مادر، سن، شغل و تحصیلات پدر و آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیه ای مادران رابطه معنی دار وجود دارد (05/0>p) و سایر متغیرهای تحت مطالعه با متغیرهای اصلی رابطه معنی دار نداشتند (05/0p>). نتیجه گیری: بر اساس پژوهش حاضر مداخله آموزشی که از طریق داوطلبان سلامت برروی مادران تحت پوشش آنان صورت گرفت در افزایش آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیه ای مادران موثر بوده است.
مجید براتی علیرضا حیدرنیا
بکارگیری استراتژی های موثر آموزشی در پیشگیری از مصرف سیگار در کشورهای در حال توسعه کشورها ضروری به نظر می رسد. بنابراین، مطالعه حاضر باهدف تعیین تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر وب در پیشگیری از مصرف سیگار در نوجوانان پسر شهر همدان با بهره گیری از مدل تصورات و تمایلات انجام گردید. در این مطالعه نیمه تجربی، 114 نفر از نوجوانان پسر شهر همدان به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شده بودند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه مبتنی بر مدل تصورت و تمایلات و اطلاعات جمعیت شناختی آزمودنی ها بود. برنامه مداخله ای شامل 11 جلسه آموزشی مبتنی بر وب بود که در مدت زمان 2 ماه برای شرکت کنندگان گروه مداخله به مرحله اجرا درآمد. دو گروه آزمون و کنترل شش ماه پس از مداخله مورد پیگیری قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای spss-18 و amos-18 و با بکارگیری شاخص های برازش مدل، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کای اسکوئر، تی مستقل، تی زوجی و مک نمار مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. اشتیاق رفتاری در مقایسه با قصد رفتاری پیش بینی کننده قویتری برای رفتار مصرف سیگار بود. همچنین ادغام سازه کنترل رفتاری درک شده در مدل تصورات و تمایلات توسط یافته های مطالعه حاضر حمایت شد. اختلاف های معنی داری برای میانگین نمرات نگرش، هنجارهای انتزاعی، کنترل رفتاری درک شده، تصورات، قصد و اشتیاق رفتاری بین گروه های آزمون و کنترل بعد از اجرای برنامه مداخله ای مشاهده گردید. مصرف سیگار در گروه آزمون کاهش یافته بود، ولیکن این کاهش از نظر آماری معنی دار نبود. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که بکارگیری مداخلات مبتنی بر وب، استراتژی آموزشی موثری در پیشگیری از افزایش احتمالی مصرف سیگار در بین نوجوانان پسر می باشد. بنابراین، بررسی کارآیی و اثربخشی این استراتژی در پیشگیری از دیگر رفتارهای پرخطر در گروه های سنی و جنسی مختلف پیشنهاد می گردد.